تبیان، دستیار زندگی
چهره پر نوسان تیم ملی والیبال ایران درمرحله مقدماتی بیست و هشتمین دوره لیگ جهانی والیبال، نارضایتی و تعجب هواداران به این رشته و والیبال دوستان را به همراه داشت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عملکرد پرحرف و حدیث تیم ملی والیبال در لیگ جهانی 2017

آرزوهایی که فرو ریخت

چهره پر نوسان تیم ملی والیبال ایران درمرحله مقدماتی بیست و هشتمین دوره لیگ جهانی والیبال، نارضایتی و تعجب هواداران به این رشته و والیبال‌دوستان را به همراه داشت.

بخش ورزشی تبیان
والیبال

به گزارش تبیان ، روزنامه صبح نو در یادداشتی نوشت:نارضایتی به خاطر اینکه نفرات این تیم با روزهای خوب‌شان فاصله بسیاری داشتند و در بیشتر 9 دیدار در این مرحله، عملکرد غیر قابل دفاعی را ارائه کردند و تعجب، به‌خاطر اینکه تیم ایران تنها با کسب 3 پیروزی، در رده یازدهم جدول 12 تیمی قرار گرفت؛ تیمی که نفراتش پیش از آغاز رقابت‌ها، از هدف صعود به مرحله نهایی جام سخن می‌گفتند. این نتایج درحالی رقم خورد که در اکثر این بازی‌ها، تیم ایران با ترکیب ثابت و استفاده از نفرات باتجربه، معروف و مشهور خود برابر رقیبان صف‌آرایی کرد اما بی‌انگیزگی و اشتباهات فاحش این نفرات، باعث شکست‌مان در دیدارهایی شد که در شرایط عادی به راحتی در آنها پیروز می‌شدیم. عملکرد بلندقامتان ایران در این مسابقات، خصوصاً زمانی‌که جایشان را به نفرات ذخیره می‌دادند، یک موضوع مهم را تداعی می‌کرد و آن‌هم اینکه باید در این تیم پوست‌اندازی شده و خون تازه‌ای به رگ‌های والیبال تزریق شود.

نوسانی که پایان نداشت

تیم ملی والیبال ایران درحالی به کار خود در رقابتهای لیگ جهانی پایان داد که در هفته نخست به میزبانی ایتالیا برابر کشور میزبان و برزیل شکست خورد و لهستان را شکست داد تا کور سویی از امید برای موفقیت در ادامه رقابت‌ها داشته باشند. ملی‌پوشان کشورمان در هفته دوم که به میزبانی تهران برگزار شد، به سختی برابر بلژیک و آرژانتین به پیروزی رسیدند و به راحتی مقابل صربستان شکست خوردند تا نتوانند از امتیاز میزبانی، برای جبران ناکامی‌ها استفاده کنند. در هفته سوم لیگ جهانی که به میزبانی لهستان برگزار شد، شاگردان کولاکوویچ برابر تیم‌های آمریکا، لهستان و روسیه با نتایج مشابه ۳ بر صفر مغلوب شدند تا کارشان در این مسابقات با نتایجی دور از انتظار تمام شود. جالب است که در برخی از ست‌ها، ایران از حریف با نتیجه 24 بر 21 هم پیش افتاد اما در نهایت، آن ست را به حریفش واگذار کرد. البته در بازی آخر و مقابل روسیه، کادر فنی تیم ملی والیبال بیشتر از بازیکنان جوانش استفاده کرد؛ هر چند این نفرات هم نمایش قابل قبولی از خود ارائه نکردند اما در مجموع با انگیزه بالایی به میدان رفتند و نشان دادند باید کادر فنی اهمیت بیشتری به آنها دهد. در نهایت بازی‌های پرنوسان که به سمت ضعیفی گرایش بیشتری داشت، شب‌های تلخی را برای علاقه‌مندان به این رشته رقم زد و امیدواری به کادرفنی جدید و بازیکنانی را که به روزهای پایانی دوران حرفه‌ای‌شان نزدیک می‌شوند به حداقل رساند. این شکست در مقطع فعلی، می‌تواند درس بزرگی برای مدیران، مربیان و بازیکنان تیم ملی والیبال باشد تا با برنامه‌ریزی بهتر، تمرینات آماده‌سازی مناسب‌تر، انگیزه بالاتر از همه مهم‌تر تغییر کلی در نفرات، خود را برای موفقیت در مسابقات آینده آماده کنند؛ اگر واقعاً عزم جزمی وجود داشته باشد...

مدیر چند شغله، وجه اصلی ناکامی

ناکامی بزرگ در بیست و هشتمین دوره لیگ جهانی والیبال تلنگر خوبی برای بخش مدیریتی فدراسیون والیبال بود؛ فدراسیونی که فعلاً رییس ندارد و مدت‌هاست برنامه‌هایش به وسیله سرپرست فعلی یعنی محمدرضا داورزنی اداره می‌شود. اینکه چگونه داورزنی با توجه به وظیفه حساسی‌ که به معاون توسعه ورزش قهرمانی و حرفه‌ای در وزارت ورزش و جوانان دارد، وقت می‌کند برنامه‌ریزی مناسب و اقدام‌های اجرایی لازم برای فدراسیون والیبال را پیگیری کند، یک سؤال مهم و کلیدی است؟

مطمئناً یک مدیر دو شغله و پاره وقت نمی‌تواند به خوبی دو بخش مهم ورزشی یعنی معاون توسعه ورزش قهرمانی و حرفه‌ای در وزارت ورزش و جوانان و فدراسیون والیبال را مدیریت کند که در نهایت هر دو مجموعه تحت نظارتش متضرر می‌شوند. امروز به خاطر شرایط خاص ورزش، معاون توسعه ورزش قهرمانی و حرفه‌ای، دریایی از کار پیش‌رو دارد و مسوولیت رییس فدراسیون والیبال هم که اظهرمن الشمس است؛ پس آقای داورزنی را می‌توان مقصر اصلی این ناکامی دانست زیرا هم دلش نمی‌آید پست وزارتی‌اش را ترک کند و هم پست فدراسیونی‌اش را، حاصل این تصمیم ناکامی ورزش و رشته‌ای مانند والیبال است که چوپ این سوءمدیریت‌ها را خواهد خورد. مطمئناً اگر داورزنی بین وزارت ورزش و والیبال، یک پست مهم را انتخاب کند یا وزیر ورزش به این مساله نگاه منطقی‌تر بیندازد و از یک مدیر، در دو پست استفاده نکند، می‌توان آینده بهتری برای این دو بخش مهم خصوصاً والیبال متصور بود، در غیراین‌صورت در مسابقات بعدی هم باید منتظر کسب چنین نتایجی بود.

ایگور در مسیر کواچ نه ولاسکو

نارضایتی به خاطر اینکه نفرات این تیم با روزهای خوب‌شان فاصله بسیاری داشتند و در بیشتر 9 دیدار در این مرحله، عملکرد غیر قابل دفاعی را ارائه کردند و تعجب، به‌خاطر اینکه تیم ایران تنها با کسب 3 پیروزی، در رده یازدهم جدول 12 تیمی قرار گرفت؛ تیمی که نفراتش پیش از آغاز رقابت‌ها، از هدف صعود به مرحله نهایی جام سخن می‌گفتند.

بخش دوم این ناکامی به کادرفنی تیم ملی والیبال باز‌می‌گردد. انتخاب دیرهنگام سرمربی از یک‌سو که به عملکرد نامطلوب مدیران فدراسیون باز می‌گردد و ناکامی تاکتیک‌ها و برنامه‌های فنی و آماده‌سازی ایگور کولاکوویچ از سوی دیگر، تأثیر مستقیمی در کسب نتایج مطلوب این تیم در لیگ جهانی سال 2017 داشت.در کنار اشتباهات فاحش ملی‌پوشان در دریافت و برنامه‌های حمله، اوج عملکرد ضعیف کولاکوویچ به دیدار ایران با آمریکا باز می‌گردد که نتوانست در ست سوم، برتری 24 بر 21 تیمش را حفظ کند و در نهایت ایران با نتیجه 28 بر 30 آن ست را باخت و بازی را به حریف واگذار کرد. این اتفاق در ست نخست بازی با روسیه هم تکرار شد که تیم ملی برتری 24 بر 21 را با شکست 26 بر 24 عوض کرد؛ آن‌هم درحالی‌که برنامه‌ها و تفکرات سرمربی‌اش نتیجه بخش نبود. اینکه باید به ایگور کولاکوویچ فرصت داد، یک صحبت منطقی و شاید کلیشه‌ای باشد؛ منطقی از آن نظر که خولیو ولاسکو هم در ابتدای فعالیتش در تیم ایران عملکرد خوبی نداشت و با کسب زمان، توانست بلندقامتان کشورمان را از تیم نزدیک به درجه یک در آسیا، به تیمی در طراز قدرت‌های بزرگ جهان تبدیل سازد. مهم‌ترین نکته در آن موفقیت این بود که او بازیکنان بی‌نام و نشان ایران در سطح جهانی، را به بازیکنان برتر جهان در پست‌های خود تبدیل کرد. کلیشه‌ای هم از این نظر که از عملکرد والیبال ایران در این رقابت‌ها اینگونه برداشت می‌شود که کولاکوویچ در مسیر کواچ قرار دارد و فرصت دادن به این مربی، تنها زمان را به هدر داده و آینده تیم والیبال را به خطر می‌اندازد. اما خب باید به این مربی فرصت داد، شاید او هم توانست مانند ولاسکو با تغییر بنیادی در تیم والیبال و انتخاب بازیکن جوان و شایسته، تحول جدیدی در تیم والیبال ایجاد کند، اتفاقی که نمی‌توان بیش از 50 درصد شانس برای تداعی شدن آن در نظر گرفت.

بازیکنانی که باید متحول شوند

تفاوت تیم ملی فوتبال و والیبال ایران -که هر دو جهانی هستند- در این است که یکی با پدیده بازیکن‌سالاری به خوبی مبارزه کرد و در تیم دیگر، بازیکن‌سالاری در تعیین ترکیب و نفرات حاضر در اردو و میدان تاثیرگذار است.  امیدواریم روایت نزدیکان به تیم والیبال در مورد بازیکن سالاری در این تیم درست نباشد اما هرچه هست امروز می‌بینیم ستاره‌های بلند قامت ایران حتی در بدترین شرایط جسمی و افت فنی، باز هم در ترکیب تیم به میدان رفته و عملکرد ضعیف‌شان باعث ناکامی تیم ملی می‌شود.

این اتفاق اما در فوتبال با دوراندیشی سرمربی رخ نداد زیرا کارلوس کی‌روش، کم‌کم بازیکنان مدعی یا نفراتی که خود را بزرگ‌تر از تیم ملی می‌دیدند، کنار گذاشت و با تزریق روح جوانی و تلفیق آن با نفرات با تجربه که انگیزه بالای خود را حفظ کرده بودند، تیم فوتبال را به جام جهانی رساند. اما در تیم ملی والیبال که در سال‌های گذشته و با تکیه بر برنامه‌ریزی طولانی مدت و یک پروسه دقیق ذره‌ذره ساخته شد و سر به آسمان سایید، این مساله مهم نادیده گرفته شد تا خیلی زود گرفتار مرض بازیکن‌سالاری شود و حالا نتیجه این مرض، سقف رویاهایی بود که بر سر والیبال آوار شده است.

تیمی که با یک نسل طلایی و یک مربی طلایی‌تر پله‌های ترقی را جهشی طی کرد، قد کشید و از روی تور به میان قلب‌های مردم آبشار زد ناگهان به خاطر پول، شهرت، ثبات جایگاه در تیم آنهم با داشتن هرشرایط فنی و سوء مدیریت، از عرش به فرش رسید تا بازیکنانش مورد انتقاد والیبال‌دوستان قرار بگیرند.

امروز وظیفه مدیر دو شغله فدراسیون والیبال، برنامه‌ریزان و کارشناسان این رشته بسیار حساس‌تر از گذشته است زیرا باید خیلی زود برای پوست‌اندازی والیبال چاره‌اندیشی مناسبی انجام دهند. مطمئناً اگر در شرایط فعلی چاره‌ای برای رفع این معضل بزرگ در نظر گرفته نشود و با عبور از نام‌ها به فکر موفقیت «تیم» ملی والیبال نبود، روزهای بدتری در انتظار این رشته است که کم‌کم دارد جای فوتبال را در بین علاقه‌مندی‌های مردم ایران می‌گیرد.

منبع: صبح نو