تبیان، دستیار زندگی
شکست عباس میرزا از روسها موقعیتش را در تهران شکننده کرده بود. مخالفان عباس میرزا در تهران با زیر سوال بردن کفایتش نزد شاه به دنبال آن بودند که فتحعلی شاه، ولیعهد را برکنار کند و به جای وی شجاع السلطنه را که به قصد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چرا اولین مصلح ایران زیر بیرق روسیه رفت؟

شکست عباس میرزا از روسها موقعیتش را در تهران شکننده کرده بود. مخالفان عباس میرزا در تهران با زیر سوال بردن کفایتش نزد شاه به دنبال آن بودند که فتحعلی‌شاه، ولیعهد را برکنار کند و به جای وی شجاع السلطنه را که به قصد جهاد با روسها قیام کرده بود به ولیعهدی برگزینند. شاه برای فرار از تعهدات مالی سنگین به روسها، تمایل به ولیعهدی شجاع السلطنه داشته و حتی وعده ولایتعهدی به وی داد.

بخش تاریخ ایران و جهان تبیان

چرا اولین مصلح ایران زیر بیرق روسیه رفت؟

نقدی بر یک تصمیم عباس میرزا؛

عباس میرزا فرزند فتحعلی شاه را می‌توان به عنوان اولین مصلح تاریخ ایران به شمار آورد. سنگ بنای اندیشه اصلاحات در جریان جنگهای ایران و روسیه گذاشته شد و معمار آن هم کسی جز عباس میرزا شاهزداه قاجاری نبود. کشور ایران در عصر زمامداری پادشاهان قاجار از تغییرهای جهان پیرامونش بی‌خبر و به دور مانده و با مفاهیم تغییر یافته عرصه مناسبات سیاسی و بین المللی بیگانه بود. آثار این بی‌خبری و دوری به تدریج و به محض توجه قدرتهای استعماری به ایران، بروز و نمود یافت و با آغاز درگیریها و برخوردهای نظامی و سیاسی، شدت و عمق آن به روشنی هویدا شد. بارزترین نمود این مسئله در جریان جنگهای ایران و روس بود.

کاستیها و نواقص موجود، سردمدار سپاه، ولیعهد عباس میرزا را به اندیشه‌ای واداشت که نتیجه مستقیم آن شکل‌گیری جریانی شامل اقدامات اصلاحی بود که در ابتدا شامل مسائل نظامی و سپس حیطه‌های اجتماعی و فرهنگی شد. عباس میرزا در ایران دست به یکسری اصلاحات اساسی زد اما یکی از نکات نه چندان مثبت کارنامه سیاسی عباس میرزا، تلاش وی برای رسیدن به پادشاهی ایران به هر قیمتی؛ حتی توسل به قدرتها و دول بیگانه بود.

دخالت دول بیگانه

از آنجا که یکی از مباحث و مشکلات حکومت قاجار که به ساختار سیاسی این دولت ارتباط داشت مسئله ولیعهدی و جانشینی پادشاه قاجار بود. بررسی اجمالی تاریخ دوره قاجار نشان می‌دهد، جانشینی از عرصه‌هایی بود که دول بیگانه از جمله دولت روسیه و انگلیس در آن بسیار مداخله می‌کردند. از زمانی که فتحعلی شاه چهارمین فرزند خود عباس میرزا را رسماً به ولیعهدی تعیین کرد. اعتراض به این انتخاب شکلی آشکار گرفت و تعارض درونی و اختلاف میان شاهزادگان متعدد را نمایان ساخت.در حالی که عباس میرزا به عنوان ولیعهد رسمی دربار قاجار شناخته شده بود، اما عواملی چون نبود قانون مدون و روشن و فعالیتهای شدید مخالفان و به ویژه شکستهای ولیعهد در جنگهای ایران و روس که تا حدودی وجهه و اعتبار او را در دربار و نزد شاه قاجار و شاهزادگان درباری کاهش داده بود، زمینه را برای دخالت دول خارجی فراهم آورد.

شاهزادگان قاجار که به دنبال تصاحب ولیعهدی بودند، همواره درصدد به دست آوردن یک حامی خارجی بودند. از جمله این شاهزادگان محمد علی میرزا ملقب به دولتشاه بود که حکمران کرمانشاه و مناطق غربی کشور بود.دولتشاه فرزند ارشد فتحعلی شاه و رقیب جدی عباس میرزا بود که جانشینی را حق خود می‌دانست، وی برای رسیدن به ولیعهدی به دنبال جلب حمایت یک متحد خارجی با یرملوف سردار روسی ارتباط برقرار کرد. یرملوف آخرین شکستها را در دور اول جنگهای ایران و روس بر عباس میرزا تحمیل کرده بود. بدبینی عباس میرزا و یرملوف به هم موجب نزدیکی این فرمانده روسی به دولتشاه بود و برای ولیعهدی این شاهزاده قاجاری تلاش می‌کرد. عباس میرزا نیز به دنبال یک حامی خارجی بود، زیرا می‌دانست بدون حمایت دول بیگانه نمی‌توانند به قدرت برسد.

وی در جریان گفتگوهای عهدنامه گلستان درصد برآمد از روسها درخواست کند که استمرار ولایتعهدیش را با آوردن بندی در عهدنامه به رسمیت شناخته و از او حمایت کنند. بدین ترتیب در ماده چهارم عهدنامه گلستان روسها تعهد کردند از جانشین برگزیده شاه حمایت کنند و در امور داخلی و نزاع بین شاهزادگان دخالتی ننماید مگر  اینکه پادشاه ایران از روسها چنین درخواستی داشته باشند. در این ماده هرچند اسمی از عباس میرزا به میان نیامده و دخالت عملی رو‌سها در یک امر داخلی را نمی‌رساند، اما زمینه حق نظارت در سیاست داخلی ایران برای روسها را موجب می‌شد.

البته قبل از عهدنامه گلستان این کشور انگلستان بود که با حمایت از ولیعهد ایران زمینه دخالت در امور سیاسی ایران را برای خود فرآهم ساخت. در عهدنامه مفصل که در سال 1227ه.ق بین ایران و انگلستان منعقد شد، در فصل یازدهم این عهدنامه انگلیسیها ولیعهدی عباس میرزا را بدون ذکر نامی از وی به رسمیت شناختند و تعهد کردند که هرگاه نیاز باشد از مساعدت به ولیعهد کوتاهی نکنند و در فصل دوازدهم نیز تعهد کردند در مناقشه بین شاهزادگان دخالتی ننماید، مادامی که شاه قاجار از آنها درخواست مساعدت نماید.

دولت ایران تا پیش از عهدنامه ترکمانچای دولت مستقلی بود، اما با این عهدنامه به صورت دولتی نیمه مستقل درآمد. این فصل از عهدنامه تاثیر پایداری در تاریخ سیاسی ایران برجای گذاشت و موجب دخالت روسها در جانشینی محمدشاه و ناصرالدین شاه شد.

شاهان قاجار به‌رغم داشتن اختیارات کامل برای تعیین ولیعهد، مصلحت را در آن می‌دانستند که قبل از رسمی شدن انتخاب ولیعهد، سفارتخانه‌های انگلیس و به ویژه روسیه را در انتخاب خود مطلع سازند.

این عهدنامه را عباس میرزا با ذکر عنوان نایب السلطنه ضمانت نمود. گنجاندن این دو فصل حکایت از تلاشهای عباس میرزا به منظور همراه ساختن کشور انگلستان با ولیعهدی خود و نیز دلالت از بیم از موقعیت ولیعهد دارد. سرگور اوزلی درباره فصل یازدهم این عهدنامه بعدها گفت:«منظورش اطمینان از تحصیل تاج و تخت سلطنت ایران برای عباس میرزا و تامین نفوذ برتر انگلیس در ایران بوده است».9 نکته مهم اما، چرخش سیاست انگلستان در ارتباط با مسئله ولایتعهدی عباس میرزا است. در سال 1229ه.ق هنری الیس برای تغییر دو فصل عهدنامه به ایران آمد که یکی از آنها، همان فصل یازدهم بود.

فصل هفتم عهدنامه ترکمانچای و حمایت از ولیعهدی عباس میرزا

از چالشهای دیگر عباس میرزا برای جانشینی، حسنعلی میرزا ملقب به شجاع السلطنه بود که طی جنگهای دوم ایران و روس در اندیشه کسب ولایتعهدی بود. شکست عباس میرزا از روسها موقعیتش را در تهران شکننده کرده بود و اوضاع تهران آشکارا به زیان ولیعهد بود. مخالفان عباس میرزا در تهران با زیر سوال بردن کفایتش نزد شاه او را شایسته جانشینی نمی‌دانستند و به دنبال آن بودند که فتحعلی شاه، ولیعهد را برکنار کند و به جای وی شجاع السلطنه را که به قصد جهاد با روسها قیام کرده بود به ولیعهدی برگزینند. شاه برای فرار از تعهدات مالی سنگین به روس‌ها، تمایل به ولیعهدی شجاع السلطنه داشته و حتی وعده ولایتعهدی به وی داد. این خبرها در حین گفتگوهای صلح ترکمانچای به عباس میرزا رسید و او احساس کرد که منصب ولیعهدیش در خطر است، بنابراین در عهدنامه ترکمانچای در فصل هفتم این عهدنامه روسها را متعهد کرد که از او به عنوان جانشین فتحعلی شاه حمایت نمایند. در فصل هفتم این عهدنامه آمده است که: «چون پادشاه ممالک ایران، نواب عباس میرزا را ولیعهد دولت قرار داده، امپراتور روسیه نیز تصدیق بر این مطلب نموده، تعهد کرد که نواب معزی الیه را از تاریخ جلوس بر تخت شاهی، پادشاه بالاستحقاق آن ملک داند». این ماده از عهدنامه به طور صحیح برقانونی بودن ولیعهدی عباس میرزا و حمایت روسیه از او به عنوان وارث تاج و تخت ایران تاکید دارد. هرچند مرگ زود هنگام عباس میرزا موجب شد که وی از این امتیاز که تلاش بسیاری برای آن کرد استفاده ننماید. ترس از توطئه شاهزادگان قاجار، فقدان قانون روشن و منسجم و کارآمد در امر جانشینی و در نهایت عدم اعتماد کافی به دربار و شخص شاه؛ عباس میرزا را وادار ساخت تا حکومت آینده خود و جانشینانش را تحت الحمایه روس قرار دهد. به گفته ترنزیو این عهدنامه اعتبار سیاسی ایران را متزلزل نمود.

دولت ایران تا پیش از عهدنامه ترکمانچای دولت مستقلی بود، اما با این عهدنامه به صورت دولتی نیمه مستقل درآمد و به دخالت دولتهای اروپایی در امور داخلی خود تن داد. این فصل از عهدنامه تاثیر پایداری در تاریخ سیاسی ایران برجای گذاشت و موجب دخالت روسها در جانشینی محمدشاه و ناصرالدین شاه شد. شاهان قاجار به‌رغم داشتن اختیارات کامل برای تعیین ولیعهد، مصلحت را در آن می‌دانستند که قبل از رسمی شدن انتخاب ولیعهد، سفارتخانه‌های انگلیس و به ویژه روسیه را در انتخاب خود مطلع سازند که مبادا ولیعهد منتخب شاه با مخالفت این کشور روبه رو شود.


منبع: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران