تبیان، دستیار زندگی
مروری کوتاه بر سه دوره فیلمسازی امیر نادری به بهانه اکران فیلم «کوه» او در گروه هنر و تجربه.نظرسعید راد بازیگر سه فیلم مشهور او درباره مهاجرت این کارگردان چیست؟
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : احمد رنجبر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

افول تدریجی یک فیلمساز نابغه

مروری کوتاه بر سه دوره فیلمسازی امیر نادری به بهانه اکران فیلم «کوه» او در گروه هنر و تجربه.نظرسعید راد بازیگر سه فیلم مشهور او درباره مهاجرت این کارگردان چیست؟

احمد رنجبر- بخش سینما و تلویزیون تبیان
امیر نادری

بخاطر شرایط زندگی اش مجبو بوده از سن پایین کار کند. امیر نادری کنترل‌چی سالن و آپارات‌چی سینما بوده است و همین زمنیه علاقمندی اش به سینما را فراهم می آورد. به تهران که می آید با علیرضا زرین دست، فیلمبردار صاحب سبک کشورمان آشنا می شود و زمینه ورود او به سینما مهیا. نادری کارش را با عکاسی«قیصر»، «حسن کچل» و «پنجره» آغاز می کند و کمی بعد پشت دوربین قرار می گیرد.

پیش از انقلاب

«خداحافظ رفیق» را سال 1350 می سازد. یک فیلم ضد جریان روز و متعلق به موج نو که روایت تلاش سه دوست برای دزدی از بانک است. دو سال بعد پلشتی های پایتخت را قاب می گیرد که حاصلش می شود «تنگنا». یک فیلم تلخ که سخت پسندها دوستش داشتند اما مخاطبان گسترده نه. در ادامه «ساز دهنی» را می سازد که قهرمان های آن بچه ها هستند و آمال فروخورده شان. لوکشین هم جنوب است و نه تهران. دوربین«تنگسیر» باز هم در جنوب است و این بار به طور نمادین ظلم حاکمیت را زیر سوال می برد.

نادری سال 53 «انتظار» را می سازد و یک سال بعد «مرثیه». دومی سه سال فرصت نمایش نداشت؛ به خاطر تلخی و گزندگی و نیش به شرایط جامعه. سال 57 با سعید راد به نیوریوک می رود تا راوی داستان علی قهرمان بوکس باشد که گرفتار نامردی ها شده و حاصلش می شود «ساخت ایران». شرایط سخت تولید و عدم تسلط کارگردان بر روان شناسی شهر و آدم ها این فیلم چند گام از دیگر ساخته های نادری عقب می ایستد.

بعد از انقلاب

امیر نادری سال 63 «دونده» را ساخت که باز هم قهرمان هایش بچه ها هستند و مثل «سازدهنی»روایتگر آرزوهای فروخورده آن ها است. پیش از آن «جست و جو 1 و 2» را ساخته بود که فیلمی مستند درباره شهدای مفقود الاثر است و بخاطر نوع نگاهش زبانزد شد. آخرین فیلمی که نادری در ایران ساخت « آب، باد، خاک» است؛ سال 64. فیلمی که با ساخته های پیشین تفاوت کامل ساختاری و مفهومی دارد و خیلی ها مخالف سرسختش هستند.«آب، باد، خاک» در مقابل هوادار کم ندارد و مفهوم مستتر در آن و نیز ساختار فیلم را برگ برنده اش می دانند.

بعد از مهاجرت

امیر نادری از ایران رفت و فیلمسازی اش را در آمریکا ادامه داد.جلای وطن گویی پایان نبوغ این فیلسماز صاحب سبک است. نه این که فیلم هایی که در خارج از ایران ساخته فاقد ارزش باشند اما سایه فیلم هایی که پیش از رفتن ساخت هم نمی شود. علاقمندان سینمای نادری حق دارند بی نهایت متاسف باشند. او در خارج از کشور این فیلم ها را ساخته: منهتن از روی شماره،آ ب،ث... منهتن،ماراتن ۲۰۰۲،دیوار صوتی، وگاس: بر اساس یک داستان واقعی،کات،ثانیه تنهایی در سال صفر و  ...

امیر نادری

سعید راد که در فیلم های «خداحفظ رفیق»،«تنگنا» و «ساخت ایران» بازی کرده در گفت و گویی که بتازگی با همشهری جوان داشته می گوید:« هیچ کدام از فیلم هایی که او در آمریکا ساخته مورد پسند من نیست. یک پلان فیلم هایی که در ایران ساخته می ارزد به تمام پلان هایی که آن طرف ساخته. ریشه سینمای او اینجا است. همیشه به من می گفت دوست دارم فیلم های سیاسی - اجتماعی با محور طبقات محروم بسازم. ولی فیلم هایی که آن طرف ساخته نشانی از امیر نادری ندارد، نادریِ«تنگسیر»،«تنگنا»، «دونده»،«سازدهنی» و ... نیست. نادری با فیلم هایی که در ایران ساخت کلی جایزه داخلی و خارجی گرفت و همچنان به خاطر آن گذشته درخشان تجلیل می شود.»

او به فیلم های ارزشمند نادری در دوران پیش از مهاجرت اشاره می کند و می گوید:« من اسم کارگردان های امثال امیر نادری را کارگردان مولف می گذارم؛ یعنی فکر می کنند، می نویسند و اجرا می کنند. حتی اگر اقتباس کنند در نهایت امضای خودشان را دارند و فیلم ها رنگ و بوی کارگردان می گیرد برای همین ماندگار می شوند. این ها در حد نابغه هستند.» سعید راد به مشکلات «ساخت ایران» هم اشاره و خاطراتی از آن دوران بیان کرده است:« نادری خیلی زود دروبین را در نیوریوک گذاشت زمین، هنوز آن فضا را نمی شناخت. همیشه گفته ام ما مشکل زبان و شناخت جغرافیای تازه داشتیم. توی نیویورک کارمان واقعا سخت بود. مرحوم آقای مرتضوی تهیه کننده فیلم بودجه كافی در اختیار فیلم گذاشت ولی هزینه ها به خاطر عدم آشنایی با نیوریوك داشت بالا می زد و آخر سر بودجه تمام شد ولی تهیه کننده مضایقه نکرد و بودجه هم رسید. از آن طرف امیر نادری كم نگذاشت و من سه ماه زودتر رفتم و در باشكاه تمرین بوكس می كردم تا نقش باورترپذیر باشد.»