الگوی فقاهت و فضیلت آیت الله العظمی گلپایگانی
ستارهای فروزان
فقهای فرزانه كشتیهای رهایی امّت مسلمان، از گردابهای ایمانسوز میباشند که مردم را به ساحل رستگاری و نجات میرسانند.
در گذر تاریخ پربار تشیّع، هرگاه مقام مرجعیّت به عالمی پارسا و خودساخته، مدبّر و شجاع اختصاص یافته، در عرصههای گوناگون علمی، فرهنگی و سیاسی برگ و باری مبارك درخت حوزه علمیّه را به شكوفایی و بالندگی رسانده است.
یكی از این ستارگان فروزان، حضرت آیت الله العظمی حاج سیّد محمّدرضا گلپایگانی است. این شخصیّت والای علمی و فقهی در میان مراجع عظام تقلید، مجتهدی با صلابت بود. سی و دو سال مرجع تقلید شیعیان بودن، هفت دهه به تدریس در حوزه علمیّه قم پرداختن، حدود هشتاد و پنج سال مشغول آموختن معارف دینی و علوم اهل بیت بودن، و سیصد مركز علمی، فرهنگی، خدماتی، آموزشی و رفاهی بنیانگذاری كردن. نخستین مدرسة علوم دینی با سبك جدید توسط ایشان در قم بنیان نهاده شد، اوّلین مؤسسه بزرگ قرآنی را آن فقیه اهل بیت در این شهر تأسیس كرد. اوّلین فهرست بزرگ فقهی و روایی با استفاده از فنون جدید و دانشهای پیشرفته با برنامهریزی ایشان پدید آورد.
آن بزرگوار هزاران جویای دانش و معارف دینی را از یافتههای فقهی عمیق و پژوهشهای دقیق خویش در این عرصه برخوردار ساخت و با رفتاری حاكی از صدق، اخلاص و پرهیزكاری برای تمام مشتاقان فضیلت و كرامتهای اخلاقی اسوهای ملموس به شمار میرفت.
در دوران استبداد و اختناق رژیم ستمشاهی به انشای جنایات و منكرات دستگاه طاغوت پرداخت و كارگزاران رژیم شاهی را در هراس افكند. همراهی و همگامی وی با نهضت اسلامی و حمایت گسترده از رهبر كبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی شور و توان این خیزش دینی با پایگاه مردمی را دوچندان ساخت.
توسّل به امام رضا
نسب مرحوم آیت الله گلپایگانی به امام كاظم میرسد، سیّد محمّدباقر (پدرش) كه در میان اهالی شهرستان گلپایگان و توابع آن به قداست و طهارت نفس، اهتمام به امر به معروف و نهی از منكر و ترویج فضایل مشهور بود، با بانوی پاك و متّقی به نام «سیّده هاجرخانم» ازدواج كرد كه محصول این پیوند پاك، چند دختر بود.
در حالی كه سیّد محمّدباقر شصت و چهارمین بهار زندگی را سپری میكرد، به مشهد رفت و دست توسّل به سوی حضرت علیّ بن موسی الرضا دراز كرد و از آن امام همام خواست كه الطاف الهی را شامل حالش نموده، و در این كهنسالی خدا به ایشان فرزندی پسر عنایت كند كه این درخواست به اجابت میرسد و در هشتم ذیقعدة 1316 ق مطابق آخرین روزهای زمستان 1277 ش صاحب فرزندی گردید كه چون تولّدش با سالروز ولادت امام هشتم مقارن بوده، محمّدرضا نامیده شد و از آنجا كه این كودك موهبتی از جانب پروردگار تلقّی گردید، او را به «هبة الله» ملقّب ساختند، كنیهاش هم ابو الحسن بود. زادگاه این طفل خجسته شهر گوگد واقع در شش كیلومتری گلپایگان میباشد كه علمای نامداری از آن برخاستهاند.
سیّد محمّدرضا سه ساله بود كه مادر را از دست داد و در نُه سالگی شاهد رحلت پدر بود.
شیفته علوم اهل بیت
سیّد محمّدرضا در سنین كودكی به آموزش و تلاوت قرآن پرداخت و «حیاة القلوب» علاّمه مجلسی را نزد ملاّی مكتب آموخت، سپس در محضر آخوند ملاّ محمّدتقی گوگدی به تحصیل مقدمات زبان و ادبیات عربی و مبانی ابتدایی معارف دینی پرداخت. هرچه سیّد محمّدرضا در مسیر دانشاندوزی گامهای مؤثر و مفیدی برمیداشت، همگام با این موفقیتها شیفتگی او به فرهنگ و معارف آل محمّد شدّت مییافت؛ از این رو به گلپایگان مهاجرت كرد و در حوزة این شهر بخشهایی از دروس سطوح حوزه را در محضر آقا شیخ محمّدباقر گلپایگانی تلمّذ كرد. آنگاه به خوانسار رفت و در مدرسة گوهرخانم (از بناهای عصر صفوی) اقامت گزید و نزد برادر كوچكتر آیت الله سیّد احمد خوانساری، مرحوم سیّد محمّدحسن خوانساری زانوی ادب و تواضع بر زمین زد و وقسمتهایی از سطوح فقه و اصول را از محضرشان بهره برد. در همین ایّام آیت الله شیخ عبد الكریم حائری به شهر اراك مهاجرت كرد و حوزة علمیة این دیار را حیاتی دوباره بخشید و تكاپوی علمی و فكری آن را مضاعف ساخت. سیّد محمّدرضا مشتاقانه و در حالی كه بیستساله بود، به سوی اراك شتافت و در مدرسة آقا ضیاء الدین عراقی (اراكی) به تكمیل دورة سطح اهتمام ورزید. سپس به مدرسة حاج آقا محسن اراكی نقل مكان كرد. رفتهرفته حاج شیخ عبد الكریم متوجه استعداد و همّت والای این طلبة خوشذوق گردید، به همین دلیل تولیت مدرسة مزبور را به وی سپرد. سیّد محمّدرضا یك سال بعد از اقامت در اراك به مجلس درس مؤسّس حوزه رفت و تا سال 1340 ق از محضر آن عالم عامل كسب فیض كرد.
هجرتی بابركت
سیّد محمّدرضا در زمرة شاگردان ممتاز آیت الله حائری به شمار آمد و در شعبان 1340 ق كه مرحوم حائری به دعوت و اصرار علمای قم در آن اقامت گزید، از آیت الله گلپایگانی خواست به وی پیوسته و همگام با دیگر شاگردان دانشورش وی را در امر خطیر تأسیس حوزة علمیة قم یاری دهد. ایشان دعوت استاد را اجابت كرد و در سنّ 24 سالگی به قم مشرف گردید و در مدرسة فیضیه ساكن گشت. وی در مدتی كوتاه آنچنان داناییها و خلاّقیتهایی از خویش بروز داد كه جزء اصحاب خاصّ آیت الله حائری قرار گرفت و در حوزة قم به فراگیری درس خارج فقه و اصول از محضر آیت الله حائری مبادرت نمود و این تلاش علمی را تا سال 1355 ق ادامه داد تا به قلّة رفیع اجتهاد دست یافت.
آیت الله شیخ محمّدرضا مسجدشاهی از شاگردان میرزای شیرازی و سیّد محمّد طباطبایی فشاركی و هممباحثة آیت الله حائری در عتبات عراق، همگام با قیام عموی خود، حاج آقا نور الله اصفهانی در 1344 ق به قم مهاجرت كرد و قریب دو سال در این دیار به تدریس اشتغال داشت. آیت الله گلپایگانی محضر این بزرگوار را به مدت شش ماه درك كرد.
آیات عظام میرزای نایینی و سیّد ابو الحسن اصفهانی به عنوان اعتراض به رفتار دولت انگلستان و عمّال آنان از حمله «ملك فیصل» نسبت به تبعید شیخ محمّد خالصی و سیّد محمّد صدر، از نجف عازم ایران گردیدند و در چهارم محرّم 1344 وارد قم شدند كه مرحوم حائری از آن بزرگان استقبال گرم و شایستهای به عمل آورد و به احترام این مراجع عزیز حوزة نجف شاگردان خود را واداشت تا از درس ایشان استفاده كنند، آیت الله گلپایگانی طیّ اقامت هشتماهة مزبور در قم از محضرشان بهره برد.
آیت الله گلپایگانی در مدّت سه ماهی كه در عتبات عراق اقامت داشت، از محضر آیات گرانقدر شیخ محمّدحسین غروی اصفهانی و آقا ضیاء الدین عراقی استفاده كرد و از آیت الله حائری یزدی اجازة اجتهاد و از مرحوم محدّث قمی و شیخ محمّدرضا مسجدشاهی اجازة نقل روایت دریافت نمود. آیت الله بروجردی در محرّم 1364 به قم آمد و به دعوت بزرگان حوزة علمیة قم، زعامت این حوزه را عهدهدار گردید و ضمن اینكه در نظام آموزشی و تربیتی حوزة قم تحوّل مهمّی بوجود آورد، به تدریس خارج فقه و اصول مشغول گردید، آیت الله گلپایگانی در حوزة درسی این مرجع عالیقدر جهان تشیّع به عمق علمی و تتبّعات خود در فقه و اصول افزود.
حوزة درسی عمیق و پررونق
مرحوم گلپایگانی تدریس خارج فقه و اصول را در زمان هجرت آیت الله حائری به قم آغاز كرد؛ امّا به احترام مقام استادش در كنار آن دروس سطح را نیز به شاگردان خود ارائه مینمود، از حدود هفتادسال سابقه تدریس ایشان، شصت سال آن مربوط به ارائه درس خارج فقه و اصول توسط آن فقیه زاهد بوده است. ایشان در زمان آیات ثلاث (سیّد محمّدحجت كوهكمرهای، سیّد صدر الدین صدر و سیّد محمّدتقی خوانساری) حوزة درسی بسیار پررونقی داشت كه بسیار جامع، مفید و غنی بود.
بخشی از مباحث این عالم بزرگ توسط آیات محترم و حجج اسلام: شیخ احمد صابری همدانی، سیّد علی حسینی میلانی، علی كریمی جهرمی و هادی مقدّس نجفی به رشتة نگارش درآمده، به چاپ رسیده است.
شیوههای آموزشی
آیت الله گلپایگانی در تدریس، برنامهریزی جدّی و هوشیارانهای داشت و تمام كتاب «وسیلة النجاة» و «عروة الوثقی» را حاشیه زد، سپس حاشیة «درر الفوائد» را در زمان حیات آیت الله حائری نگاشت و همواره بر محتوا و منطقی بودن بحثها تأكید داشت و از لفظپردازی، عبارتسازی و صرف وقت در مقدمهها و مؤخرههای بیمورد پرهیز میكرد. غالباً قبل از بیان اقوال و شقوق و فروع مسئله تمام روایتهای باب مورد نظر را بیان میكرد. بحث حجّ ایشان حدود شش سال تداوم یافت. به مطالب خارج از بحث كمتر میپرداخت و برای قدمایی كه نظریهپرداز بودند، حرمت قائل بود و نظر خود را محتاطانه بیان میكرد، و هنگام طرح نظرات مخالف و موافق شاگرد را در یك حالت انتظار و تعلیق نگه میداشت تا فكر و ذهن او را به كار انداخته، شكوفا سازد. به ایرادها و اشكالهایی كه شاگردان وارد مینمودند، ارج مینهاد و با سعة صدر به طرح دیدگاههای معارض توجه داشت.
ایشان در طرح مباحث فقه و اصول به مقتضیات زمان توجه داشت. به عنوان نمونه، وقتی نظام جمهوری اسلامی استقرار یافت، درس قضا و شهادات و حدود را برای استفادة دستگاه قضا و قاضیان آغاز كرد و بر اصل امر به معروف و نهی از منكر تأكید مینمود. در بیماریها و گرفتاریها اجازه نمیداد در روند تدریس و فتوا اختلالی به وجود آید. در كسالت شدید اواخر عمر به تعطیلی درس رضایت نداد و مجلس درس را به منزل انتقال داد. در 1342 ش هنگام دستگیری امام خمینی توسّط ساواك، دولت تصمیم گرفت دروس حوزهها را تعطیل كند؛ امّا آیت الله گلپایگانی در اینباره مقاومت كرد و خاطرنشان ساخت درس را ادامه میدهم و اگر هم ساواك خسارتی به مسجد اعظم (محلّ تدریس) وارد ساخت، متقبّل میشوم كه مأموران امنیّتی نیز نتوانستند در برابر ارادة آن مرجع عالیمقام كاری انجام دهند.
نگاشتههای گرانسنگ
آیت الله گلپایگانی علیرغم اشتغالات فراوان، به عرصة تألیف و تصنیف توجه نشان داد، برخی از مهمترین آثار ایشان عبارتند از:
1. افاضة العوائد تعلیقة علی درر الفوائد یا درر الاصول: كه حواشی مرحوم گلپایگانی بر «درر الاصول» حاج شیخ عبد الكریم حائری یزدی بوده، پایان تألیف آن سال 1356ق است كه همراه با اصل كتاب در دو مجلّد از جانب دار القرآن معظّمله به طبع رسیده است، كتاب حاضر بیانگر آرای اصولی معظّمله است.
2. حاشیة علی عروة الوثقی: كه در عصر آیت الله بروجردی به چاپ رسید و بارها تجدید طبع گردیده است. وقتی این حواشی به حوزة نجف رسید، فضلا و مدرّسان آنجا به تحسین اهتمام مؤلف پرداخته و خواستار نسخههای افزونتری از آن شدند.
3. تعلیقات وسیلة النجاة: حاوی حواشی مفید و ارزندهای بر كتاب «وسیلة النجاة» آیت الله سیّد ابو الحسن اصفهانی است كه در ایران در سه مجلّد به طبع رسیده و چندین بار در كشور لبنان همراه اصل كتاب چاپ شده است.
4. رساله صلوة الجمعه: حاوی فروعاتی دربارة نماز جمعه و صلاة عیدین است كه ایشان هنگام تدریس مباحث نماز جمعه آن را نوشتهاند و تاریخ تألیف آن سال 1366 ق است.
5. رسالهای در عدم تحریف قرآن: این رسالة موجز در پاسخ به پرسش آیتالله حاج میرزا مهدی بروجردی نوشته شده و همراه با كتاب «برهان روشن» مرحوم آیت الله بروجردی چاپ شده است.
6. كتاب القضاء: حاوی احكام و آداب قضاوت در دو جلد.
7. الاجتهاد والتقلید.
8. مسائل الحج: كه معظّمله هنگام تدریس بحث نگاشته و همراه با دلیل الحاج به نام «مناسك حج» به چاپ رسیده است.
9. رسالة فی المحرّمات بالنسب: كه به چاپ رسیده است.
10. مباحثی دربارة قضا، شهادات، حدود و امور دیگر.
11. رسالهای در باب امر به معروف و نهی از منكر.
12. مجمع المسائل: شامل ابواب گوناگون فقه در سه مجلّد.
13. مسائل و احكام نماز خوف و احكام جبهه.
14. تقریرات درس فقه و اصول آیت الله حاج شیخ عبد الكریم حائری.
15. توضیح المسائل كه بارها به طبع رسیده و به زبانهای گوناگون ترجمه شده است.
16. تقریرات درس آیت الله گلپایگانی در مباحث طهارت، قضا، شهادات، حدود، صوم و صلوة جمعه كه توسط شاگردان فاضل ایشان به نگارش درآمده و برخی به طبع رسیدهاند.
مرجعیّت
بعد از ارتحال آیت الله بروجردی از سال 1340 ش ادارة حوزة علمیة قم به عهدة آیت الله گلپایگانی و دیگر مراجع قرار گرفت و آیت الله بروجردی احتیاطات خود را به ایشان ارجاع داده بودند و امام خمینی نیز در اواخر عمر مقلّدین خویش را به معظّمله ارجاع میدادند.
آیت الله گلپایگانی به مدّت سی و دو سال مرجع تقلید شیعیان جهان بود و كثیری از اهالی ایران، برخی كشورهای اسلامی و مناطق شیعهنشین كشورهای گوناگون در احكام شرعی و موازین فقهی از ایشان تقلید میكردند.
در ایّام مرجعیّت استفتائات گوناگونی از سراسر جهان به محضر ایشان ارسال میگردید. از هنگام ارتحال حاج شیخ عبد الكریم حائری اقشار گوناگون از آیت الله گلپایگانی استفتا میكردند كه غالباً در باب مسائل فقهی بود و البته گاهی پرسشهایی دربارة تفسیر قرآن و گاه پیرامون اعتقادات بخصوص ولایت، امامت و مهدویّت مطرح میگردید. از خارج كشور سؤالاتی به زبانهای گوناگون به محضر ایشان میرسید كه گاهی یك مورد از آنها حاوی دهها پرسش بود و هیأت استفتاء كه اعضایش را شاگردان فاضلش تشكیل میدادند. بعد از بحث و بررسی و یافتن پاسخ سؤالات در آثار ایشان، جواب را در محضرشان نوشته و به استحضار توشیح آن مرجع ارجمند میرساندند كه مجموعة این استفتائات در چندین مجلّد به طبع رسیده است.
علاوه بر این، جوامع فتاوای ایشان در قالب آثاری چون: توضیح المسائل، مختصر الاحكام، منتخب الاحكام، هدایة العباد و مناسك حج به چندین زبان چاپ گردید و در اختیار مقلّدین ایشان و سایر علاقهمندان قرار گرفت.
زعامت حوزه
در حفظ و ساماندهی حوزة علمیة قم نقش مهم و برجستهای را ایفا نمود. از زمان تأسیس حوزه توسط آیت الله حائری و نیز در عصر آیت الله بروجردی در صیانت حوزه از نیرنگهای رژیم پهلوی تأثیرگذار بود و بعد از رحلت آیت الله برجردی، مسئولیت ایشان در عرصة مذكور سنگینتر و گستردهتر گردید، در حفظ هویت و استقلال حوزه اهتمام وافری داشت و از اینكه تشكیلات علمی، فرهنگی، تبلیغی و ترویجی حوزه به دستگاههای اداری متكی باشد، اظهار نگرانی میكرد. ایشان در جریان نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی كوشید حوزة قم با اقتدار و صلابت مرزبان حماسههای جاوید تشیّع باشد.
بعد از ماجرای تهاجم وحشیانة عمّال رژیم استبدادی به مدرسة فیضیه، آیت الله سیّد محسن حكیم، مرجع شیعیان مستقر در عراق، از مراجع قم میخواهد تا به عتبات عالیات هجرت كنند، تا ایشان بتوانند رأی خود را دربارة رژیم استبدادی اعلام كنند و دیگر خطری متوجه آنان نباشد. امام خمینی و مرحوم گلپایگانی در مواضعی مشترك این تصمیم را در آن شرایط برای حوزة علمیة قم خطرناك تلقی كردند و مقاومت و حفظ حوزه را تكلیف شرعی خود دانستند. ایشان در فرازی از پاسخ به آیت الله حكیم نوشت:
«راجع به مهاجرت، اگرچه به آن اعتاب عالیه كمال اشتیاق را دارم و توقف در ایران با انواع مصائب و صدمات مواجه است؛ ولیكن علاوه بر آنكه هجرت علما باعث اضطراب عموم است، موجب انحلال حوزة علمیه، خصوصاً قم است كه در بقای وضع اسلامی و استقلال مملكت مدخلیت تامّه دارد.»
بعد از تبعید امام خمینی به تركیه و سپس عراق (نجف اشرف) تا پیروزی انقلاب اسلامی، مسئولیت ادارة حوزة علمیة قم بر دوش این مرجع و چند تن از مراجع عظام دیگر بود و علاوه بر تأمین شهریة طلاب و تلاش برای تدارك امكانات خدماتی و رفاهی مدارس علوم دینی و توجه به مسائل آموزشی و علمی حوزهها، فریاد مظلومیّت دین و حوزه را به گوش جهانیان میرسانید، و وجدانهای بیدار، آگاه و اهل بصیرت را به دفاع از این سنگرهای استوار اعتقادی و شرعی وامیداشت. ایشان در 17 خرداد 1351 به دنبال دخالت سازمان اوقاف در امور مذهبی و حمله مأموران رژیم پهلوی به طلاّب و روحانیان، در مكتوبی چنین به افشاگری پرداخت:
«مداخلات غیرمشروعة اوقاف در امور مذهبی و روحانیت و دخالت سازمان امنیت در حوزة علمیة قم كه پایگاه بزرگ شیعه میباشد، حملة شبانه به مدرسة فیضیه و دستگیری جمعی از فضلای حوزه و بالاخره یورش دستهجمعی عمّال سازمان امنیّت در ملأ عامّ به طلاب علوم دینی و دستگیر ساختن صدها نفر از آنان و اخراج عدّهای به اسم مشمول و الزام دستةدیگر به ترك حوزه، همه اموری است كه به هیچ وجه جای خوشبینی به اوضاع را باقی نگذارده است، و اگر گمان میكنند با ادامة این وضع مملكت آرام میشود، سخت در اشتباهند.»
آیت الله گلپایگانی از نخستین كسانی بود كه با تأسیس مدرسة امام مهدی(عج) در قم به سال 1340 ش نظم و سازماندهی در حوزه را مورد تأكید و توجه جدّی قرار داد. آن مرحوم با قرار دادن دروسی چون اصول عقاید، علوم قرآنی و ... و برقراری امتحانات منظم كتبی و شفاهی و مراقبت اخلاقی از طلاب، به حوزة علمیة قم، خدمات ارزندهای نمودند. به دنبال تأسیس این مدرسه بود كه مدارس منظّم دیگری چون مدرسة حقانی در قم شكل گرفت.»
منبع: مجله مبلغان