اقتصاد مقاومتی راهکاری برای خروج از وابستگی به درآمدهای نفتی
بر اساس سیاستهای اقتصاد مقاومتی، امکان خروج از وابستگی بودجه دولتی به درآمدهای نفتی وجود دارد.
اقتصاد مقاومتی اصطلاح جدیدی است که در چند سال اخیر توسط مقام معظم رهبری ارائه گردیده است. در بیانات ایشان، همانطور که در صدر ابلاغیه سیاست های اقتصاد مقاومتی نیز اشاره فرموده اند، اقتصاد مقاومتی یک نوع الگوی اقتصادی است که برگرفته از فرهنگ و ارزشهای اسلامی و انقلابی است و خصلت بارز آن توانمندی اقتصاد کشور در مقابله با تهدیدهای دشمن و تبدیل آنها به فرصتی برای پیشرفت بیشتر است. برای توضیح بیشتر می توان گفت اقتصاد مقاومتی واژه ای ترکیبی از دو کلمه اقتصاد و مقاومت است. کلمه اقتصاد در لغت به معنای میانه روی است ولی در اینجا معنای اصطلاحی آن مورد نظر است که یک نوع دانش و یا نظامی است که به رفتارهای انسان و وضعیت های بهینه زندگی او در زمینه های تولید، توزیع و مصرف کالاها و خدمات و امکانات رفاهی می پردازد. مقاومت از ریشه «قوم» و از باب مفاعله است و مفاهیمی مانند قوام، قیام، استقامت، مستقیم و قیمت، هم از این ماده اشتقاق یافته اند. باب مفاعله وقتی استعمال می شود که بری فعل طرف دیگری هم وجود داشته باشد، مانند مکاتبه که در معنای عمل نوشتن میان دو نفر به کار می رود. بنابراین استعمال صفت مقاومتی برای اقتصاد، دلالت بر حالتی از اقتصاد می کند که اولاً: در ساخت درونی خودش از قوام و استحکام لازم برخوردار باشد و ثانیاً در مواجهه با عوامل تهدیدزای خارجی نیز بتواند قوام و پایداری خود را حفظ نماید.
بر این اساس اقتصاد مقاومتی، به معنای یک نوع اقتصادی است که اولاً: در ساخت درونی خودش برخوردار از قوام باشد و ثانیاً: در مقابل تهدیدات بیرونی نیز قدرت ایستادگی و پایداری داشته باشد. بر این اساس یکی از محققان اقتصاد اسلامی در تعریف اقتصاد مقاومتی می گوید: اقتصاد مقاومتی «گفتمان و الگوی اقتصادی است که ضمن مقاوم سازی و تقویت اقتصاد ملی در برابر تهدیدها، توان تحریم شکنی با رویکرد عقب راندن نظام سلطه را داشته باشد و در عین حال پیشرو، فرصت ساز، مولد، درونزا و برونگرا باشد».
تفاوت اقتصاد مقاومتی با مقاومت اقتصادی در این است که مقاومت اقتصادی می تواند ناظر بر یک اقدام تدافعی و موردی باشد که در کنار سایر انواع مقاومت ها در مقابل دشمن انجام می شود بدون آنکه ماهیت و ساختار اصلی اقتصاد را تحت تاثیر قرار دهد، ولی اقتصاد مقاومتی اقتصادی است که با درک عمیق از اینکه همواره دشمن در کمین اقتصاد ملی است و مداوم در حال برنامه ریزی و اقدامات تهاجمی و تخریبی است، ماهیت و ساختار خود را به گونه ای سامان می دهد که در فرض وجود دشمن هم به فعالیت خود ادامه دهد به گونه ای که نه تنها عملیات دشمن موجب توقف فعالیت ها نشود بلکه حتی الامکان با تبدیل تهدیدها به فرصتها و خنثی نمودن نقشه های دشمن، پویایی و رشد نیز تحقق یابد. اما سوالی که مطرح می شود، چگونه می توان با بهره گیری از اقتصاد مقاومتی به این مهم دست یافت. رشد اقتصادی در هر جامعه ای برآیند تولید است. افزایش تولید از نظر کمی و کیفی، به معنای رشد اقتصادی و بهبود وضعیت اقتصادی است. از این رو می بایست به تولید توجه ویژه ای مبذول داشت، زیرا اگر افزایش مصرف همراه با افزایش تولید نباشد، به معنای فقدان رشد اقتصادی در جامعه است. هر جامعه ای باید تولیداتش بیشتر از مصارف آن بوده تا جامعه بتواند فرصت های تازه ای برای سرمایه گذاری در بخش های دیگر به دست آورد. افزایش تولید و رشد اقتصادی در هر جامعه به معنای ایجاد فرصت های بیشتر و بهتر برای شکوفایی اقتصادی و ورود به عرصه های تازه و نو خواهد بود و امکان خلاقیت بیشتر را در جامعه فراهم می آورد. اما روند تولید ملی با چالش ها و مسائلی مواجه است که باید ابتدا آن ها را شناسایی کرد و به دنبال راه کارهای مناسب برای آن بود. یکی از مشکلات اساسی و پایه ای کشورهای در حال توسعه دارنده نفت و بخصوص کشور ایران، تامین بودجه ی طرح های توسعه ای و عمرانی خود از طریق درآمدهای نفتی می باشد و معمولاً در بیشتر این کشورها بخش نفت نسبت به دیگر بخشها از سهم ارزش افزوده بالایی در تولید ناخالص داخلی برخورداراست. اما نگاهی به تحولات اقتصادی کشورهای وابسته به نفت در رویدادهای گذشته نشان میدهد که افزایش شدید درآمدهای نفتی در حالی که به عنوان یک ثروت طبیعی تلقی میشود به بلای اقتصادی تبدیل شده است. محققانی همچون آکانی (2007)، مهرآرا (2008) و بلک (2006) ثروت نفت را بلای اقتصادی برای کشورهای تولید کننده نفت دانسته اند. افزایش قیمت نفت سبب تحریک هر دو طرف عرضه و تقاضا در اقتصادهای وابسته به نفت میشود، ولی به دلیل سیستم های حمایتی بخش انرژی و پرداخت های یارانه ای دولت در این بخشها، موجب افزایش هزینه ها و فعالیت هایی که انرژی نفت و فرآوردهای نفتی به عنوان نهاده تولید میشود، نخواهد شد. درنتیجه منحنی عرضه کلان را انتقال نمی دهد و تنها تحریک کننده تقاضاست. از طرف دیگر در سالهای اخیر مشکل تحریم های بین المللی اعم از بیمه نشدن نفتکش ها و کاهش خرید نفت ایران توسط سایر کشورها، باعث کاهش صادرات نفت و متعاقباً کاهش درآمد ملی گردیده است. در نتیجه به پیرو بیانات مقام معظم رهبری در خصوص افزایش تولید ملی به عنوان یک عامل اثر گذار در اقتصاد مقاومتی می توان اشاره کرد که رونق گرفتن تولید با کاهش وابستگی به نفت و تقویت بخش خصوصی می تواند زمینه ساز اقتصاد مقاومتی باشد. اقتصاد مقاومتی، اقتصادی است که فعالیت های اصلی اقتصادی آن در زمینه تولید و تجارت به مهارت های خود متکی بوده، در تعامل با خارج هوشمند عمل کرده و امکان تغییر سریع و خودکار و بدون ایجاد اختلال جدی در بازار در مقابل فشارها و ضربه های تحمیلی بیرونی از سوی کشورهای متخاصم و غیر همسو را داشته و پیشرفت و شکوفایی خود را استمرار ببخشد.
باید این حقیقت را دریافت که اقتصاد مقاومتی بدون رونق تولید ملی و فرهنگ استفاده از تولیدات داخلی، توفیق چندانی نخواهد داشت. چرا که در بعد اقتصاد خرد نیز اگر حتی مصرف کنندگان فردی را در نظر بگیریم. بدون وجود اقبال عمومی به مصرف داخلی و حمایت های آحاد جامعه از تولیدات کشورمان، عرصه بر فضای رقابت تولیدات داخلی با نمونه های خارجی تنگ می شود. تولید ملی در شرایط کنونی، بیش از هر موقعیت دیگری، برای تحقق اقتصاد مقاومتی یک ضرورت است. به دلیل آنکه می تواند نقش هسته این مقاومت را بازی کند. رهبر انقلاب عبارت اقتصاد مقاومتی را همراه با واژه «واقعی» به کار می برند چرا که در بُعد حقیقی آن نیاز هر چه بیش تر به تولیدات داخلی روشن می گردد؛ در غیر این صورت، اقتصاد مقاومتی به مثابه یک ایده آل دست نایافتنی باقی می ماند. از سوی دیگر رهبر انقلاب تعلق اقتصاد مقاومتی و تلاش برای تحقق آن را در دولت و مجلس و ارگان های تصمیم گیرنده و مجری خلاصه نمی کنند، بلکه تعبیر رهبری از «مردمی بودن اقتصاد» عملاً تاکیدی بر ماهیت عمومی آن است و یکی از ارکان آن نیز همین بحث تولید ملی و فرهنگ مبتنی بر آن می باشد تا زمانی که تمامی مردم با حرکت اقتصاد مقاومتی همراه نشوند و ضرورت آن را درک نکنند، نمی توان به یک آینده روشن امید داشت و از همین روست که تعبیر رهبر انقلاب شفاف تر می گردد. اقتصادی که یکی از بنیان های ایستادگی و مقاومتش مقوله تولید ملی باشد؛ نباید از مسیر خوداتکایی منحرف شود.
با عنایت به تباین ذاتی ماهیت انقلاب اسلامی و ارزشهای حاکم بر جریانهای مسلط اقتصادی در عرصه جهانی و با توجه به تجربه سی و پنج ساله نظام جمهوری اسلامی در مواجهه با توطئه های استکبار جهانی، طراحی اقتصاد مقاومتی برای جمهوری اسلامی یک ضرورت انکار ناپذیر است. بنابر این اقتصاد مقاومتی یک امر موقتی نیست بلکه به خاطر تقابل ذاتی اندیشه اسلامی با اندیشه سکولاریسم و لزوم کسب قدرت بازدارندگی که فکر دسیسه را از ذهن دشمنان خارج کند، اقتصاد ما همواره باید توان مقاومت را داشته باشد. بنابرین باتوجه به مباحث مطرح شده، هدف و سوال اصلی با توجه به کاهش قیمت نفت در سالهای اخیر و همراه شدن آن با مسائل تحریم که نیاز بیشتر به تولید داخل و حمایت از سرمایه گذاری در بخش خصوصی را نمایان می سازد، این است که آیا می توان وابستگی به درآمد های نفت با تقویت بخش خصوصی و افزایش تولید و اتکا به نیروی کار تحصیل کرده و جوان داخل را در سایه اقتصاد مقاومتی کاهش داد، همچنین با اتکا به اقتصاد مقاومتی، در همه بخش ها به تفکیک استان ها چه محصولاتی در سراسر کشور اعم از کشاورزی، صنعتی، خدماتی و با توجه به نیاز هر استان.... می توان تولید کرد که شناسایی ظرفیت های هر استان می تواند نقش بسیار سازنده ای با وجود نیروی کار فعال جوان و تحصیل کرده در رفع مشکل بیکاری و در نتیجه تولید و رشد اقتصادی داشته باشد و از چه راهکارایی برای جایگزینی درآمدهای نفتی برای افزایش تولید و رونق کارخانجات و بخش های تولیدی نیمه راکد در استان ها و باتوجه به توان هر استان و بخش می توان استفاده کرد، آیا درصورت تاکید به اقتصاد مقاومتی و باتوجه به شرایط وجود رکود تورمی در کشور، نرخ سود تسهیلات فعلی می تواند منجر به رونق بخش تولید و افزایش سرمایه گذاری بخش خصوصی شود که در طرح تفصیلی موجود به صورت تکمیلی به همه سوالات فعلی و بسیاری از سوالات دیگر به تفکیک خواهیم پرداخت.
به طور کلی اقتصاد مقاومتی اندیشه ای نوین بوده و این نو بودن لزوم توجه بیشتر جامعه علمی به این مساله را دو چندان کرده است. اما اگر بخواهیم تعریفی ابتدایی از آن را ارائه دهیم. می توانیم بر تاثیر اقتصاد مقاومتی در ایجاد رشد و ترقی در شرایط فشار و تحریم اشاره کرده و آنرا به عنوان رویکرد جدید توسعه در تحریم بشناسیم، این مفهوم در بیان حضرت آیت الله خامنه ای به شکل امروزین خود درآمده است. مقام معظم رهبری در تعریف از اقتصاد مقاومتی می فرمایند: «اقتصاد مقاومتی به این معناست که یک اقتصادی داشته باشیم که هم روند روبه رشد اقتصادی در کشور محفوظ بماند، هم آسیب پذیری آن کاهش یابد. یعنی به شکلی باشد که کمتر در مقابل ترفندهای دشمنان که همیشگی خواهد بود، به شکل های مختلف آسیب ببیند و اختلال پیدا کند.»
تولید ملی در اساس خود، دو رکن دارد، یعنی در عمل یک جریان دو سویه است. از یک سو جریان تولید کنندگان کالای داخلی و از سوی دیگر جریان مصرف کنندگان این کالاها. هر دو گروه فوق به نحوی در ملی سازی تولید و تقویت پایه های اقتصاد مقاومتی سهیم اند؛ اما نباید این نکته را از قلم انداخت که هر دو گروه نیز دارای شرایطی خاص هستند. بنابراین یکی از عوامل بسیار موثر در اقتصاد مقاومتی لزوم اتکا به تولیدات داخلی و ملی است. جامعه ای که حتی در کالاهای اساسی خود وابسته باشد و نتواند به تولیدات داخل کشور اتکا کند به هیچ عنوان نمی تواند سیستم اقتصادی داشته باشد که مصون از تحریم ها و کارشکنی های دشمنان باشد. از این رو با توجه به توانمندی هایی که در داخل کشور از لحاظ عوامل تولید و نیروی متخصص وجود دارد، اصلی ترین تلاش را در زمینه شکوفایی تولید ملی باید انجام داد. زیرا در صورتی که تولید ملی شکوفا شود، اقتصاد کشور می تواند رشد کند و منجر به قطع وابستگی به خارج شود و به این وسیله خود را از مشکلات و مسایلی که کشورهای غربی و دشمنان نظام با هدف ضربه زدن به سیستم اقتصادی کشور به وجود می آورند مصون بدارد. از طرف دیگر مسئله توجه به نیروی انسانی برای افزایش تولید با تاکید در اقتصادی که می خواهد راهکار مقاومتی را در پیش گیرد، مسئله مهمی می باشد که باید توسط مسئولین جدی گرفته شود. آدام اسمیت[1] برای اولین بار در اثر مشهور خود با عنوان ثروت ملل، بر نقش سرمایه انسانی و اهمیتی که سرمایهگذاری در این خصوص بر رشد اقتصادی دارد، تأکید کرد. در تفکرات اسمیت، مهارتهای توسعه یافته نیروی کار، به منزله یک ابزار سرمایهای، موجب ارتقای سطح بهرهوری تولید میشود. افراد متخصص از توانایی تولید بیشتری نسبت به دیگران برخوردارند و در فرآیند تولید، خالق ارزشهای بیشتری میباشند. از نظر شولتز (1959)[2] مشهور به پدر تئوری سرمایه انسانی، تواناییهای اکتسابی انسان مهمترین منبع رشد بوده است. او به این ترتیب به معمای رشد پاسخ علمی میدهد. به اعتقاد او، هنگامی که در بخش سرمایه انسانی سرمایهگذاری شود، بهرهوری نیروی انسانی افزایش مییابد و افزایش بهره وری موجب افزایش تولید و درآمد میشود و در حقیقت نوعی سرمایه قلمداد میشود. شولتز برخلاف اقتصاددانان کلاسیک و نئوکلاسیک، نیروی کار را به هیچ عنوان یک عامل متجانس و همگن قلمداد نمیکند. او معتقد است که نیروی کار بر اساس آموزشی که دریافت میکند، از کیفیت و مهارت متفاوتی برخوردار میشود که او نسبت به نیروی کار دیگر متمایز میکند.
2-1. ویژگی های اقتصاد مقاومتی در بیانات رهبر معظم انقلاب:
- باید در مقابل این فشارها مصونیتسازی کرد، باید به بنای داخلی استحکام بخشی کرد. اقتصاد را باید قوی کنیم تا دشمن از تأثیرگذاری از این ناحیه مأیوس بشود؛ وقتی دشمن مأیوس شد، خیال ملت و مسئولین کشور هم راحت خواهد شد
- برخی از مردم اقتصاد مقاومتی و ریاضت اقتصادی را یکی می دانند و یا تصور می کنند اقتصاد ریاضتی یکی از شاخه های اقتصاد مقاومتی است در حالی که این دو اصطلاح کاملا متفاوت بوده و هیچ ارتباطی به یکدیگرندارند. اقتصاد مقاومتى به معناى ریاضت اقتصادى نیست.
- اقتصاد مقاومتى فقط جنبهى نفى نیست؛ اینجور نیست که اقتصاد مقاومتى معنایش حصار کشیدن دور خود و فقط انجام یک کارهاى تدافعى باشد.
- اقتصاد مقاومتى یعنى آن اقتصادى که به یک ملت امکان میدهد و اجازه می دهد که حتّى در شرائط فشار هم رشد و شکوفائى خودشان را داشته باشند.
- مجموعهی سیاستهای اقتصاد مقاومتی در واقع یک الگوی بومی و علمی است که برآمدهی از فرهنگ انقلابی و اسلامی ما است؛ متناسب با وضعیت امروز و فردای ما است.
- این مربوط به وضع کنونی و شرایط کنونی کشور نیست، این یک تدبیر بلندمدت برای اقتصاد کشور است
- گرایش به اقتصاد مقاومتی مخصوص ما هم نیست؛ امروز در بسیاری از کشورها - بخصوص در این سالهای اخیر - با تکانههای شدید اقتصادی که در دنیا بهوجود آمد، کشورهای متعددی به دنبال مقاومسازی اقتصاد خودشان برآمدند.
2-2 اهمیت، ضرورت و اهداف اقتصاد مقاومتی از دیدگاه مقام معظم رهبری:
2-2-1 مقابله با هجمه ها و تهدیدهای اقتصادی خارجی
- «اهمیت اقتصاد مقاومتی از آنجا ناشی میشود که هجمهی دشمنان انقلاب اسلامی برای متوقف کردن روند پیشرفت انقلاب در سالهای اخیر بیش از هر زمان دیگری بر عرصهی اقتصاد تمرکز یافته است. دشمنان در پی فشار اقتصادی، به دنبال این هستند که اولاً: روند پیشرفت کشور را متوقف نمایند، ثانیاً: از طریق دشوارساختن زندگی اقتصادی برای مردم، اعتماد و دلبستگی ایشان را به نظام کاهش دهند و نظام جمهوری اسلامی را از درون به سمت تضعیف و نهایتاً فروپاشی ببرند».
- «ایران اسلامی با استعدادهای سرشار معنوی و مادی و ذخائر و منابع غنی و متنوع و زیرساختهای گسترده و مهمتر از همه، برخورداری از نیروی انسانی متعهد و کارآمد و دارای عزم راسخ برای پیشرفت، اگر از الگوی اقتصادی بومی و علمی برآمده از فرهنگ انقلابی و اسلامی که همان اقتصاد مقاومتی است، پیروی کند نه تنها بر همه مشکلات اقتصادی فائق میآید و دشمن را که با تحمیل یک جنگ اقتصادی تمام عیار در برابر این ملت بزرگ صفآرایی کرده، به شکست و عقبنشینی وا میدارد، بلکه خواهد توانست در جهانی که مخاطرات و بیاطمینانیهای ناشی از تحولات خارج از اختیار، مانند بحرانهای مالی، اقتصادی، سیاسی و ... در آن رو به افزایش است، با حفظ دستاوردهای کشور در زمینههای مختلف و تداوم پیشرفت و تحقق آرمانها و اصول قانون اساسی و سند چشمانداز بیست ساله، اقتصاد متکی به دانش و فناوری، عدالت بنیان، درونزا و برونگرا، پویا و پیشرو را محقق سازد و الگوئی الهامبخش از نظام اقتصادی اسلام را عینیت بخشد. لازم است قوای کشور بیدرنگ و با زمانبندی مشخص، اقدام به اجرای آن کنند و با تهیه قوانین و مقررات لازم و تدوین نقشه راه برای عرصههای مختلف، زمینه و فرصت مناسب برای نقشآفرینی مردم و همه فعالان اقتصادی را در این جهاد مقدس فراهم آورند تا به فضل الهی حماسه اقتصادی ملت بزرگ ایران نیز همچون حماسه سیاسی در برابر چشم جهانیان رخ نماید».
2-2-2 پیشگیری از تضعیف اقتصاد کشور و دلسردی مردم از نظام اسلامی
- «ما چند سال پیش «اقتصاد مقاومتى» را مطرح کردیم. همهى کسانى که ناظر مسائل گوناگون بودند، میتوانستند حدس بزنند که هدف دشمن، فشار اقتصادى بر کشور است. معلوم بود و طراحىها نشان میداد که اینها میخواهند بر روى اقتصاد کشور متمرکز شوند. اقتصاد کشور ما براى آنها نقطهى مهمى است. هدف دشمن این بود که بر روى اقتصاد متمرکز شود، به رشد ملى لطمه بزند، به اشتغال لطمه بزند، طبعاً رفاه ملى دچار اختلال و خطر شود، مردم دچار مشکل شوند، دلزده بشوند، از نظام اسلامى جدا شوند؛ هدف فشار اقتصادى دشمن این است، و این محسوس بود؛ این را انسان میتوانست مشاهده کند. من سال 86 در صحن مطهر علىبنموسىالرضا (علیه الصّلاة و السّلام) در سخنرانىِ اول سال گفتم که اینها دارند مسئلهى اقتصاد را پیگیرى میکنند؛ بعد هم آدم میتواند فرض کند که این شعارهاى سال حلقههائى بود براى ایجاد یک منظومهى کامل در زمینهى مسائل اقتصاد؛ یعنى اصلاح الگوى مصرف، مسئلهى جلوگیرى از اسراف، مسئلهى همت مضاعف و کار مضاعف، مسئلهى جهاد اقتصادى، و امسال تولید ملى و حمایت از کار و سرمایهى ایرانى. ما اینها را به عنوان شعارهاى زودگذر مطرح نکردیم؛ اینها چیزهائى است که میتواند حرکت عمومى کشور را در زمینهى اقتصاد ساماندهى کند؛ میتواند ما را پیش ببرد. ما باید دنبال این راه باشیم»
- «تحریمهای اخیر اگر چه به بهانهی انرژی هستهای افزایش یافته است، اما درحقیقت با هدف مقابله با کلیّت نظام جمهوری اسلامی برنامهریزی شده است».
- «تهدیدهای اقتصادی، خارجی است. خب تحریمها از قبل بود، منتها این تحریمها از حدود زمستان سال 90 تا امروز، تبدیل شده به جنگ اقتصادی، دیگر اسم آن تحریم هدفمند نیست، یک جنگ تمامعیار اقتصادی است که متوجه ملت ما است. علت آن هم، نه مسئلهی هستهای است، نه مسئلهی حقوق بشر است، نه مسائل دیگری از این قبیل است؛ علت آن را خود آنها هم میدانند، ما هم میدانیم؛ علت، استقلالخواهی ملت ایران است؛ علت، داشتن یک حرف نو بر پایهی مبانی اسلام است که برای کشورهای دیگر و ملتهای مسلمان الگو خواهد شد؛ میدانند که اگر جمهوری اسلامی در این عرصهها و میدانها موفق شد، دیگر جلوی رشد این حرکت را در دنیا نمیشود گرفت و این یک حرکت مهمی است؛ مسئله این است. حالا بهانه یک روز انرژی هستهای است، یک روز غنیسازی است، یک روز حقوقبشر است، یک روز حرفهایی از این قبیل است. تحریمها علیه ما، قبل از اینکه اصلاً مسئلهی انرژی هستهای مطرح هم بشود وجود داشت، بعد از این هم وجود خواهد داشت. این مسئلهی هستهای و این مذاکرات اگر انشاءالله به نقطهی حلی برسد، باز خواهید دید همین فشارها وجود خواهد داشت».
2-2-3 اقتصاد مقاومتی پاسخگوی ظرفیت های فراوان مادی و معنوی کشور؛
- «طبعاً کشوری مثل کشور ما - کشور بزرگی است، کشور ریشهداری است، کشور دارای موقعیت ممتازی است، امروز در دنیا کشور بسیار آبرومندی است، دارای فرهنگ مترقی است، دارای سابقهی درخشان و مترقی است، دارای هدفهای بلندی است، حرف نویی مطرح کرده، کشوری با این خصوصیات - نیاز دارد به اینکه اقتصاد آن با همان خصوصیاتی باشد که در سیاستهای اقتصاد مقاومتی مورد ملاحظه قرار گرفته.
- ظرفیتهای کشور خیلی وسیع است؛ خیلی از ماها آگاه نیستیم به گسترهی این ظرفیتهای عجیب، یا به اهمیت آن توجه نداریم؛ میدانیم، آمارها دستمان هم هست [توجه نمیکنیم]. بعضی از مسئولین اینجورند، آمارها را دارند، [اما] اهمیت آمارها مورد توجه آنها قرار نمیگیرد؛ حالا از باب مثال نیروی انسانی که من قبلاً هم یک اشارهای کردم»
2-2-4 اقتصاد مقاومتی راه حلی برای حل مشکلات مزمن و دیرپای کشور
- «مشکلاتی است که داریم - مشکلات مزمن، مشکلات دیرپا - که اینها جز با یک حرکت اقتصادیِ جمعیِ مهم، امکان ندارد برطرف بشود؛ یکی از آنها وابستگی به نفت است که عرض کردیم، یکی از آنها عادت به واردات است - آن هم واردات بدون اولویت؛ عادتی است که متأسفانه دچار آن هستیم و این عادت را هم نتوانستیم کنار بگذاریم؛ نگاهمان به تولید خارجی است. تورم مزمن، بیکاری، معیوب بودن برخی از ساختارهای اقتصادی ما، اشکال در نظامات مالی ما، نظامات پولی ما، نظامات بانکی ما، نظامات گمرکی ما - اشکال در الگوی مصرف، اشکال در مسئلهی تولید، اشکال در بهرهوری؛ اینها مشکلات موجود کشور است، باید با اینها مقابله کرد. یکی از چیزهایی که هر انسان دلسوزی را و هر مسئول با همّتی را برمیانگیزد که کاری و حرکتی از قبیل اقتصاد مقاومتی انجام بدهد، وجود همین مشکلات است. اینها جز با یک حرکت جهادی و جمعی و دلسوزانه و مستمر - با الزاماتی که دارد و عرض خواهم کرد - میسّر نخواهد شد»
2-2-5 مقابله با بحرانهای اقتصادی جهانی
- «بحرانهای اقتصادی جهانی است؛ که البته اشاره کردم قبلاً که ناشی است از اقتصاد غرب و اقتصاد آمریکا؛ در اروپا هم در حقیقت سرریز مشکلاتِ آمریکا [بود که] مشکلات را دامن زد، اگرچه زمینهی آن وجود داشت؛ در جاهای دیگر هم همینجور. ما هم که نمی خواهیم دور خودمان حصار بکشیم؛ ما نمیتوانیم و نمیخواهیم که از لحاظ اقتصادی، ارتباطات را با دنیا قطع کنیم، نه ممکن است، نه مطلوب است، بنابراین تحت تأثیر اینها قرار میگیریم، پس باید مقاومسازی کنیم».
2-2-4 الزامات تحقق اقتصاد مقاومتی:
بیتردید اقتصاد مقاومتی یک پروژه کلان ملی است که تحقق آن مشارکت همه جانبه تمامی آحاد ملت را طلب می نماید و هر کسی در هر مقام و موقعیتی که هست می تواند و باید در این زمینه نقش خود را ایفا نماید. بانوان خانه دار، کارگران، کشاورزان، صنعتگران، تجار و کسبه، بازاریان، تولید کنندگان، مصرف کنندگان، دانش آموزان، دانشجویان، فرهنگیان، حوزویان، دانشگاهیان، هنرمندان، کارمندان دولت، قوای سه گانه و.... همه باید دست به دست هم بدهیم و با عزم ملی و کار و مدیریت جهادی، الگویی الهام بخش از اقتصاد نظام اسلامی را به جهانیان عرضه نماییم.
ناگفته روشن است که در حال حاضر اقتصاد کشور صرف نظر از تهدیدات خارجی، از نظر استحکام درونی با مشکلات فراوانی روبروست که از آن جمله می توان به؛ تورم سنگین ساختاری، ساختار نامتوازن درامدهای دولت و کسری بودجه، وابستگی به درآمدهای نفت، فساد مالی، فقر، بیکاری، ضعف زیرساختهای تولید، مصرف گرایی، رانت جویی، ضعف نظام آمار و اطلاعات، عدم استقرار بانکداری اسلامی، عدم وجود بخش خصوصی کارآمد و دولتی بودن اقتصاد و.... اشاره نمود. تحقق اقتصاد مقاومتی در گام اول مستلزم رفع این مشکلات است. در گام بعدی مسئله تحریم ها و موانع خارجی است که در این زمینه نیز مشکلاتی وجود دارد که از آن جمله می توان؛ عدم اعتقاد برخی از مسئولان به اقتصاد مقاومتی و دلبستگی آنان به رفع تحریم ها از طریق کنار آمدن با استکبار جهانی، آسیب پذیری درآمدهای ارزی کشور از تحریم، عدم امکان انتقال درآمدهای ارزی به داخل کشور، وابستگی در برخی کالاهای اساسی و نیازهای صنعتی و... را نام برد.
سیاست های کلی مورد نیاز برای برون رفت از این مشکلات را در بخش بعدی ذکر خواهیم نمود. در این جا برخی از الزامات جزئی تر را در دو بخش دولتی و مردمی اشاره می کنیم.
2-4-1 الزامات بخش دولتی:
تقویت تولید ملی از طریق حمایت از کار و سرمایه ایرانی؛ پشتیبانی دولت از تولیدات صنعتی و کشاورزی داخلی؛ سیاستگزاری و جهت گیری های کلی در جهت تحقق اقتصاد مقاومتی؛ ثبات در تامین ارز واحدهای تولیدی؛ توجه وکنترل میزان نقدینگی در اقتصاد (متناسب کردن رشد نقدینگی با میزان رشد تولید داخلی)؛ ثبات در تصمیم گیری جهت حفظ امنیت اقتصادی؛ مردم محوری( سیاست گذاری، نظارت، هدایت و پشتیبانی دولت در این راستا)؛ اجرای برنامه ای بلند مدت برای کم کردن وابستگی به نفت؛ استفاده صحیح از صندوق توسعه ملی؛ به روز کردن آمار و اطلاعات اقتصادی کشور؛
2-4-2 الزامات بخش مردمی:
حضور جهاد گونه در عرصه های اقتصادی؛ اهمیت دادن به تولید داخلی ومصرف تولیدات ملی؛ اتقان در تولید از طریق ارتقاء کیفیت آن.؛ توجه خاص به تولید کالاهای استراتژیک و اساسی؛ قطع واسطه های زائد از اقتصاد؛ افزایش تقوی و معنویت در بین مردم؛ فرهنگ مقاومت (ترویج فرهنگ مصرف کالاهای داخلی و اجتناب از مصرف کالاهای خارجی)؛ نهادینهسازی اخلاق تجارت اسلامی؛ دانشمحوری[44] ؛ فسادستیزی[45]؛ اصلاح الگوی مصرف.
2-5 راهکارهای اجرای سیاست های مقاومتی و حمایت از تولید ملی:
برای شناخت بسترها و زمینه های تحقق اقتصاد مقاومتی، ابتدا باید به آسیب شناسی اقتصاد کشور و موانع و نیازمندی های تحقق اقتصاد مقاومتی پرداخت. فعالیت در عرصه اقتصاد مقاومتی نیاز به رصد و دیده بانی فضای اقتصاد داخلی و بین المللی و نیز گردآوری آمارهای دقیق و روز آمد دارد. ضرورت طراحی یک الگوی مشخص از شیوه زندگی متناسب با اقتصاد مقاومتی برعهده عموم و به ویژه برای مدافعان انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است، آن هایی که قایل به صحت و صدق ایده اقتصاد مقاومتی هستند. همچنین ما به نظام تبلیغاتی هماهنگ و منسجمی احتیاج داریم که بتواند این آموزه ها را از طریق رسانه های رسمی و غیر رسمی مختلف، به خوبی و در بسته بندی های مناسب به مردم عرضه کند.
یکی از معیارهای که با توجه به آن کشورها را از نظر اقتصادی و اجتماعی مقایسه می کنند، معیار GNP است. یعنی هر چه GNP یا به شکل صحیح تر GNP سرانه (درآمد ملی سرانه و یا سایر شاخص های حساب های ملی) کشوری بالاتر باشد، نشان دهنده وضعیت مناسب آن کشور از نظر اقتصادی و اجتماعی است. ولی باید توجه داشت که هر چند معیار GNP سرانه نشان دهنده وضعیت کشورها است ولی نمی تواند به عنوان تنها معیار برای نقایسه رفاه کشورها باشد. با توجه به مطالب بالا اهمیت تولید، تولید ملی در اقتصاد روشن و واضح است. با توجه به اهمیت رشد اقتصادی در شرایط کنونی لزوم توجه به تولید ملی بیش از پیش نمایان است.
با توجه به شراط خاص کشور و لزوم مقابله با تحریم های بین المللی و در شرایط آرمانی تبدیل تهدید به فرصت از طریق شناسایی نقاط ضعف و قوت کشور، موارد ذیل در خصوص دستیابی به اهداف اقتصاد مقاومتی مورد توجه است.
- تولید محوری باید شاقول سیاست گذاری های اقتصادی کشور باشد. یعنی باید در سیاست های ارزی، در سیاست های پولی و مالی، سیاست های تجاری و سیاست های بانکی و مالیاتی برای تولید اولویت قائل باشیم.
- تولید کننده برای بهبود تولید به فناوری و ماشین آلات مناسب نیاز دارد. در شرایطی که برخی محدودیت ها از سوی بدخواهان در مناسبات بین المللی بر تولید کننده های ما تحمیل شده است، باید از ابتکارات مدیران اقتصادی در رفع و دفع این محدودیت ها حمایت کنیم.
- حمایت از تولید می تواند زمانی اتفاق بیفتد که تولید کننده تولید خود را انجام داده و نیاز به بازاریابی دارد. کمک به تولید کنندگان برای بازاریابی داخلی می تواند از راه نظام تعرفه ای یا زمینه های مربوط به قیمت گذاری صورت بگیرد. به این معنی که ابتکار عمل در اختیار بازار رقابتی باشد تا واحدهای تولیدی بتوانند در شرایط رقابتی امورات مدیریت بازار خود را انجام دهند.
- ارتقای فرهنگ و دانش جامعه و مصرف کنندگان: اطلاع رسانی صحیح و به موقع با بهادادن به مردم به عنوان کارآفرینان و تلاشگران اقتصادی و طلب کمک از آنها برای کمک به کشور در جهت تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی نقش شایانی در تحقق اهداف مذکور خواهد داشت.
- اتخاذ تصمیمات تازه در خصوص طرح هدفمندسازی یارانه ها، متناسب با شرایط اقتصاد مقاومتی، در این بخش می توان به افزایش سهم یارانه های بخش تولید جهت جلوگیری ظرفیت کامل تولید اشاره کرد.
- افزایش توان علمی کشور در جهت خود کفایی در زمینه دانش و تکنولوژی، در این راستا سرمایه گذاری بر روی مراکز دانش محور، پژوهشگاه ها و طرح های پژوهشی مورد توجه است.
- اتخاذ تدابیر متنوع برای جلب مشارکت همه اقشار مردم، فارغ از سلایق و تمایلات سیاسی و در چارچوب وفاداری به اصول قانون اساسی و اجتناب از تنگ نظری ها و اجرای خط مشی اصولی جذب حداکثری و دفع حداقلی در این کارزار مبتنی بر منافع ملی.
- در شرایط فعلی و در همه ی مراحل تولید، ظرفیت های خالی بسیاری وجود دارد. یعنی ما برای جهش در تولید ملی هم نیروی جوان آماده به کار داریم و هم سرمایه گذاری های گسترده داریم. تنها باید اولویت را به رفع موانع پیش روی واحدهای تولیدی موجود بدهیم تا این واحدها بتوانند با حداکثر ظرفیت به تولید بپردازند.
- تولید کننده باید به بازارهای خارجی دسترسی داشته باشد که در این صورت حمایت از تولید با بازاریابی خارجی ممکن می شود لذا جهت گیری جهش صادراتی باید تداوم پیدا کند.
در مجموع با توجه به بیانات رهبر معظم انقلاب می تواند ابعاد اقتصاد مقاومتی را به شرح زیر بیان نمود.
2-6. اقتصاد مقاومتی و کاهش وابستگی به نفت
امروزه واضح گردیده که فرآیند توسعه یافتگی سیاسی و اقتصادی و بالطبع امنیت ملی کشورهای صادر کننده نفت تحت تاثیر درآمدهای نفتی و به عبارتی اقتصاد نفتی این کشورها قرار دارد. وابستگی کشورمان به درآمد نفتی در عرصه اقتصاد بین الملل یک روی مسئله است، روی دیگر مساله در تعامل امنیت ملی کشور با درآمدهای نفتی، تاثیری است که نفت در عرصه داخلی بر حیات اجتماعی و اقتصادی دارد. متاسفانه باید اذعان نمود که اگر نفت را از اقتصاد ملی حذف نماییم تمام ارکان حیات اقتصادی و اجتماعی و حتی سیاسی ما شدیداً تحت الشعاع آن قرار می گیرد. تزریق سرمایه به بخش صنعت، واردات کالاهای اساسی، تامین و دستیابی به تکنولوژی جدید صنعتی و نظامی و تامین انرژی داخلی، تا حد زیادی وابسته به درآمدهای نفتی است که مشکلات و نارسایی های ناشی از آن بسیار گستره است که تعدادی از آنها به صورت مختصر در ذیل ذکر خواهد شد. یکی از راهکارها برای اقتصاد مقاومتی تنوع بخشی در مدیریت منابع نفت است که از چندین طرق می توان آنرا عملیاتی کرد:
- جلوگیری از خام فروشی نفت
جلوگیری از خام فروشی نفت یکی از خواسته های مقام معظم رهبری از مسئولان اقتصادی کشور بوده است: «ما این نفت را ضایع می کنیم؛ البته این، کار امروز و دیروز نیست؛ ده ها سال است که بنای اقتصاد و پیشرفت کشور روی این روش گذاشته شده است و یک شبه هم نمی شود آن را عوض کرد. من ده، دوازده سال پیش به مسئولان آنروز گفتم آن روزی انسان در قضیه نفت احساس رضایت می کند، که کشور قادر باشد با اختیار خودش اعلام کند که من مصلحت می دانم امروز تولیدم را فلان قدر کم کنم، ... امروز می خواهم صادرات نفتم را این قدر کم کنم و نفت را در کارهای غیر سوخت مصرف کنم. سوخت، بدترین استفاده از نفت است و دنیا الی ماشاو الله استفاده های بهتر از سوخت نفت را کشف می کند و پیش می رود، آن روز ما می توانیم خوشحال باشیم و به نفت خشنود باشیم» ایشان همچنین تولید ثروت از طریق منابع تمام شدنی همچون نفت را خود فریبی خواندند و بیان کردند:« خام فروشی دامی است که میراث سالهای متمادی قبل از انقلاب است و متاسفانه کشور گرفتار آن شده است و باید تلاش شود که ملت ایران از این تله نجات پیدا کند.» با توجه به فن آوری های پیچیده و روز دنیا کشورهای صنعتی از هر بشکه نفت خام حداقل 220 دلار و حداکثر 1370 دلار بهره برداری می کنند، ماهم اگر با نگاه اقتصاد مقاومتی خام فروشی نفت را کم یا قطع کنیم ارزش افزوده بیشتری به دست می آوریم.
تغییر ساختار اقتصاد برای تامین ارز از محل صادرات غیر نفتی به جای صادرات نفت:
تحریم نفت ایران، فرصت مناسب است تا بیماری اساسی اقتصاد کشور در وابستگی به درآمد نفتی درمان شود. جایگزین نمودن صارات غیر نفتی و درآمدهای مالیاتی به جای درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت راهبرد مناسبی است که باید در دستور کار مسئولان اقتصادی کشور قرار گیرد. این راهبرد علاوه بر اینکه آسیب پذیری کشور را کاهش می دهد، خود یک حرکت تهاجمی در جهت افزایش قیمت نفت و ضربه به منافع اقتصادی کشورهای غربی نیز ارزیابی می شود.
این موضوع همواره مورد تاکید مقام معظم رهبری بوده است:« ما باید به اینجا برسیم و بتوانیم خودمان را از درآمد نفت واقعاً بی نیاز کنیم. یکی از بزرگترین واقعیات اقتصاد و کشور ما وابستگی به درآمد نفت است. من چند سال قبل از این گفتم؛ البته آن وقت مسئولین دولتی از این حرف هیچ استقبال نکردند، ما باید به جائی برسیم که اگر یک روزی به خاطر قضایای سیاسی، اقتضائات سیاسی، یا اقتضائات اقتصادی در دنیا، ارداه کردیم که صادرات خودمان را مثلاً برای مدت پانزده روز یا یک ماه متوقف کنیم، بتوانیم... اگر یک روزی اقتصاد کشور از درآمد نفت و صادرات نفت بریده شود، این توان را ملت ایران و نظام اسلامی در ایران به دست خواهد آورد؛ که تاثیر گذاری اش در دنیا فوق العاده است. ما باید به اینجا برسیم. خب، این حمایت می خواهد؛ باید از صادرات حمایت بشود.»(26/5/1390)
- تغییر ساختار اقتصادی برای تامین بودجه دولت از محل مالیات به جای صادرات نفت:
یکی از روش های معقول اقتصادی فراهم سازی بسترها برای تحقق نظام مالیاتی در کشور است که دولت با طیب خاطر می تواند روی درآمدهای آن حساب باز کند. اگر چه در طرح تحول اقتصادی گام های خوبی برداشته شد اما هنوز فاصله درآمد مالیاتی ما با میانگین جهانی و بسیاری از کشورها فاصله زیادی است. تحریم نفت می تواند به فرصتی جهت رفع معضل وابستگی بودجه دولت به درآمدهای نفتی که از آرزوهای مقام معظم رهبری است، باشد: « بودجه کشور ما متاسفانه از ده ها سال پیش به این طرف، وابسته به نفت است. این روش را همه اقتصاددان های دلسوز رد می کنند؛ این روش در کشور ما عادت شده است. نفت را استخراج کنند، بفروشند، از پول آن کشور را اداره کنند؛ این شیوه غلطی است. من سالها پیش این را گفتم که یکی از آرزوهای من این است که یک روزی ما بتوانیم کشور را جوری اداره کنیم که حتی اگر لازم بود، یک قطره نفت هم صادر نکنیم و کشور اداره شود. این چیزی است که تا امروز پیش نیامده است.
با توجه به این حقیقت که هیچ کشوری نمی تواند وارد کننده صرف باقی بماند، دستیابی به بازارهای جهانی و گسترش صادرات، مورد توجه همیشگی سیاست گزاران و تصمیم گیران بوده است. از طرفی صادرات غیرنفتی ایران با موانعی سروکار دارد که باید در جهت برطرف نمودن آن ها تلاش نمود. برای رسیدن به اهداف بلند مدت در توسعه صادرات غیر نفتی با بررسی و کنکاش دقیق فرصت ها و تهدیدهای پیش روی اقتصاد ایران در حوزه جهانی شدن می توان به رفع محدودیتها و ضعف های موجود در زیر ساخت های اقتصادی کشور مرتبط با صادرات پرداخت. بنابراین ضروری است در حوزه یکپارچه سازی و هماهنگی سیاست ها اقدامات اساسی به عمل آید.
منبع: تسنیم