شاهزاده و گدا در ایران
ترجمه های زیادی از رمان مشهور مارک تواین در ایران منتشر شده که معروف ترین آنها ترجمه محمد قاضی است.
در روزهای گذشته آخرین ترجمه از رمان معروف مارک تواین با عنوان «شاهزاده و بینوا» به بازار کتاب آمد. تا کنون ترجمه های مختلفی با طرح جلدهای متفاوتی در ایران منتشر شده است. در این مطلب قصد داریم مروری داشته باشیم بر اثر ماندگار شاهزاده و گدا و انتشار این رمان در ایران.
نویسنده رمان شاهزاده و گدا که بود؟
«ساموئل لانگورن کلمنس» معروف به «مارک تواین» نویسنده و فکاهینویس نامدار آمریکایی روز 30 نوامبر 1835 در فلوریدای آمریکا متولد شد.مارک تواین را بیشتر به واسطه رمانهای «ماجراهای هاکلبری فین» که هنوز جزو آثار بزرگ آمریکا محسوب میشود و همچنین «ماجراهای تام سایر» میشناسند.
پیش از آنکه تواین وارد عرصه نویسندگی شود، به روزنامهنگاری رو آورد و سبک خاص فکاهی را برای مقالهنویسی انتخاب کرد. اولین اثر مهم او در سال 1865 با نام «وزغ جهنده معروف منطقه کالاوارس» در نیویورک منتشر شد. او در سال 1859 نام مستعار مارک تواین را که اصطلاحی در قایقرانی بود، برای خود انتخاب کرد.
انتشار این داستان، شهرت فراوانی برای او به همراه آورد و پس از آن، سفرهای دریاییاش را آغاز کرد و برای بیش از یک دهه خارج از آمریکا زندگی کرد. کتاب «بیگناهان در کشتی» در واقع سفرنامه اوست که در سال 1867 منتشر شد.
تواین در سال 1872 دومین قسمت از سفرنامه خود به نام «سختگذرانی» را منتشر کرد. در این کتاب از جوامع غربی و آمریکا به همان طریق انتقاد شده است که در کتاب «بیگناهان در کشتی» از کشورهای اروپایی و خاورمیانه.
در سال 1876 مارک تواین «ماجراهای تام سایر» را که دوران جوانیاش را در هانیبال به تصویر کشیده است، منتشر کرد. این کتاب وی را در قالب شخصیت «تام سایر» نشان میدهد که با دو همکلاسیاش «جان بریکز» و «ویل بوون» دوران را میگذراند.
در سال ٩٥ چهار ترجمه جدید از داستان شاهزاده و گدا مارک تواین روانه بازار کتاب شده است که همگی آنها چاپ اول بوده اند.
اولین اثر داستانی تواین «شاهزاده و گدا» بود که در سال 1882 منتشر شد و در مقایسه با «تام سایر» چندان موفق نبود. اما او در سال 1884 با انتشار «ماجراهای هاکلبری فین» بار دیگر نگاهها را متوجه خود ساخت. این کتاب از شاهکارهای ادبیات آمریکا محسوب میشود که لحن جدیتری نسبت به «تام سایر» دارد. «هاکلبری فین» عنوان «رمان بزرگ آمریکایی» را یدک میکشد. «ارنست همینگوی» این رمان تواین را «اولین و بهترین رمان در ادبیات آمریکا» میدانست.
تواین در در سالهای آخر عمر بهعلت مرگ دختر و همچنین همسرش به افسردگی شدید دچار شد و سرانجام روز 21 آوریل 1910 بر اثر حمله قبلی درگذشت.
مارک تواین در نویسندگی از «چارلز دیکنز» تأثیر گرفت و نویسندگان بسیاری مانند «کورت ونهگات»، «ارنست همینگوی» و «ویلیام فاکنر» از او تأثیر گرفتند.
خلاصه داستان
گدا زادهای به نام «تام کانتی» و شاهزادهای به نام «ادوارد» در یک روز به دنیا میآیند؛ اما تام، شب و روز، خواب پادشاهان را میبیند، روزی ادوارد، او را به قصر میبرد و وقتی با هم آشنا میشوند لباسهایشان را عوض میکنند. بعد شگفتزده میشوند، چون قیافههایشان کاملاً به هم شبیه است. شاهزاده به خانهی تام میرود و تام در قصر میماند و ماجرا ساخته میشود.
شاهزاده و گدا در ایران
طبق اطلاعات سایت خانه کتاب این رمان ۲۸ترجمه مختلف دارد که این چهارتایش امسال تازه منتشر شده است.ترجمه این رمان در سال ۱۳۳۳ توسط محمد قاضی و از سوی بنگاه نشر کتابهای جیبی برای نخستین بار روانه بازار کتاب می شود.ترجمه محمد قاضی از «شاهزاده و گدا» که از ۱۳۳۴ تاکنون بارها و بارها توسط ناشران مختلف تجدید چاپ شده است.
در سال ٩٥ چهار ترجمه جدید از داستان شاهزاده و گدا مارک تواین روانه بازار کتاب شده است که همگی آنها چاپ اول بوده اند.
اولین چاپ اولی از شاهزاده و گدا اردیبهشت امسال کاری از نشر آموت است که مرضیه خسروی در ٣١٢ برای انتشار آن را آماه کرد و روانه بازار شد.شاهزاده و گدا با ترجمه پروین ادیب که در ٢٥٤ صفحه توسط بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه راهی پیشخان کتابفروشی ها شده است.
در پاییز هم موسسه نگارش الکترونیک کتاب ترجمه ای از درناز سروش فر و شادی کلینی را در ٦٦ صفحه منتشر کرده است.ترجمه دیگری از اثر جاودانه مارک تواین توسط محمد همت خواه که انتشارات عصر اندیشه در بهمن ماه آن را منتشر کرده است.
ترجمه های به یاد ماندنی محمد قاضی
محمد قاضی در 12 مرداد 1292 در شهر مهاباد استان آذربایجان غربی دیده به جهان گشود. پدر او میرزاعبدالخالق امام جمعه مهاباد بود. محمد قاضی آموختن زبان فرانسه را در مهاباد آغاز کرد.
شهرت محمد قاضی به عنوان مترجم از ترجمه کتاب «جزیره پنگوئنها» نوشته آناتول فرانس آغاز شد. استقبالی که خوانندگان از این کتاب به عمل آوردند موجب شد تا آقای نجف دریابندی از مترجمان معروف مقالهای در تقریظ از این کتاب در روزنامه اطلاعات تحت عنوان «مترجمی که آناتول فرانس را نجات داد» بنویسند. با انتشار این کتاب در اوایل دهه 1330 محمد قاضی به شهرت رسید و بعد از آن مرتب به کار ترجمه ادامه داد.
محمد قاضی استعداد شاعری و نویسندگی هم داشت و اشعار زیادی هم سرود اما به گفته خودش چون استعدادش را در مترجمی بیشتر میدید دنباله شعر و شاعری را نگرفت. البته قاضی مطالعات زیادی در متون کهن فارسی و دیوان شاعران کرده بود. به گفته خودش در سالهای 1326 و 1327 بیش از 50 هزار بیت را از حفظ داشت و این امر تاثیر خود را در ترجمههای قاضی نشان داد.
طبق اطلاعات سایت خانه کتاب این رمان ۲۸ترجمه مختلف دارد که این چهارتایش امسال تازه منتشر شده است.ترجمه این رمان در سال ۱۳۳۳ توسط محمد قاضی و از سوی بنگاه نشر کتابهای جیبی برای نخستین بار روانه بازار کتاب می شود.
یکی از مهمترین ترجمههای محمد قاضی ترجمه «دن کیشوت» است که از سال 1333 تا 1336 طول کشید. او در این ترجمه چیرهدستی و پشتکار بینظیری نشان داد. متن اصلی دارای ضربالمثلها و اشعار متعددی است که او برای پیدا کردن معانی آنها بارها به کلیسای کاتولیکها در خیابان فرانسه رفت و با مراجعه به کشیشان معانی آن اشعار را پیدا نمود. همچنین برای ترجمه ضربالمثلها سعی کرد معادل آنها را در زبان فارسی پیدا کند و اصل آنها را در پای صفحه قید نماید. دکتر زرین کوب در مقالهای در مجله سخن در باب ترجمه دن کیشوت نوشت که «مترجم زبان مناسب با ترجمه این اثر را پیدا کرده است». جمال زاده نیز در مجله راهنمای کتاب نوشته که «اگر سروانتس فارسی میدانست و میخواست دن کیشوت را به فارسی بنویسد از این بهتر نمیشد» .
محمد قاضی همیشه اعتقاد داشت: «مرگ من آن روز خواهد بود که نتوانم ترجمه کنم و امیدوارم که آن روز به این زودیها فرا نرسد.» و به راستی چنین بود. بعد از پایان ترجمه «راز اقلیم آسمانی» اثر میکاوالتاری، کتاب «نوحه درون» را به همراه احمد قاضی ترجمه کرد و 48 ساعت بعد از پاکنویس آن ترجمه در بامداد بیست و چهارم دی 1376 روی در نقاب خاک کشید.
قاضی در بخشی از مقدمه خود بر این کتاب می نویسد: راز اشتهار و محبوبیت این نویسنده بزرگ در این است که بیش از هر نقاش چیره دستی، در تجسم زندگی پر هیجان و پر حادثه عصر خود، هنرنمایی کرده و شدیدترین انتقادها را در لباس هزل و مطایبه، از اوضاع اجتماعی زمان خود به عمل آورده است. کشوری که مارک تواین در آن می زیست مانند هر جامعه دیگر انسانی از عوامل فساد و تباهی بی نصیب نبود و هرچند در آن اوان، آمریکای شمالی چهار اسبه به سوی ترقی و تمدن و صنعت و هنر پیش می رفت، باز علل و موجباتی که تازیه انتقاد را به دست نویسنده تیزبین و موشکافی نظیر مارک تواین بسپارد به حد اکمل وجود داشت.
منابع:
خانه کتاب
ایسنا
مهر
مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی