تبیان، دستیار زندگی
توضیح منوچهر هادی درباره حواشی«عاشقانه»، شباهت آن با سریال های ترکی و چند نکته دیگر. این کارگردان از فیلم اکران شده اش یعنی «کارگر ساده نیازمندیم» هم گفته است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مهناز افشار قهر نکرده

توضیح منوچهر هادی درباره حواشی«عاشقانه»، شباهت آن با سریال های ترکی و چند نکته دیگر. این کارگردان از فیلم اکران شده اش یعنی «کارگر ساده نیازمندیم» هم گفته است.

فرآوری: منیژه خسروی – بخش سینما و تلویزیون تبیان
عاشقانه

*شما این كه در ساخت فیلم و سریال تجربه دارید و ممیزی را می شناسید چرا پوشش های «عاشقانه» را طوری نگرفتید كه حاشیه برای آن شكل نگیرد؟

پوشش ها همان طوری است كه در فیلم ها هست. همین الان سریال «شهرزاد»،‌فیلم «رگ خواب»( كه هم حمید نعمت الله را دوست دارم هم این فیلم را) حجاب شان همان است که در «عاشقانه» بود. این مشكل ارشاد است كه موی یك بازیگر در فیلم یا سریالی دیده می شود اما برای بعضی منع ایجاد می شود. این به من ربط ندارد.

*چرا نتیجه اصلاح کامپیوتری موها این قدر بد بود؟ مگر نظارت نداشتید؟

من همزمان سر فیلمبرداری بودم ،‌تهیه كننده هم كار را رها كرده بود. من هم كار كارگردانی انجام می دادم هم تهیه کنندگی و فشار خیلی زیاد رویم بود. نرسیدیم. آقای نجفی ( هنرنمای پارسیان) كه فقط كار پخش را باید انجام می داد، بخاطر این كه سهمی داشت و اعتبار شركت برایش مهم بود خیلی زحمت کشید. و من به اعتبار منوچهر هادی و بازیگران به اعتبار خودشان نگذاشتند کار متوقف شود. چون مردم همه بی اعتماد می شدند.

*نقش مهناز افشار از همین جای قصه تمام می شود یا خودش نخواسته باشد؟

نه ، قرار بود بعد از  شش قسمت كشته شود كه به قسمت نهم رسید.

*«عاشقانه» را بر اساس الگوی سریال تركیه ای، شیک گرفته اید. كراوت و ماشین لوكس و .. فقط بخاطر ماركتینگ و بازار فروش بود یا الزام قصه؟

اولا این انگ همیشه به من می خورد كه هادی به درد فیلم های جنوب شهری می خورد؛ می خواستم ثابت كنم ضمن این كه آن فضا را می شناسم می توانم درباره طبقات دیگر هم فیلم بسازم. از آن طرف قصه «عاشقانه»‌درباره آدم هایی است كه یك شركت تبیلغاتی دارند. پس امكان ندارد با لباس و تیپی غیر از كت شلوار و ظاهری شیك سركار بروند. وقتی می خواهند به فروش یك برند كمك كنند چطور محل كار خودشان شیك نباشد؟ این ها الزامات قصه بوده و البته تلویزیون به اندازه كافی سریال در خانه های آجری و خانه ای كه حیات دارد،‌نشان می دهد. می دانستیم مردم دوست داردند. البته خیلی سریال ما لاكچری نبوده.

*و ابایی ندارد که با سریال تركی مقایسه شوید؟

بحث خیانت را نمی پسندم اما ترکیه سریال های خوبی دارد. چون بالاخره زیبایی را نشان می دهد. اكثر شهرهای تركیه با فقر دست و پنجه نرم می كنند اما دوستی تعریف می کرد در یکی از روزنامه های ترکیه نوشته سریال «عشق ممنوع» وقتی پخش شد توریست كشور تركیه اضافه شد. وقتی با یك سریال می توان چهره جذابی از كشورت نشان دهی و توریست جذب كنی كه خیلی خوب است اما قطعا با نمایش خیانت موافق نیستم.

*در محتوای «عاشقانه» هم دخیل بودید؟

از ابتدا تا انتهای فیلمنامه حضور داشتم. ضعف دارد ولی برای من از همه جای دنیا پیام می آید كه با افتخار سریال را می بینیم كه فكر نكنند مملكت ما همه بدبخت و بیچاره هستند.همه می گویند اولین سریالی است كه این قدر تمیز است و برخی فكر نمی كردند ایران این شکلی است.

*چه اصراری است بر استفاده زیاد از اسلوموشن و  موسیقی؟

هر جا اسلو بوده سر صحنه گرفتم هیچ كدام را روی میز مونتاژ استفاده نكردم. خواستم لحظه ای خاص را برجسته كنم. می شد نباشد ولی غلط نیست وصحنه را مهیج می كند.

*در دوره ای حواشی «عاشقانه»  از متن بیشتر بود. این حاشیه ها اثر منفی روی کارتان نگذاشت؟ گفتید پول نمی دهند و دیگر نیستم و ...

اختلافاتاتی بین سرمایه گذار و تهیه كننده پیش آمد. بالاخره تهیه كننده باید سرمایه گذارها را مدیریت كند و به محض این كه کارها به سمت و سویی برود كه حتی اگر به نفع فیلم باشد تا شفاف پیش نروی ممكن است سوء‌تفاهم پیش بیاید كه در كار ما این اتفاق رخ داد. هیچ كس مقصر نبود؛‌نه مهدی گلستانه نه سرمایه گذارها.

*این كه فصل دوم را نمی سازید پیرو حاشیه ها است؟

اختلاف تهیه كننده و یكی از سرمایه گذارها (آقای نادری) كه خیلی هم زحمت كشید بخاطر برخی سوء‌تفاهم ها باعث شد سرمایه مدتی نرسد و برنامه كاری ما را بهم ریخت. من به عنوان كارگران تعهداتی بعد از «عاشقانه» داشتم و یكی یكی داشت بهم می خورد. من پیش قسط گرفته بودم. بازیگرها قرارداد داشتند و ممكن بود «عاشقانه» برای همیشه بخوابد و اعتبار من و بازیگران زیر سوال برود.

* یعنی از اول هم قرار نبود کارگردان فصل دو باشید. 

اواسط «عاشقانه» كه هنوز همه چیز خوب بود، قرارداد یك فیلم سینمایی داشتم كه كنسل شد، قرارداد «آینه بغل» داشتم ، سریال آقای ایرج محمدی بود و قرار گذاشته بودم. «آینه بغل» تمام شود ، سریال كه 60 قسمت است را تا عید باید تمام كنم و فروردین باید سراغ فیلم سینمایی كه خودم تهیه كننده اش هستم به اسم «سن رشد» بروم.

*و دوست ندارید «عاشقانه» را ادامه دهید؟

با این سرمایه گذارها نه. كارشان درست است اما خب مشكلاتی هست كه مربوط به قواعد سینما است. همین قدر بگویم كسی كه وارد سینما می شود باید بداند جنس این كار با بیزنس های دیگر تفاوت دارد. خیلی اذیت شدم و فشار بهم آمد.

*وقتی«من سالوادور نیستم» داشت فروش می كرد، خبر «كارگر ساده نیازمندیم»رسانه ای شد كه گفتید بودید هدف تان این بار صرفا گیشه نیست. نمی شود فیلمی ساخت که هم جدی باشد و هم گیشه آن داغ؟ چرا ستاره برای فیلم انتخاب نکردید؟

من معتقدم كه فیلم باید همه عوامل آن درست حرفه ای و یك جا باشد. فیلمنامه «كارگر ساده نیازمندیم» را هیچ وقت بخش خصوصی و تهیه كننده ای كه سینمای بدنه برایش مهم است را نمی پذیرد. من تهیه كننده و سرمایه گذاری پیدا كردم كه قرار بود فیلم را با 600 میلیون تومان ببندیم. زمانی كه یك فیلم معمولی حداقل یك میلیارد و دویست میلیون تومان هزینه ساخت لازم دارد،‌ما مهران احمدی، آتیلا پسیانی، سحر قریشی ،‌یكتا ناصر ، سیروس همتی و ... را داشتیم .یعنی  فیلم فقیری نبود كه بگوییم همه را غیر چهره انتخاب كرده ایم.

*برگ برنده فیلم این است كه روایت ساده ای دارد. یك جاهایی حرف ها رو است مثل رابطه پسیانی و قریشی. یا چشم طمع پسیانی به کاراکتر ناصر. تعمدی در این نوع شخصیت پردازی تیپیکال داشته اید؟

كلا در «كارگر ساده نیازمندیم» خواستم آدم هایی مثل جهان (آتیلا پسیانی) را بوضوح نشان دهم . این آدم ها را هم زیاد اطراف مان می بینیم كه می خواهند همه چیز را با پول بخرند و می خرند. پس من باید حرفم را ساده و روراست بزنم.

*چون سابقه دستیاری اصغر فرهادی را دارید احساس می شود در «كارگر ساده نیازمندیم» تا حدودی تحت تاثیر او بوده اید. جنس فیلم به «شهر زیبا» می زند.

من دستیار آقای فرهادی بوده ام،‌اما «ابد و یك روز» را می بینم،‌فیلم های حمید نعمت الله ،‌فرزاد موتمن و ... را می بینم. بالاخره بخواهیم یا نخواهیم از همدیگر خواسته و ناخواسته وام می گیریم. من علاقمند به سینمای اجتماعی هستم ولی در این فیلم تحت تاثیر «شهر زیبا» نبودم. این را هم بگویم كه هر فیلمی قواعد خاص خود را دارد؛‌وقتی قرار است گیشه ای باشد می شود «من سالوادور نیستم» كه با قواعد «كارگر ساده نیازمندیم» كلا متفاوت است.

*توی فیلمنامه دست بردید؟

فیلمنامه را به همراه پدرام كریمی با هم نوشتیم. سكاسن به سكاسن را با هم بحث می كردیم و ایشان به عنوان نویسنده می نوشت ولی از آن جنس فیلمنامه هایی نبوده كه كامل به دستم برسد.


منبع: هفت صبح