تبیان، دستیار زندگی
ارائه گزارش هایی سطحی و نازل، تحت عنوان «اسناد تازه» همراه با تبلیغات فراوان، به رویه ای معمول در «بی بی سی فارسی» در سال های اخیر تبدیل شده است....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

روایت هایی از تاریخ انقلاب سال ٥٧!

ارائه گزارش هایی سطحی و نازل، تحت عنوان «اسناد تازه» همراه با تبلیغات فراوان، به رویه ای معمول در «بی بی سی فارسی» در سال های اخیر تبدیل شده است....

بخش تاریخ ایران و جهان تبیان

روایت هایی از تاریخ انقلاب سال ٥٧!

انقلاب ایران به روایت رادیو بی بی سی

ارائه گزارش هایی سطحی و نازل، تحت عنوان «اسناد تازه» همراه با تبلیغات فراوان، به رویه ای معمول در «بی بی سی فارسی» در سال های اخیر تبدیل شده است. صرف نظر از نگرش خاص و جهت دار بی بی سی فارسی نسبت به تاریخ انقلاب اسلامی که اوج آن را می توان در مجموعه «انقلاب ایران به روایت رادیو بی بی سی» مشاهده کرد، این بنگاه خبری به ویژه از اواخر دهه هشتاد خورشیدی توجه خاصی به مقوله تاریخ به معنای عام و تاریخ انقلاب اسلامی به معنای خاص نشان داده است. عمده محورهای تاریخی بنگاه خبری بی بی سی فارسی که در برنامه های «به عبارت دیگر»، «پرگار»، «شصت دقیقه»، «صفحه دو آخرهفته» و... پخش می شوند عبارت است از:

1) تحریف واقعیت های انقلاب و ارائه روایتی نادرست از وقایع انقلاب از قبیل فاجعه سینما رکس آبادان، کشتار17 شهریور و...

2) اهانت به حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری و برخی سران و چهره های برجسته نظام از طریق انتشار اسناد نادرست و ساخت برنامه های بی پایه و جهت دار.

3) دفاع از عملکرد رژیم پهلوی و رجال وابسته به آن.

واقعیت این است که هنوز با قطعیت نمی توان راجع به خط فکری و انگیزه نهایی این شبکه وابسته در خصوص انتشار اسناد تاریخی چیزی گفت، اما آنچه که مسلم است تا کنون تلاش های آنها برخلاف انتظار چندان موفقیت آمیز یا غافل‌گیر کننده در حوزه تاریخ انقلاب اسلامی نبوده است.

4) دفاع از سران و عملکرد نهضت آزادی و جبهه ملی.

5) تلاش برای ایجاد شکاف قومی در ایران و همراهی با کشورهای عرب حاشیه ی خلیج فارس.

6) و...

به نظر می رسد در دو سال اخیر متاثر از اقدامات صورت گرفته در کشور خصوصاٌ در حوزه انتشار اسناد توسط موسسات اسنادی، این بنگاه خبری نیز تاکید ویژه ای بر انتشار اسناد انگلیسی و آمریکایی نموده و هرازگاهی با سرو صدای زیاد خبر از کشف اسنادی جدید را رسانه ای می کند.

نگرانی بریتانیا از ورود شاه به ایران

مقاله «نگرانی بریتانیا از ورود شاه به ایران» مورخه 2/5/1395 که بر اساس اسناد تازه انتشار یافته دولت انگلیس منتشر شده، بیانگر خالی بودن دست بی بی سی در ارائه اسناد ومطالب جدید است. مقاله به موضوع مخالفت «ملکه الیزابت دوم» ( زاده 31 فروردین 1305 خورشیدی برابر با 21 آوریل 1926 )و «مارگارت تاچر»(13 اکتبر 1925 - 8 آوریل 2013) با ورود و سکونت محمدرضا پهلوی به انگلستان پس از فرار از کشور پرداخته است.

در همین روز سایت «تاریخ ایرانی» نیز در مطلبی مشابه با عنوان «اسناد جدید: تاچر به شاه ویزا نداد» منتشر کرده است. طرح این موضوع از سوی بی بی سی فارسی در این مقطع، به ظاهر برای فاصله گرفتن انگلیس از رژیم پهلوی و همسو نشان دادن اقدامات دولت تاچر در راستای نزدیکی به انقلاب اسلامی است. باید اخبار مرتبط با این موضوع را با دقت و اشراف بیشتری دنبال کرد . به احتمال زیاد بی بی سی از این طریق به دنبال مقدمه چینی برای انتشار مقالات و اسناد دیگری است. اخیراً تلاش می شود تا غرب ستیزی و شرق ستیزی جمهوری اسلامی ایران که از شعارهای اصلی نظام است تضعیف و مورد سوال جدی قرار گیرد.

در خبر و گزارش بی بی سی فارسی آمده است که جیمز کالاهان(27 مارس 1912 - 26 مارس 2005 ) نخست وزیر وقت حزب کارگر با درخواست اقامت دائم شاه در انگلیس مخالفت کرده و ورود او را همراه با مشکلات امنیتی شدید برای کشورش دانسته است. با شکست حزب کارگر و روی کار آمدن مارگارت تاچر به عنوان نخست وزیر، مجدداً شاه درخواست اقامت خود را مطرح می کند، اما تاچر از طریق «دنیس رایت» سفیر سابق آن کشور در ایران، مخالفتش را با این درخواست به اطلاع شاه در باهاما می رساند.

نگرانی از انتقامجویی مردم علیه دیپلماتهای انگلیسی دلیل مخالفت انگلستان با اقامت شاه عنوان شده است، بر اساس این اسناد تاچر، همچنین از «لُرد شوکراس» خواسته بود در صورت تشکیل دادگاه بین المللی وکالت شاه را نپذیرد.

لرد کارینگتون وزیر خارجه وقت انگلیس در نامه ای به تاچر نوشت که از آگاهی رسانه ها نسبت به سفر رایت نگران است و اضافه کرد که در صورت اطلاع آنها، باید به همه چیز اقرار کنیم و برای مثال بگوییم که او به عنوان نماینده انگلیس به باهاما رفت تا راجع به درخواست سفر شاه به انگلیس صحبت کند.

این مقاله حرف تازه ای ندارد و عمده مطالب آن در خاطرات و کتاب های مختلف آمده است. مقاله، صرف نظر از اینکه گزارشی آشکار از روند تغییر رفتار استعمارگران نسبت به متحدانشان است، حاکی از فاصله گرفتن انگلستان از رژیم پهلوی و تلاش برای تبرئه سیاست های آن کشور در قبال ملت ایران است.


منبع: موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی