تبیان، دستیار زندگی
تیم فوتبال جوانان ایران با شکست دو بر یک مقابل تیم پرتغال با کسب جایگاه چهارم جدول رده بندی از صعود به مرحله دوم این مسابقات باز ماند و حذف شد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حذف تاسف بار جوانان فوتبال

تیم فوتبال جوانان ایران با شکست دو بر یک مقابل تیم پرتغال با کسب جایگاه چهارم جدول رده بندی از صعود به مرحله دوم این مسابقات باز ماند و حذف شد.

بهمن اسدی -بخش ورزش تبیان

حذف تاسف بار جوانان فوتبال

تیم ایران که در بازی اول بر کاستاریکا غلبه کرده بود امیدواری فراوانی برای صعود داشت اما در دو بازی بعدی خود در شرایطی که با دوگل از زامبیا پیش بود چهار بر دو باخت و در بازی آخر هم که یک بر صفر از پرتغال جلو افتاده بود با دریافت دو گل بازنده شد.

ایران اگر در بازی برابر پرتغال حتی موفق به تساوی میشد جایگاه دوم جدول را به دست می آورد که با گل دقیقه پایانی حریف چنین نشد ومتاسفانه حذف شد.

قطعا پس از این دیدار تحلیل های بسیاری پیرامون کار جوانان خواهد شد و از زوایای مختلف دلایل شکست به نقد کشیده می شود.

از ضعف کادر فنی که قدرت حفظ نتیجه را نداشتند تا این که چرا به لحاظ جسمانی تیم ایران به راحتی قافیه را به حریفان می بازد.

بحث در این باره بسیار است و حتما پاسخ های زیادی هم به دنبال خواهد داشت. شک نیست که مسئولان و کادر فنی هم جواب هایی برای سوالات منتقدان دارند.

اینکه این تیم حامی نداشت و امکانات لازم مهیا نشد و یا این که بازی های دوستانه برگزار نشد و تیم ها همکاری لازم را نداشتند و...

اما آنچه هنوز تاسف ها را کم نمی کند این که تیم ایران حذف شد. تیمی که با نگاهی ساده و معمولی قدرت این را داشت که به راحتی صعود کند. تیم ما کاستاریکا را برد و مقابل زامبیا و پرتغال هم می توانست بازنده نباشد. عمده مشکل این تیم جدای از مسایلی که در بالا ذکر شد بحث روحی و روانی بود.

تیمی که با کوچک ترین فشاری تمرکز خود را از دست می داد. وقتی برابر زامبیا دو بر صفر از حریف پیش بودیم به محض دریافت اولین گل چنان عرصه بر ما تنگ شد که هر توپی آمد وارد دروازه شد و جوانان ما مات و مبهوت و خواب زده از انجام ساده ترین کارها و ارائه توانایی های خود عاجز بودند.

باید باور کنیم که در این شکست خیلی ها مقصر هستند. اول فدراسیونی که کماکان در داشتن برنامه کارساز در رنج است. پس از آن کادر فنی که باید با یافتن نقاط ضعف تیم راهی برای برون رفت از آن پیدا می کرد.

این درست که خصلت جوانی این است. این درست که آنها برای گذر از این مرحله نیاز به کسب تجربه دارند اما آیا ما باید این تجربه را در هنگام مسابقات اصلی کسب کنیم؟

اگرچه برای این تیم اردوی خارج از کشور و مسابقات تدارکاتی هم در نظر گرفته شده بود اما کیست نداند فشار مسابقات مهم کجا فشار مسابقات تدارکاتی درون اردویی کجا؟

این درد امروز جوانان ما نیست. فوتبال ما در سطح پایه سالهاست تاوان این مشکل را می دهد. از عدم صعود به المپیک گرفته تا ناکامی در فتح جام در آسیا همه و همه ریشه در این امر دارد.

فراموش نمی کنیم روزگاری جوانان فوتبال در سطح ملی حداقل برای جامعه فوتبال شناخته شده بودند و امروز با قاطعیت می توان گفت که 90 درصد کارشناسان(!) فوتبال حتی نام بازیکنان تیم جوانان ایران را نمی شناسند!!

همین امر کافیست تا بدانیم تا با چه تیم شکننده ای مواجه هستیم. تیمی که بازیکنانی این چنین داشت آیا قادر است تا در مصاف های پرفشار قامت راست کند؟

در بازی آخر ایران مقابل پرتغال فشار چنان توان بازیکنان ما را گرفته بود که آنها از دادن پاس ساده به هم در عذاب بودند.

در دقایقی از بازی این تیم می توانست با چند پاس ساده کمر راست کند و حریف را عقب براند اما ناباورانه توپ را به حریف می داد و با فشار فراوان فقط در پی دفع توپ بود.

حضور بازیکنان تکنیکی و خلاق که تحت فشار روحی قابلیت های خود را از دست داده بودند درد بزرگی بود که کادر فنی هم کمکی به آنها نکرد. در حقیقت نه این کادر فنی که انتقادات زیادی به آنها وارد بلکه هر کادر فنی دیگری هم بود چنین اتفاقی رخ می داد.

اگرچه بحث مهم"کوچینگ" در این لحظات کارساز است اما بازیکن صیقل نیافته در کوران مسابقات مهم در این لحظات چنان تحت فشار است که حالت طبیعی برای پذیرش فرامین مربی را ندارد. حل این مشکل تنها با حضور در میدان های سخت ممکن است. اتفاقی که سالهاست برای اعضای تیم های پایه ما رقم نمی خورد.

برگزاری چند اردوی ناپیدا آن هم با وساطتت این و آن و شکلی پیک نیکی این اردوها تا زمانی که ما تحت فشار قرار نگیریم بی تاثیری خود را نشان نمی دهد.

متاسفانه فدراسیون فوتبال ایران در راه برگزاری تورنمنت های معمولی در رده های پایه هم ناتوان است. ما حتی در دعوت چند تیم معمولی برای حضور در ایران ضعیف هستیم .

وقتی بازیکن جوانان در لیگ نیمکت نشین شد در راه برگزاری مسابقات تدارکاتی تحت فشار در مضیقه بود حاصل آن همین شکست تاسف بار در جام جهانی جوانان می شود. اکنون و پس از این شکست به جای بررسی مشکلات و حل آن کشمکش ها بر سر رفتن این و آمدن آن شروع می شود و روز از نو و روزی از نو...

باید باور کنیم که در این شکست خیلی ها مقصر هستند. اول فدراسیونی که کماکان در داشتن برنامه کارساز در رنج است. پس از آن کادر فنی که باید با یافتن نقاط ضعف تیم راهی برای برون رفت از آن پیدا می کرد.

همانگونه که گفته شد تاسف بزرگ کماکان پابرجاست. تیم جوانان ما در حالی حذف شد که با کمی دقت و تلاش می توانست در جمع بهترین های جهان باشد.

موفقیت در جام جهانی جوانان بی شک می توانست شروعی برای روزهای بهتر فوتبال ایران باشد. پس از آن که جوان ترها با باور توانایی های خود مقابل حریفان می توانستند افتخارآفرین باشند و شادی را به مردم هدیه کنند. در عدم رقم خوردن این اتفاق بزرگ کسانی مقصر هستند و باید پاسخگو باشند.