تبیان، دستیار زندگی
نماز یکی از ارکان اسلام است و بر آن بسیار تأکید شده است، تا جایی که ستون دین اسلام به شمار آمده است، تا جایی که ستون دین اسلام به شماره آمده است. به همین سبب، در سیره معصومان (علیهم السلام) به آموزش آن اهتمام زیادی شده است. نیز اگر در کودکی و اوان نوجوانی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نماز آموزی به کودک

نماز یکی از ارکان اسلام است و بر آن بسیار تأکید شده است،  تا جایی که ستون دین اسلام به شماره آمده است. به همین سبب، در سیره معصومان (علیهم السلام) به آموزش آن اهتمام زیادی شده است. نیز اگر در کودکی و اوان نوجوانی، نماز، روزه و دیگر واجبات دینی و آموزه های الهی در ضمیر کودک نهادینه نشوند و کودک و نوجوان به این آموزه ها گرایش پیدا نکنند، ممکن است یادگیری و درونی شدن آنها برای دوره جوانی خیلی دیر باشد و قالب یا رگه ی دیگری در او جای گرفته باشد و شخصیت او به گونه ای دیگر تکامل یابد.

بخش خانواده ایرانی تبیان
 آموزش نماز

سن شروع آموزش نماز

نماز، عملی عبادی است که هم با شناخت و آگاهی و هم با احساسات و رفتار انسان سر و کار دارد و باید زمانی به آموزش آن اقدام کرد که متربی به مرحله ای از رشد رسیده است که می فهمد نماز عبادت خدا و پرستش اوست و یا دیگر اعمال تفاوت دارد.

محمد بن مسلم می گوید: از امام باقر یا صادق (علیه السلام) پرسیدم: کودک چه زمانی نماز بخواند؟ فرمود: زمانی که نماز را بفهمد. گفتم: چه زمانی نماز را می فهمد و نماز بر او واجب می شود؟ فرمود: در شش سالگی.

چنان که از ظاهر این روایات بر می آید، کودکان هنگامی به نماز خواندن مأمور می شود که نماز را درک کند و این زمانی است که وی به سن شش سالگی رسیده باشد. به علاوه، در روایات دیگر سن هفت سالگی و پنج سالگی نیز سن شروع نماز خواندن کودک مطرح شده است.

امام صادق (علیه السلام) به یکی از یاران خود فرمود: ما فرزندانمان را از پنج سالگی به نماز امر می‌کنیم، شما فرزندانتان را از هفت سالگی به نماز امر کنید. بنابراین، بر پایه ی این روایات، می توان گفت هنگامی باید به آموزش نماز به کودکان پرداخت که به مرحله ای از رشد رسیده باشند که بدانند نماز چیست؛ و کودکان در سنین پنج تا هفت سالگی، براساس تفاوت های فردی، به این توانایی می رسند و به همین جهت، در سیره ی معصومان (علیهم السلام) پنج تا هفت سالگی، سن شروع آموزش نماز تعیین شده است.

اصول آموزش نماز

نماز پایه و ستون دین اسلام است و آموزش آن نیز در سیره‌ی معصومان (علیهم السلام) بر پایه ها و اصولی استوار است که در اینجا به بیان آنها می پردازیم:

1- سهل گیری

انسان موجودی است با استعدادها، توانایی ها و قابلیت های شگرف. ولی این قابلیت ها و توانایی ها در ابتدای تولد انسان هنوز به فعلیت نرسیده اند و شکوفا شدن آنها تدریجی و نیازمند فراهم آمدن زمینه های مناسب و تلاش و کوشش است. خود این تلاش ها و کوشش ها نیز در صورتی به نتیجه ی مطلوب می‌رسد و نهال انسان را به مرحله ی ثمردهی می رساند که متناسب با توانایی ها و استعدادهای وی باشد.

تربیت عبادی و آموزش نماز به کودکان و نونهالان نیز فعالیت و کوششی است به منظور به فعلیت رساندن فطرت الهی خداپرستی که خداوند حکیم و دانا با دست خلاق خود در وجود انسان به ودیعه گذاشته است.

این فعالیت در صورتی استعداد خداپرستی فطری در انسان را شکوفا می کند که متناسب با توانایی ها و استعدادهای انسان باشد. اگر خواسته های مربی از متربی نوخاسته بیش از توان او باشد، او را زمین گیر کرده و قامت کوچکش را در زیر بار سنگین خواسته های بیش از اندازه ی خود خم می کند و مجال قد راست کردن و سربرافراشتن به وی نمی دهد و در مقابل، اگر خواسته های مربی بسیار اندک و ناچیز باشد، رشد وی را در فضای خواسته های اندک خود محدود می کند و او را از سر برافراشتن و دست یافتن به اوج رشد و کمال باز می دارد. از این رو، معصومان (علیهم السلام) در آموزش نماز به کودکان، توانایی و ظرفیت آنها را در نظر می گرفتند و در آموزش نماز بر آنان سخت نمی گرفتند و آنان را از رعایت بسیاری از اعمال و آداب نماز معاف می کردند؛ هر چند پای بندی به همان اعمال و آداب را از بزرگسالان می خواستند.

2- جلوگیری از افراط

اسلام دین اعتدال بوده و در تمام موارد، از افراط و تفریط به دور است. امیرمؤمنان علی (علیه السلام) افراط و تفریط را نشانه جهالت می دانند باید دانست که انسان افراطی،  مانند راننده ای عصبانی و عجول است که وسیله ی نقلیه اش بر اثر فشار زیاد معیوب می شود و خود وی نیز به مقصد نمی رسد و چه بسا در میانه ی راه به واسطه ی سرعت زیاد از جاده ی راست منحرف شده، خود و وسیله اش را نابود کند.

امام صادق (علیه السلام) به یکی از یاران خود فرمود: ما فرزندانمان را از پنج سالگی به نماز امر می‌کنیم، شما فرزندانتان را از هفت سالگی به نماز امر کنید. بنابراین، بر پایه ی این روایات، می توان گفت هنگامی باید به آموزش نماز به کودکان پرداخت که به مرحله ای از رشد رسیده باشند که بدانند نماز چیست؛ و کودکان در سنین پنج تا هفت سالگی، براساس تفاوت های فردی، به این توانایی می رسند و به همین جهت، در سیره ی معصومان (علیهم السلام) پنج تا هفت سالگی، سن شروع آموزش نماز تعیین شده است.

در باب عبادات نیز اسلام همین قاعده را رعایت کرده و پیروان خود را از افراط برحذر داشته است. چرا که افراط در عبادت به ویژه اگر افراط کار در ابتدای مسیر عبادت باشد، موجب دلزدگی و رویگردانی از عبادت می شود. پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در سفارشی به امیرمؤمنان (علیه السلام) می فرماید: «یا علی،... عبادت پروردگارت را بر خودت ناخوشایند مکن؛ که افراط کار نه مرکبی باقی می گذارد و نه راهی می پیماید.» امام صادق (علیه السلام) نیز فرمود: «در جوانی بسیار عبادت می‌کردم. پدرم (علیه السلام) به من فرمود: پسرم، کمتر از اینکه می بینم عبادت کن که خداوند عزوجل هر گاه بنده‌ای را دوست بدارد، به عمل اندک او هم راضی می شود.»

آنچه گفتیم مربوط به نمازهای مستحب بود که فُرادا خوانده می شوند و معصومان (علیهم السلام) از افراط در آنها نهی می کردند. در نمازهای جماعت نیز افراط ممکن است و آن در صورتی است که امام جماعت نماز را بسیار طولانی کند، به گونه ای که کسی جرئت شرکت در جماعت را به خود ندهد یا شرکت در آن برای مردم سخت و مشکل شود و در نتیجه مردم از شرکت در جماعت بیزار شده و عطایش را به لقایش ببخشند.

از قضا سیره ی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نشان می دهد که این مسئله در زمان ایشان رخ داده و همین مایه ی رنجش و ناراحتی ایشان شده بود. البته، باید توجه داشت که مختصر برگزار کردن نماز جماعت و طول ندادن آن به معنای رعایت نکردن واجبات و شرایط نماز نیست، بلکه بدین معناست که امام جماعت نباید مستحباتی مانند خواندن سوره های طولانی یا طولانی کردن رکوع و سجود را انجام دهد. از این رو، امیرمؤمنان علی (علیه السلام) در عهد نامه اش به مالک اشتر می فرماید:

هرگاه برای نماز خواندن با مردم برخاستی، نه مردم را از نماز بیزار کن و نه نماز را ضایع کن؛ چرا که در میان مردم افراد مریض و کسانی هستند که کاری دارند. هنگامی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مرا به یمن می فرستاد از او پرسیدم: چگونه با مردم نماز بخوانم؟ فرمود: مانند ضعیف ترین مردم نماز بخوان و با آنان مهربان باش.»

3- مراقبت والدین

نماز تکلیفی است که هر مسلمان در شبانه روز موظف است پنج بار آن را انجام دهد و افزون بر این، هم مشتمل بر ذکر و قرائت است و هم مشتمل بر اعمال و افعال؛ به همین سبب، آموختن نماز و تثبیت پای بندی عملی به آن، فرآیندی دشوار و تدریجی و زمان بر است و نمی توان انتظار داشت که کودک یک روزه یا یک ماهه با نماز آشنا و به آن پای بند شود. بدیهی است متربی در طول مدت آموزش باید تحت مراقبت باشد. چه کسی می تواند آموزش نماز و مراقبت بر نماز کودکان را به عهده بگیرد و این مسئولیت را به بهترین وجه به مقصد برساند؟ روشن است که معصومان (علیهم السلام) والدین را عهده دار این امر عظیم کرده اند که در مقایسه با دیگران نسبت به فرزندان خود هم دلسوزترند و هم امکانات و فرصت بیشتری در اختیار دارند.

بر اساس برخی روایات، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به همه دستور می دادند تا خانواده ی خود را به نماز امر کنند و مراقب نماز آنان باشند. مالک بن حویرث می گوید:

«ما که چند جوان همسال بودیم نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رفتیم و بیست شب نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ماندیم. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مهربان و نرمخو بود.

هنگامی که دانست ما میل به خانواده مان داریم.

از خانواده مان پرسید و ما جواب دادیم. آنگاه فرمود: به سوی خانواده خود برگردید و در خانواده هایتان نماز را برپا دارید و به آنان بیاموزید و آنان را به نماز امر کنید.»

ائمه (علیهم السلام) نیز به پیروی از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مراقب فرزندان خود بودند تا فریضه ی نماز را بیاموزند و ادا کنند و شیعیان را نیز به این کار سفارش می کردند. روایات زیادی از آنان در این باب به دست ما رسیده است که در منابع دینی موجود است.

منبع: مجله کودک ، شماره 115

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.