تبیان، دستیار زندگی
از منظر دین؛ یعنی قرآن و روایات (اعم از سخن و سیرۀ عملی پیشوایان معصوم علیهم السلام) و عقل، «فقر» چه تصویری دارد؟ زیبا و دلکش است و مورد توصیه؟ یا موجود بدمنظری است که مأمور به دوری جستن آن ایم؟ آیا دین، ما را در راستای خودسازی معنوی به فقیرانه زیستن توصی
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : امید پیشگر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نگاه دین به موضوع «فقر»

از منظر دین؛ یعنی قرآن و روایات (اعم از سخن و سیرۀ عملی پیشوایان معصوم علیهم السلام) و عقل، «فقر» چه تصویری دارد؟ زیبا و دلکش است و مورد توصیه؟ یا موجود بدمنظری است که مأمور به دوری جستن آنیم؟ آیا دین، ما را در راستای خودسازی معنوی به فقیرانه زیستن توصیه می‌کند؟ یا فقر را یک ناهنجاری اجتماعی تلقی کرده همگان را به جنگ با آن فرامی‌خواند؟ نیاز به پژوهش در این موضوع وقتی بیشتر احساس می‌شود که بدانیم هر دو طرف قضیه، طرفدارانی دارد که با تکیه بر آیات و روایات، موضع خود را حق و باور دیگری را در تعارض با آموزه‌های دین دانسته با آن مخالفت می‌کنند.

امید پیشگر/ دکتری تفسیر قرآن - بخش قرآن تبیان

فقر، فقرا، فقیر، نیازمندی

معناشناسی فقر

«فقر» در فارسی به معنای بی‌چیزی و نداری است(لغت‌نامه دهخدا)؛ اما در عربی به دو معناست: نخست «الحاجة؛ نیازمندی»(کتاب العین) و دیگری «انفراج فی شیء؛ بازشدن چیزی»(معجم المقاییس اللغة). «فقیر» به کسی گفته می‌شود که مهره‌های پشت او (ستون فقراتش) بر اثر حادثه‌ای شکسته و از هم جدا شده باشد (همان). بنابراین «فقیر» به کسی گویند که در اثر نداشتن مال، به مثابۀ کسی است که ستون فقراتش شکسته است و قادر به ایستادن نمی‌باشد.

هر دو معنا را می‌توان در آیات و روایات مشاهده کرد. برای نمونه، «فقیر» در آیه «رب انی لما انزلت الی من خیر فقیر؛ پروردگارا من به هر آنچه از خیر بر من فرو می‌فرستی نیازمندم.»(قصص/24) به معنای نخست است و در آیۀ مربوط به زکات(توبه/60) به معنای دوم است.

تأثیر فقر و دارایی بر زندگی و بندگی

قرآن کریم با عنایت به معنای دوم، «دارایی» را مایۀ قیام و ایستایی فرد و جامعه می‌داند؛ آنجا که می‌فرماید: «لا تؤتوا السفهاءَ اموالَكم التی جَعلَ اللهُ لكم قیاماً؛ اموالتان را كه خدا مایۀ قوام و برپایى [زندگى‏] شما قرارداده است به نابخردان ندهید.»(نساء/5)

از سخنِ روایت شدۀ امام صادق(علیه السلام) ذیل این آیه می‌توان دریافت که این قوام بودنِ مال، تنها مربوط به دنیای انسان‌ها نبوده دین آنها را نیز سرپا نگه می‌دارد. مردى از حضرت پرسید: شخصى كه مالى دارد آیا حق دارد آن را ضایع كند و از دست بدهد؟ امام فرمود:

«احتفظ بمالك فإنّه قوام دینك‏؛ مالت را نگاه دار كه قوام دین تو به آن است.»(امالی طوسی، 679)‌

تأثیر وضعیت اقتصاد و دارایی در دینداری به قدری است که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود:

«اللهم بارك لنا فی الخبز و لا تفرق بیننا و بینه؛ فلولا الخبز ما صلینا و لا صمنا و لا أدینا فرائض ربنا؛ بار خدایا! براى ما در نان بركت قرار ده و میان ما و آن، جدایى مینداز. اگر نان نبود، ما نماز نمى‏خواندیم و روزه نمى‏گرفتیم و واجب‏هاى پروردگارمان را انجام نمى‏دادیم.»(کافی، 5/73)

پیامبر اکرم در روایتی فرمود: « هر كه فقر بر وى فشار آورد، فراوان بگوید: «لا حول و لا قوة إلا بالله العلى العظیم؛ هیچ نیرو و توانى نیست، مگر از خداى والاى بزرگ». بدین سان، فقر از وى زدوده مى‏گردد.»(کافی، 8/93)

یعنی ضعف اقتصادی (فقر و نداری) این توان را دارد که انسان را به ورطۀ کفر و بی‌دینی بکشاند؛ آن حضرت در کلام دیگری فرمود:

«كاد الفقر أن یكون كفرا؛ فقر، انسان را در آستانه كفر قرار مى‏دهد.»(همان، 2/307)

دعا برای در امان ماندن از فقر

برای همین آثار ناگوار فقر در زندگی و بندگی انسان، رسول خدا(صلی الله علیه و آله) از «فقر» به خدا پناه می‌بُرد و عرض می‌کرد: «اللهم إنی أعوذ بك من الكفر و الفقر و عذاب القبر؛  بار خدایا! هر آینه از كفر و فقر و عذاب قبر به تو پناه مى‏جویم.»(من لایحضره الفقیه، 2/543)

نظیر این درخواست از دیگر اهل‌بیت(علیهم السلام) نیز نقل شده است. امام باقر(علیه السلام) عرض می‌کرد: «بار خدایا ... مرا روزى ‏اى مده كه سركشم سازد و به فقرى دچارم مكن كه به سبب ابتلا در تنگنا به تیره بختى افتم ... مرا در دنیایم زندگانى گشاده و شیرین و گوارا عطا فرما»(کافی، 2/589)

مردم نیز وقتی از رنج فقر آزرده می‌شدند محضر اهل‌بیت(علیهم السلام) آمده برای رهایی از آن، راهکاری درخواست می‌کردند.

مردى نزد پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) آمد و گفت: «اى رسول خدا! من عیالوار و بدهكار و سخت احوالم. مرا دعایى‏ آموز كه با آن خدا را خوانم تا مرا چندان روزى دهد كه هم وامم را بپردازم و هم خانواده‏ام را تأمین كنم.» حضرت فرمود: «اى بنده خدا! وضو ساز و حق هر اندام را در وضویت به خوبى ادا كن و سپس دو ركعت نماز بگزار و در آن ركوع و سجده‏اى كامل به جاى آور و آن گاه بگو: « یا ماجد یا واحد یا كریم یا دائم، أتوجه إلیك بمحمد نبیك نبی الرحمة صلى الله علیه و آله یا محمد یا رسول الله، إنی أتوجه بك إلى الله ربك و ربی و رب كل شی‏ء أن تصلی على محمد و أهل بیته و أسألك نفحة كریمة من نفحاتك و فتحا یسیرا و رزقا واسعا ألم به شعثی و أقضی به دینی و أستعین به على عیالی.»(کافی، 2/552)

نیز برای مصون ماندن عموم مردم از «فقر» یا رهاشدن گریبانشان از چنگ آن اذکاری را آموزش داده‌اند. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: هر كس روزانه صد بار این ذكر را بگوید: «لا إله إلا الله الملك الحق المبین؛ جز خداى حكمران راستین روشنگر، معبودى نیست.» از فقر در امان است و از وحشت قبر، رها مى‏گردد(کشف الغمة، 2/376). در روایت دیگری فرمود: « هر كه فقر بر وى فشار آورد، فراوان بگوید: «لا حول و لا قوة إلا بالله العلى العظیم؛ هیچ نیرو و توانى نیست، مگر از خداى والاى بزرگ». بدین سان، فقر از وى زدوده مى‏گردد.»(کافی، 8/93)

تأثیر وضعیت اقتصاد و دارایی در دینداری به قدری است که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: بار خدایا! براى ما در نان بركت قرار ده و میان ما و آن، جدایى مینداز. اگر نان نبود، ما نماز نمى‏خواندیم و روزه نمى‏گرفتیم و واجب‏هاى پروردگارمان را انجام نمى‏دادیم.»(کافی، 5/73)

«فقر» یکی از عذابهای الهی

در برخی روایات، «فقر» به عنوان عذابی از سوی خدا معرفی شده است که گاه گریبان فرد را می‌گیرد؛ مانند این روایت که امام صادق(علیه السلام) فرمود: «هر كس در شب و روز، بزرگ‏ترین دغدغه‏اش دنیا باشد، خداوند متعال فقر را پیش چشمان او مى‏نهد [تا همواره احساس فقر كند] و امورش را پریشان مى‏سازد، و از دنیا جز به آنچه برایش قسمت شده، نمى‏رسد.»(همان، 2/319)

امام صادق(علیه السلام) فرمود: «خدا دو گونه مجازات دارد؛ یكى مجازات جارى در درون انسان و دیگرى مسلط ساختن برخى از مردم بر برخى دیگر. مجازات‏هاى جارى در درون انسان‏ها از این قرارند: بیمارى، فقر، ....»(علل الشرایع، ص108)

و گاه این عذاب، تمام جامعه را فراگرفته آنها را به نداری و مشکلات اقتصادی مبتلا می‌کند. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: « هر گاه خداوند بر امتى خشم گیرد و بر آن عذاب نازل نكند، قیمت‏ها در آن بالا مى‏رود، آبادانى‏اش كاهش مى‏یابد، بازرگانانش سود نمى‏برند، میوه‏هایش رشد نمى‏كنند، جوى‏هایش پر آب نمى‏گردند، باران بر آن فرو نمى‏بارد، و بدانش بر آن سلطه مى‏یابند.»(کافی، 5/317)

نکوهش «فقر»

برخی روایات، به بدی از «فقر» سخن می‌گویند و چهرۀ زشتی از آن ترسیم می‌کنند؛ روشن است هدف این روایات پرهیز دادن مردم از فقر و هشدار نسبت به زمینه‌های پیدایش آن است. برای نمونه؛

رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: «الفقر أشد من القتل‏؛ فقر، سخت‌تر از كشتار است.»(جامع الاخبار، ص299) و یا فرمود: «الفقر(اء) محن الإسلام؛ فقیران، بلاهاى اسلام‌اند.» (معانی الاخبار، ص402) و نیز: «الفقر سواد الوجه فی الدارین‏؛ فقر، در هر دو جهان، مایۀ سیه رویى است.»( عوالی اللآلی، 1/40)

امام باقر(علیه السلام) گور(یعنی آرمیدن در گور: مرگ) را بهتر از فقر می‌داند(کافی، 8/21).

دستور مقابله با فقر

دستور اسلام مبنی بر مقابله با فقر را به شکل‌های زیر می‌توان در قرآن و نیز گفتار و رفتار حضرات معصومین(علیه السلام) مشاهده کرد:

1. امر به انفاق و دستگیری از نیازمندان

2. امر به پرداخت زکاتی که یکی از مصارف آن کمک به فقراست

3. نکوهش کسانی که از کمک به فقرا خودداری کردند

4. سیرۀ پیشوایان معصوم(علیه السلام) در کمک به فقرا و تلاش برای ریشه‌کنی فقر از جامعه

(ادامه دارد)