صدای خوارج از خیمه اصولگرایان!
برای بسیاری سخت و غیرقابل باور است که برخی افراد با رویکرد صهیونیست شناسی،به ناگاه به جرم جاسوسی برای سازمان های جاسوسی اسرائیل بازداشت شده باشند.
"دستگیری 2 مداح به جرم جاسوسی برای موساد"، "دستگیری اعضای قرارگاه سایبری عمار به اتهام جاسوسی" و ... ؛ اینها اخباریست که طی چند هفتهی اخیر شوک بزرگی به جامعه وارد کرده است. هنوز هم برای بسیاری سخت و غیرقابل باور است که برخی افراد با رویکرد صهیونیست شناسی،به ناگاه به جرم جاسوسی برای سازمان های جاسوسی اسرائیل بازداشت شده باشند.
نفاق رخ داده است
متاسفانه مدتهاست که شاهد شکاف و اختلافات متعددی میان جریان اصولگرایی در جامعه هستیم. اختلافاتی که بزرگترین نتیجهی آن را در انتخابات گذشته آشکارا مشاهده کردیم. اصولگرایان قریب به یک دهه است که بنا به دلایل زیادی دچار پارهای اختلافات داخلی شدهاند و این مهم باعث شده که آنان از مسئولیتهای اصلی و مرکزی نظام دور شدهاند. البته نکتهی قابل اهمیت آن است که اگر این جریان سیاسی به همین روال راه خود را ادامه دهند؛ برای همیشه از صحنهی سیاسی کشور دور میشوند و این مهم ضربهای سهمگین بر پیکرهی نظام جمهوری اسلامی وارد خواهد کرد.
در این راستا هر روز خبری جدید از نفاق و نفوذ در جریان اصولگرایی به گوش میرسد. از دستگیری 2 مداح به جرم ارتکاب روابط دور از عرف و ارتباط با جاسوسان سازمان موساد گرفته تا افشا شدن حضور چند نفر از نفوذیهای رژیم صهیونیستی در "پژوهشکدهی کیهان"، "سایت رجانیوز" و "عماریون" و ... .
خوارج، روزگاری مسلمانان بودند و خدمات زیادی به دین ارائه کردند اما براثر جاهلیت و عدم تمییز حق از باطل به کلی مسیر خود را تغییر دادند.
این در حالی است که "کیهان" یکی از رسانههای اصلی جریان اصولگرایی محسوب میشود و اسرار محرمانهای را در خود گنجانده است بنابراین باید دقت بیشتری برای اجازهی دستیابی به برخی اطلاعات در نظر گرفته میشد. هرچند هنوز نمیتوان به قطع نظر داد که این افراد از ابتدا با برنامه وارد این حیطهها شدهاند و یا اینکه در گذر زمان تن به جاسوسی دادهاند.
نفاق بین اصولگرایان
متاسفانه "نفاق" بین اصولگرایان روز به روز آشکارتر میشود و در برابر آن؛ معاندین نظام بیشترین بهره را از این فضا میبرند تا بزرگترین ضربهها را به آنان وارد کنند. اما به راستی این نفاق و شکاف از کجا شروع شد؟
"من برای شما از هر منافق پنهان و نقابدار که عالمانه سخن میگوید، نگرانم." (امیرالمومنین علیهالسلام)
از نخستین روزهای وقوع انقلاب اسلامی تاکنون همواره این نظام متحمل ضررها و هزینههای فراوانی بابت افراد منافق پرداخت شده است و بیش از همه از این قشر (منافقین)، آسیب دیده که گوشهای از آن در فیلم "ماجرای نیمروز" به تصویر کشیده شد. افرادی که در اصلیترین پستها قرار داشتند و به محرمانهترین اطلاعات دسترسی، یا در نیمهراه سرسپردهی سازمانهای جاسوسی و معاندین نظام شدند و یا از ابتدای امر و با نقشهی قبلی به اصلیترین مراکز امنیتی نظام راه یافتند. اما آنچه که در این میان از اهمیت خاصی برخوردار است اصل "نفاق" و خروج از مسیر صحیح میباشد.
بیتردید منظور ما از "نفاق" و "منافق"، گروه منافقین نیستند بلکه نظر به سوی افرادی است که با سستایمانی و ایجاد انحرافات خواسته و ناخواسته در افکار و اعتقاداتشان، از مسیر اصلی کنار رفته و به تقابل میپردازند.
نفاق؛ قاتل امیرالمومنین (علیهالسلام)
این جریان (نفاق)، همان موجی است که قرنها پیش ضربه بر فرق امیرالمومنین (علیهالسلام) زد. آری! "اشعث بن قیس" نیز روزگاری از اصحاب پیامبر (صلیالله علیه و آله و سلم) بود و در راستای اشاعهی اسلام تلاشهای فراوانی کرد و مخالفان فراوانی را از سر راه حکومت اسلامی برداشت اما بعدها در دوران امام علی (علیهالسلام)، بنا به وعدههایی همچون حکومت آذربایجان، مال، زن و ... یکی از طراحان اصلی نقشهی قتل آن حضرت شد.
تاریخ تکرار میشود! قرنها از آن همه نفاق و تزویر میگذرد و اینک ما شاهد آنیم که مداح اهل بیت با وعده یک زن، به سازمانی جاسوسی کمک میکند و پژوهشگر دشمنشناسی و افشاگر جاسوسان داخلی، خود نفوذی دشمن میشود.
عوامل فریب (وعده مال و زن و ...) همانند که بود و انسانهای ممکنالخطا نیز همان انسانهای قرنهای گذشتهاند؛ پس چه چیزی تغییر کرده؟!
باتوجه به آنچه به اجمال گفته شد، احزاب و جریانهای مختلف کشور بالاخص اصولگرایان بترسند از آنچه در حال رخ دادن است تا بیش از این تاریخ به تکرار نپرداخته که سرانجام آن مثل روز روشن است. خوارج، روزگاری مسلمانان بودند و خدمات زیادی به دین ارائه کردند اما براثر جاهلیت و عدم تمییز حق از باطل به کلی مسیر خود را تغییر دادند تاجایی که در برابر امام زمان خود ایستادند. "امروز کمی تامل لازم است."