تبیان، دستیار زندگی
در فوتبال باشگاهی ایران وقتی پرسپولیس و استقلال کاسه گدایی به دست گرفته اند تکلیف سایر تیم ها مشخص است.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

باشگاه فوتبال یا مفت آباد؟

در فوتبال باشگاهی ایران وقتی پرسپولیس و استقلال کاسه گدایی به دست گرفته اند تکلیف سایر تیم ها مشخص است.

بهمن اسدی - بخش ورزشی تبیان
فوتبال

از جمله مسایل مهم و جالب توجه در این روزهای فوتبال ایران وضعیت نابسامان تیم فوتبال نفت تهران است. روزی که نفتی ها برای حضور در زمین مسابقه حتی اتوبوس نداشتند و با اتومبیل های شخصی راهی مسابقه شدند مشخص شد که جنجالی بزرگ در راه است.

مشکلات باشگاهداری

علی دایی در پایان بازی با تکیه بر همین اتفاق از درد بزرگ تیمش گفت. دردی که پیش از این نیز بارها به آن پرداخته بود.

با وقوع این اتفاق تحلیل ها از چرایی این ماجرا آغاز شد و هر کس از زاویه ای در این باب سخن گفت.

این مشکل بسان بسیاری از مشکلات فوتبال ما ریشه در نظام بد باشگاهداری دارد و همه این مشکلات کلی به آنجا بر می گردد که چند روز پیش مدیر مسئول کیهان ورزشی در یک برنامه تلویزیونی به آن اشاره ای صریح داشت. این که اراده ای برای حل مشکلات نیست و متاسفانه مسئولان کشور ورزش و فوتبال را یک امر سطحی تلقی می کنند.

متاسفانه این اشاره صریح هم بدون واکنش لازم در سایه ماند. نه اینکه مسئولان محترم انتقاد پذیر هستند چون اساسا آنها توجهی به این امور ندارند. قرار نیست حرکتی انجام و قدمی رو به جلو برداشته شود.

تاسف ها وقتی بیشتر می شود که ما در برنامه های پر مخاطب تلویزیونی شاهد ایجاد کجراهه در فکر و ذهن علاقه مندان هستیم. آنها این پسرفت و اشکال را تنها در جا به جایی یک تیم از این شهر به آن شهر جستجو می کنند و گمان می کنند که اگر این اتفاق رخ ندهد باشگاه سرو سامان می یابد.

اگر پاس به عنوان یک نمونه از تهران به همدان رفت و بعد از چند سال نابود شد تیم هایی مثل نفت و راه آهن طی یکی دو سال از چرخه فوتبال ما خارج می شوند تا مشخص شود مشکل اساسی جا به جایی مکانی نیست. مشکل همان نظام باشگاه داری و اراده ضعیف برای حل مشکلاتش است.

از جمله مسایل مهم و جالب توجه در این روزهای فوتبال ایران وضعیت نابسامان تیم فوتبال نفت تهران است. روزی که نفتی ها برای حضور در زمین مسابقه حتی اتوبوس نداشتند و با اتومبیل های شخصی راهی مسابقه شدند مشخص شد که جنجالی بزرگ در راه است

در خبرها داشتیم که پس از مدتها کشمکش چینی ها توانستند امتیاز باشگاه میلان ایتالیا را صاحب شوند. در انگلیس تایلندی ها لستر را اداره می کنند. ابراموویچ از روسیه می آید و هدایت چلسی را بر عهده می گیرد. نگاهی به وضعیت باشگاه های بزرگ جهان به راحتی نشان می دهد که این نام ها چنان ارزش و اعتباری یافته اند که میلیاردها دلار می ارزند.

اما در ایران باشگاه های فوتبال ما چیزی شبیه مفت آباد هستند. اگرچه در ظاهر امتیاز آنها کلی قیمت دارد اما برای ورود به این چرخه و بردن منافع پیدا و پنهانش کافی است شما به منابع مالی دولتی و شبهه دار دسترسی داشته باشید.

کمترین منفعت حاصله کسب شهرت و احیانا محبوبیت است که با استفاده از جیب مردم محقق می شود. با کمال تاسف در این عرصه حتی گاهی شاهد پولشویی و ...هستیم که فعلا از آن عبور می کنیم.

یک نگاه جستجوگر و حسابشده با مرور آنچه تاکنون در فوتبال ما گذشته به راحتی در می یابد که کلی پول از محل خزانه دولت و جیب مردم خرج فوتبال شده است. کیست که نداند بدون این کمک ها فوتبال ما حتی قدرت یکسال اداره خود را ندارد. اما کدام عقل منصفی قبول دارد که این بریز و بپاش ها حسابشده و قانونمند بوده است؟

همین تیم نفت که امروز آوازه مشکلات مالی اش را جار می زنیم در دوره جدید حضورش در این سطح از فوتبال با چه هدفی آغاز کرد؟ چه کسی در این باره تصمیم گیرنده بود و اکنون کجاست؟

کدام چشم نظارتی وجود دارد تا این مساله را تعقیب کند و نتایج آن را اعلام کند؟

قصد ما از طرح این موضوع زیر سوال بردن آنهایی که برای این فوتبال خرج کردند نیست. بحث این است که چرا بعد از این مدت نفت باید به چنین شرایطی دچار شود؟

آیا با حرکتی حسابشده بسان آنچه در دنیا می گذرد نمی توان کار را به جایی رساند که این "برند" های باشگاهی ارزش اقتصادی پیدا کنند تا اگر متولی اولیه به مشکل خورد حداقل بدون انباشت بدهی قادر به واگذاری آن به غیرباشند؟

اگر در مرحله اول این باشگاه ها رشد قیمت امتیاز نداشته باشند حداقل می توان بر قیمت پایه اولیه واگذار شوند تا صاحبان آن فرار را بر قرار ترجیح ندهند.

در خبرها داشتیم که پس از مدتها کشمکش چینی ها توانستند امتیاز باشگاه میلان ایتالیا را صاحب شوند. در انگلیس تایلندی ها لستر را اداره می کنند. ابراموویچ از روسیه می آید و هدایت چلسی را بر عهده می گیرد. نگاهی به وضعیت باشگاه های بزرگ جهان به راحتی نشان می دهد که این نام ها چنان ارزش و اعتباری یافته اند که میلیاردها دلار می ارزند

اکنون چنین شده که علی دایی فریاد می زند: کسی پیدا می شود به ما بگوید صاحب این تیم کیست؟ ما هیچکس را به عنوان مالک ندیده ایم و کسی پاسخگوی ما نیست!!!

سوال اینجاست: در نگاه اول این طور بر می آید که امتیاز تیم لیگ برتری نفت آن هم با مقامی که اکنون در لیگ دارد باید به چند میلیارد برسد. اما جالب است که حتی در این شرایط هیچکس ادعایی ندارد و جواب علی دایی را نمی دهد. این همان حکایتی به نام باشگاه فوتبال یا مفت آباد است.

مشکل بزرگ منحصر به نفت نیست. استقلال خوزستان نماینده فوتبال باشگاهی ما در آسیا همچنین استقلال تهران و تراکتورسازی از مشکل مالی و بی تدبیری در این زمینه طی هفته های اخیر لطمات سنگینی خورده اند و پرسپولیسی ها برای حل مشکل مربی اسبق خود (ژوزه) دست به دامان کمک های مردمی چند هزارتومانی شده اند.

نکته جالب این که در این وانفسا هنوز عقد قراردادهای میلیاردی ادامه دارد و خارجی های اغلب فاقد کیفیت در حال تردد به لیگ ما هستند و پرونده پشت پرونده در فیفا علیه ما گشوده می شود.

با کمال تاسف آنهایی که این بلا را برسر فوتبال ما نازل کردند به راحتی در حال تردد هستند و گاه داعیه برگشت به عرصه فوتبال و احقاق حق دارند!!!

اینجا که فقدان برنامه ریزی و هدف گذاری و متعاقب آن نظارت بدجوری خودنمایی می کند. چنین شکلی از کار نه امروز بلکه از سالها پیش کلید خورد و بیشترین بهره را بی توجهی مسئولان می خورد.

متاسفانه هنوز هم با وجود ادعاهای صورت گرفته شاهد وجود اراده ای برای حل مشکلات نیستیم. هنوز در بدنه دولت تصمیمی بر یکپارچه کردن توان ها و گام بر داشتن در یک مسیر متعادل وجود ندارد.

فلان وزیر در فلان بخش بنا به اعتماد و ارتباطش با فلان مدیر میانی اجازه بریز و بپاش می دهد و فردا حکایتی دیگر جاری می شود و این بار نوبت وزیری دیگر و مدیری تازه می رسد.

غافل از این که اگر این بودجه حسابشده خرج می شد اکنون باشگاه های ما نه تنها گرفتار خرج یومیه نبودند بلکه در آمد زا هم می شدند.

قطعا ادامه چنین روندی به سود عده ای است که به منافع شخصی می رسند. برای آنها منافع گروهی و اجتماعی آن قدر ارزش ندارد که برایش گریبان چاک کنند.

اتفاقی که امروز برای نفتی ها رقم خورده اولین از نوع خود نیست و آخرینش هم نخواهد بود اما به نظر می رسد که کفگیر بدجوری به ته دیگ خورده است. برای سر وسامان یافتن وضعیت فوتبال باشگاهی در ایران باید فکری جدی داشت.

اگر روزگاری با پر بودن خزانه هر مشکلی با سرپنجه تزریق پول حل و فصل شد به نظر می رسد امروز این مسکن وجود ندارد.

به این ترتیب چند راه بیشتر باقی نمی ماند. یا باید حساب و کتاب و برنامه را چاشنی کار کنیم و به راهی که دنیا رفته را پی بگیریم ، یا در فوتبال را ببندیم و سطح لیگ را نازل کنیم. در غیر این صورت عواقب وخیمی در انتظار فوتبال ما خواهد بود.