تبیان، دستیار زندگی
اختلاف میان کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، موضوع جدیدی نیست. این مقاله به بررسی حوادث اخیر و تیرگی روابط قطر و عربستان سعودی می پردازد؛ سفر اخیر ترامپ به عربستان سعودی یکی از عوامل اثرگذار بر این حوادث است. تیرگی روابط دو کشور باعث شده است که قطر در پی تقوی
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : سمیه جولایی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

روابط قطر و عربستان در مرحله ای سرنوشت ساز

اختلاف میان کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، موضوع جدیدی نیست. این مقاله به بررسی حوادث اخیر و تیرگی روابط قطر و عربستان سعودی می پردازد؛ سفر اخیر ترامپ به عربستان سعودی یکی از عوامل اثرگذار بر این حوادث است. تیرگی روابط دو کشور باعث شده است که قطر در پی تقویت روابط با جمهوری اسلامی ایران باشد و مکالمه تلفنی اخیر با آقای روحانی شاهدی بر این ادعاست.

مترجم: دکتر سمیه جولایی -بخش سیاست تبیان

روابط قطر و عربستان در مرحله ای سرنوشت ساز

قطر و امارات متحده عربی مشارکت شان  را از طریق لابی های خصوصی اثرگذار برای فشار به غرب و آمریکا توسعه داده اند و این کار با هدف تأمین امنیت، ثبات و اثرگذاری بر حوادث سیاسی به شکلی قوی و مؤثر در مقابل دریافت کمک مالی بنا شده است.

درگیری سعودی- اماراتی با کشور قطر در پی توجه و همراهی عربستان سعودی با ترامپ از نظر تأمین مالی آمریکا و با بسیج همه امکانات برای انتقام گیری از ایران و جبهه مقاومت شدت گرفت. موضوع از آنجا شروع شد که خبری از قول تمیم در رسانه رسمی قطر منتشر شد که در آن اعلام شده بود، ریاست جمهوری ترامپ دوامی نخواهد داشت. اما قطر با مشاهده واکنش های شدید از طرف عربستان سعودی و امارات سعی کرد با اعلام هک شدن این رسانه خود را تبرئه کند و از سوی دیگر با تقویت روابطش با ترکیه و بعضی از لابی های آمریکایی سعی در حفظ آرامش دارد. بسیاری از کارشناسان در قرائت گزینه های قطر برای خروج از این بحران معتقدند که قطعاً واکنش قطر به نفع عربستان نخواهد بود و نتیجه ای جز حرکت از یک بحران به سوی بحران دیگر در پی نخواهد داشت.

علی رغم دیدگاه ایران در زمینه نفوذ غرب در غرب آسیا، در مقابل، اکثر کشورهای عرب خلیج فارس و برخی کارشناسان غربی به طور راسخ معتقدند  که 99 درصد از اوراق بازی در خاورمیانه تنها در دست آمریکاست؛ از سوی دیگر، بسیاری از تحلیلگران ائتلاف عربستان با کشورهای عربی را شکننده می دانند. در شرایطی که عربستان  سعودی آنچه را مشارکت استراتژیک در حمایت مسبوق به سابقه ی آمریکا از او در مقابل دریافت نفت یا دلار می داند، قطر و امارات متحده عربی مشارکت شان  را از طریق لابی های خصوصی موثر برای فشار بر غرب و آمریکا توسعه داده اند و این کار برای تأمین امنیت و ثبات و اثرگذاری بر حوادث سیاسی به شکل قوی و موثر در مقابل دریافت کمک مالی بنا شده است. این نشان می دهد که کشور کوچکی مانند قطر از عربستان سعودی فرسنگ ها جلوتر است؛ چه اینکه در صورت عدم برقراری چنین ارتباط مالی با آمریکا، عربستان سعودی به ناگاه خود را تنها در میدان خواهد یافت.

در مقابل بحران عربستان سعودی در شرط بندی با همه دارایی و داشته هایش با ترامپ، به نظر می رسد که بحران قطر به مویی بند است.

در مقابل، قطر در واقع اصطلاحاً همه تخم مرغ هایش را در یک سبد نچیده است و آنقدر در پروژه های غربی، آمریکایی سرمایه گذاری کرده که بیرون کشیدن یکی از این سرمایه ها لرزه بر اندام غرب می اندازد. همچنین سابقه تاریخی فشار آوردن به قطر نیز نشان می دهد که این فشارها از سوی کشورهای عربستان و امارات اثری بر دیدگاه های قطر نداشته است. نکته دیگر، ارتباط قطر با برخی از گروه های تروریستی همچون جبهه النصره و نیز گروه های فعالی همچون اخوان المسلمین است. ارتباط قدیمی و تاریخی و دوحه با اخوان المسلمین رابطه ای راهبردی است و در زمینه حمایت قطر از اخوان المسلمین مصر باعث ناراحتی برخی کشورها از جمله آمریکا و عربستان شده است. اما برخی تحلیلگران این ارتباط نزدیک و راهبردی را سیاستی برای مقابله با نفوذ و تسلط وهابیت در منطقه می دانند.

همچنین قطر با چهار شرکت آمریکایی مسؤول مدیریت و ایجاد پویش های رسانه ای، برگزاری کارگاه ها و انجام مطالعات، برقراری ارتباط و غیره، قرارداد بسته است و به طور خلاصه شامل قراردادهایی با نظامیان ارتشی، سیاستمداران ، وکلا و سرمایه گذاران می شود. همه این موارد بیان شده، ارتباطات و پیوندهای قوی برای برقراری ثبات یا تاثیرگذاری  و نفوذ بر فرمول های آمریکایی موجود و مستقر در آمریکا برای فشار لابی ها و منافع هم راستا یا متضاد میان آنها دارند.

اعداد و ارقام منتشر شده نشان می دهد که هزینه روابط عمومی قطر 3 میلیارد دلار در هر سال به سود شرکت روابط عمومی پورتلند و مجموعه گالاگر است. همچنین مطابق گزارش وزارت خزانه داری آمریکا، شرکت اسكوین باتون باگز، قراردادی به ارزش 332 هزار دلار در هر سال دارد. نیز شرکت لیفپیک برای ارتباطات استراتژیک در هر سال قراردادی بالغ بر 188 هزار دلار در هر سال  و شرکت مرکوری امور عام قراردادی بالغ بر 155 هزار دلار در هر سال دارند.

وب سایت میمری متمایل به جناح راست است و امارات متحده عربی آن را حمایت می کند و همواره در پی رقابت و پیشی جستن از رسانه های حامی ترامپ بوده است. این سایت در گزارشی اعلام کرده است، قطر حدود 46 میلیارد دلار در ایالات متحده آمریکا سرمایه گذاری کرده است. یکی از این پروژه های در حال انجام در امریکا، پروژه منهتن غرب است که ارزش آن مبلغی معادل هشت ممیز شش میلیارد دلار تخمین زده می شود. قطر همچنین در شرکت های رسانه ای از جمله سرمایه گذاری و مالکیت روزنامه هافتنگتون پست مشارکت دارد. چنین مؤسسات مطالعاتی و پژوهشی آمریکایی مانند «مؤسسه دفاع از دموکراسی» در سازماندهی و برگزاری کارگاه ها و کارگروه ها و مدیریت آنها به دست افراد مؤثری همچون رابرت گیتس و جاناتان شانزر و بسیاری دیگر با آنها نقش دارند. این گزارش همچنین بر کمک های امارات به مراکز متعدد آمریکایی تأکید می کند که از جمله انها مرکز توسعه آمریکا و مرکز مطالعات بین المللی و استراتژیک آمریکاست. این چنین است که برخی از روزنامه های بزرگ مانند وال استریت ژورنال و فارن پالسی و ... نیز از این کمک ها بی نصیب نمانده اند.

نقطه سوم برخوردها ارتباط قطر و امارات است، علی رغم برخورد مصالح و نفوذ هر دو در لیبی و یمن و سوریه، درگیری قطری - اماراتی نیز تاحدی  آرام و اصطلاحاً بدون انفجار باقی مانده است. عربستان سعودی سعی کرده است همواره نقش پلیس هماهنگ کننده را  در زیر چتر اولویت های مشترک شان برای مقابله با ایران و کوتاه کردن دست ایران از کشورهای عربی بازی کند. این اختلافات، زمانی که می رفت منفجر شود با توسعه نفوذ ترکیه در قطر از سال 2014، به تأسیس شورای همکاری استراتژیک ترکی - قطری منجر شد. اما توجه سعودی به ترامپ در سفرش به این کشور ان هم با اولویت دادن به مقابله با ایران، و خلع سلاح کردن ایران باعث شد که عربستان سعودی از برخی تناقض ها که در حیاط خلوت این کشورها بیشتر بروز می کند، چشم پوشی کند. پولی حدود 380 میلیارد دلار به جیب ترامپ سرازیر شد. رسانه ها هم این حادثه را به خوبی پوشش دادند و از ان به ماجراجویی شبیه به قمار یاد کردند. تحلیلگران معتقدند اینکه عربستان با این کار، قطر را آزرد؛ آن هم قطری که به حزب هیلاری کلینتون یاری می رساند و هم چنان هم معتقد است که ترامپ در سال آینده به انتهای کار خود خواهد رسید چیزی مانند آنچه در افتضاح واترگیت رخ داد.

در مقابل بحران عربستان سعودی در شرط بندی با همه دارایی و داشته هایش با ترامپ، به نظر می رسد که بحران قطر به مویی بند است. بنابراین این امکان وجود دارد که قطر به سوی اتخاذ شیوه ای منعطف با ایران مطابق شیوه ترکیه وارد شود و ممکن است در جهت تقویت روابط تاریخی باستانی اش با ایران گام بردارد، یعنی همان گونه که امیر قطر در مکالمه تلفنی اش با آقای روحانی وعده داده بود.

سایت میمری می نویسد: آنچه تمیم به آن معتقد است، ضعف ترامپ در تنظیم و مدیریت نیروهای امریکایی است و ممکن است قطر را به این جمع بندی برساند که به جابجایی و انتقال پایگاه نظامی آمریکایی العدید فکر کند. این انتقال مستلزم آن است که ابتدا قطر با دادن 35 میلیارد دلار به ترامپ رضایت او را جلب کند. سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که چه کاری می تواند قطر را به سوی تنش های بیشتر با عربستان سعودی بکشاند؟