تبیان، دستیار زندگی

شهرت فتوایی

شهرت فتوایی
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شهرت فتوایی

هرچند در حجیت شهرت فتوایی نظرات مختلفی به فقهای شیعه نسبت داده شده اما؛ بنابر گزارش دقیق مرحوم اصفهانی، صاحب هدایة المسترشیدن، سه قول در این زمینه وجود دارد

 
شهرت فتوایی

شهرت فتوایی :

در لغت؛ شهرت به معنی انتشار و وضوح و فتوا به معنی بیان حکم است. نزد فقها و اصولیین، شهرت در سه اصطلاح به کار می رود:
1- شهرت روایی: روایتی که بسیار نقل شده در مقابل روایت شاذ و نادر که نقل آن اندک است .
2- شهرت عملی: خبری که مشهور فقها در فتوا بدان استناد و یا به عبارتی عمل کرده اند.
3- شهرت فتوایی: حکمی که هر چند مستند آن معلوم نیست اما مشهور به آن فتوا داده اند.
در اصول فقه، شهرت روایی و شهرت عملی غالبا در مباحث تعادل و تراجیح مورد بحث قرار می گیرد و شهرت فتوایی در مباحث ظنون خاصه.
در بحث از شهرت فتوایی قبل از هر چیز باید به چند نکته توجه نمود:
اولا؛ شکی نیست که شهرت فتوایی در فتاوا و احکامی است که به حد اجماع و اتفاق در میان فقها نرسیده و لذا؛ حجیت شهرت فتوایی در طول حجیت اجماع خواهد بود و کسانی که قائل به حجیت اجماع نیستند به طریق اولی حجیت شهرت فتوایی را انکار می کنند.
ثانیا؛ نزاع فقها و اصولیان در شهرت فتوایی به حجیت یا عدم حجیت آن از باب ظنون خاص باز می گردد. به عبارتی؛ آیا شهرت فتوایی مانند ظواهر کتاب و خبر واحد، تعبدا حجیت دارد و جزء ظنون خاصه محسوب می شود یا اینکه از سنخ ظنون نامعتبری چون قیاس و استحسان است.
ثالثا؛ در صورتی که شهرت فتوایی را از مصادیق ظنون خاصه ندانیم؛ بنابر مبنای انسداد و از باب حجیت مطلق ظن، حجیت شهرت فتوایی بعید نخواهد بود.
رابعا؛ اگر به واسطه شهرت فتوایی وثوق یا یقین به حکم شرعی دست دهد، حجیت آن ثابت است.

حجیت شهرت فتوایی:

هرچند در حجیت شهرت فتوایی نظرات مختلفی به فقهای شیعه نسبت داده شده اما؛ بنابر گزارش دقیق مرحوم اصفهانی (متوفی: 1248 ق)، صاحب هدایة المسترشیدن، سه قول در این زمینه وجود دارد. البته؛ با انضمام قول مرحوم آیت الله بروجردی (متوفی: 1380ق) که پس از آن مطرح شده جمعا چهار نظریه در این مورد وجود دارد:
1- عدم حجیت: نظر مشهور فقهای شیعه تا آنجا که مخالف شناخته شده ای ندارد.
2- حجیت: نظری که به بعض اصحاب، بدون ذکر نامی از ایشان، نسبت داده شده است.
3- حجیت آن در مواردی که دلیل دیگری مانند یک روایت ضعیف و... همسو با آن باشد.
4- حجیت شهرت فتوایی قدما یا همان حجیت شهرت فتوایی در اصول متلقات. بنابر این نظریه؛ مسائل فقه شیعه به سه گروه ذیل تقسیم می شوند که در این میان، شهرت فتوایی تنها در قسم نخست حجیت دارد:
مسائل اصلی: یعنی مسائلی که در قالب اصولی کلی از ائمه (ع) رسیده و فقها آنها را در کتبی مختص به همین مسائل جمع کرده اند. از این مسائل با عنوان اصول متلقات نام برده می شود.
مسائلی فرعی: فروعات فقهیی که از مسائل اصلی فوق الذکر استنباط شده اند و اجتهاد و نظر شخصی مجتهدان در آنها دخیل است.
مسائلی موضوعی: مسائل فقهیی که در صدد بیان موضوعات، حدود و قیود احکام هستند.

بررسی ادله حجیت:

درمورد حجیت شهرت فتوایی به ادله ای استناد شده که در ادامه به نقد و بررسی آنها می پردازیم:

دلیل اول:

خبر واحد به دلیل افاده ظن حجّت است و از طرفی؛ این افاده در شهرت فتواییه از خبر واحد بیشتر است پس؛ وقتی خبر واحد حجیت است شهرت فتوایی به طریق اولی حجیت دارد.
پاسخ:
اولا؛ شما علت و مناط حجیت خبر واحد را افاده ظن می دانید اما؛ این مناط و علتی که شما کشف کرده اید ظنی است و نه قطعی. و مناطی حجیت دارد که قطعی باشد.
ثانیا؛ هرچند خبر واحد افاده ظن نوعی می کند اما؛ حجیت خبر واحد سبب اقامه دلیل خاص است و نه افاده ظن.

دلیل دوم:

عموم تعلیل «أن تصیبوا قوما بجهالة فتصبحوا على ما فعلتم نادمین» در ذیل آیه نبأ. از طرفی؛ این تعلیل از عمل به جهالت نهی کرده و از طرف دیگر؛ مراد از جهالت نیز در اینجا همان سفاهت است، یعنی اعتماد بر چیزی که شایسته اعتماد نیست و حال آنکه؛ عمل به شهرت مصداق سفاهت نیست.
پاسخ:
تعلیل مذکور می گوید: به هر چه سفاهت است عمل نکن و نسبت به طرف مقابل آن ساکت است و لذا نمی توان از آن نتیجه گرفت: باید به هر آنچه سفاهت نیست عمل کرد.

دلیل سوم:

از طرفی؛ در مقبوله عمر بن حنظله اخذ به «المجمع علیه» حجت دانسته شده و در مقابل آن از اخذ به «الشاذ النادر» نهی شده است؛ پس مراد از «المجمع علیه» مشهور است و نه اجماع اصطلاحی، زیرا شاذ در مقابل مشهور به کار می رود و نه اجماع و اتفاق. از طرف دیگر؛ شهرت در اینجا اطلاق دارد و لذا شهرت فتوایی را نیز شامل می شود.
پاسخ:
اولا: سند روایت مذکور ضعیف است و ثانیا: به قرینه فقره «ینظر إلى ما كان من روایتهما عنّا فی ذلك»، مربوط به شهرت روایی می شود و نه فتوایی.

دلیل چهارم:

در مرفوعه زراره به موجب عبارت «خذ بما اشتهر بین اصحابك» امر شده تا به شهرت تمسک نماییم و شهرت نیز اعم از شهرت فتوایی و روایی است. پس شهرت فتوایی حجت است.
پاسخ:
اولا: سند این روایت نیز ضعف دارد. ثانیا: این روایت در جواب سوال از رفع تعارض میان دو روایت صادر شده و لذا؛ پاسخ آن نیز باید متناسب با سوال باشد یعنی تنها از شهرت روایی سخن می گوید و شهرت فتوایی را در بر نمی گیرد.
1. فیومى، احمد بن محمد مقرى، المصباح المنیر فی غریب الشرح الكبیر للرافعی، منشورات دار الرضی، قم. اول، بی تا. ج2. 325
2. جوهرى، اسماعیل بن حماد، الصحاح - تاج اللغة و صحاح العربیة، دار العلم للملایین، بیروت. اول، 1410 ه‍ ق. ج2. ص 705
3. فیومی. پیشین. ج‌2، ص.462 و ابن فارس، احمد، معجم مقائیس اللغة، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى . قم. اول، 1404 ه‍ ق. ج4. ص 474.
4. خویى، ابوالقاسم، مصباح الأصول . موسسة إحیاء آثار السید الخوئی. قم، چاپ: اول، 1422 ق. ج 1. ص 164
5. خویی. پیشین. ج1. ص 166 و نائینى، محمد حسین، فوائد الاُصول - قم، چاپ: اول، 1376 ش. ج3. ص 153.
6. خویی. پیشین. ج1. ص 167 و سبحانى تبریزى، جعفر، إرشاد العقول الى مباحث الأصول - قم، چاپ: اول، 1424 ق. ج 3. ص 188.
7. نائینى، پیشین. ج3. ص 153 و 154 و بدرى، تحسین، معجم مفردات أصول الفقه المقارن - تهران، چاپ: اول، 1428 ق. ص 169 و 170.
8. روحانى، محمد، منتقى الأصول - قم، چاپ: اول، 1413 ق. ج4. ص 245.
9. رجوع شود به : شیخ انصارى، مرتضى بن محمدامین، فرائد الأصول - قم، چاپ: نهم، 1428 ق. ج1. ص 231 و روحانى، محمد، منتقى الأصول - قم، چاپ: اول، 1413 ق. ج4. ص 245
10. شیخ انصارى، پیشین. ج1. ص 231 و آخوند خراسانی. محمد کاظم. كفایة الأصول ( با تعلیقه زارعى سبزوارى ) - قم، چاپ: ششم، 1430 ق. ج2. ص 309
11. روحانى، پیشین. ج4. ص 245 و اصفهانى نجفى. محمد تقى بن عبدالرحیم، هدایة المسترشدین ( طبع جدید ) - قم، چاپ: دوم، 1429 ق. ج 3. 441
12. رجوع شود به: فیض. علیرضا و بهرامی نژاد. علی. بررسی حجیت شهرت فتوایی در اصول متلقّات. فصلنامه فقه و مبانی حقوق. سال چهارم. شماره 13. ص 86
13. اصفهانى نجفى. همان.
14. همان
15. اصفهانی نجفی. پیشین. ج3. ص 442
16. بروجردى، حسین، نهایة الأصول - تهران، چاپ: اول، 1415 ق. ص 543 و 544.
17. شیخ انصاری. پیشین. ج1. ص 231 و آخوند خراسانی. پیشین. ج 2. ص 308
18. آخوند خراسانی. پیشین. ج 2. ص 308
19. نائینی. پیشین، ج‏3، ص: 156
20. الحجرات: آیه 6
21. نائینی. پیشین. ج3. ص 155
22. نائینی. همان و خویی. پیشین. ج‏1، ص: 170
23. خویی. پیشین. ج 1. ص 167
24. همان
25. آخوند خراسانی. پیشین. ج‏2، ص: 309
26. خویی. پیشین. ج1. ص 167
27. پیشین. ص 167 و 168.

منابع

1- آخوند خراسانی. محمد کاظم. كفایة الأصول ( با تعلیقه زارعى سبزوارى ) قم، ششم، 1430 ق.
2- ابن فارس، احمد، معجم مقائیس اللغة، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى . قم. اول، 1404 ه‍ ق.
3- اصفهانى نجفى. محمد تقى بن عبدالرحیم، هدایة المسترشدین ( طبع جدید ) قم، دوم، 1429 ق.
4- بروجردى، حسین، نهایة الأصول - تهران، اول، 1415 ق.
5- بدرى، تحسین، معجم مفردات أصول الفقه المقارن - تهران، اول، 1428 ق.
6- جوهرى، اسماعیل بن حماد، الصحاح - تاج اللغة و صحاح العربیة، دار العلم للملایین، بیروت. اول، 1410 ه‍ ق.
7- خویى، ابوالقاسم، مصباح الأصول . موسسة إحیاء آثار السید الخوئی. قم، اول، 1422 ق.
8- روحانى، محمد، منتقى الأصول - قم، اول، 1413 ق.
9- سبحانى تبریزى، جعفر، إرشاد العقول الى مباحث الأصول - قم، اول، 1424 ق.
10- شیخ انصارى، مرتضى بن محمدامین، فرائد الأصول - قم، نهم، 1428 ق.
11- فیض. علیرضا و بهرامی نژاد. علی. بررسی حجیت شهرت فتوایی در اصول متلقّات. فصلنامه فقه و مبانی حقوق. سال چهارم. شماره 13. ص 85 - 108.
12- فیومى، احمد بن محمد مقرى، المصباح المنیر فی غریب الشرح الكبیر للرافعی، منشورات دار الرضی، قم. اول، بی تا.
13- نائینى، محمد حسین، فوائد الاُصول - قم، اول، 1376 ش.
منبع: گروه حوزه علمیه تبیان علی محمد سرلک