تبیان، دستیار زندگی
در نخستین روزهای دی ماه سال ۱۳۰۷ هجری شمسی قانون لباس های متحدالشکل در مجلس شورای ملی به تصویب رسید. در پی این مصوبه پوشیدن کت و شلوار با کراوات و کلاه فرنگی برای مردان الزامی شد . سپس عده ای از دولتمردان و درباریا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پروژه کشف حجاب در ایران و کشورهای همسایه

در نخستین روزهای دی ماه سال ۱۳۰۷ هجری شمسی قانون لباس‌های متحدالشکل در مجلس شورای ملی به تصویب رسید. در پی این مصوبه پوشیدن کت و شلوار با کراوات و کلاه فرنگی برای مردان الزامی شد . سپس عده ای از دولتمردان و درباریان به اتفاق همسرانشان به هیبت غربی و به صورت بدحجاب یا بی حجاب در مجامع حکومتی و معابر عمومی ظاهر شدند . مبارزه با حجاب اسلامی زنان مسلمان در کشورهای اسلامی هیچگاه یک پدیده درونی نبوده ...

فرآوری:فهیمه السادات آقامیری-بخش تاریخ ایران و جهان تبیان

پروژه کشف حجاب در ایران و کشورهای همسایه

«همفری» کارشناس و جاسوس معروف انگلستان در کشورهای اسلامی که از فعالان رواج فرهنگ غربی در میان ملل مسلمان می‌باشد، در کتاب خاطرات خود به موارد متعددی از خصوصیات مسلمانان از جمله اعتقاد به مبانی اسلامی، حفظ حجاب اسلامی، استحکام کانونهای خانواده و تبعیت فرزندان از روش پدران و نیاکان اشاره کرده و لزوم مبارزه با این مبانی و ارزشها را مورد تأکید قرار داده است. وی که مأمور اعزامی وزارت مستعمرات انگلیس به کشورهای اسلامی بوده، از بی‌حجابی و برداشتن حجاب زنان و رواج بی‌بند و باری به عنوان یکی از مؤثرترین روشها در مبارزه با استقلال ملتهای مسلمان یاد کرده است.

کشف حجاب در ایران

کشف حجاب در ایران نیز پدیده خودجوش داخلی نبود و محرک‌های خارجی داشت. این پدیده ناشی از تأثیر فرهنگ و آداب و رسوم غربی تحت عنوان «تجددخواهی» در میان ایرانیان، به ویژه کسانی است که افکار و زندگی غربی را تجربه کرده‌اند. در این بین اراده دولتمردان نقش مکمل داشته و در اشاعه آن تأثیر بسزایی داشته است.

براساس شواهد تاریخی اولین نشانه‌های کشف حجاب از دربار ناصرالدین شاه قاجار آغاز شد. مسافرتهای شاه به اروپا و مشاهدات وی از وضعیت پوشش زنان اروپائی در انتقال فرهنگ آن دیار به کشور و در ابتدا به دربار و دارالخلافه تأثیر به سزایی داشت. به تدریج موضوع کشف حجاب در قالب تجدد خواهی به محافل روشنفکری و اشعار شعرا نفوذ کرد و درمطبوعات منعکس شد.

این وضعیت کم و بیش تا پایان دوره قاجار ادامه داشت. میل حکام قاجار به کشف حجاب و مقاومت خانواده‌ها سبب شد تا پدیده کشف حجاب به غیر از دربار و محافل نزدیک به شاه، رشد چندانی نیابد. هر چند در اواخر دوره قاجار و در جریان نهضت مشروطه و پس از آن، سیاسیون «نوگرا» و «منور‌الفکر» گامهایی در حذف پوشش اسلامی بانوان و اشاعه بی‌حجابی در جامعه برداشتند و نویسندگان و شعرایی چون ایرج میرزا، میرزاده عشقی، عارف قزوینی و ملک‌الشعرای بهار در این زمینه‌ها قلم فرسایی کردند. آنان مشروطه را به معنای تجدد خواهی خوانده و بی‌حجابی را از مظاهر تجددخواهی قلمداد کردند.

رضاشاه و مسئله کشف حجاب

یکی از مسائلی که در زمان رضاشاه پهلوی اجرا شد و با مقاومت طیفهای مختلف مردمی روبه رو گردید، مسئله کشف حجاب و ممنوع اعلام کردن پوشش و حجاب اسلامی در سطح کشور بود که هم شامل جلوگیری از پوشش اسلامی زنان و ترویج پوشش غربی بود و هم شامل تغییر لباس مردان و گسترش سبک پوشش غربی در میان آنان. در راستای این مسئله در نخستین روزهای دی ماه 1307 قانون لباسهای متحدالشکل در مجلس شورای ملی به تصویب رسید و رضاشاه در سال 1310 دستور داد بی‌حجابی اجرایی شود.

مسائلی از قبیل حضور و فعالیت خارجیان در جامعه ایران، تاسیس مدارس خارجی و فعالیت گسترده در ایران، بازگشت فرزندان اشراف و دانشجویانی که به خارج از کشور جهت تحصیل مهاجرت کردند، انتشار مطبوعات متاثر از فرهنگ غربی و مهمتر از همه سفر رضاشاه پهلوی به ترکیه و تاثیرپذیری وی از آتاتورک مهمترین دلایل پیگیری سیاست کشف حجاب توسط رضاشاه پهلوی در این زمان بود. رضاشاه برای ترویج بی‌حجابی و کشف حجاب در جامعه نخست از خانواده خود و سایر دولتمردان شروع کرد و برای آغاز این روند، به همراه همسر و دخترانش بدون حجاب در مراسم جشن فارغ‌التحصیلی دختران دانشسرای مقدماتی شرکت کرد. رضاشاه در این مراسم دیدگاه خود را در رابطه با کشف حجاب اینگونه توضیح داده است:« ....شما زنها باید این روز را که روز سعادت و موفقیت شماست روز بزرگی بدانید !»

رضا شاه در جایی دیگر و خطاب به وزراء اینگونه گفته است: «ما باید صوره‌ و سنتاً غربی بشویم و باید در قدم اول کلاه‌ها تبدیل به شاپو بشود و نیز باید شروع به رفع حجاب زنها نمود و چون برای عامه‌ مردم دفعتاً مشکل است اقدام کنند، شما وزراء و معاونین باید پیشقدم شوید...»

بنابراین پروژه کشف حجاب در اواسط دوران زمامداری رضاشاه پهلوی آغاز گردید و به طرق مختلف و از جمله از طریق زور و خشونت پیگیری شد و با فراز و نشیبهای فراوان تا پایان حکومت رضاشاه ادامه داشت. این مسئله در زمان محمدرضاشاه نیز با غربی کردن جامعه ایران و ... دنبال می‌گردید. اما در تمام این دوران همواره حرکتهایی از میان روحانیون و سایر اقشار مردم برای مقابله با آن صورت می‌گرفت و مردم از اجرای آن ممانعت می‌کردند.

کشف حجاب در سایر کشورها

اسماعیل پاشا در مصر که در 1863 میلادی بر تخت سلطنت نشست در 1870 به آزادی زنان با مفهوم اروپائی آن در کشورش رسمیت داد. در الجزایر نیروهای اشغالگر فرانسوی برای در هم شکستن انقلاب مردم، از جمله به مبارزه علیه حجاب زنان روی آوردند. در ترکیه، مقابله با حجاب اسلامی از نخستین برنامه‌های کمال آتاترک برای اسلام‌ زدائی بود. این برنامه‌ای بود که در کنار سایر تصمیمات از جمله منسوخ‌کردن دادگاههای شرعی، تعطیل مدارس علوم دینی، جایگزین کردن قوانین اروپایی به جای نظام شریعت، رواج رسم‌الخط لاتین، تغییر تاریخ هجری به میلادی، اعلام تعطیلی یکشنبه‌ها به جای جمعه‌ها و ... به اجرا گذارده شد.

اقدامات امان الله خان با زور و اجبار انجام می‌گرفت، از جمله در یک مورد اعضای مجلس ملی افغانستان که از بزرگان و روسای طوایف و قومیتها بودند را به بیرون شهر دعوت کرد و در آنجا به آنان دستور داد تا ریشهای خود را بتراشند و لباسهای سنتی خود را کنار گذاشته و با لباسهایی که خود از خارج آورده بود تعویض کنند و به شهر برگردند.

در افغانستان و در زمان امان الله خان غازی نیز سیاست کشف حجاب اجباری پیگیری شد. امان‌الله خان در ۱٣٠۶ سفری طولانی و ۶ ماهه به مصر، ایتالیا، هلند، بلژیک، فرانسه، سوئیس، آلمان، لهستان، روسیه و ترکیه انجام داد و از این طریق با فرهنگ غربی و اروپایی آشنا شد و این مسافرتها تاثیرات بسیاری در شکل‌گیری تفکر کشف حجاب در وی داشت. نهایتاً نیز این اقدامات با مخالفت مردم و روحانیون افغانی مواجه شد و باعث گسترش اعتراضات در نقاط مختلف افغانستان گردید و پیرو این اعتراضات امان الله در سال 1929 به خارج از کشور گریخت و حکومت افغانستان به دست حبیب الله کلکانی افتاد.

سه همسایه و یک پروژه

یک مسئله مهم در رابطه با موضوع کشف حجاب در این سه کشور ارتباط زمامداران این کشورها با یکدیگر و مسافرت آنها و دیدار با همتایانشان و تاثیرپذیری و تاثیرگذاری آنها بر یکدیگر و الگوبرداری از هم در پدیده کشف حجاب بود، که مهمترین آنها مسافرت رضاشاه به ترکیه و دیدار با آتاتورک و مسافرت امان الله خان به ایران و ترکیه بود. تأثیرات این مسئله بر روی رضاشاه پهلوی به قدری گسترده بود که وی به محمود جم گفته است:

«....نزدیک دو سال است که این موضوع ـ کشف حجاب ـ سخت فکر مرا به خود مشغول داشته است، خصوصاً از وقتی که به ترکیه رفتم و زنهای آنها را دیدم که «پیچه» و «حجاب» را دور انداخته و دوش بدوش مردهایشان در کارهای مملکت به آنها کمک می‌کنند، دیگر از هر چه زن چادری است بدم آمده است. اصلاً چادر و چاقچور دشمن ترقی و پیشرفت مردم است.»9

وارداتی بودن این سیاست و عدم تمایل قاطبه مردم نسبت به «مسئله کشف حجاب» نیز در این سه کشور وجود داشته است. در واقع یکی از مهمترین نقاط تشابه پدیده و پروژه کشف حجاب در این کشورها و حتی کشورهای دیگری نظیر مصر، الجزایر و ...، وارداتی بودن این پدیده و عدم وجود ریشه‌های داخلی و تمایلات درونی و مردمی برای این مسئله بوده است.

منابع: سایت تاریخ ایرانی ، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران