آشنایی با تاریخ تهران
تهران در گذشته از روستاهای ری بوده و ری که در تقاطع محورهای قم، خراسان، مازندران، قزوین، گیلان و ساوه واقع شده به سبب مرکزیّت مهم سیاسی، بازرگانی، اداری و مذهبی از قدیم مورد نظر بوده است. روستای تهران بهواسطهٔ برخورداری از مغاکها و حفرههای زیرزمینی و مواضع طبیعی فراوان و دشواری نفوذ در آنها پناهگاه خوبی برای دولتمردان و دیگر اشخاصی بوده که احتمالاً مورد تعقیب مدّعیان قرار داشتهاند.
از سوی دیگر، کاروانهای بزرگی که از محورهای مورد بحث عبور میکردند شکارهای سودمندی بودند و اغلب مورد حمله و چپاول مردم بومی واقع میشدند. روستای تهران در واقع کانون چپاولگران و نهانگاه کالاهای دزدیدهشده بود و این وضع تا زمان شاه تهماسب صفوی که قزوین را به عنوان پایتخت خود انتخاب نمود ادامه داشت. تهران در برابر حملهٔ افغانها (پشتونها) ایستادگی زیادی کرد و به همین خاطر آنها پس از تصرّف تهران این شهر را ویران کردند و باغها و تاکستانهای آن را از میان بردند. در زمان نادرشاه تهران دوباره نام و نشانی یافت و در همین شهر بود که نادرشاه رهبران بزرگ شیعه و سنّی را گرد هم آورد و پیشنهاد اتّحاد اسلامی و رفع اختلافها را به آنها داد.
چرا تهران پایتخت شد؟
شاه همانطور که زیر بار سنگینی تاج کیانی روی تخت نشسته بود، با لحنی دستوری گفت بیگلربیگی به همه مملکت سوار بفرستید تا جار بزنند از این لحظه از سواحل ارس تا جیحون و از شام تا ماوراءالنهر زیر نگین شاهی سلسله جلیله قاجاریه هستند و به یمن ساعت سعد بر تخت نشستن ما در این باغ گلستان شاهی، طهران به لقب دارالخلافه ممالک محروسه ملقب میشود. حکم ملوکانه ما بر این است به نام پایتخت و سلسله تازه سکه ضرب شود.
۲۳۰ سال پیش در یکی از روزهای فروردین ۱۱۶۵ شمسی هیچ کدام از کسانی که در مجلس تاجگذاری آقامحمدخان قاجار و بنیانگذاری رسمی سلسله قاجاریه در کاخ گلستان بودند، نمیدانستند چه در فکر شاه تازه به تخت نشسته میگذرد که شهر نه چندان بزرگ و معروف تهران را به عنوان دارالخلافه و پایتخت خود انتخاب کرده است.
شهری که نه قدمت اصفهان را داشت و نه اصالت شیراز، نه قداست مشهد و نه شهریت تبریز، شهری معمولی بود تقریبا در شمال ایران که تنها مزیتش نزدیکیاش به مقر ایل قاجار در گرگان بود؛ اما به نظر میرسید که آقامحمدخان نکته مهمی را در ناصیه این شهر دیده بود که به جای همه این شهرهای مهم آن را به عنوان پایتخت انتخاب کرد. انتخابی که باعث شد سرنوشت تاریخ معاصر ایران با تهران گره بخورد. اما پاسخ به این سؤال که چرا تهران بهترین گزینه آقامحمدخان برای پایتختی بود را باید در دل تاریخ این شهر جستجو کرد؛ تاریخی که بخشی از آن در لایههای پنهان خاک این شهر همراه مردمانش دفن شده است.
گزینه خان قاجار
آقامحمدخان همان شبی که خان زند آخرین نفسش را کشید شبانه از شیراز گریخت و به گرگان رفت؛ جایی که ایل قاجاریه در آن قرار داشت. او بعد از همراهی ایلش به سودای فتح ایران حرکت و بعد از گرفتن شمال ایران در تهران مستقر شد؛ حضوری که سکه طهران را به عنوان پایتخت رونق بخشید. آقامحمدخان در فروردین ۱۱۶۵ تصمیم به تاجگذاری گرفت. از آنجا که قشونش در تهران مستقر بودند در کاخ گلستان که از یادگاران دوران صفویه بود تاج بر سر گذاشت و همزمان با خواندن خطبه پادشاهی خطبه پایتختی تهران را نیز جاری کرد. بسیاری از پژوهشگران معتقدند استقرار او در تهران به خاطر نزدیکیاش به گرگان مرکز ایل قاجاریه بود؛ دلیلی که برای تصمیم آقامحمدخان برای پایتختی تهران کافی به نظر نمیرسد.
برخلاف همه انتقادهایی که به پایتختی تهران میشود، سابقه ۲۳۰ ساله پایتختی این شهر نشان داده است که بهترین گزینه در شرایط استراتژیک سیاسی و نظامی در دوران معاصر بود. آقامحمدخان از تجربه تاریخی سلسلههای قبلی به این نتیجه رسید که تهران دقیقترین جا برای پایتختی سرزمینی است که او فکر کرده بود کشورش را در میانه آن بسازد. این شهر در مرکز کشور و رو به شمال قرار داشت. از این نظر از تبریز و مشهد که در مرزهای غربی و شرقی قرار داشتند و همین امر آن دو شهر را آسیبپذیر کرده بود، برتری داشت. برتری که باعث شد آقامحمدخان به جای گرگان این شهر را انتخاب کند؛ اما این شهر به اندازه اصفهان یا شیراز پایتخت صفوی و زندیه در مرکز ایران نبود تا دسترسی به مرزهای شمالی را محدود کند.
در کنار اینها نزدیکی تهران به ری هم در پایتختی این شهر تاثیر داشت. ری در طول تاریخ تهران و در زمان سلسله آلبویه به عنوان پایتخت قرار گرفت. آلبویه توانستند از ری تا بغداد پیش بروند و حاکمیت خود را گسترش دهند. در کنار اینها آب و هوای چهار فصل این شهر و خاک حاصلخیز آن که باغهای سرسبزش این شهر را متمایز از سایر شهرها میکرد دلیل دیگری بود که تهران را برای پایتختی مناسب کند. اتفاقاتی که در سالهای بعد از آقامحمدخان رخ داد نشان داد که او در انتخاب تهران به پایتختی اشتباه نکرده بود.
پیشرفت و توسعه تهران در دوران های مختلف
شهر به عنوان یک واحد اجتماعی سیاسی از ادوار کهن مورد توجه بوده است. از زمانی که تهران به پایتختی ( دارالخلافه) انتخاب شد و شاهان قاجار در آنجا تمرکز اداری نمودند شاهد رشد و توسعه شهر تهران می باشیم. اما این توسعه در زمان حکومت آقا محمد خان، فتحعلیشاه و محمد شاه بطئی بود و چندان توجهی به امور شهر تهران توجه نمی شد. اما در عصر ناصری و مظفری شاهد رشد فزاینده ای در مقوله شهر و شهرنشینی هستیم. توسعه فضای شهری و نظارت بر امور آن مدیریت توانمندی می طلبید به همین دلیل لزوم تأسیس نهادی به نام بلدیه جهت پیگیری امور شهری احساس شد. در بدایت امر محتسبان و سپس انجمن بلدی و بعد از انقلاب مشروطه بلدیه اکثر قریب به اتفاق مسائل شهری و تأمین رفاه اجتماعی شهروندان را به انجام می رساند.
تهران بهدلیل جایگاه آن به عنوان پایتخت زودتر از شهرهای دیگر با نمودهای مدرنیسم، و از آن میان معماری مدرن، آشنا شد.
دگردیسی معماری تهران از سنتی به مدرن از دوران ناصرالدین شاه آغاز شد و بهویژه این روند در دوران پهلوی که زندگی مدرن از حصار دربار و ارگ سلطنتی خارج شد، چهرهٔ شهر را دگرگون نمود.
در دوران پهلوی اول نیاز به راهاندازی نهادهای مدرن مانند بانکها، ساختمانهای دولتی و مانند آنها به گونهٔ روزافزونی احساس میشد؛ اما طراحی و اجرای ساختمان اینگونه نهادها با روشهای سنتی عملاً ممکن نبود زیرا اینگونه نهادها نیازمند معماری و فضاهای خاص خود بودند. معمارانی که در این دوره از پیشروان آوردن معماری اروپایی به تهران بودند، یا خود شهروندان اروپایی بودند یا دانشآموختگان دانشگاههای اروپا. در این دوره معماریای در تهران بروز کرد که در کالبد مدرن بود اما در تزئینات و نماسازیهایش از معماری سنتی یا باستانی ایران الهام گرفته بود. از شاخصترین نمونههای این معماری میشود به ساختمان کاخ شهربانی در محوطهٔ میدان مشق یا باغ ملی اشاره کرد. معماران در آن دوره میکوشیدند «شکوه از دست رفته» ایران را الگو گرفتن از معماری باستان در بازسازی کنند.
در تهران کاخهای زیادی تاکنون بر پا شدهاست که بیشتر آنها مربوط به دوران پهلوی و قاجار هستند. از جمله کاخهای معروف تهران میتوان کاخ نیاوران، کوشک احمدشاهی، کاخ صاحبقرانیه، عمارت عثمانی و پل رومی، عمارت دارالفنون، حوض خانه باغ قدیم نگارستان، کاخ گلستان، کاخ مرمر و شمسالعماره را نام برد.
پی نوشت :
(١) اطلس تهران
(٢) تاریخ ایرانی
(٣) مرکز بزرگ دایره المعارف بزرگ اسلامی