تبیان، دستیار زندگی

یک مناظره چشم نواز

درباره زیبایی شناسی بصری، طراحی، دکور و شیوه اجرا و مدیریت مناظره های انتخابات ریاست جمهوری
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

یک مناظره چشم نواز

درباره زیبایی شناسی بصری، طراحی، دکور آن و شیوه اجرا و مدیریت مناظره های انتخابات ریاست جمهوری

سید رضا صائمی- بخش سینما و تلویزیون تبیان
مناظره دوم

حالا دیگر مناظره به عنوان یک آیتم و مدل رسانه ای و به مثابه یک گفتگوی چالشی در میان مردم شناخته شده و بهترین ابزاری است که می تواند تنور انتخابات را داغ کند، حساسیت جامعه نسبت به سرنوشت سیاسی خود را برانگیزد و شرایط یک انتخاب آگاهانه را فراهم کند. 

اگر بپذیریم که انتخابات به عنوان نماد دموکراسی و آزادی است قطعا بدون آگاهی نمی توان آزادی را تجربه کرد و مناظره بیش از هر شیوه دیگر تبلیغاتی می تواند زمینه ساز این آگاهی جمعی و مقدمه دموکراسی شود. با پخش مناظره ها شاهد تحرک و پویایی جریان های سیاسی و انتخاباتی شدن فضای جامعه شدیم و اکنون همه جا،خاصه در فضاهای مجازی و شبکه ای اجتماعی شاهد بازتاب و بازنمایی مناظرات و رقابت هواداران نامزدهای مختلف هستیم.

نقد و بررسی محتوایی سخنانی که در مناظرات مطرح می شود مربوط به عالم سیاست است و فضای بحث خودش را طلب می کند اما خود مناظره و ساختار و اجرای آن از حیث رسانه ای و دانش ارتباطات،ظرفیت و ظرافت های دارد که قصد داریم در این یادداشت به آن بپردازیم. دستمایه این نقد نیز همین مناظره امسال است. مناظره ای که از حیث اجرایی به نظر می رسد با عقبه ای از تجربیات قبلی پیوند خورده و دارای هویتی شناسنامه دار شده. برنامه مناظره که با عنوان «اینجا ایران است» در حال پخش است را می توان از دو منظر عمده مورد بازخوانی قرار داد. یکی زیبایی شناسی بصری و طراحی و دکور آن و دیگری شیوه اجرا و مدیریت مناظره است.

با اینکه مناظره ، مجری پخته و با تجربه ای دارد اما این شیوه اجرا و طراحی مدیریت مناظره موجب شده تا مجری بیشتر به یک تایمر انسانی بدل یا صرفا نقش خواننده سوال و مسئول قرعه کشی ها شود و نتواند نقش موثر رسانه ای خود به عنوان یک پایه اصلی مناظره را ایفاء کند. قطعا این ضعف ربطی به مرتضی حیدری ندارد.

 از منظر اول باید گفت که تلاش شده تا طراحی و صحنه آرایی مناظره از المان ها و نشانه های هویتمند سیاسی- انقلابی استفاده کند و تداعی گر سویه سیاسی و انتخاباتی آن باشد. مثلا پرچم ایران که به شکل افقی نصب شده و در یک نمای لانگ شات همه شش نامزد را تحت پوشش خود دارد به این معنا که اگرچه این شش نفر رقیب انتخاباتی هم به حساب می آیند اما همه در زیر یک پرچم مشترک و برای کشور و سرزمین و مردمی مشترک در کنار هم قرار گرفته اند و همه فرزندان انقلاب هستند یا نمای پایینی و کف استودیو از پایه های میدان آزادی تاثیر گرفته و می تواند نماد جمهوریت نظام باشد که ارتباط مستقیمی با ذات انتخابات دارد. 

تریبون سخنرانی هم در گوشه سمت راست قرار گرفته شده تا نامزدها به شکل مستقل و تک نفره در پشت آن قرار بگیرند و از این طریق سه نماد استقلال،آزادی و جمهوری اسلامی به عنوان یک شعار ملی به شکلی نشانه شناختی،صورت بندی شود. 

فضای عمومی استودیو هم به اندازه کافی وسیع بوده که جا برای بازی های تصویری و جولان دوربین از زاویه های مختلف وجود داشته باشد تا امکان تنوع و تعدد تصویری فراهم شده و تماشای یک مناظره تقریبا 4 ساعته خسته کننده و یکنواخت نشود. برای انجام مناظره نیز قرعه کشی به شکل زنده صورت می گیرد تا عدالت و برابری در فرصت و زمان حرف زدن برای همه نامزدها فراهم شود و کم و زیاد شدن زمان نیز خیلی موی رگی از طریق سیستم های هوشمند و تایمرهای استودیو صورت بگیرد. 

به این ها باید عدالت تصویری را هم اضافه کرد که به تعداد مساوی لانگ شات و مدیوم شات و کلوز آپ از چهره نامزدها انجام می گیرد تا تاثیرات تبلیغاتی هر یک از این تمهیدات برای همه نامزدها یکسان باشد. استفاده از طرح های گرافیکی و نمایش رایانه ای زمان سخنرانی نامزدها نیز بر غنای بصری آن افزوده است. 

صحنه آرایی مناظره از نشانه های هویتمند سیاسی- انقلابی برخوردار است. مثلا پرچم ایران که به شکل افقی نصب شده و در یک نمای لانگ شات همه شش نامزد را تحت پوشش خود دارد به این معنا که اگرچه این شش نفر رقیب انتخاباتی هم به حساب می آیند اما همه در زیر یک پرچم مشترک و برای کشور و مردمی مشترک در کنار هم قرار گرفته اند.

یک طرف ماجرا شیوه اجرای برنامه است که با اینکه مجری پخته و با تجربه ای دارد که مناظره های قبلی را نیز اجرا کرده اما این شیوه اجرا و طراحی مدیریت مناظره موجب شده تا مجری بیشتر به یک تایمر انسانی بدل یا صرفا نقش خواننده سوال و مسئول قرعه کشی ها شود و نتواند نقش موثر رسانه ای خود به عنوان یک پایه اصلی مناظره را ایفاء کند. قطعا این ضعف ربطی به مرتضی حیدری ندارد و متاثر از ساختار اجرایی یک مناظره 6 نفره است وگرنه در اکثر کشورهای دنیا مجری مناظره محور مناظره است نه حاشیه آن. به همین دلیل است که گاهی فرازهای از مناظره کسالت بار می شود و جاذبه لازم را ندارد. (درباره این که مرتضی حیدری اصلا باید اجرای مناظره با این شیوه را می پذیرفت یا نه دیدگاه ها متفاوت است. برخی می گویند او که ستاره انتخابات سال 84 بود و نامزدهای ریاست جمهوری را به چالش می کشید، نباید به مناظره کنونی تن می داد و برخی اعتقاد دارند، برنامه مهم است و مجری اش هم باید در حد حیدری باشد.) 

با این حال و در یک ارزیابی نهایی می توان عملکرد رسانه ملی را در مدیریت مناظره دست کم در فرم مثبت ارزیابی کرد از جمله نمایش لحظه ورود و استقرار نامزدها در معاونت سیما و محل انتظار و گفتگوی نامزدها که وجوه دراماتیک به برنامه داده و نوعی هویت دیپلماتیک به آن می بخشد. لحظه ورود نامزدها و تیم همراهش که طی مراسمی رسمی و با زاویه های مختلف دوربین و با موسیقی متن همراه است شکوه و شوکت خاصی به برنامه مناظره می بخشد و در نهایت آن را به یک درام سیاسی بدل می کند.