تبیان، دستیار زندگی

اگر قصاص توحش است، با قاتل بنیتا و آتنا چه باید کرد؟

گاهی اوقات از عزیزان و دوستانی شنیده می شود که در موقعیت های مختلف موضوع و مبحث قصاص را در اسلام مورد هجمه قرار داده و نوک پیکان انتقادات خود را به سمت این موضوع وارد می کنند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
قصاص، توحش، عفو و گذشت، حیات جامعه، نجات جامعه،
عده‌ای از دوستان که خود را طرفدار روشنفکری و مدرنیته می‌دانند در خلال صحبت‌هایشان می‌گویند که "نباید جواب توحش را با توحش داد. باید نوک پیکان را به سمت قانونی گرفت که راهی بهتر از قصاص پیش پای ما نمی‌گذارد."  و امثال این جملات که قصاص را مورد انتقاد شدید قرار داده است.

یکی از موارد حقوق کیفری در اسلام، قصاص است. قصاص در لغت به معنای پیگیری نمودن اثر چیزی و مصدر از (قاص یقاص) است و این كلمه از (قص اثره، جا پاى او را تعقیب كرد) می‏باشد.[ابن منظور، لسان العرب، ج11، ص 190]  و در اصطلاح، «پی گیری نمودن و دنبال نمودن اثر جنایت است به گونه‌ای که قصاص کننده همان جنایتی که جانی بر او وارده ساخته است بر خود او وارد نماید.»

قصاص، مقابله به مثل در جنایت عمدى است. اگر انسان بداند كه در صورت كشتن كسى، او را خواهند كشت كسى را نمی كشد. و این سبب حیات و زنده ماندن مردم می شود لذا فرموده «فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ»

اسلام در هر مورد مسائل را با واقع‏‌بینى و بررسى همه جانبه دنبال می‏‌کند، در مسئله خون بی‏گناهان نیز حق مطلب را دور از هر گونه تندروى و کند روى بیان داشته است، نه همچون آئین تحریف شده یهود فقط تکیه بر قصاص می‏‌کند و نه مانند مسیحیت کنونى فقط راه عفو یا دیه را به پیروان خود توصیه می‏‌نماید، چرا که دومى مایه جرأت است و اولى عامل خشونت و انتقام‏‌جویى

 

فلسفه قصاص

در کتاب تفسیر نمونه، نویسنده در ذیل آیه 179 بقره که فلسفه قصاص را بیان می نماید، می نویسد: «عادت عرب جاهلى بر این بود که اگر کسى از قبیله آنها کشته می‏شد تصمیم می‏گرفتند تا آنجا که قدرت دارند از قبیله قاتل بکشند، و این فکر تا آنجا پیش رفته بود که حاضر بودند به خاطر کشته شدن یک فرد تمام طائفه قاتل را نابود کنند آیه فوق نازل شد و حکم عادلانه قصاص را بیان کرد». [مکارم، ناصر، تفسیر نمونه، ج1، ص 603] این وضع به شکلی فزاینده ای موجب درگیری های کینه ورزانه و طولانی می شد.

اما اسلام قانون قصاص را به جای انتقام کور فرستاد. اسلام از یک سو، آن را از رفتاری بی محاکمه، به حوزه قاضی و قضاوت کشاند و از این طریق آن را از رفتاری غیر حقوقی به عملی تبدیل کرد که برای شناخت جرم، مجرم و میزان جرم، نخست می‌بایست دادگاهی تشکیل شود تا هر نوع جزایی بر حسب آن و با عدالت صورت گیرد، و از سویی دیگر آن را از صورت انتقام خارج ساخت و به قصاص بدل ساخت. و به وضع حقوقی نابسامانی که جوامع آن زمان گرفتارش بودند پایان داد. کشتن چند برابر از دیگران در مقابل خون شخصی که به قتل رسیده بود، نوعی انتقام بود و آن هم از نوع کور که حتی محدود به قاتل و مجرم و خانواده ایشان نمی شد، در حالی که قرآن فرمود: «و بر آنها در آن مقرر داشتیم که جان در مقابل جان و چشم در مقابل چشم و بینی در برابر بینی و گوش در مقابل گوش و دندان در برابر دندان می‌باشد و هر زخمی قصاص دارد و اگر کسی آن را ببخشد کفاره او محسوب می‌شود و هر کس به احکامی که خدا نازل کرده حکم نکند ستمگر است».[مائده، 45] 

«اسلام در هر مورد مسائل را با واقع‏بینى و بررسى همه جانبه دنبال می‏‌کند، در مسئله خون بی‏گناهان نیز حق مطلب را دور از هر گونه تندروى و کند روى بیان داشته است، نه همچون آئین تحریف شده یهود فقط تکیه بر قصاص می‏‌کند و نه مانند مسیحیت کنونى فقط راه عفو یا دیه را به پیروان خود توصیه می‏‌نماید، چرا که دومى مایه جرأت است و اولى عامل خشونت و انتقام‏‌جویى».[تفسیر نمونه، ج1، ص 607]

مهم ترین دلیل وضع حکم قصاص در قرآن حفظ حیات جامعه دانسته شده است. خداوند در سوره بقره درباره فلسفه قصاص می فرماید: «و براى شما در قصاص، حیات و زندگى است، اى صاحبان خِرد! شاید شما تقوا پیشه کنید.[بقره، 179]

هدف تنها اعدام کردن نیست!

عزیزانی که قصاص در اسلام در چارچوب و شرایطی که بیان شده را مورد انتقادهای کوبنده خود قرار داده اند یا اطلاعی از دین و احکام و فلسفه امور ندارند یا مغرضانه درصدد کوبیدن اسلام و احکام اسلامی هستند چرا که باید دانسته شود هدف از قصاص اعدام صرف نیست، هدف زندگی و حیات است؛ هدف ترمیم دوباره امور و بازگرداندن فرد یا جامعه به وضعیت عادی است. اگر کسی بدون دلیل و مستقل از اندام‌های رسمی جامعه اقدام به قتل نفس کند، حیات اجتماعی به مخاطره می‌افتد و قصاص برای تضمین حیات اجتماعی و فردی است.

رأفت ، رحمت، افرد صالح، انسانیت،

هر رأفت و رحمتى پسندیده و صلاح نیست

«در پاسخ می‏‌گوئیم بله ولکن هر رأفت و رحمتى پسندیده و صلاح نیست و هر ترحمى فضیلت شمرده نمی‌‏شود، چون بکار بردن رأفت و رحمت، در مورد جانى قسى القلب، (که کشتن مردم برایش چون آب خوردن است)، و نیز ترحم بر نافرمانبر متخلف و قانون‏ شکن که بر جان و مال و عرض مردم تجاوز می‌کند، ستمکارى بر افراد صالح است و اگر بخواهیم بطور مطلق و بدون هیچ ملاحظه و قید و شرطى، رحمت را بکار ببندیم، اختلال نظام لازم می‏‌آید و انسانیت در پرتگاه هلاکت قرار گرفته، فضائل انسانى تباه می‏‌شود».[طباطبایی، محمد حسین، تفسیرالمیزان، ترجمه موسوى همدانى، سید محمد باقر، ج 1، ص 665] گاهی افرادی به حکم قصاص اشکال می گیرند. آنها می‌گویند قصاص باعث می شود یک نفر دیگر نیز جانش را از دست بدهد، حال آن که رأفت و رحمت بر انسانیت اقتضا می‏‌کند جانی قصاص نشود.

هر رأفت و رحمتى پسندیده و صلاح نیست و هر ترحمى فضیلت شمرده نمی‌‏شود، چون بکار بردن رأفت و رحمت، در مورد جانى قسى القلب، (که کشتن مردم برایش چون آب خوردن است)، و نیز ترحم بر نافرمانبر متخلف و قانون‏ شکن که بر جان و مال و عرض مردم تجاوز می‌کند، ستمکارى بر افراد صالح است و اگر بخواهیم بطور مطلق و بدون هیچ ملاحظه و قید و شرطى، رحمت را بکار ببندیم، اختلال نظام لازم می‏آید و انسانیت در پرتگاه هلاکت قرار گرفته، فضائل انسانى تباه می‏‌شود

شهید مطهری در ذیل آیه چنین می گوید: «کشتن اینچنین را، کشتن و اماته و میراندن تلقى نکنید، این را حیات و زندگى تلقى کنید، ولى نه حیات این فرد، حیات جمع یعنى با قصاص یک نفر متجاوز، حیات جامعه و حیات افراد دیگر را حفظ کرده‌‏اید.

شما اگر جلو قاتل را نگیرید، فردا او یک نفر دیگر را خواهد کشت، و فردا ده‌ها نفر دیگر پیدا می ‏شوند و ده‌ها نفر دیگر را خواهند کشت. پس این را کم شدن افراد جامعه تلقى نکنید، حفظ بقاى جامعه تلقى کنید؛ این را میراندن تلقى نکنید، زندگى تلقى کنید؛ یعنى قصاص معنایش دشمنى کردن با انسان نیست، دوستى کردن با انسان است».[مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 22، ص 749]

در قصاص یا عفو کردن اختیار دارید

اسلام هم در قصاص، كشتن را حتمى و متعین ندانسته، بلكه یك طرف تخییر شمرده و طرف دیگر تخییر را عفو دانسته است.

بنابراین چه مانعى دارد حكم قصاص در جاى خود و به قوت خود باقى بماند، ولى مردم متمدن، طرف دیگر تخییر را انتخاب كنند و از عقوبت جانى عفو نمایند؟

هم چنان كه آیه قصاص هم خودش به این معنا اشاره دارد: « فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخیهِ شَیْ‏ءٌ فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَداءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسانٍ ذلِكَ تَخْفیفٌ مِنْ رَبِّكُمْ ...» [بقره، 178]

 آتنا و بنیتا

کلام آخر

اخیراً شاهد اتفاقاتی تلخ در کشور بودیم ؛ اتفاتی چون دختر بچه ای به نام آتنا که قربانی خشونت فردی شد و یا کشته شدن نوگل 8 ماهه، بنتا بدست افرادی رذل که واکنش بسیاری از بازیگران و سلبریتی ها را نیز به دنبال داشت، بسیاری معتقدند قاتل آتنا و بنیتا باید سریعا قصاص شود، اما گروهی هم که سودای صلح و مدرنیته در سر دارند بیان می کنند که قصاص نوعی توحش است و باید با زبان صلح و دوستی رفتار کرد؛ حال سوال ما از این دوستان به اصطلاح مدرن و صلح طلب در بیان خودشان این است که با قاتل آتنا و بنیتا باید چه کار کرد؟ این عزیزان پاسخ دهند که اگر قرار باشد هر فردی در سطح جامعه هر عمل زشت و زننده و قبیحی انجام دهد و مجازات نشود آیا امنیت جامعه حفظ می شود؟


منابع:
اسلام کوئست
ایکس شبهه
سایت حوزه
پرسمان قرآنی
سایت الف
سایت افکار نیوز