تبیان، دستیار زندگی
عیدی سازی، هنر عامیانه حکاکی انواع نقوش بر روی چوب و چاپ آنها بر کاغذ است که از دوره زندیه تا اواسط سلطنت ناصرالدین شاه قاجار به چشم می خورد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عیدی سازی، هنر عامیانه

عیدی سازی، هنر عامیانه حکاکی انواع نقوش بر روی چوب و چاپ آنها بر کاغذ است که از دوره زندیه تا اواسط سلطنت ناصرالدین شاه قاجار به چشم می خورد.

سمیه رمضان ماهی- بخش هنری تبیان
عیدی سازی، هنر عامیانه

در حدود 150 سال پیش از این، نوع خاصی از کارت های پستال به سبک و سیاق چاپ چوب در ایران تولید می شد که ملاهای مکتب خانه آنها را می خریدند و به شاگردان خود هدیه می دادند.

طرح های متنوعی از موضوعات مذهبی ، تاریخی ، رزمی و بزمی و... روی این مهرها حکاکی می شدند. فداکاری های شهدای کربلا، صحنه های بزم و رزم حماسی قبل از اسلام، از رایج ترین موضوعات نقوش عیدی سازی است. با مشاهده این نقوش ، توالی اعمال قهرمانان از ابتدا تا انتها در ذهن بیننده جان می گرفته و به حرکت درمی آمده است.

عیدی سازی، هنر عامیانه

این نوع چاپ دستی به این دلیل "عیدی سازی" نام گذاری شده است که در مکتب خانه ها، ملاهای مکتب این طرح ها را به عنوان عیدی به شاگردان مکتب خانه می دادند. هر شاگرد مکتبی، معمولا به ازای هر سال تحصیل، در عید نوروز یک اثر عیدی سازی هدیه می گرفت و از این رو تعداد این برگه ها گویای تعداد سال های تحصیل هر کس بود.

متاسفانه امروز از این هنر چیز قابل توجهی به دست نیامده و تنها نمونه های موجود عیدی سازی مربوط به نیشابور و از هنرمندی به نام "سید علی علمدار" است. از همین رو برخی منابع، این هنرمند را مبدع هنر عیدی سازی می دانند.

عیدی سازی، هنر عامیانه

در واقع تاریخچه این هنر با تاریخ خانواده هنرمند و قدیمی علمدار در نیشابور گره خورده است . این خانواده نسل اندر نسل به ساختن علم های چوبی برای عزاداری ایام محرم اشتغال داشته اند.

سید علی علمدار، معروف به سید علی نقاش باشی، علاوه بر ساختن علَم به کار چیت سازی هم مشغول بوده و در واپسین سال های سلطنت قاجار با الگو قرار دادن شیوه ساخت کلیشه های چوبی، چاپ پارچه های چیت، کلیشه های عیدی سازی را خلق کرده است.1

این نوع چاپ دستی به این دلیل "عیدی سازی" نام گذاری شده است که در مکتب خانه ها، ملاهای مکتب این طرح ها را به عنوان عیدی به شاگردان مکتب خانه می دادند. هر شاگرد مکتبی، معمولا به ازای هر سال تحصیل، در عید نوروز یک اثر عیدی سازی هدیه می گرفت و از این رو تعداد این برگه ها گویای تعداد سال های تحصیل هر کس بود.

آنچه امروزه در اختیار ماست، تنها تعداد معدود از کلیشه ها و عیدی سازی هاست که بر اثر مرور زمان و استفاده مکرر فرسوده شده اند و شبحی از تصاویر اصلی را در نظر تجسم می کنند و متاسفانه هیچ نمونه ای که به دست خود هنرمند چاپ شده باشد در دست نیست. اما نکته مهم در نگاه اول به این تصاویر زیبا و گیرا، سادگی و بی پیرایگی آنهاست.

این سادگی نه فقط در مقایسه با هنر رسمی و درباری آن دوره جلب نظر می کند، بلکه حتی در قیاس با تصاویر عامیانه و نقاشی های قهوه خانه ، نقاشی روی کاشی و ... هم مشهود است.

گاهی طراحی پیکره ها و اشیاء از تناسبات درستی برخوردار نیستند، اما غالبا پیکره ها حالت بیانگری دارند و بی هیچ تکلفی، رشادت ها، مظلومیت ها، خشم ها و نگرانی ها و... شخصیت ها را بازنمایی می کنند .

عیدی سازی، هنر عامیانه

روش ساخت عیدی سازی

طراحی این نقوش بسیار روان بوده و شکل ها هر کدام با چند منحنی ساده ساخته می شدند و نوعی ملاحت و جذابیت بصری بر تمام صحنه ها حاکم می شد. برای هر نقش یا تصویر ، مهر جداگانه ای وجود داشت ولی چاپگر ، بنا بر سلیقه خود، چند نقش یا تصویر را با هم تلفیق می کرد.

مهر ساخته شده و آماده برای تکثیر را بر بالشتکی که به رنگی سیاه (مرکب دوده) کتیرا و نبات آغشته شده بود، فشار می دادند. بعد آن را با فشار روی کاغذ می گذاشتند و نقش روی آن بر کاغذ نمایان می شد. برخی منابع، شیوه کار را کمابیش همین نوع می دانند اما بر سر نوع رنگ آن اختلاف نظر دارند. مثلا سید محمد علمدار، نوه سید علی نقاش باشی – که شاید آخرین کسی است که خاطراتی از پدربزرگ و قالب ها به یاد می آورد- رنگ را متشکل از دوده و زرده تخم مرغ می داند.

عیدی سازی، هنر عامیانه

بالشتک آغشته به مرکب ، کیسه ای پارچه ای با آستری از تیماج2بوده است که نفوذپذیر نباشد. داخل این بالشتک را از "زیره" پر می کردند که پستی و بلندی های مهر به خوبی با مرکب آغشته شود.

گاهی برای آن که اثر عیدی سازی ، ارزش بیشتری پیدا کند، سطوح داخل خطوط شکل ها را با آبرنگ یا جوهرهای رنگی ، رنگ می کردند.

شاید بتوان تصاویر عیدی سازی را با تصاویر چاپ سنگی قیاس کرد که هر دو بی رنگ اند . با سطح هایی سیاه بر زمینه روشن کاغذ، و حتی باز به دلیل محدودیت تکنیکی ، عیدی سازی ها از تصاویر چاپ سنگی، ساده تر و گاهی بدوی ترند.

هرچند می توان احتمال داد منبع الهام سیدعلی نقاش باشی برای طراحی این کارت پستال ها، تصاویر چاپ سنگی بوده باشد. اما روایت هایی که در این قالب ها وجود دارد، حاصل داستان هایی است که در قهوه خانه ها و در برخی مجالس نقالی ها می شنیده ، چون به گفته نوه اش، او کاملا بی سواد بوده است.

عیدی سازی، هنر عامیانه

عاقبت هنر عیدی سازی

از بین رفتن آموزش به شیوه مکتب خانه ای و تاسیس مدارس جدید و ظهور به شیوه جدید آغاز رواج صنعت چاپ و نیز رواج باسمه های فرنگی در ایران و دستیابی به آنها با هزینه ای نه چندان بالا، عوامل منسوخ شدن این شیوه چاپ دستی بودند. در پایان سلطنت ناصرالدین شاه دیگر عیدی سازی از بین رفته بود.3

به عبارت دیگر شیوه بیان هنری که در اواخر دوره قاجار مرسوم بود، بعد از فوت سید علی نقاش باشی فراموش می شود و تا اوایل دهه چهل شمسی، هم چنان ناشناخته باقی می ماند؛ یعنی زمانی که مهدی رضا قلی زاده برای انجام پاره ای از پژوهش های میدانی درباره اصطلاحات و گویش های اقوام مختلف به شهرها، روستاها و قریه های گوناگون سفر می کند.

عیدی سازی، هنر عامیانه

او در گناباد برخی از این تصاویر را می بیند، اما هیچ یک از قالب ها را پیدا نمی کند. وی در نیشابور با سید حسن علمدار – پسر سید علی نقاش باشی- آشنا می شود و سید حسن درباره قالب های عیدی که در آشپزخانه دود گرفته اجدادی نگهداری می شده اند، توضیحاتی می دهد.

مهدی رضا قلی زاده فقط فرصت می کند که از قالب ها، یک نسخه چاپ کند و با خود به تهران بیاورد. بعد از آن در سال 1345، نمایشگاهی با عنوان هنر گرافیک قاجاریه در تالار ایران (قندریز) برگزار می کند. در این نمایشگاه تصاویر عیدی سازی که به شیوه سیلک اسکرین در ابعاد بزرگ چاپ شده اند، به نمایش در می آیند. این نمایشگاه نخستین عامل آشنایی مجامع فرهنگی و هنری با این پدیده می شود.

در فاصله این سال ها، یعنی از زمانی که قلی زاده قالب ها را در نیشابور پیدا می کند تا نمایشگاه تالار قندریز، وارثان قالب ها کم کم آنچه را از قالب ها باقی مانده در تهران به یک عتیقه فروش کلیمی در خیابان نادری می فروشند و قالب ها در چند مجموعه مختلف پراکنده می شود. سید محمد علمدار با افسوس از پراکنده شده این قالب ها، تعداد تقریبی آنها را در حدود صد قالب تخمین می زند.

عیدی سازی، هنر عامیانه

عیدی سازی در بازخوانی نو

اولین اثر گرافیکی مدرنی که با استفاده از این تصاویر خلق شده، تقویمی منتشر شده در سال 1346 به سفارش شرکت نفت پارس بود. مرحوم مرتضی ممیز، طراحی تقویم را با تلفیق عیدی سازی و نقوش قلمکار و با تصویر جدید خلق می کند که برای طراحی این تقویم دیواری استفاده می شود.

محمد جعفر محجوب برای هر یک از تصاویر ، عنوانی مانند "هدیه آوردن کید هندی اسکندر ذوالقرین را"، " پیشواز امیرارسلان از فرخ لقا در تماشاخانه فرنگ" و... انتخاب می کند که در زیر تصاویر درج می شود.

امروزه روز نیز هنوز در برخی طراحی ها مانند کارت پستال و یا جلد مجلات، و حتی در طراحی البسه، ساکهای گارچه ای و...  از این تصاویر استفاده می شود.

عیدی سازی، هنر عامیانه
پی نوشت:
1- عید، عیدی، عیدی سازی، علی بوذری
2- تیماج به پوست دباغی شده بز می گویند.
3- هنرمند ایرانی و مدرنیسم، کامران افشار مهاجر