خسته شدی خندوانه؟
برنامه خندوانه که از فصل سوم به سراشیبی وارد شده بود در فصل چهارم هم نتوانست خودش را احیا کند و رفته رفته افت بیشتری پیدا کرد.
پیش درآمد
همین اول تکلیفمان را با یک مسئله روشن کنیم. اینکه هنوز هم به نظرمان، خندوانه پرمخاطبترین برنامه شبانه تلویزیون است و هنوز هم با تمام ضعفهایش، حال خوشی به مخاطبانش میدهد. اگر خیلی موشکافانه به آن نگاه میکنیم و روی نقاط منفی آن دست میگذاریم فقط از این جهت است که همچنان انتظار بیشتری از تیم خندوانه داریم و منتظریم به روزهای اوجش برگردد. با این حال سخت معتقدیم که خندوانه، «آن» قبل را ندارد و دیگر برای بهترین و جذابترین بودن تلاش زیادی نمیکند. ما نسبت به حساسیتهای سازمان صداوسیما و محدودیتهایی که برنامه با آن روبهروست واقفایم اما طبیعتا هم ما و هم مخاطبانی که برنامه را تماشا میکنند، صرفا به برنامه امتیاز میدهیم و خب خندوانه هم در فصل سوم و بخصوص فصل چهارم، امتیاز ویژهای نمیگیرد. گرچه هنوز نمیتوان بطور کامل از این برنامه قطع امید کرد. آنطور که اعلام شده قرار است عروسکهایی به برنامه اضافه شود یا مسابقه خنداننده شو به جریان بیفتد و شاید اینها بتوانند وضعیت برنامه را تا حدی ترمیم کنند.
نبود جناب خان
از روزی که سعید سالارزهی، مالک جناب خان اعلام کرد که اجازه حضور این عروسک در برنامه را نمیدهد، میشد پیش بینی کرد که خندوانه افت میکند و بخش مهمی از مخاطبانش را از دست میدهد. این پیشبینی صرفا به خاطر عملکرد خود برنامه بود. رامبد جوان در فصل سوم، آنقدر برای بالا بردن جذابیت برنامهاش روی این عروسک تمرکز کرده بود و آنقدر مخاطبانش به حضور این عروسک و فضای شادی که ایجاد میکرد وابسته شده بودند که دیگر نمیشد برنامه را بدون جناب خان تصور کرد. همان موقع هم زمانی که غیبت جناب خان طولانی میشد، برنامه کاملا افت میکرد و حالا رامبد جوان مجبور بود که یک فصل را در خلا این عروسک پیش ببرد. در قسمتهای اول برای اینکه ثابت کند، فضای برنامه بدون جناب خان هم شاد است، روی خوانندهها و گروههای موسیقی مختلف دست گذاشت و مهمانهایش را از میان آنها انتخاب کرد اما از یک جایی به بعد، چنین امکانی هم برایش میسر نبود و رفته رفته برنامه طراوت و شادابیاش را از دست داد.
ضعف استندآپ کمدیها
رامبد جوان از فصل اول خندوانه حساب ویژهای روی استندآپ کمدیها و دعوت از کمدینهای درجه یک به برنامهاش باز کرده بود. کمدینهایی مثل علیرضا خمسه، سروش صحت، شقایق دهقان، رضا شفیعی جم، بیژن بنفشه خواه، الیکا عبدالرزاقی، اکبر عبدی و ... در فصل اول و دوم چند وقت یکبار به برنامه دعوت میشدند و آنقدر استنداپ کمدیهایشان جذاب و اثرگذار بود که خیلیهایشان در شبکههای اجتماعی دست به دست میشد. حالا اما هیچ خبری از این استندآپ کمدینها نیست. متوجه این مسئله هستیم که هرکدام از این بازیگران، مشغول کارهای خودشان هستند و طبیعتا دعوت از آنها به برنامه کار سخت و زمانبری است اما نمیتوانیم کتمان کنیم که خندوانه در این زمینه به شدت افت کرده است. این اواخر تمام استنداپ کمدیها در اختیار چند کمدین محدود یعنی مهران غفوریان، علی مشهدی، رضا احسان پور، امیر کربلایی زاده و محمد زیکساری یا همان استاد کهنمویی قرار گرفته و آنها هم یا کمدینهای جذابی نیستند، یا خسته شدهاند یا به تکرار افتادهاند و برگ برندهای برای رو کردن ندارند.
نداشتن نوآوری و اتفاق ویژه
خندوانه در هر دورهای سعی میکرد اتفاق جذاب و خلاقانهای ایجاد کند و به واسطهاش کاری کند که مخاطبان به خاطر جذابیت و هیجان این اتفاقها نتوانند از آن فاصله بگیرند. در فصل دوم، لیگ خنداننده برتر برگزار کرد و میزان هیجان برنامه را به اوج رساند. در فصل سوم سراغ مسابقههای لباهنگ و خانواده باحال رفت. درست است که این دو مسابقه هیچ کدامشان به اندازه استندآپ کمدی، سر و صدا به راه نینداختند و جذابیت ایجاد نکردند اماحداقل باعث میشدند که برنامه جریان داشته باشد و به رخوت نیفتد. در ابتدای فصل چهارم، تنها اتفاق ویژه، برگزاری همان مسابقه انداختن توپ بسکتبال داخل تور بود که خیلی زود به پایان رسید. بعد از آن دیگر اتفاق ویژهای را در خندوانه شاهد نبودیم. حتی از مسابقه خنداننده برتر هم که ابتدای فصل چهارم حسابی سر و صدا کرده بود، دیگر خبری نیست و اصلا حرفی از آن به میان نمیآید. هنوز ویژه برنامه نوروز خندوانه کاملا مشخص نشده. حداقل امیدواریم برای نوروز، برنامه ویژهای داشته باشند.
نداشتن برنامه جذاب برای مهمانها
یکی از مهمترین ویژگیهای فصل اول خندوانه این بود که رامبد جوان مهمانهای ناشناس را به برنامه میآورد و گفتوگوهایی جذاب با آنها انجام میداد. در فصل دوم کم کم پای چهرههای مطرح به برنامه باز شد و از یک جایی به بعد مجبور شد فقط دست روی بازیگران، ورزشکاران، چهره های شناخته شده ادبی، موسیقی، هنری و ... بگذارد. این روند تا فصل چهارم ادامه پیدا کرد اما از آنجایی که تعداد چهرههای مطرحی که دلشان بخواهد به برنامه بیایند، زیاد نیست خب یک جاهایی مجبور شد دست روی گزینههای دم دستی یا تکراری بگذارد. جدای از بحث انتخاب مهمانها، گفتوگوها هم جذابیت قبل را ندارند. رامبد جوان در فصل چهارم عملا نوآوری خاصی در مصاحبه با مهمانها نداشت و حتی از همان عوامل جذابیت قبلی هم به میزان زیادی فاصله گرفت. بخش مهمی از مصاحبه با مهمانها رد فصل دوم و سوم به همراهی جناب خان برمیگشت که در فصل چهارم همین هم از دست رفت و سوالات هم به یک سری سوال معمولی تبدیل شد.
آیتمهای برنامه
آیتمهای غیر استودیویی: خندوانه حتی در بخش آیتمهای غیراستودیویی هم نسبت به قبل ضعیفتر شده. در فصلهای قبل، مصاحبه با بازیگران یا چهرههای درجه دوم به صورت گزارشهایی ویژه در لابهلای برنامه پخش میشد. از طرف دیگر هر مهمانی که به برنامه میآمد یک پلی بکی هم پخش میشدک ه در آن در آن اعضای خانواده یا دوستانش راجع به او گپ میزدند. در فصل جدید همه اینها حذف شده و چیزی جای آنها اضافه نشده. حتی گزارشهای میدانی یا واکنش به اتفاقهای روز هم به اندازه قبل نیست. شاید بشود گفت که تنها واکنش مهم خندوانه، سر حادثه پلاسکو اتفاق افتاد.
آیتمهای استودیویی: مهمترین آیتمهای خندوانه که هنوز به تکرار نیفتادهاند و جذاب به نظر میرسند، آیتمهای نمایشی هستند. نمایشهای نیما و شاه حسینی و رامبد و البته درکنار آنها، آیتم مزاحم تلفنی که هنوز تکراری نشده و حال مخاطبانش را خوب میکند. در کنار اینها ایتمهایی که عوامل برنامه، رامبد را دستگیر میکنند یا میخواهند سرش را کلاه بگذارند و ... هم فعلا جزو آیتمهای قابل قبول به حساب میآید.
منبع: هفت صبح