تحلیل مستندهای انتخاباتی (1)
آخرین مستند انتخاباتی دور اول انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ که متعلق به محمدباقر قالیباف؛ شهردار تهران بود دوشنبه شب پخش شد تا پرونده دور اول پخش نمایش مستندها بسته شود .
آخرین مستند انتخاباتی دور اول انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ که متعلق به محمدباقر قالیباف؛ شهردار تهران بود دوشنبه شب پخش شد تا پرونده دور اول پخش نمایش مستندها به پایان برسد و از چند روز بعد شاهد نمایش و پخش مستند دوم نامزدها باشیم که اصولا مستندی مهمتر و کاربردیتری است. مستند محمدباقر قالیباف، حسن روحانی و مصطفی میرسلیم از حیث هنری و تاثیرگذاری آثار مهمتری بودند و بعد از آن مستند سیدابراهیم رئیسی، اسحاق جهانگیری و سیدمصطفی هاشمیطبا قرار میگیرند که با مخاطبان ارتباط ضعیفتری برقرار میکنند و بهدلیل نواقص ساختاری و فنی و یا شعاری بودن و کلیشهای بودن کمتر به آنها توجه شده است.نکته مهم در بررسی این شش مستند که در ادامه میخوانید حائز اهمیت است، توجه به ساختار فنی و کیفیت هنری فیلمها بوده است، موضوعات سیاسی و جناحی مد نظر ما نبوده و صرفا نوع بیان، میزان تاثیرگذاری و جذابیت مستند مبنای تجزیه و تحلیل ما بوده است.
مستند ابراهیم رئیسی با نام کنسرت مردم
مستند کنسرت مردم با گفتوگوی فقرا آغاز شد و مجتمعهای تجاری و مالها بخش مهمی از این مستند را تشکیل میدهد. پروژههای بزرگ تجاری یک به یک به نمایش درآمدند و بر این نکته تاکید شد که رئیسی چگونه پس از قبول سمت، سرمایه آستان قدس رضوی را از چنین پروژههایی که این آستان در آنها مشارکت داشته، بیرون کشیده است.«کنسرت مردم» با ایده نشان دادن تضاد میان قشر پاییندست جامعه و ساختوسازها و رانتهای نجومی عدهای خاص شکل گرفته است. مضمونی که شاید مهم و جذاب است اما اگر تمام محوریت یک فیلم انتخاباتی شود روایتی بهشدت ناقص از کاندیدای مورد نظر ارائه میدهد.
مستند اول سیدابراهیم رئیسی بیش از هر موردی موضوع عدالت اجتماعی و قشر پایین و مستضعف جامعه را هدف قرار داده و از طرفی به بیان مباحث مهم دیگر جامعه و معضلات آن نپرداخته است، اما توانسته شمایلی عدالتطلب و پاکدست از سیدابراهیم رئیسی نشان دهد که مردم باورش کنند و بعضا بتوانند رای مردم قشر ضعیف، حتی قشر متوسط و مرفه که دغدغههای عدالتخواهانه و مردمیتر دارند را از آن خود کنند. نادر طالبزاده و ابوالقاسم طالبی، سینماگران حاضر در مستند که در مواردی رئیسی را همراهی میکردند و بهنوعی میتوان آنها را مشاوران فرهنگی و هنری سیدابراهیم رئیسی محسوب کرد، بهخصوص نادر طالبزاده در زمان ثبتنام برای نامزدی ریاستجمهوری همراه رئیسی بود. او سابقه بسیار زیادی در فعالیتهای هنری و سینمایی و بهخصوص تولید مستندهای سیاسی دارد و به عبارتی روشنتر یکی از برگ برندههای سیدابراهیم رئیسی برای برنده شدن در کارزار انتخابات خواهد بود.
در این مستند به موضوع کنسرت و لغو آن پرداختهشده که در سال گذشته این وضعیت مشهد را محور جنجالهای شکلیافته برای لغو کنسرتها قرار داد و پای وزیر، امام جمعه مشهد، نمایندگان مجلس و شخص رئیسجمهور را به این موضوع باز کرد. سیدابرهیم رئیسی در طول مستند سعی کرد پاسخی واضح به انتقادات در این باره دهد و با مطرح کردن اولویتهای اقتصای و فرهنگی مهمتر، ماجرای کنسرتها را دغدغه اصلی مردم نشان ندهد. از طرفی فیلم با موسیقی حماسی و کوبنده حامد زمانی به پایان رسید که خود نشان از نگاه سازندگان و شخص رئیسی به موسیقی و کارکردش در جامعه دارد.
مستند حسن روحانی با نام «رئیسجمهور روحانی»
مستند روحانی با پخش سهونیم دقیقه از صحبتهای دانشجویان در روز دانشجوی سال ۹۵ در دانشگاه تهران آغاز میشود و بعد از شنیدن نظرات موافق و مخالف از روحانی دعوت میشود روی صحنه بیاید و موسیقیای بجا پخش میشود. صحنهی آغازین که جلوتر با بحث فیلترینگ فضای مجازی هم کامل میشود، نقدپذیری و تحمل نظر مخالفان را از سوی روحانی نمایش میدهد که یکی از موفقترین نکات این فیلم انتخاباتی است و صرفنظر از درستی یا نادرستی آن در واقعیت، شخصیت روحانی را انتقادپذیر و صبور نشان میدهد.توجه به غرورملی و زنان از دیگر نکات مثبت و تاثیرگذار مستند است. صحبتهایی احساسات برانگیز مانند منع خندیدن هم در این کار بیان شده یا از عنصر تاختن به صداوسیما استفاده میشود که همواره نتیجه مثبت داشته و اکنون هم دارد ولی این عوامل به اندازه موارد مشابه در مستند سال ۹۲ او، اثرگذار نخواهند بود. در آن سال این نکات، جدید و نوعی خرق عادت بودند اما حالا به اندازه آن زمان کارآمد نیستند.مستند روحانی، ترکیبیا ست از مهمترین و جنجالیبرانگیزترین سخنرانیهای او در چهار سال گذشته، سخنانی که بههر دلیل بهصورت گسترده در میان مردم شنیده نشده است. چینش و تدوین این سخنان بر مبنای استراتژی جلب آرای طبقه متوسط و بخشی از آرای خاموش جامعه است. تمرکز بر قومیتها و اقلیتها و بهخصوص زنان، بخشهای پررنگ دیگری از مستند است، بهویژه جاییکه روحانی ورزشکاران مدالآور زن را با نام کوچک صدا میزند؛ کیمیا، زهرا و ساره. اتفاقی که پیش از این در ادبیات رسمی شاهدش نبودهایم.
نکته رایآوری که سازندگان از آن غافل بودند تاکید بر جنبه مردمی بودن نامزد مورد نظر و توجه او به قشر پایین دست جامعه است. در بیشتر زمان مستند روحانی در جایگاهی بالا قرار دارد. صحنه گفتوگو در هواپیمای ویژه، نمای قدم زدن تنها، متکلموحده بودن او پس از سهونیم دقیقه اول تا پایان کار و تعریف از خودش تعریفکردن در نقل از خاطره مرحوم هاشمیرفسنجانی از عواملی است که به شخص او جایگاه متمایزی میدهد و او را به شکل نادرستی بالا میبرد. به عبارتی دیگر مستند حسن روحانی تقریبا در نقطه مقابل مستند ابراهیم رئیسی قرار میگیرد، در مستند رئیسی خبری از طبقه متوسط نبود، و در اینجا هم نشانههایی از حضور طبقه محروم و با دغدغه معیشت چندان به چشم نمیآید. اینکه استراتژی کدامیک بهتر است و نتیجه بهتری بههمراه خواهد داشت البته نکتهای است که باید منتظر ماند و دید.
در هر حال مستند روحانی سعی کرد بیش از هرچیز توان نقدپذیری دولت، توجه به فرهنگ و آزادی و حقوق شهروندی و توجه به طبقه متوسط و مرفهتر جامعه را از میان برشهایی که از سخنان حسن روحانی نشان میدهد به خوبی به تماشاگر القا کند و البته ضعفهایی هم آنچنان که گفته شد در این مستند وجود داشت تا اگر سازندگان و مشاوران هنری رئیسجمهور به آنها در ساخت مستند دوم توجه کنند، درمجموع آثار تاثیرگذارتری را به مخاطب عام و خاص ارائه دادهاند.
مستند محمدباقر قالیباف
مستند محمدباقر قالیباف مانند آنچه در مناظرات وی شاهد بودیم درباره عدالتخواهی و توجه به اقشار محروم، حمله به دولت حسن روحانی، مردمی و خیرخواهی بود و بالاخره نمایش بخشی از فعالیتها و پروژههای شهرداری در زمان شهرداری قالیباف را به تصویر کشید.مستندهای اول چناچه از قبل هم مرسوم بوده بیشتر جنبه معرفی و شناخت بیشتر کاندیدای مورد نظر را دارند و البته سوابق و رزومه کاری وی را نمایش میدهند و در مستند دوم نوبت آن میرسد که طرحها و برنامههای اشخاص بیان شود. مستند اول محمدباقر قالیباف با تیم حرفهایاش توانست بهطور نسبی تصویر قابل فهم و مردمپسندی را از شخص شهردار نشان دهد و اگر میخواهد همین موفقیت را داشته باشد باید ببینیم در مستند دوم هم میتواند این هوشمندی و توانمندیاش را ثابت کند. مستندی که درعمل بهدلیل نزدیکتر بودن به زمان انتخابات و مطرح کردن برنامههای کاندیدای مورد نظر، مستند مهمتر و تاثیرگذاری است و شاید بتوان گفت بعد از مناظرات مهمترین برگ بنده کاندیداها برای رسیدن به رای مورد نظرشان و جلب نظر عموم مردم بهخصوص رایهای خاموش محسوب میشود.
در بخش آخر مستند محمدباقر قالیباف شاهد بخشی از فعالیتهای وی در شهرداری بودیم که بهترین و کاربردیترین بخش مستند هم شاید همین قسمت باشد که توانست به بخشی از آنچه که باید درباره شهردار و سوابقش بدانیم برایمان به نمایش بگذارد که امیدواریم در مستند دوم محمدباقر قالیباف این موضوعات و برنامهها با جزئیات و زمان بیشتری ادامه پیدا کند.شاخصترین بخش مستند، به تصویرکشیدن جوانی است که در کنکور سراسری رتبه هفتصد را کسب کرده و دانشجوی دانشگاه شریف است، که کارتونخواب شده است! اما این قسمت هم در میان انبوه تصاویر و صحبتهای شعاری و غیر قابل باور شهروندان تهرانی و شهرستانی گم شد و نتوانست آنچنان که باید و شاید به چشم بیاید.
در پایان باید گفت مستند قالیباف که از نظر زمانبندی از همه دیرتر پخش شد و توسط تیم حرفهایتری به رهبری محمود رضوی (تهیهکننده «درباره الی» و «سیانور») ساخته و نمایش داده شد، همانطور که در ابتدا اشاره شد بهدنبال رسیدن به همان شعارهای عدالتخواهانه بود و قصد داشت قالیباف را فردی جهادگر، مردمی، پرکار و متخصص نشان دهد که باید دید تاثیرش را در بین مردم خواهد گذاشت یا خیر؟
مستند مصطفی میر سلیم
اولین مستند انتخاباتی میرسلیم را میتوان در این عبارت خلاصه کرد؛ مستند بیوگرافی استاندارد با نیمنگاهی بسیار کوتاه به آینده. معرفی ابتدایی با حزب مؤتلفه و تصمیمشان بر کاندیداتوری میرسلیم و تاکیدی ویژه بر تاریخ ۹ دیماه است، اتفاقی که به این شکل سازمان یافته شبیهش را در دنیای سیاستمان کم دیدهایم (برآمدن یک نامزد ریاست جمهوری از ساختار حزبی منظم)، نماهای بعدی آرشیوی هستند و تصاویر برای روایتی تاریخی بهخوبی انتخاب شدهاند، هرچند گاهی مستند بیش از حد به سمت تاریخی شدن پیش میرود و این امر مخاطب کم حوصله را خسته میکند.
ساختار مستند (شاید مانند خود میرسلیم) خیلی قاعدهمند و سنتی است و رنگی از خلاقیت یا نکتهای ندارد که آن را متمایز کند بههمین دلیل مخاطب عام را که جامعه هدف این اثر است درگیر نمیکند و بیننده تنها نگاهی گذرا به آن دارد (شاید مانند نگاهش به میرسلیم در انتخابات!). اما همچنان تاکید میکنم خیلی از اصول مستندسازی در آن رعایت شده و برخلاف اکثر مستندهای انتخاباتی ایراد فنی جدیای بر آن وارد نیست.از جمله کلیشههایی که در مستندهای انتخاباتی از جمله این اثر شاهد آن هستیم تصاویر عمدتا غیرضروری از لحظات ثبت نام نامزدها در وزارت کشور است. مسئله دیگر نپرداختن به برنامههای کاندیداها و و عدم تشریح آنهاست که البته در مستند «اول» ایرادی جدی محسوب نمیشود چون اینطور باب شده که در مستند اول بیشتر به معرفی شخص میپردازند و در دومی برنامهها بیان میشوند.این فیلم برعکس نمونههای مشابه دست روی احساسات زودگذر و کاذب مردم نگذاشته و سعی دارد با منطق مخاطب را آگاه کند، این ویژگی باعث میشود اگر چند سال بعد هم کار را مجددا نگاه کنیم از تماشای آن دلزده نشویم، به عبارت دیگر مستند میرسلیم برخلاف سایر مستندهای انتخاباتی تاریخ انقضای کوتاهی ندارد.
مستند مصطفی هاشمیطبا
مستند هاشمیطبا یکی از ضعیفترین و غیر سمپاتترین مستندهای تبلیغاتی تمام ادوار انتخابات ریاست جمهوری بود که بیشتر به معرفی نهچندان تاثیرگذار او میپرداخت و با نشاندادن تصاویر زیبا از نقاط مختلف کشور قصد القای منابع طبیعی و خدادادی ایران و استفاده از این منابع را داشت ولی درعمل برنامه و طرحهای مهم و کاربردی برای رسیدن به این مهم را بیان نکرد تا بیش از پیش جنبه شعاری و غیر واقعیاش شدت گیرد.مصطفی هاشمیطبا در اولین مستند تبلیغاتیاش سعی داشت بر وجهه مهندسی و فنی خودش نیز تاکید کند و نگاه مهندسگونهاش را به کشور و تهدیدها و فرصتهایش نشان دهد ولی لحن آرام و پدربزرگوارگونهاش مانع از این شد که این مستند تبلیغاتی مهم و موثر برای یک سیاستمدار لقب گیرد و بیشتر شاهد توصیهها و توضیحات و دیدگاههای با ربط و بیربط او به مسائل و جایگاه کشور بودیم که خیلی هم فاصلهگذاری و اولیتبندی نشده بود تا بیش از پیش نشان دهد که مستند هاشمیطبا نیز مانند شخص وی خیلی جدی و ماندنی برای حضور و تاثیرگذاری در مردم و تاریخ این سرزمین نخواهد بود.
مستند اسحاق جهانگیری از مجید توکلی
اولین اشتباه، «مستند» درنظرگرفتن ویدئوی تبلیغاتی ۲۸ دقیقهای اسحاق جهانگیری است. برخلاف باور رایج، هر تصویر متحرکی که رنگ و بوی واقعیت داشته باشد مستند نیست؛ مستند چه تلویزیونی، چه سینمایی و چه حتی رادیویی مولفههایی دارد که اصلیترین مولفه آن «فیلمنامه» است. ویدئوی تبلیغاتی جهانگیری برداشتی بسیار ساده و البته پر اشتباه از میزگردی است که با حضور او و پنج کارشناس در حوزههای مختلف برگزار میشود. تقریبا تنها اثری از هنر که در این ویدئو شاهد هستیم بنر روی دیوار محل میزگرد است که حتی آن هم اتفاق ویژهای نیست. دوربین از ابتدا منطق ندارد و از هر زاویه و با هر اندازه قابی ضبط میکند، بدون دلیل. بارها شاهد نمایی هستیم که میان صحبتهای کارشناسان سر آنها در یک چهارم پایین کادر قرار دارد، صرفا برای نمایش عبارت درج شده روی بنر پشت سر! شاهد صحنهای هستیم که جهانگیری در حال صحبت است و سر و نگاه چند کارشناس رو به پایین است، چنین تصویری بار منفی دارد و این گونه مینمایاند که کارشناسان که اولین مخاطب صحبتها هستند هم توجهشان بهطور کامل به سمت جهانگیری نیست.
نحوه برگزاری میزگرد سعی در ساختن شخصیتی انتقادپذیر از نامزد مورد نظر دارد اما ابهامی مطرح است: نقش و موضع کارشناسان چیست؟ مجری، منتقد، مدافع یا... در پایان هم ای کاش «مستند»ی ساخته میشد تا گوشهای از حرفهای این میزگرد را از طریق هنر بیان کند تا حداقل مانند سایر گفتوگوهای تلویزیون بیروح و خستهکننده نباشد.بهنظر میرسد پس از شروع آتشین جهانگیری در دور اول مناظرات که رسانهها عموما وی را پدیده این دوره خواندند، او سعی کرده خیلی سروصدا و جنجال نداشته باشد و از هدف اصلی حزب و دولت که پوشش و دفاع از دولت و رئیسجمهور کاندیدای ریاستجمهوری شده است، غافل نشود. از این روست که مستند اول جهانگیری اصلا مستند نیست و نمایش میزگردی اجتماعی فرهنگی سیاسی است که در بهترین حالتش توان نقدپذیری و میزان احاطه و تسلط معاون اول روحانی را بر مسائل به نمایش میگذارد.
مجید توکلی؛ سازنده مستند اول جهانگیری ضمن پذیرش مستند نبودن این فیلم، اشاره داشت که حجم بالای کارهای اجرایی دولت و وقت نداشتن جهانگیری یکی از دلایل مستند نبودن این فیلم است وسازنده فیلم نسبتا موفق (متولد ۶۵) قول داده است که مستند اصلی جهانگیری را در پارت دوم که نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری فرصت ارائه آن را دارند به طرفداران این نامزد تقدیم کند.منبع: صبا