تبیان، دستیار زندگی
هر انسانی به طور طبیعی و فطری جویای سعادت، خوشبختی و یا به عبارتی به دنبال دستیابی به کمال لذات مادی و معنوی است، آنچه مسلم است این است که، دنیای خاکی توان و ظرفیت پاسخ دهی به این نیاز فطری و اساسی را ندارد، به همین جهت باری تعالی سرای
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پنج قدم تا بهشت !!

هر انسانی به طور طبیعی و فطری جویای سعادت، خوشبختی و یا به عبارتی به دنبال دستیابی به کمال لذات مادی و معنوی است، آنچه مسلم است این است که، دنیای خاکی توان و ظرفیت پاسخ دهی به این نیاز فطری و اساسی را ندارد، به همین جهت باری تعالی سرای آخرت و بهشت ابدی را جایگاه مناسبی برای دستیابی به کمال و خوشبختی قرار داده است. سؤال مهمی که در این خصوص قابل طرح می باشد این است که، با چه شرایط و خصوصیاتی می توان به این سرای خوشبختی نائل آمد؟ جواب این پرسش را در نگاه و اندیشه علوی جویا می شویم.

علی بیرانوند/ کارشناس حوزه – بخش نهج البلاغه تبیان

باغ، بهشت، بستان

راه رسیدن به بهشت در اندیشه علوی

با اندکی دقت و تأمل در معارف و مطالبی که در کتاب شریف نهج البلاغه نقل شده است می توان شاخص و مؤلفه های فراوان و تأثیر گذاری در رسیدن به بهشت جاویدان بدست آورد. در این نوشتار کوتاه تنها به پاره ای از آن موارد اشاره خواهیم کرد.

گام اول:  استفاده صحیح از دنیا:

یکی از مهمترین و زیباترین مهارت ها و لوازم رسیدن به بهشت، استفاده صحیح و اصولی از امکانات و فرصت های دنیوی است. در نگرش اسلامی، دنیا مزرعه ای برای دستیابی به امکانات و نعمت های بهشتی است. کسانی که مهارت استفاده صحیح از دنیا را ندارند نمی توانند سعادت ابدی را قسمت خود کنند. خدای متعال در خصوص استفاده صحیح از دنیا به انسان این چنین سفارش می کند: «وَ ابْتَغِ فیما آتاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَ لا تَنْسَ نَصیبَكَ مِنَ الدُّنْیا؛[قصص، آیه 77] و در آنچه خدا به تو داده، سراى آخرت را بطلب و بهره‏ ات را از دنیا فراموش مكن.»

در نگاه صوفی مأبانه، دنیا هیچ گونه جایگاه و ارزشی ندارد به همین جهت آن را مذموم می پندارند و از آن کناره جویی می کنند، این در حالی است که امام علی(علیه السلام) با این چنین رویکردی برخورد انتقادی داشته است، کما اینکه در عبارتی از نهج البلاغه از حضرت نقل شده است که فرمودند: «وَ قَدْ سَمِعَ رَجُلًا یَذُمُّ الدُّنْیَا أَیُّهَا الذَّامُّ لِلدُّنْیَا الْمُغْتَرُّ بِغُرُورِهَا- [الْمُنْخَدِعُ‏] الْمَخْدُوعُ بِأَبَاطِیلِهَا أَ [تَفْتَتِنُ‏] تَغْتَرُّ [بِهَا] بِالدُّنْیَا ثُمَّ تَذُمُّهَا أَنْتَ الْمُتَجَرِّمُ عَلَیْهَا أَمْ هِیَ الْمُتَجَرِّمَةُ عَلَیْك‏؛[1] آن حضرت شنید مردى به نكوهش دنیا برخاسته، فرمود: اى كسى كه دنیا را نكوهش مى كنى، در حالى كه به نیرنگ آن فریفته ‏اى، و به اباطیلش گول خورده‏ اى، آیا فریفته دنیایى و آن را مذمّت مى ‏نمایى؟! تو بر گردن دنیا گناه بار مى‏كنى یا دنیا بر گردن تو؟.»

بر اساس آموزه های قرآنی عامل اصلی بسیاری از گرفتاری های انسان در دنیا و آخرت گناه و معصیت الهی معرفی شده است؛ کما اینکه باری تعالی در قرآن کریم می فرماید: «وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَكُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِی النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلاَّ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ؛[نمل، آیه90] و آنها كه اعمال بدى انجام دهند، به صورت در آتش افكنده مى‏شوند آیا جزایى جز آنچه عمل مى‏كردید خواهید داشت؟!»

حضرت در عبارت زیبای دیگری فرصت گران حیات دنیوی و نقش آن در دستیابی به سعادت ابدی را این چنین به تصویر می کشند: «إِنَّ الدُّنْیَا دَارُ صِدْقٍ لِمَنْ صَدَقَهَا وَ دَارُ عَافِیَةٍ لِمَنْ فَهِمَ عَنْهَا وَ دَارُ غِنًى لِمَنْ تَزَوَّدَ مِنْهَا وَ دَارُ مَوْعِظَةٍ لِمَنِ اتَّعَظَ بِهَا مَسْجِدُ أَحِبَّاءِ اللَّهِ وَ مُصَلَّى مَلَائِكَةِ اللَّهِ وَ مَهْبِطُ وَحْیِ اللَّهِ وَ مَتْجَرُ أَوْلِیَاءِ اللَّهِ اكْتَسَبُوا فِیهَا الرَّحْمَةَ وَ رَبِحُوا فِیهَا الْجَنَّة؛[2] همانا دنیا سراى راستى براى راست گویان، و خانه تندرستى براى دنیا شناسان، و خانه بى‏نیازى براى توشه‏گیران، و خانه پند، براى پندآموزان است.‏ دنیا سجده‏ گاه دوستان خدا، نمازگاه فرشتگان الهى، فرودگاه وحى خدا، و جایگاه تجارت دوستان خداست، كه در آن رحمت خدا را به دست آوردند، و  بهشت را سود بردند.»

گام دوم: شناخت ائمه حق و اطاعت پذیری از آنان:

یکی دیگر از مؤلفه هایی که در دستیابی به خوشبختی و سعادت ابدی تأثیرگذار است، اطاعت پذیری و همراهی با ائمه حق و اجتناب از رهروان ضلالت و گمراهی است. خدای متعال در قرآن کریم حال و روز کسانی را در جهنم به تصویر کشیده است که به خاطر عدم تبعیت از انبیای الهی گرفتار در عذاب الهی شده اند: «وَ یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلى‏ یَدَیْهِ یَقُولُ یا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبیلاً؛[فرقان، آیه 27] و (به خاطر آور) روزى را كه ستمكار دست خود را (از شدّت حسرت) به دندان مى‏گزد و مى گوید: «اى كاش با رسول (خدا) راهى برگزیده  بودم!.»

در نگاه امام علی(علیه السلام) نیز شناخت ائمه حق و اطاعت پذیری از ایشان، از جایگاه ممتازی برخوردار است؛ کما اینکه حضرت در نهج البلاغه در خصوص تأثیر این شناخت در هدایت و سعادت این چنین نقل شده است: «إِنَّمَا الْأَئِمَّةُ قُوَّامُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ‏ وَ عُرَفَاؤُهُ عَلَى عِبَادِهِ‏ وَ لَا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ عَرَفَهُمْ وَ عَرَفُوهُ‏ وَ لَا یَدْخُلُ النَّارَ إِلَّا مَنْ أَنْكَرَهُم‏ وَ أَنْكَرُوه‏؛[3] امامان از اهل بیت از جانب خداوند تدبیر كننده امور مردم، و مراقبان حق بر بندگانند. به بهشت وارد نمى ‏شود مگر كسى كه آنان را بشناسد و آنان هم او را بشناسند. و به جهنّم وارد نمى ‏گردد مگر كسى كه آنان را انكار نماید و آنان هم او را از خود ندانند.»

گام سوم: استقامت بر حق:

یکی از سفارش های مهمی که خدای متعال در قرآن کریم به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) و یاران ایشان داشته استقامت و پایمردی از اوامر الهی است. «فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَكَ وَ لا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ؛[هود، آیه112] پس همان‏گونه كه فرمان یافته ‏اى، استقامت كن و همچنین كسانى كه با تو بسوى خدا آمده‏ اند (باید استقامت كنند)! و طغیان نكنید، كه خداوند آنچه را انجام مى ‏دهید مى‏ بیند!» در فرهنگ قرآن بیان و اقرار به وحدانیت خدای متعال به تنهای کافی شمرده نشده است؛ بلکه در کنار این شناخت و اقرار، استقامت بر این عقیده نیز لازم و ضروری بیان شده است: «إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی‏ كُنْتُمْ تُوعَدُونَ؛[فصلت، آیه30] به یقین كسانى كه گفتند: «پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت كردند، فرشتگان بر آنان نازل مى‏شوند كه: «نترسید و غمگین مباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتى كه به شما وعده داده شده است.»

آنچه از این آیه به زیبایی به دست می آید این است که خدای متعال به استقامت کنندگان بر فرمان الهی وعده بهشت داده است. در کتاب شریف نهج البلاغه رابطه استقامت بر حق و دستیابی به بهشت این چنین مورد اشاره قرار گرفته است: «لَقَدْ حَمَلْتُكُمْ عَلَى الطَّرِیقِ الْوَاضِحِ الَّتِی لَا یَهْلِكُ عَلَیْهَا إِلَّا هَالِكٌ‏ مَنِ اسْتَقَامَ فَإِلَى الْجَنَّةِ وَ مَنْ زَلَّ فَإِلَى النَّار؛[4]من شما را به راه روشنى بردم كه جز هلاك خواهان، هلاك نگردند آن كس كه استقامت كرد به سوى بهشت شتافت و آن كس كه لغزید در آتش سرنگون شد.»

یکی از مهمترین و زیباترین مهارت ها و لوازم رسیدن به بهشت، استفاده صحیح و اصولی از امکانات و فرصت های دنیوی است. در نگرش اسلامی، دنیا مزرعه ای برای دستیابی به امکانات و نعمت های بهشتی است. کسانی که مهارت استفاده صحیح از دنیا را ندارند نمی توانند سعادت ابدی را قسمت خود کنند

گام چهارم: دوری از گناه و پلیدی:

بر اساس آموزه های قرآنی عامل اصلی بسیاری از گرفتاری های انسان در دنیا و آخرت گناه و معصیت الهی معرفی شده است؛ کما اینکه باری تعالی در قرآن کریم می فرماید: «وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَكُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِی النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلاَّ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ؛[نمل، آیه90] و آنها كه اعمال بدى انجام دهند، به صورت در آتش افكنده مى‏شوند آیا جزایى جز آنچه عمل مى‏كردید خواهید داشت؟!» در اندیشه علوی نیز این چنین گناه و معصیت عاملی برای گرفتاری در عذاب الهی معرفی شده است: «وَ أَمَّا أَهْلُ الْمَعْصِیَةِ فَأَنْزَلَهُمْ شَرَّ دَارٍ وَ غَلَّ الْأَیْدِیَ إِلَى الْأَعْنَاقِ‏ وَ قَرَنَ النَّوَاصِیَ بِالْأَقْدَامِ‏ وَ أَلْبَسَهُمْ سَرَابِیلَ الْقَطِرَانِ‏ وَ مُقَطَّعَاتِ النِّیرَانِ‏ فِی عَذَابٍ قَدِ اشْتَدَّ حَرُّهُ‏ وَ بَابٍ قَدْ أُطْبِقَ عَلَى أَهْلِه‏؛[5] اما اهل گناه را به بدترین خانه وارد سازد، و دست آنها را با غل به گردنشان ببندد، و سرشان را به پایشان گره زند، و پیراهنى از ماده بد بو، و جامه ‏اى از پاره ‏هاى آتش به آنان بپوشاند، در آتشى كه حرارتش بسیار شدید، و درب آن به روى اهلش بسته است.»

گام پنجم: اطاعت و بندگی باری تعالی:

عمل گرایی و توجه به وظایف و مسئولیت های فردی و اجتماعی، اطاعت و بندگی باری تعالی از جمله گام های مهم و مؤثر در دستیابی به سعادت و خوشبختی است، امام علی(علیه السلام) در خصوص این مؤلفه ی دینی این چنین می فرماید: «فَأَمَّا أَهْلُ الطَّاعَةِ فَأَثَابَهُمْ بِجِوَارِهِ وَ خَلَّدَهُمْ فِی دَارِهِ‏ حَیْثُ لَا یَظْعَنُ النُّزَّالُ‏ وَ لَا تَتَغَیَّرُ بِهِمُ‏ الْحَالُ‏ وَ لَا تَنُوبُهُمُ الْأَفْزَاعُ‏ وَ لَا تَنَالُهُمُ الْأَسْقَامُ‏ وَ لَا تَعْرِضُ لَهُمُ الْأَخْطَارُ وَ لَا تُشْخِصُهُمُ الْأَسْفَار؛[6] فرمانبرداران را در جوار خویش پاداش دهد، و در خانه بهشتش جاودانه دارد، خانه‏اى كه مقیمانش از آن كوچ نكنند، و احوالشان تغییر ننماید، و اندوه و ترس به آنان رو نیاورد، و بیمارى به آنان نرسد، و خطرات متوجه آنان نشود، و سفرى آنها را از خانه خود بیرون نبرد.»

سخن آخر:

دستیابی به کمال، سعادت و خوشبختی در سایه اعتقاد به خدای متعال و بندگی او و پایبندی به اوامر و نواهی برای تعالی حاصل خواهد شد، کسانی که بهره ای از این شاخص های دینی ندارند، بهره ای سعادت و کمال واقعی ندارند.

پی نوشت ها:

[1]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص492.

[2]. همان.

[3]. همان: ص212.

[4]. همان: ص176.

[5]. همان: ص162.

[6]. همان: ص161.


مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.