تبیان، دستیار زندگی
«او را فرمان می دهد به تقوا و ترس از خدا در امور پنهانی و اعمال مخفی، در آنجا که جز خدا هیچ کس شاهد و گواه، و احدی غیر از او وکیل نیست و نیز به او فرمان داده که برخی از اطاعت های الهی را آشکارا انجام ندهد. در حالی که در پنهان خلاف آن را انجام می دهد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پس از بیست و پنج سال سکوت...

«او را فرمان می دهد به تقوا و ترس از خدا در امور پنهانی و اعمال مخفی، در آنجا که جز خدا هیچ کس شاهد و گواه، و احدی غیر از او وکیل نیست و نیز به او فرمان داده که برخی از اطاعت های الهی را آشکارا انجام ندهد. در حالی که در پنهان خلاف آن را انجام می دهد.»

فرآوری: حامد رفیعی - بخش نهج البلاغه تبیان
فساد اداری

امروزه یکی از معضلات جامعه ما فساد اداری می باشد که گریبانگیر ادارات و سازمان ها، شده است؛ امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام، نیز پس از بیست و پنج سال سکوت، با اقبال و اصرار مردم، در حالی رهبری جامعه اسلامی را بر عهده گرفت که مردم از فساد موجود در هیأت حاکمه و انحرافات موجود به ستوه آمده بودند.

عثمان در دورة خلافت خود، خلاف ها و اشتباهات بسیاری را مرتکب شد. او خود را صاحب بیت المال و اختیار مردم می پنداشت. رفتارهای او، مفاسد اداری و اقتصادی فراوانی را در پی داشت.

مهریه زنان را هم بر می گردانم!

امیر مؤمنان علیه السلام، موقعیت ناشایست عثمان، و فسادهای او را رسوا کرده و می فرماید:

«بالأخره سومی به پا خواست و همانند شتر پرخور و شکم برآمده، همّی جز جمع آوری و خوردن بیت المال نداشت. بستگان پدری او، به همکاری اش برخاستند. آنها هم چون شتران گرسنه ای که بهاران به علفزار بیفتند و با ولع عجیبی گیاهان را ببلعند، برای خوردن اموال خدا دست از آستین برآوردند، اما عاقبت بافته هایش پنبه شد و کردار ناشایست او کارش را تباه ساخت و سرانجام، شکمبارگی و ثروت اندوزی، برای ابد نابودش ساخت».

ایشان در نامه معروف آن حضرت به مالک اشتر، پیش از ارائه دستورهای مدیریتی، او را به تقوای الهی و متابعت از دستورهای خداوند متعال دعوت کرده است.

مولای متقیان علیه السلام با انبوهی از مفاسد و انحرافات در نظام اداری مواجه بود. امام علیه السلام در دومین روز از حکومت خود، با صراحت به بخشی از سیاست اصلاحی خویش اشاره کرده، می فرماید:

«بدانید هر زمینی را که عثمان بخشید و هر ثروتی را که از اموال خداوندی هدیه کرد، به بیت المال باز می گردد؛ چراکه حقوق گذشته را چیزی از میان نبرد و اگر این ثروت ها را بیابم، در حالی که مهریة زنان شده یا در شهرها توزیع شده باشد، به جایگاهش بازگردانم؛ چراکه عدالت را گشایشی است و هر آن کس که عدالت برایش تنگ باشد، ستم بر او تنگ تر خواهد بود».

بزرگان قوم، آنگاه که صراحت عزم جدی علی علیه السلام را برای مبارزه با مفاسد و تحقق بخشیدن به عدالت اجتماعی مشاهده کردند، اعتراض و اشکال تراشی را آغاز نمودند. اما آن حضرت، در مقابل مخالفت ها و اعتراض ها کوتاه نیامد و تردید نکرد و با قاطعیت بیشتر بر ادامة کار تأكید و فرمود: «خدا قسم! اگر بمانم و سالم باشم، آنان را بر راه روشن استوار خواهم داشت».

راه های پیشگیری از فساد اداری!

تقوای اداری

یکی از راه های پیشگیری و مبارزه با فساد اداری در سیرة مدیریتی حضرت علی علیه السلام تقویت باورهای دینی کارگزاران حکومتی است. مروری کوتاه بر برخی از نامه ها و رهنمودهای آن حضرت، نشان می دهد که ایشان تا چه اندازه به مسئلة تقویت ایمان کارگزاران اهتمام می ورزیدند.

امیر مؤمنان علی علیه السلام، در نامه ای به یکی از کارگزاران خود چنین می فرمایند:

«بدانید هر زمینی را که عثمان بخشید و هر ثروتی را که از اموال خداوندی هدیه کرد، به بیت المال باز می گردد؛ چراکه حقوق گذشته را چیزی از میان نبرد و اگر این ثروت ها را بیابم، در حالی که مهریة زنان شده یا در شهرها توزیع شده باشد، به جایگاهش بازگردانم؛ چراکه عدالت را گشایشی است و هر آن کس که عدالت برایش تنگ باشد، ستم بر او تنگ تر خواهد بود».

«او را فرمان می دهد به تقوا و ترس از خدا در امور پنهانی و اعمال مخفی، در آنجا که جز خدا هیچ کس شاهد و گواه، و احدی غیر از او وکیل نیست و نیز به او فرمان داده که برخی از اطاعت های الهی را آشکارا انجام ندهد. در حالی که در پنهان خلاف آن را انجام می دهد. (و باید بداند) آن کس که پنهان و آشکارش، کردار و گفتارش با هم مخالفت نداشته باشد، امانت الهی را ادا کرده و عبادت را خالصانه انجام داده است».

ایشان در نامه معروف آن حضرت به مالک اشتر، پیش از ارائه دستورهای مدیریتی، او را به تقوای الهی و متابعت از دستورهای خداوند متعال دعوت کرده است.

حق محوری

امام علی علیه السلام، فلسفة حکومت خود را اقامه حق می دانست و با مداهنه و سازشکاری در اداره امور مردم، که سیاست اموی است، به شدت مخالف بود.

در جنگ جمل وقتی حارث همدانی، به جهت حضور عایشه (همسر پیامبر) و طلحه و زبیر در سپاه مقابل، دچار لغزش و تردید شد، حضرت در پاسخ به او بدون جانب داری از خود، این گونه می فرماید: «نگاهت را به زیر افكندى و بالاى سرت را نگاه نكردى؛ به همین جهت سرگردان شدى! تو حق را نشناختى تا اهل آن را بشناسى، و باطل را نشناختى تا پیرو باطل را بشناسی».

کلام آخر

در اندیشه توحیدى امیرمؤمنان على علیه السلام، ایمان به باورهاى دینى در اصلاح اخلاق ادارى نقشى مبنایى دارد؛ اگر اخلاق ادارى در زندگى كارى انسان حضور داشته باشد، كار كردن شیرین، توام با احساس رضایتمندى، پیشرفت امور و درنتیجه موجب رضایت‏خلق و بارش رحمتها و بركتهاى الهی مى‏گردد.
منابع:

- نهج البلاغه؛ حکمت262، نامه 26، خطبه 3.

- ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه لإبن ابی الحدید، ج7، ص38؛ ج1، ص269.

- مصطفى دلشاد تهرانى، ارباب امانت، ص‏33

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.