تبیان، دستیار زندگی
یکی از نسخه های کمترشناخته شده در قرن نهم هجری، کتابی است که به درخواست خواجه رشیدالدین وزیر و در وصف همام الدین علایی تبریزی نگارش شده و امروزه در کتابخانه ملی فرانسه نگهداری می شود.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هُمام تبریزی، کلیات و ده نامه

یکی از نسخه های کمتر شناخته شده در قرن نهم هجری، کتابی است که به درخواست خواجه رشیدالدین وزیر و در وصف همام الدین علایی تبریزی نگارش شده و امروزه در کتابخانه ملی فرانسه نگهداری می شود.

سمیه رمضان ماهی- بخش هنری تبیان
هُمام تبریزی، کلیات و ده نامه

نسخه همام تبریزی، در 163 برگ، به خط نستعلیق (17 سطر در صفحه دو سونی) نگاشته شده و جلد آن به صوت صحافی شرقی است که با تیماج قهوه ای مجدد روکش شده، هرچند که تخت های اصلی حفظ شده است.

در صفحات اول این مجلد، دیباچه ای به نثر درباره آثار همام نگاشته شده است. خواجه همام الدین علائی تبریزی شاگرد منجم معروف خواجه نصرالدین طوسی بود، در 714هـ.ق درگذشت.

اشعار او در ورق 5 پشت تا ورق 127 پشت نوشته شده اند: در میان آن ها قصیده هایی در ستایش سلطان محمود، الجایتو، جوینی و رشیدالدین فضل الله ، مرثیه ای درمرگ شمس الدین جوینی و غزل هایی که در پاسخ به غزلیات سعدی سروده شده اند، یافت می شود. در ورق 99 پشت به بعد چند مثنوی نوشته شده است که آخرین آن ها (از ورق 115 پشت تا ورق 127 پشت ) "صحبت نامه" (کتاب گفت و شنود) نام دارد.

آخرین بخش نسخه (ورق  128 پشت تا ورق 162) را یک مثنوی به نام "دَه نامه" تشکیل می دهد که به تقلید از همین نوع اشعاری سروده شدند که چندین دهه پیش از آن عماد فقیه و اوحدی سروده بودند. این مثنوی شامل ده نامۀ پیاپی میان یک عاشق و معشوقه اش را در بر می گیرد که توسط چندین قاصد، تا واپسین دیدارشان رد و بدل می شوند. مولف که نام او به درستی آشکار نمی شود، عنوان "محبوب القلوب" را بر مثنوی خود نهاده و در بخش پایانی شعر خود، از مردم باکو که در آن جا می زیست گله سر داده است .

تمام نسخه کم و بیش بر روی کاغذی به رنگ زرد نوشته شد و خود کاغذ نیز با شیارهای سه رشته ای راه راه شده است. کاربرد این کاغذ بویژه در سوریه و بین النهرین رایج بود، اما در مرکز و شرق ایران به ندرت مورد استفاده قرار می گرفت.

همام شعر خود را در 800 ق، به پایان رساند و آن را به جلال الدین اسکندر (784-821) از شهریاران خاقانی شیروان اهدا کرد. نگارش دیوان همام در سوم صفر 816ق، و نگارش محبوب القلوب در 24 جمادی الثانی همان سال به پایان رسید. کاتب در ورق 127 پشت، نام خود را "جعفرعلی تبریزی" و در ورق 162 "جعفر التبریزی الحافظ " امضاء کرده است.  جعفر الحافظ التبریزی به سبب نگارش یک نسخه خطی مورخ 820 هـ.ق در یزد شهرت دارد.

آیا جعفر تبریزی همان خوشنویس مشهور جعفر بن علی تبریزی است؟

جعفر بن علی تبریزی که در هرات زیست و هنر خود را در خدمت باایسنقر به کار گرفت، به طوری که گاهی تا حدود چهل خوشنویس زیر نطر او در کارگاه سلطنتی کار می کردند، سپس تا هنگام مرگ در 865هـ.ف در خدمت فرزند بایسنقر یعنی علاء الدوله بود. یکی بودن این دو نفر به نظر پؤوهشگران ممکن می نماید زیرا جعفر در تبریز به دنیا آمد و در آنجا، در روزگار میران شاه (درگذشته به سال 811ق) تعلیم یافته یود. پس از آن در فاصله سال های 820-823هـ.ق به دربار هرات پیوست و درآنجا لقب "بایسنقری" گرفت.

هُمام تبریزی، کلیات و ده نامه

تعیین محل رونویسی این نسخه دشوار است. این را می دانیم که جعفر در تبریز به دنیا آمد و پیش از آن که در هرات ساکن شود، مدتی را در یزد گذراند، اما کسی نمی داند که آیا در این میان به نقاط دیگری هم سفر کرده است یا خیر؟ در حقیقت شاید بتوان صفحات مزدوج آغازین مذهب در ورق 1 پشت و ورق 2 نسخه را با یک صفحه مزدوج در ورق 55 پشت و ورق 56 یک "دیوان سلطان احمد" که در 809 هـ.ق در بغداد رونویسی شده است، مقایسه نمود:

میان آنها از نظر سبک شباهت های انکارناپذیری یافت می شود. افزون بر این صفحه مزدوج، آرایه مذهب نسخه حاوی شمسه ای در ورق 1 است که در آن کلمه دیوان دیده می شود؛ شمسه دیگری در ورق 5، مثلث های تزئینی در ورق های 4 پشت و 127 پشت؛ سرلوح های زینتی در ورق های 2پشت، 5 پشت، 99 پشت، 115 پشت، و 128 پشت که در آنها نقش های اسلیمی و تاج های گل با رنگ های زنده بر روی زمینه آبی رنگ جلوه می کنند. کتیبه داخل مربع مرکزی شمسه ورق 5 حاوی عبارت اهدائیه به شخصی با نام "سیدی بنی میری جان" است که پیش از آن عبارت دعائیه "الواثق بالمنان" نوشته شده است.

آیا ممکن است این شخص یکی از فرزندان "خواجه میرجان" باشد؟

خواجه میرجان که یکی از فرماندهان سپاه "سلطان ویس جلایر" بود، بعدها حاکم بغداد شد. شهرت او به سبب شورشی است که در 766هـ.ق بر ضد سلطان اویس در همین شهر ترتیب داد و نیز به دلیل ساختن مسجد و مدرسه میرجان در بغداد. اما نکته ای که باید روشن شود، املاء "میری جان" به جای "میرجان" است و این که چگونه این نسخه پس از تصرف بغداد به دست قراقویونلوها در 814هـ.ق به نام پسر او در این شهر رونویسی شده است؟

باید در نظر داشت که تمام نسخه کم و بیش بر روی کاغذی به رنگ زرد نوشته شد و خود کاغذ نیز با شیارهای سه رشته ای راه راه شده است. کاربرد این کاغذ بویژه در سوریه و بین النهرین رایج بود، اما در مرکز و شرق ایران به ندرت مورد استفاده قرار می گرفت.

قطع کوچک کتاب، قطع نسخه هایی را به یاد می آورد که در شیراز و اصفهان برای اسکندر سلطان تهیه شده اند و مطابق شیوه ای است که اوایل قرن نهم هجری رایج بود. در آخر ، آرایه جلد که تنها پشت تخته های آن حفظ شده اند، بی نهایت غنی است. تیماج قهوه ای جلد یک طرح ظریف اسلیمی بر روی زمینه آبی مشبک است، بر روی پشت تخت آغاز آن، نقش یک لوزی مرکزی چند وجهی و بر روی روکش، آرایه ای کاملا خانه بندی شده دیده می شود.

نسخه همام تبریزی با توجه به حواشی صفحاتش و چندین نشان و مهر ابوبکر بن رستم شیروانی (متوفا در 1136هـ.ق) در سال 1317هـ.ق به تملک کتابخانه ملی فرانسه درآمد.