تبیان، دستیار زندگی
پیامبر اكرم (ص) می فرماید: «اذا تقاتل المسلمین فالقاتل و المقتول فی النار فسئل الرسول لما المقتول فی النار؟ فقال :اذا ما قتل، قتل» با توجه به این روایت جنگ امام حسین(ع) و یزید را چگونه تفسیر می كنید؟ با علم به اینكه نفاق باطنی دلیل بر خروج از دایره مسلمین
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جنگ مسلمان با مسلمان در عاشورا !!

پیامبر اكرم (ص) می فرماید: «اذا تقاتل المسلمین فالقاتل و المقتول فی النار فسئل الرسول لما المقتول فی النار؟ فقال :اذا ما قتل، قتل» با توجه به این روایت جنگ امام حسین(ع) و یزید را چگونه تفسیر می كنید؟ با علم به اینكه نفاق باطنی دلیل بر خروج از دایره مسلمین نیست؟

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
عاشورا

پاسخ:

براى رسیدن به حكم شرعى و معارف دینى باید مجموعه آیات و روایات را با هم در نظر گرفت. نظر كردن به برخى از آموزه هاى دین و چشم بستن از برخى دیگر، نتیجه اى نادرست را در پى دارد كه نمى توان آن را به دین نسبت داد و مصداق «نؤمن ببعض و نكفر ببعض»(1) خواهد بود.

به عنوان مثال قرآن كریم مى فرماید «لیس البر تولوا وجوهكم قبل المشرق و المغرب»(2) و نیز مى فرماید «و لله المشرق و المغرب فاینما تولوا فثم وجه الله»(3) آیا صحیح است با استناد به این دو آیه بگوئیم در اسلام رو به كعبه و قبله ایستادن در نماز هیچ وجهى ندارد؟ یا باید چشم به آیه دیگر هم بدوزیم كه مى گوید «فول وجهك شطر المسجد الحرام و حیث ما كنتم فولوا وجوهكم شطره»(4). در مورد روایت مطرح شده نیز مطلب از همین قرار است.

روایت مذكور مربوط به جائى است كه هر دو طرف (قاتل و مقتول) به ظلم و ناحق قصد كشتن یكدیگر را دارند و در این میان، یكى از آنها كشته مى شود. اما اگر یكى از دو طرف ظالم و متجاوز است و قصد كشتن طرف مقابل را دارد و او از خود دفاع مى كند، مشمول روایت مذكور نیست بلكه بر این شخص واجب است از خود دفاع كند. یعنى همین پیامبر فرموده است دفاع از جان و ناموس وقتى در معرض خطر است واجب است. همچنین جزو تعالیم همین پیامبر بزرگوار است كه: «من رأى سلطانا جائرا مستحلا لحرام الله ناكثا لعهد الله، مستأثرا لفى‏ء الله، متعدیا لحدود الله، فلم یغیر علیه بقول و لا فعل كان حقا على الله ان یدخله مدخله» هر كسى حكومت ظالم و جائر و ستمگرى را ببیند كه قانون خدا را عوض مى كند، حلال خدا را حرام، و حرام را حلال مى كند و بیت المال مسلمین را به میل شخص مصرف مى كند، حدود الهى را بر هم مى زند، خون مردم مسلمان را محترم نمى شمارد و ساكت بنشیند و هیچ اقدام عملى در راه تغییر این وضعیت انجام ندهد، خداوند حقا چنین كسى را در جایگاهى (جهنم) كه جاى آن حاكم ظالم است، خواهد برد.(5)

بنابراین با توجه به مجموعه تعالیم پیامبر اكرم (ص) در این زمینه مى گوئیم:

اولا روایت مذكور شامل موردى كه شخص مقتول، دفاع كننده است و طرف مقابل متعدى و قصد كشتن او را دارد، نمى شود. و مسأله امام حسین (ع) نیز همین گونه است. یزید قصد كشتن امام حسین (ع) را داشت به همین جهت امام حسین (ع) حرم امن الهى یعنى شهر مكه را ترك كردند و فرمودند: «اگر من زیر سنگ هم پنهان شوم اینها مرا از لانه ام بیرون خواهند كشید و مى كشند»(6) «بدین جهت براى اینكه حرمت حرم امن الهى با ریخته شدن خود من شكسته نشود، من مكه را ترك مى كنم.»(7)

ثانیا با توجه به روایت پیامبر اكرم (صلى الله علیه و آله): «من رأى سلطانا جائرا»، روایت مذكور شامل قیام و حركت امام حسین (ع) كه در واقع همان عمل به حدیث پیامبر اكرم (ص) است، نمى شود بلكه در چنین مواردى طبق این حدیث و اصل اصیل امر به معروف و نهى از منكر، قتال و مبارزه با حاكم ستمگرى كه با اسم خلافت از پیامبر، قصد انحراف و از هم پاشیدن اساس اسلام را دارد، واجب است. همان طور كه امام حسین (ع) این خطر بزرگ را دید و به پا خاست، «و على الاسلام السلام اذ بلیت الامه براع مثل یزید باید فاتحه اسلام را خواند وقتى مثل یزیدى حاكم امت اسلامى شود. دیگر چیزى از اسلام باقى نخواهد ماند».

در اینجا توجه شما را به یك قانون كلى جلب مى كنیم:

«معنا ندارد یك قانون، ماده قانونى اى وضع كند كه مفادش نفى خود باشد» مثلا اسلام بر توحید است، حال معنا ندارد یكى از تعالیم و آموزه هاى دین اسلام تأیید شرك و ثنویت (دو خدائى) و تثلیث (سه خدائى) باشد.

با توجه به این قانون كلى، معنا ندارد كه مفاد «اذا تقاتل المسلمین فالقاتل و المقتول فى النار» این باشد كه هرگاه یك حكومتى كه نام مسلمان دارد و حاكم آن ادعاى مسلمانى دارد و مى خواهد اسلام را از اساس و ریشه تحریف كند و تغییر دهد و چیزى را با نام اسلام معرفى كند كه مفادش «امیال و خواسته هاى

نفسانى و استحكام حكومت جابرانه و ظالمانه وى» باشد، چون در این صورت مفاد این ماده قانونى اسلام، نفى اساس اسلام خواهد بود.

پى‏نوشت‏:

(1)) نساء، آیه 150)

(2)) بقره، آیه 177)

(3)) بقره، آیه 115)

(4)) بقره، آیه 144)

(5)) تاریخ طبرى، ج 4، ص 403)

(6)) تاریخ طبرى، ج 4، ص 289 و 296، كامل ابن اثیر، ج 3، ص 572)

(7)) اخبار مكه، محمد بن عبدالله ازرقى، ص 231)


منبع : آنتی شبهه

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.