اوج رسوخ تفکر سکولار تا کجاست؟
در برنامۀ مناظرۀ شبکه یک سیما به تاریخ 14 فروردین 96 وقتی آقای کهندل (به عنوان منتقد) سکوت دولت در برابر انتقادهای شخصیتی چون حضرت آیت الله جوادی آملی در خصوص نظام بانکداری ربوی را دلیل بر جواب نداشتن مدافعان این نظام و غلط بودن سیاست آنها دانست آقای عزتی (در نقش مدافع) بجای آنکه جواب اشکال مطرح شده را بدهد با این ادعا که آیت الله جوادی آملی صلاحیت اظهار نظر در این موضوع اقتصادی را ندارد گفت:
امید پیشگر/ دکترای تفسیر قرآن کریم- بخش قرآن تبیان
«یه مشکل ما این هست که آقای دکتر کهندل میگن که فلان شخصیت دینی میاد دربارۀ اقتصاد نظر میده این هم یه مشکل اقتصاد ماست ایشون باید در دین نظر بده ببخشید این یک نکتۀ صریح و روشنِ، یه پزشک باید پزشکی کنه یه معلم دینی باید دینی درس بده یه معلم اقتصاد باید اقتصاد اگر من رفتم فتوای شرعی دادم باید جلوی من را بگیرند.»
دربارۀ این اظهار نظر، ملاحظاتی وجود دارد که بیان آنها میتواند برای آقای عزتی و کسانی که در این بین سوالاتی در ذهنشان نقش بسته است و خواهان روشن شدن ابهامات هستند مفید باشد.
یک. شایسته بود صاحب نظر محترم بجای پاک کردن اصل سوال و اشکالِ مطرح شده، با ادای احترام به شخصیت اشکال کننده پاسخی را از دیدگاه کارشناسی خودشان بیان میکردند و یا با همان مبنای درستی که گفتند از ورود در این مسألۀ تخصصی اجتناب کرده از علمای همتراز آیت الله جوادی میخواستند اشکالات مطرح شده را پاسخ دهند.
دو. گرچه سود بانکی یکی از موضوعات اقتصادی در دانشکدههای مربوطه است؛ اما همین سود اگر عنوان «ربا» به خود بگیرد یکی از موضوعات قرآنی است(برای نمونه بنگرید به: آیات 275تا 279 سورۀ بقره) که جز مفسران قرآن کریم کسی حق ورود و اظهار نظر در آن را ندارد و کیست که نداند که در عصر حاضر آیت الله جوادی آملی یکی از برترین مفسران جهان اسلام است. آیا میتوان مفسری را از ورود به یک موضوع قرآنی منع کرد یا اظهار نظر او دربارۀ ربا را از اساس ناروا دانست؟
برعکس بر پایۀ همان مبنایی که آقای عزتی گفتند(هر کس در حوزۀ تخصصی خود اظهار نظر کند) اشکال به کسانی است که با مبانی اسلام در اقتصاد بیگانهاند یا آگاهی سطحی دارند و سخن از «اقتصاد اسلامی» میگویند.
اگر فرد یا جامعهای به سوی درآمد ربوی گام برداشتند باید بدانند که این کار اعلام جنگ با خدا و رسولش است. این همان است که آیت الله جوادی آملی در این سالها مکرر فرمودهاند که برخیها از اعلام جنگ آمریکا که تا کنون هیچ غلطی نتوانسته است بکند و نخواهد توانست به خود میلرزند؛ اما از این گزینۀ نقد نظامی که خدا مکتوب در قرآنش فرموده است و نقداً روی میز گذاشته است واهمهای ندارند
سه. اگر اقتصاد چیزی بیگانه با آن چیزی است که بخش عظیمی از آیات و روایات ما در قالب انواع داد و ستدها، تولید و اشتغال و مانند آن بیان میکنند حق با آقای عزتی است و علمایی نظیر آیت الله جوادی آملی باید درس دین بدهند و حق اظهار نظر در آن را ندارند؛ اما اگر نه؛ مسائل اقتصاد در واقع همین امور است گر چه موضوعاتی نو به آن افزوده شده است به چه دلیل دینشناسان برجسته حق اظهار نظر در آن را ندارند؟
این مسألۀ حل نشده وجود داشت و دارد که چرا اظهار نظر در هر رشتهای نیازمند تخصص در آن رشته است مگر دینشناسی؛ برای مثال یک فقیه و یا یک مفسر حق ندارد در رشتهای که در آن تخصص ندارد مانند جراحی مغز و اعصاب اظهار نظر تخصصی کند؛ اما هر کس به صرف حضور چند ساله در نماز جماعت و نشستن پای منبر و داشتن ظاهر اسلامی و البته داشتن یک مدرک تحصیلات تکمیلی این اجازه را دارد در موضوعات اسلامی اظهار نظر تخصصی کند بیآنکه تخصص لازم را کسب کرده باشد امروز این پدیدۀ نوظهور را هم باید به آن افزود که چرا عدهای، اسلامشناسان را از اظهار نظر تخصصی در حوزۀ اسلام منع میکنند؟
چهار. یکی دو سالی است که سخنان حضرت آیت الله جوادی آملی در خصوص موضوع ربا، حرمت و واقعیت شگفتآور آن(جنگ با خدا و رسول او ؛ سورۀ بقره، آیۀ 279) و تطبیق آن با نظام بانکداری موجود واکنشهایی را در پی داشته است.
متأسفانه این اظهار نظر مهم بجای آنکه موضوع بحث، گفتگو و نشستهای تخصصی قرار بگیرد گرفتار فضای تبلیغاتی و رسانهای شد. و در قریب به اتفاق موارد، حرف ایشان آنگونه که باید، منعکس نشد و مبانی و ادلۀ آن به مخاطب منتقل نگردید. احتمال میرود آقای عزتی هم تحت تأثیر همین بازتاب ناقص و غیر تخصصی این اخبار چنین موضعی را اتخاذ کرده باشند؛ هر چند از یک شخصیت علمی تخصصی انتظار میرود اظهار نظرهای او پس از تحقیق باشد.
آنچه حضرت آیت الله جوادی آملی در این باره به مناسبتهای گوناگون و در مجامع مختلف گفتهاند مستند به این دو آیه است:
« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِیَ مِنْ الرِّبَا إِنْ كُنتُمْ مُؤْمِنِینَ. فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ ...» (آیات 278 و 279 سورۀ بقره)
یکی دو سالی است که سخنان حضرت آیت الله جوادی آملی در خصوص موضوع ربا، حرمت و واقعیت شگفتآور آن(جنگ با خدا و رسول او ؛ سورۀ بقره، آیۀ 279) و تطبیق آن با نظام بانکداری موجود واکنشهایی را در پی داشته است
مىفرماید: اى كسانى كه ایمان آوردهاید! از خدا بپرهیزید و آنچه از ربا باقى مانده رها كنید اگر ایمان دارید. اگر چنین نمىكنید بدانید با جنگ با خدا و رسول او روبرو خواهید بود.
"فاذنوا" از مادۀ "اذن" هر گاه با "لام" متعدى شود به معنى اجازه دادن است و هر گاه با "باء" متعدى گردد به معنى علم و آگاهى است، بنابراین "فاذنوا بحرب من الله و رسوله" مفهومش این است آگاه باشید كه خدا و رسولش با شما رباخواران پیكار خواهند كرد و در واقع اعلان جنگ از سوى خدا و رسولش(صلیاللهعلیهوآله) به این گروه خیرهسر است.(تفسیر نمونه، 2/376)
بر این اساس اگر فرد یا جامعهای به سوی درآمد ربوی گام برداشتند باید بدانند که این کار اعلام جنگ با خدا و رسولش است. این همان است که آیت الله جوادی آملی در این سالها مکرر فرمودهاند که برخیها از اعلام جنگ آمریکا که تا کنون هیچ غلطی نتوانسته است بکند و نخواهد توانست به خود میلرزند؛ اما از این گزینۀ نقد نظامی که خدا مکتوب در قرآنش فرموده است و نقداً روی میز گذاشته است واهمهای ندارند.
آیا چنین استنادی به قرآن آن هم از سوی یک مفسر چیره دست، امری نارواست؟!
پنج. چرا ایشان اقدام بانکها را در معاملاتی که منجر به پرداخت سود به مشتری میشود مصداق معامله یا قرض ربوی میدانند؟
باید دانست بر اساس استفتائات موجود در سایت اسراء(منبع معتبر منتشر کنندۀ آثار آیت الله جوادی آملی) ایشان سودهای حاصله از عقود اسلامی را که بانک به مردم میدهند را حلال میدانند، برای نمونه:
نظر حضرتعالی دربارۀ سودی كه بانكها میدهند چیست؟ پاسخ: اگر به عنوان مضاربه یا جایزه باشد، اشكالی ندارد.
حكم سپرده های بلندمدت یا كوتاه مدت در بانک و سود آن چیست؟ پاسخ: اگر برابر عقود اسلامی، مانند مضاربه باشد، جایز است و سود آن حلال است.
اما از نظر ایشان واقعیتِ موجود، این نیست و بانکها به اسم این قراردادهای صوری مرتکب همان ربای حرام میشوند. مگر میشود در وضعیتی که رکود و تحریم در اوج خود قرار دارد بانک همان سود مثلاً بیست درصدی را بدهد که در رونق اقتصادی پرداخت میکرد؟ این به اصطلاح علی الحسابها کی و کجا بررسی شده و مازاد به مشتری پرداخت و یا کسری از او اخذ شده است؟ اینها همه نشان میدهد آنچه بانکها انجام میدهند نوشتن قراردادهای صوری و پرداخت همان ربایی است که قرآن کریم آن را اعلام جنگ با خدا و رسولش(صلیاللهعلیهوآله) معرفی کرده است. متن یکی از بیانات ایشان را بخوانید:
گرچه سود بانکی یکی از موضوعات اقتصادی در دانشکدههای مربوطه است؛ اما همین سود اگر عنوان «ربا» به خود بگیرد یکی از موضوعات قرآنی است(برای نمونه بنگرید به: آیات 275تا 279 سورۀ بقره) که جز مفسران قرآن کریم کسی حق ورود و اظهار نظر در آن را ندارد و کیست که نداند که در عصر حاضر آیت الله جوادی آملی یکی از برترین مفسران جهان اسلام است. آیا میتوان مفسری را از ورود به یک موضوع قرآنی منع کرد یا اظهار نظر او دربارۀ ربا را از اساس ناروا دانست؟
«شما در زمان انقلاب ـ آنها که سنّشان کافی است ـ میدیدید، وقتی راهپیمایی بود، روحانیون و اینها جلو بودند، عدهای هم در این صحنهها بودند که سه جا را آتش میزدند: بانکها را آتش میزدند، شرابفروشیها را آتش میزدند، سینماها را آتش میزدند. اینها را کسانی که سنّشان کافی است میدانند که در زمان انقلاب در راهپیمایی این سه کار بود. بعد از انقلاب شرابفروشیها سه قِسم شد: یک عده واقعاً توبه کردند، یک عده فرار کردند، یک عده هم رفتند زیر زمین. سینماها هم سه قِسم شدند: یک عده از هنرمندان واقعاً توبه کردند، یک عده فرار کردند، یک عده به دنبال کنسرتهای زیر زمینی رفتند؛ اما این بانکها همچنان به عنوان اسلاممالی ماندهاند! هیچ تکانی هم نخوردند و معاملاتشان را به صورت مضاربه درست کردند که همان رباست. ما حرف خدا را واقعاً باور نکردیم! این آمریکا که (علیه من الرحمن ما یستحق)، هیچ غلطی نمیتواند بکند، این تعارف هم ندارد، نشانه آن هم این جنگ هشت ساله است، چون ملتی که آزاده است و میخواهد شهید بشود که هراسی ندارد. با اینکه غلطی نمیتواند بکند، اگر یک وقت بگوید گزینه نظامی روی میز من است، برخیها حساب میکنند! اما خدا صریحاً گفت گزینه نظامی روی میز قرآن من است: «فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللّهِ»، ولی ما باور نکردیم! آن وقت دلمان میخواهد که اقتصاد مقاومتی داشته باشیم! این با سفارش که حلّ نمیشود! این جنگ با خداست. به هر بهانهای، اسلامسازی و اسلاممالی میکنید! الآن اگر پولی را شما به بانک بدهید، به شما میگویند؛ چه تورّم باشد چه نباشد، چه رکود باشد چه نباشد، چه تحریم باشد چه نباشد، اِلّا و لابد سود دارد، بیست درصد هم سود دارد، «علی الحساب» هم هست! این ﴿فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللّهِ﴾ است.» (درس تفسیر، 5 آبان 1395)
بر این اساس بجای غلط دیکته کردن وظیفه به یک مرجع علمی و باز داشتن او از اظهار نظر در موضوعی که تخصص اوست؛ اهل فن و اطلاع، موضوع مطرح شده را محور بحث و گفتگوهای تخصصی قرار داده به پرسشها و اشکالات وارد شده پاسخ مقبولی بدهند؛ نه آنکه با فضاسازی از پاسخ طفره روند یا صورت مسأله را با چاشنی اتهام و سخنان ناشایست محو کنند.