تبیان، دستیار زندگی
امام علی(علیه السلام) می فرماید: «و ارزاق را بر مبناى تنگى و فراخى قسمت نمود، و در این تقسیم بندى عدالت به خرج داد تا هر کس را بخواهد با فراوانى رزق و کمى آن آزمایش کند، و بدین وسیله ثروتمندان و فقرا را از جهت شکر نعمت و تحمل سختى در مجراى امتحان قرار دهد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

روزی ما فقط به دست اوست!!

امام علی(علیه السلام) می‌فرماید: «و ارزاق را بر مبناى تنگى و فراخى قسمت نمود، و در این تقسیم‌بندى عدالت به خرج داد تا هر کس را بخواهد با فراوانى رزق و کمى آن آزمایش کند، و بدین وسیله ثروتمندان و فقرا را از جهت شکر نعمت و تحمل سختى در مجراى امتحان قرار دهد. آن‌گاه روزى فراخ را با سختى و پریشانى درهم آمیخت»(نهج البلاغة، خ 91، ص 134)

فرآوری: آمنه اسفندیاری ـ بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان

روزی دست خداست

در آموزه های دینی فراوان مطرح شده که خداوند متعال با مال و ثروت عده ای را آزمایش می کند که سره از ناسره مشخص شود و معلوم گردد که آیا شکر نعمت را به حا می آورند و آیا قسمتی از نعمتهای خدادادی را صرف انفاق و رسیدگی به محرومان می کنند یا نه تنها ارمغان این فزونی مال غرور و غفلت از خداست؟

یا گاهی خدا با تنگی روزی صبر و استقامت افراد را محک می زند که معلوم شود چه کسی شکرگزار و تسلیم است و چه کسی دائم اعتراض می کند و به حرام خواری می افتد و ناشکری می کند.

پاسخ به یک سوال مهم:

گاهی در ذهن این سؤال مطرح می شود که اصلا چرا بعضی از مردم محروم و نیازمند و مسکین هستند که لازم باشد ما به آنها انفاق کنیم آیا بهتر نبود خداوند خودش به آنها هر چه لازم بود می داد تا نیازی نداشته باشند که ما به آنها انفاق کنیم.

آیه اسراء -30 اشاره به پاسخ همین سؤال است، می فرماید: «خداوند روزیش را بر هر کس بخواهد گشاده می دارد و بر هر کس بخواهد تنگ، چرا که او نسبت به بندگانش آگاه و بیناست» (إِنَّ رَبَّک یبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یشاءُ وَ یقْدِرُ إِنَّهُ کانَ بِعِبادِهِ خَبِیراً بَصِیراً).

این یک آزمون برای شماست و گر نه برای او همه چیز ممکن است، او می خواهد به این وسیله شما را تربیت کند، و روح سخاوت و فداکاری و از خودگذشتگی را در شما پرورش دهد.

به علاوه بسیاری از مردم اگر کاملا بی نیاز شوند راه طغیان و سرکشی پیش می گیرند، و صلاح آنها این است که در حد معینی از روزی باشند، حدی که نه موجب فقر گردد نه طغیان.

گاهی خدا با تنگی روزی صبر و استقامت افراد را محک می زند که معلوم شود چه کسی شکرگزار و تسلیم است و چه کسی دائم اعتراض می کند و به حرام خواری می افتد و ناشکری می کند.

از همه اینها گذشته وسعت و تنگی رزق در افراد انسان- به جز موارد استثنائی یعنی از کار افتادگان و معلولین- بستگی به میزان تلاش و کوشش آنها دارد و این که می فرماید خدا روزی را برای هر کس بخواهد تنگ و یا گشاده می دارد، این خواستن هماهنگ با حکمت اوست و حکمتش ایجاب می کند که هر کس تلاشش بیشتر باشد سهمش فزونتر و هر کس کمتر باشد محرومتر گردد. (مكارم شیرازى، ناصر، برگزیده تفسیر نمونه، ج2 ص 633)

روزی رسان اوست!

روزی پادشاهی تصمیم گرفت به شكار برود، به دستور او بزرگان و خدمتكاران و غلامان حاضر شدند، وسایل شكار را جمع آوری كردند، و به قصد شكار بیرون آمدند. وقتی به شكارگاه رسیدند شاه و بزرگان مشغول شكار كردن شدند. هنگام ظهر در دامنه كوه سفره ناهار را پهن كردند. شاه و بزرگان مملكت سر سفره نشستند مرغ بزرگی را كه بریان كرده بودند، برای شاه آوردند. تا او خواست به مرغ دست دراز كند، شاهینی پرواز كنان از راه رسید، مرغ بریان را به منقار گرفت و از آنجا دور شد. حاكم از این موضوع عصبانی شد و به لشكریان دستور داد كه شاهین را دنبال كرده و به هر طریقی كه هست او را شكار كنند. شاهین در هوا و حاكم و لشكریان در روی زمین به حركت درآمدند.

شاهین كوه را دور زد و در نقطه ای فرود آمد. شاه و لشكریان نیز پیاده شده و به تعقیب او پرداختند تا اینكه به نقطه ای رسیدند كه می توانستند شاهین را ببینند. در این حال با كمال تعجّب مشاهده كردند كه یك نفر دست و پا بسته روی زمین افتاده است و شاهین با منقار مرغ را تكه تكه می كند و گوشت ها را در دهان مرد می گذارد. وقتی مرغ تمام شد شاهین كنار رودخانه رفت و منقارش را پر از آب كرد و برگشت و آب را در دهان مرد ریخت .

«خداوند روزیش را بر هر کس بخواهد گشاده می دارد و بر هر کس بخواهد تنگ، چرا که او نسبت به بندگانش آگاه و بیناست» سوره اسراء ـ آیه ی ٣٠

حاكم و لشكریان نزد مرد رفتند و دست و پایش را باز كردند احوالش را پرسیدند، مرد گفت : من بازرگان هستم و برای تجارت به شهری می رفتم در این منطقه راهزنان به من حمله كردند و اموالم را ربودند و می خواستند مرا نیز بقتل برسانند. التماس كردم كه مرا نكشند. بالاخره دلشان به رحم آمد، ولی گفتند: می ترسیم به آبادی بروی و محل ما را به مردم نشان بدهی و آنها را به این سو بكشانی بنابر این دست و پای مرا بسته و در اینجا انداختند و رفتند.

روز بعد این پرنده آمد و نانی برایم آورد. امروز نیز پرنده برایم مرغ بریان آورد، بدین ترتیب او روزی دو مرتبه از من پذیرائی می كرد. حاكم از شنیدن سخن بازرگان منقلب شد و گفت : خداوند آنقدر بخشاینده است كه بنده دست و پا بسته اش را در بیابان تنها رها نمی كند وای بر ما كه از چین خدای مهربانی غافل هستیم.

کلام آخر:

حال که دانستیم تنگی یا فراخی نعمت وسیله ی آزمایش الهی است پس باید هوشمندانه عمل کنیم که مبادا در سختیها و ناملایمات اقتصادی زبان به شکایت بگشاییم یا در فراخی روزی عنان از کف بدهیم و غافل شویم . باشد که در این راه از امتحانات سخت الهی سربلند بیرون آییم.


منابع:

زبده القصص / علی میرخلف زاد

سایت اندیشه قم

سایت حوزه

برگزیده تفسیر نمونه، ج2

سایت اسلام کوئیست

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.