تبیان، دستیار زندگی
بیع در لغت به معنای داد و ستد و در اصطلاح حقوقی به معنای خرید و فروش است. محابات مصدر باب مفاعله، از ریشه ی حبو و در لغت به معنای یاری دادن، عطا کردن و بخشیدن به کسی بلاعوض آمده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بیع محاباتی چیست؟

بیع در لغت به معنای داد و ستد و در اصطلاح حقوقی به معنای خرید و فروش است. محابات مصدر باب مفاعله، از ریشه‌ی «حبو» و در لغت به معنای یاری دادن، عطا کردن و بخشیدن به کسی بلاعوض آمده است.

بخش حقوق تبیان

بیع

بیع محاباتی نیز مانند انواع دیگر  عقد بیع، تملیکی است یعنی به محض انعقاد عقد بیع که با ایجاب و قبول صورت می‌گیرد، انتقال مالکیت مبیع و ثمن نیز صورت می‌گیرد و خریدار مالک مبیع و فروشنده (بایع) مالک ثمن می‌شود.

در عقد بیع معمولا طرفین می کوشند تا آنجا که ممکن است تعادل ارزش عوضین حفظ شود. هرگاه میان ارزش عوضین تفاوتی فاحش و عدم تعادل غیرقابل مسامحه وجود داشته باشد و طرف متضرر به هنگام عقد از ارزش مورد معامله آگاه نباشد به استناد خیار غبن حق برهم زدن معامله را خواهد داشت اما اگر به لحاظ امور عاطفی و مانند آن، از روی علم و عمد، تعادل ارزش عوضین مورد توجه قرار نگیرد و ارزش مبیع و ثمن بیش از حد متفاوت باشد، این عدم تعادل را «محابات» می‌نامند و به چنین بیعی، بیع محاباتی می‌گویند.

طرفین بیع محاباتی

کسی که بیع محاباتی به نفع او است، محابَی و کسی که در ازای دادن مال خود مالک مال کم‌ارزش‌تری می‌شود، محابِی نامیده می‌شود. البته کسی‌که از بیع محاباتی منتفع می‌شود گاهی مشتری است و گاهی هم بایع؛ یعنی ممکن است ارزش مبیع  درمقابل ارزش ثمن بسیار کم باشد و بایع درمقابل یک مال کم‌ارزش مالی دریافت نماید که بسیار بارزش‌تر از مبیع باشد و یا مشتری در ازای خرید یک مال باارزش مالی می‌دهد که ارزش اقتصادی کمی دارد، مانند شخصی که خانه‌ی خود را در عوض  یک سیر نبات یا ده هزار تومان به همسرش می‌فروشد در حالی‌که ارزش آن خانه چند صد میلیون تومان است. چنین بیعی بیع محاباتی محسوب می‌شود.

کسی که بیع محاباتی به نفع او است، محابَی و کسی که در ازای دادن مال خود مالک مال کم‌ارزش‌تری می‌شود، محابِی نامیده می‌شود. البته کسی‌که از بیع محاباتی منتفع می‌شود گاهی مشتری است و گاهی هم بایع؛ یعنی ممکن است ارزش مبیع درمقابل ارزش ثمن بسیار کم باشد و بایع درمقابل یک مال کم‌ارزش مالی دریافت نماید که بسیار بارزش‌تر از مبیع باشد.

تقاضای ثبت مبیع در بیع محاباتی

چنان‌چه مبیع در بیع محاباتی مال غیرمنقول باشد و برای فروشنده حق فسخ وجود نداشته باشد؛ تقاضای ثبت مال غیرمنقول با خریدار است که پس از بیع مالک شده است. گاهی اوقات در بیع محاباتی حق فسخ برای فروشنده شرط می‌شود و او می‌تواند مطابق شرط، این بیع را برهم بزند البته این شرط مانع انتقال مال به خریدار نمی‌شود. چنان‌چه در بیع محاباتی که برای فروشنده حق فسخ شرط شده، خریدار بخواهد تقاضای ثبت مبیع (مال غیرمنقول) را بدهد باید حق فسخ فروشنده را نیز در اظهارنامه‌ی ثبت ذکر نماید.

در انتها لازم است دو نکته مورد اشاره قرار بگیرد.

1) درخصوص ماهیت این بیع باید به قصد واقعی طرفین عقد توجه کرد و اگر مثلا معلوم شود که قصد آن دو از عقد مزبور «هبه » بوده باید مقررات عقد هبه را بر روابط طرفین حاکم دانست نه مقررات عقد بیع را.

2) باید توجه داشت که در بیع محاباتی خیار غبن راه ندارد. زیرا چنان‌چه شخصی که از چنین بیعی متضرر شده است درحین معامله به قیمت عادله آگاهی داشته است؛ حق فسخ بیع را نخواهد داشت. (ماده‌ی 418ق.م).

منبع: پژوهشکده باقرالعلوم(ع)