تبیان، دستیار زندگی
هر روز از صدها نمونه آن استفاده می کنیم وقتی خوشحالیم، وقتی ناراحتیم وقتی عصبانی هستیم، وقتی داریم با شریک زندگی مان حرف می زنیم و می خواهیم به او بگوییم که دوستش داریم اموجی ها با تصاویر کوچکی که هر روز لابه لای پیام هایمان در تلگرام یا پست هایمان در این
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

از حقوق اموجی ها چه می دانیم

هر روز از صدها نمونه آن استفاده می کنیم وقتی خوشحالیم، وقتی ناراحتیم وقتی عصبانی هستیم، وقتی داریم با شریک زندگی مان حرف می زنیم و می خواهیم به او بگوییم که دوستش داریم اموجی ها با تصاویر کوچکی که هر روز لابه لای پیام هایمان در تلگرام یا پست هایمان در اینستاگرام از آنها استفاده می کنیم حالا دیگر به بخشی از زندگی مان تبدیل شده‌اند و از همین روست که در سال 2015 آن صورتک خنده معروف که اشک از چشمانش می آید به عنوان کلمه سال دیکشنری آکسفورد انتخاب شده است. در این شرایط این سوال به وجود می آید که آیا اموجی ها هم مشمول قوانین و مقررات می شوند؟

بخش ارتباطات تبیان
اموجی

پاسخ مثبت است این را از یک گلدمن در مقاله اخیر خود نشان داده است او می گوید در سال 2016 توانسته از میان مجموع اوراق دادگاه ها در آمریکا 60 نظر قضایی پیدا کند که در آن کلمه اموجی به کار رفته است. او همچنین می گوید از این میزان نصف پرونده ها در دو سال اخیر ایجاد شده است. حال سوالی که گلدمن در مقاله خود به آن پاسخ داده این است که چطور امکان دارد اموجی باعث شود یک دعوای حقوقی بین طرفین رخ دهد. او مثال هایی از این قبیل پرونده ها دارد که برای ما خواندی خواهد بود.

همه می دانیم که حقوق یک علم و البته فن مبتنی بر نوشته است از این جهت حتی اگر به صورت شفاهی مطلبی را به شما بیان کند که مثلا در بردارنده توهین یا تهمت یا همان افترا باشد. شما باید آن مطلب را به صورت مکتوب در دادگاه ارائه کنید. همچنین پزشکی قانونی اگر چه علمی تجربی است و مبتنی بر شواهد کار می کند. اما در نهایت نظریه خود را به صورت مکتوب و یا کلمات نوشته شده روی صفحه کاغذ به دادگاه ارائه می دهد. پس در این صورت چطور ممکن است اموجی بتواند سرمنشاء یک دعوای حقوقی باشد؟

مساله این است که حقوق در واقع یک علم و فن مبتنی بر معناست و در این میان هر چیز که دارای معنا باشد می تواند موضوع یک مساله حقوقی به شمار رود. از این جهت هم وقتی اموجی ها دارای معانی بین الاذهانی و عرفی هستند باید گفت که آنها هم می توانند در این میانه قرار گیرند و مثلاً به عنوان ابزاری برای تهدید فرد دیگر باشند.

مساله جالبی که در این زمینه در حوزه اموجی ها به وجود آمده تفاوت معنایی آنها در گوشی های مختلف است. مثلاً این اموجی را به خاطر بیاورید که انگار دندان های آن صورتک به هم فشرده می شود. این اموجی در برخی از گوشی ها به صورت لبخند نمایان شده اما در همان شکل سنتی خودش می تواند نمادی از حرص خوردن یا خشم باشد و در این قالب به عنوان مصداقی از یک تهدید البته در بافت یک کلام شناسایی شود. از این روست که در واقع یک سوء تفاهم ناشی از برقرار نشدن ارتباط صحیح می تواند به این صورت یک دعوای حقوقی ایجاد کند.

مورد دیگری که می تواند در این حوزه مساله ساز باشد بحث مالکیت فکری است به هر حال هر یک از این اموجی ها طراح و سازنده و نیز کدنویسی دارد و از این رو او ممکن است نسبت به استفاده ناروا از این محصولات فکری خود در نرم افزارهای مختلف یا حتی در برخی از تبلیغات و صنایع بسته بندی معترض شود. مثلاً شاید بسته بندی دستمال کاغذی با شکل اموجی را که اخیراً در بازار ایران تولید شده دیده باشید. اگر ایران عضو نظام بین‌المللی مالکیت فکری بود، هیچ بعید نبود که سازنده این دستمال کاغذی به دلیل استفاده از محصولات فکری دیگران روی محصول خود و استفاده تجاری از آن محکوم شود.

مساله این است که حقوق در واقع یک علم و فن مبتنی بر معناست و در این میان هر چیز که دارای معنا باشد می تواند موضوع یک مساله حقوقی به شمار رود. از این جهت هم وقتی اموجی ها دارای معانی بین الاذهانی و عرفی هستند باید گفت که آنها هم می توانند در این میانه قرار گیرند و مثلاً به عنوان ابزاری برای تهدید فرد دیگر باشند.

اما مساله تخصصی و جزیی‌تر بحث تغییرات کوچک است، در نظام مالکیت فکری گفته می شود اشخاص نمی توانند با ایجاد تغییرات جزئی در محصولات دیگران مدعی شوند که محصول جدیدی تولید کرده اند حال جای این سوال وجود دارد که آیا ایده‌های مختلفی که در مورد شکل اموجی‌ها وجود دارد و اغلب دارای تغییرات جزئی در سیستم عامل های مختلف و نیز آیدیت های گوناگون یک سیستم عامل هستند، به واقع تا این حد مبتکرانه و نو هستند که بتوان آنها را به شکل یک محصول فکری جدید دانست و حتی ثبت کرد؟

در نهایت هم باید به بار اثباتی این ماجراها اشاره کرد. در حال حاضر دادگاه‌ها (در آمریکا) اساساً مقوله اموجی را شناسایی نمی کنند و اسناد دادگاه ها نشان می دهد که به عنوان مثال دادستان اموجی را برای قاصی به صورت شفاهی توصف کرده است. این مساله حتی در ادبیات علمی هم دیده می شود و ابزارهایی که برای نگارش مقالات به صورت علمی وجود دارد. اموجی را مورد شناسایی قرار نمی دهند از این روست که باید دقت داشت حقوق چه در بعد نظری و چه در بعد عملی در حال حاضر یکی از پر کاربردترین زبان‌های روزمره بشری را مورد شناسایی قرار نمی دهد و این مساله خواهد توانست در آینده فرصتی برای جامعه علمی و البته تهدیدی برای همه کسانی باشد که از این طریق حق‌‍‌شان تضیع شده یا مورد بزهکاری قرار گرفته اند.

این مطلب البته درسی هم برای ما در ایران دارد. جامعه حقوقی کشور هنوز در مورد رشته های نوین با تردید برخورد می کند و با وجود اینکه این مسائل مبتلا به مردم هستند نه در بعد عملی و نه در علمی برای آن پاسخی آماده نکرده است. این بیش از هر چیز نشان می دهد که این جمعه تا چه اندازه با انگیزه مادی برای حوزه‌های جدید فعالیت خود عمل می کند او از این رو حقوق نفت و گاز را بیش از حقوق فناوری اطلاعات می پسندد و البته تا چه حد در شناخت همین انگیزه مادی هم سنتی رفتار می کند. این گونه است که در بیرون از مرزها به حقوق اموجی می اندیشند و ما هنوز در حقوق شبکه های اجتماعی باقی مانده ایم.

منبع: ماهنامه پیوست/ شماره 46