تأسف خلیفه در پایان عمر، چرا؟
به نظر شما اگر قرار باشد یک فیلمنامه نویس توانا بر اساس همین چند گزارش تاریخی، وقایع مربوط به دختر گرامی رسول خدا را به تصویر بکشد، شاهد چه صحنههایی خواهیم بود؟
محمدحسن بشیری - بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
پیامبر رحمت صلّی الله علیه و آله از دنیا رفت؛ تعدادی از مهاجر و انصار جناب ابوبکر را به عنوان جانشین (خلیفه) رسول خدا انتخاب کردند؛ گروهی برای گرفتن بیعت برای خلیفه اوّل درب خانۀ علی بن ابی طالب علیه السلام آمدند؛ در این میان گفته شد اگر اهل خانه برای بیعت بیرون نیایند، خانه و اهلش را به آتش خواهند کشید.فاطمۀ زهراء دختر گرامی رسول خدا با خلیفه اوّل قهر کرد و در همین حال از دنیا رفت. خلیفه اوّل در پایان عمر از گشودن خانۀ فاطمه حتی اگر قصد جنگ با او را داشتند، اظهار تأسف کرد.
چرا دختر گرامی رسول خدا با خلیفۀ رسول خدا قهر میکند؟ چرا این مشکل تا پایان عمر کوتاه دختر گرامی رسول خدا حل نمیشود؟ آیا خلیفه از برخوردی که با ایشان داشته است پشیمان است؟ آیا اساسا قهر دختر گرامی رسول خدا اقدام قابل توجیهی است؟ شکی نیست که حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها از منزلت بسیار رفیعی نزد پیامبر گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله برخوردار است؛ سخن معروف پیامبر: "فاطمة بضعة منی فمن أغضبها أغضبنی"گواه آن است. میدانیم که پیامبر دربارۀ افراد هیچگاه مبالغه نمیکند. اکنون این سؤال را مطرح میکنیم: چه کسی فاطمه را غضبناک کرد؟ گفته شده بر اساس روایتی که شیخ صدوق در کتاب علل الشرایع خود نقل کرده علی بن ابی طالب سبب غضب دختر گرامی رسول خداست چون قصد ازدواج با دختر ابو جهل را داشتند و فاطمه زهراء از این اقدام علی بن ابی طالب ناراحت شدند؛ پس مخاطب سخن معروف رسول خدا علی بن ابی طالب است. در اینجا توجه به نکتهای ضرورت دارد: ملاحظۀ تراث مکاتب مختلف کار ارزشمندی است البته مشروط به اینکه کامل باشد؛ نه به صورت گزینشی. صدوق در باب 149 کتاب علل الشرایع دو روایت نقل میکند؛ روایت دوم باب را صرف نظر از دقتهای سندی و ابهاماتی که در متن روایت وجود دارد، مورد بررسی قرار میدهیم.
امام صادق علیه السلام فرمودند: فردی شقیّ نزد دختر گرامی رسول خدا آمد و گفت: آیا خبر داری علی از دختر ابوجهل خواستگاری کرده؟ این خبر سبب غم و اندوه شدید دختر گرامی رسول خدا شد؛ پیامبر از این جریان آگاه شدند و به علی بن ابی طالب فرمودند:
یَا عَلِیُّ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْهَا فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی وَ مَنْ آذَانِی فَقَدْ آذَى اللَّهَ وَ مَنْ آذَاهَا بَعْدَ مَوْتِی كَانَ كَمَنْ آذَاهَا فِی حَیَاتِی وَ مَنْ آذَاهَا فِی حَیَاتِی كَانَ كَمَنْ آذَاهَا بَعْدَ مَوْتِی؟
آیا نمیدانی فاطمه پاره تن من است و من از اویم؛ هر کس او را اذیت کند مرا اذیت کرده و هر کس مرا اذیت کند خدا را اذیت کرده است؟
به نظر شما اگر قرار باشد یک فیلمنامه نویس توانا بر اساس همین چند گزارش تاریخی، وقایع مربوط به دختر گرامی رسول خدا را به تصویر بکشد، شاهد چه صحنههایی خواهیم بود؟
علی بن ابی طالب در جواب عرض کرد: میدانم ای رسول خدا؛
پیامبر در ادامه فرمودند: پس چرا از دختر ابوجهل خواستگاری کردی؟
علی بن ابی طالب در پاسخ عرض کرد: چنین کاری نکردهام.
در ادامۀ روایت به بیماری دختر گرامی رسول خدا که به رحلت ایشان منتهی میشود اشاره شده است؛ شیخین (خلیفه اول و دوم) قصد عیادت از ایشان را داشتند ولی ایشان اجازه ندادند؛ برای همین علی بن ابی طالب را واسطه قرار دادند؛ با ضمانت علی علیه السلام به عیادت دختر گرامی رسول خدا آمدند؛ خلیفه اول چنین گفت: ای دختر رسول خدا آمدیم تا رضایت تو را جلب کنیم و از سخطت دوری کنیم؛ از تو میخواهیم ما را ببخشی؛ دختر گرامی رسول خدا رو به علی بن ابی طالب کرده چنین اظهار داشتند: با این دو سخن نگویم مگر از مطلبی که از رسول خدا شنیدند سؤال کنم: شما را به خدا قسم آیا این سخن پیامبر را شنیدید:
یَا عَلِیُّ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْهَا فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی وَ مَنْ آذَانِی فَقَدْ آذَى اللَّهَ وَ مَنْ آذَاهَا بَعْدَ مَوْتِی كَانَ كَمَنْ آذَاهَا فِی حَیَاتِی وَ مَنْ آذَاهَا فِی حَیَاتِی كَانَ كَمَنْ آذَاهَا بَعْدَ مَوْتِی؟
در جواب گفتند: بله شنیدیم؛ آنگاه فاطمه زهراء فرمود: خدایا تو را و حاضران را شاهد میگیرم این دو مرا در زندگی و هنگام مرگم اذیت کردند.5
همانطور که ملاحظه میفرمایید بر اساس این روایت کاملا روشن است که چه کسی اسباب آزار و اذیت دختر گرامی رسول خدا را فراهم کرده است؛ همچنین معلوم میشود چرا خلیفه در پایان عمر از اینکه خانۀ فاطمه را گشوده است اظهار تأسف میکند؛ تأسفی که نشان از افراط دارد.
خدای سبحان در قرآن کریم میفرماید:
{إِنَّ الَّذینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهینا}6
با ضمیمه کردن آیه به روایت فوق، قیاسی از نوع قیاس اقترانی شکل اوّل به دست میآید. امید که پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام با اعمال خود مصداق اذیتکنندگان خدا و رسول نباشند که ملعون بودنِ در دو دنیا را به دنبال خواهد داشت.
پینوشتها
1. طبری، محمد بن جریر،تاریخ الطبری، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ج2، ص443.
2. بخاری، محمد بن اسماعیل، الصحیح، دارالفکر، بیروت، ج4، ص42.
3. ذهبی، شمس الدین، تاریخ الاسلام ،تحقیق: د. عمر عبد السلام تدمرى، دار الكتاب العربی، بیروت، ج3، صص117-118.
4. بخاری، محمد بن اسماعیل، الصحیح، دارالفکر، بیروت، ج4، ص210.
5. صدوق، محمد بن علی بن الحسین، علل الشرایع، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، صص219-220.
6. احزاب/57.