تبیان، دستیار زندگی
موسیقی به کمک صوت بیان می شود و معماری به کمک ماده. آیا بین صوت و ماده ارتباط وجود دارد و این دو نوع هنر فصل مشترکی دارند؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

زبان مشترک در موسیقی و معماری

موسیقی به کمک صوت بیان می شود و معماری به کمک ماده. آیا بین صوت و ماده ارتباط وجود دارد و این دو نوع هنر فصل مشترکی دارند؟

فرآوری- بخش هنری تبیان

موسیقی

معماری موسیقی جامد است. همان موسیقی است که در عالم غیر مادی جریان دارد و معماری ایرانی مصداق بارز و عینی در جهان مادی دستگاهها و نغمه های موسیقی ایرانی است. می توان عنوان نمود که هر بنایی علی الخصوص بناهایی که جایگاه ویژه ای را در فرهنگ ما دارا می باشند هر کدام تداعی کننده موسیقی در دستگاه خاص خود می باشد.

درنگاه اول می توان گفت معماری وموسیقی هردوازاحساس وروح انسان به شکل عاقلانه ای سرچشمه می گیرندهرچند دردو مسیرمتفاوت درحرکت هستند امابه سرانجامی مشترک که همانا رسیدن به مقام زیبایی دردنیای هنراست منتهی می شوند. هربرت اسپنسر فیلسوف انگلیسی می گوید : همه ی هنرها به طورعرضی باهمدیگرارتباط دارند،چراکه منشاء همه ی آنها تجلی زیبای است. موسیقی یعنی ترکیب اصوات به لحنی خوش آیند که سبب لذت شنوایی وانبساط ودگرگونی روح گردد. "لوکور بوزیه" معمارسرشناس می گوید : معماری یعنی فرم ها، حجم ها، رنگ ها، آکوستیک و موسیقی که نور و سایه بلندگوهای آن هستند.

اما بطورخلاصه می توان دلایل رابطه بین معماری وموسیقی رادرچندعامل جستجو کرد.

1- اصطلاحات مشابه درمعماری وموسیقی:

ریتم وضرب آهنگ ،یک مارش نظامی با فواصل ونظم معین یاد آور ستونهایی یک معبد یونانی ویاایرانی با فواصل منظم می باشد ویا ریتم آرام لالایی مادرانمان که درآوازهمایون به نام گوشه ی بختیاری ثبت شده است؛ بیشترنمایانگرآرامش وسطوح منحنی درمعماری مثل طاق های نیم کروی خانه های کاه گلی است.ازدیگراصطلاحات مشابه به تقارن ویا عدم تقارن می توان اشاره کرد؛

نتایج یک پژوهش نشان می دهد که موسیقی می تواند الگویی در طراحی معماری باشد، زیرا هر دو با استفاده از اعداد و نسبت های کمی از مواد اولیه خود، صوت و مصالح، فضایی را خلق می کنند که ماهیت کیفی دارند.

تقارن درموسیقی مثل فاصله نت های دستگاه ماهور که تقریبادارای یک پرده فاصله ازهم می باشد و ربع پرده ندارد و تقریبا مثل ماژور اروپایی هاست که درشنونده باعث نشاط وشادمانی می شود. تقارن درمعماری که با توجه به فواصل دهانه های سی وسه پل می توانیم آن رابه دستگاه ماهورتشبیه کنیم. حال اگراین تقارن وفاصله ی نت هاازهم کم وزیاد شوند و عدم تقارن راداشته باشیم ، ربع پرده ها وسه ربع پرده ها بوجود می آیند که باعث شنیدن آهنگی سوزناک مثل دستگاه همایون ویا مینور اروپایی ها می گردد که درمعماری می توانیم این عدم تقارن را مثلادر پل هاباتوجه به دهانه های بافواصل مختلف و کوچکی و بزرگی دهانه ها با پل شهرستان اصفهان مقایسه نماییم.البته می توان ازفواصل رواق ها، ستون ها، سقف بازارها،ردیف نورگیرها و نور خارج شده ازآن هاوسایه روشن ها هم دراین مقایسه استفاده کرد.که البته این تعبیری است ازتاثیر موسیقی درمعماری بااتکاء ادراکی از ریتم وفضا .

٢- وحدت گرایی وتوجه به معنویت :

بانگاهی عمیق به ویژگی مفهومی موسیقی ومعماری ایرانی آنچه که بیش ازهمه به چشم می خورد وحدت گرابودن است که ذات وجوهره ی اصلی معماری وموسیقی ایرانی راتشکیل می دهد.با نگاهی به اذان های ماندگارچون اذان زنده یاد موذن زاده اردبیلی که ازگلدسته های مساجد پخش می شود ؛ پی می بریم ریتم اذان هایی بیشتر درذهن مردم ماندگار گشته اند که در گوشه های موسیقی ایرانی چون گوشه ی روح الارواح در آواز بیات ترک ویاگوشه های آوازافشاری و یا دستگاه شور اجرا گردیده اند.

3 - درک بصری ازاصوات:

صداها وامواج محیط پیرامون وطبیعت درآفریدن معماری وموسیقی دخیل هستند.برای مثال موسیقی بودایی هاکه امروزه به عنوان موسیقی تن آرامی یا ریلکسیشن مطرح است ویا موسیقی سنتی ایرانی که عمدتا تاثیرات خودراازطبیعت آرام، وزش باد،لالایی مادران وزمزمه ی جویباران گرفته است را می توان با موسیقی هوی متال که دراصل برای اعتراض وبیان نابسامانی ها بوجود آمده و خواننده با صدایی خشن وعصبانی ازاوضاع شکایت می کندوصدای سازش که ارتفاع خشن ونوک تیزآسمان خراش هارا تداعی می کند؛ مقایسه کرد.

4 - نقش ریاضیات وتناسبات درمعماری وموسیقی :

معماری وموسیقی هردوموجودیتی نیمه مادی ونیمه معنوی دارندودرایجادآنها بیش ازآنکه حس بینایی ، لامسه وشنوایی دخیل باشند؛عقل، اعداد ومحاسبه دخیل هستند.کاربردریاضی وخواص فیزیک درموسیقی بسیارمشهود است مثل کشش اصوات،فواصل موسیقیایی وریتم های دوضربی وسه ضربی که پایه ی تمام ریتم های موسیقی است. درمعماری هم نقش ریاضیات وخواص فیزیکی غیرقابل انکاراست.درمعماری بافرکانس های نوری وطول موج اصوات که طول ،عرض وارتفاع راتعریف می کنند سرو کارداریم،

تیمن سمیع پور و سیدعلی سیدیان در مقاله ای با عنوان «تعبیر عناصر موسیقی و معماری با زبان مشترک؛ نمونه موردی موسیقی و معماری سنتی ایران» به بررسی ارتباط این دو با هم پرداخته اند.

در این مطلب که در فصلنامه علمی - پژوهشی مطالعات تطبیقی هنر دانشگاه هنر اصفهان (هنر و معماری) منتشر شده، آمده است: هر ملتی آرمان های خاص خود را دارد که عینیت بخشیدن به آن ها، وظیفه فرهنگ است. مطابق این پژوهش در فرآیند این تحول، معماری و موسیقی که از فرهنگ هر منطقه سرچشمه گرفته، نقشی اساسی برعهده دارد.

همچنین معماری و موسیقی دارای وجوه اشتراک بسیاری، از جهات مفهومی، فضای ایجادی، شکلی و مورفولوژی هستند. از سوی دیگر، در قواعد بنیادی حاکم و تشکیل دهنده آن ها مانند تناسبات، ریتم، هارمونی، تکرار، زیبایی شناسی و... نیز شباهت داشتند.

در روزگاری که معماری روزبه روز به سمت بی محتوایی و بهره گیری فرمال از عناصر پیش می رود، آواهای موسیقی با توجه به تاثیرگذاری بر روح انسان می توانند، پارامتر بسیار مناسبی برای بهره گیری در طراحی معماری، بخصوص طرح های مفهومی باشند.

دف این پژوهش، تعبیر عناصر موسیقی و معماری با زبان مشترک و پاسخ به این سوال است که آیا آواهای موسیقی، امکان تبدیل شدن به فرم معماری را دارند؟

طبق این تحقیق برای یافتن پاسخ، با بهره گیری از روش های تحقیق تفسیری - تاریخی و مطالعه موردی و جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و مصاحبه، ابتدا با تحلیل ماهیت معماری و موسیقی، پارامترهای سازنده هریک شناسایی شد.

سپس به شکل تطبیقی بررسی و اشتراکات بسیاری در قواعد بنیادی شکل دهنده آن ها مانند فواصل، کشش، بهره گیری از هندسه و ریاضیات و همچنین به لحاظ مورفولوژی عوامل مثل ریتم و بافت پیدا شد. پس از یافتن 23 ویژگی در موسیقی که قابلیت تعبیر به زبان مشترک با معماری را داشت، به بازخوانی نمونه هایی از معماری با زبان مشترک موسیقی پرداخته شد.

نتایج این مقاله نشان داد که موسیقی می تواند الگویی باشد در طراحی معماری، زیرا علاوه بر اشتراکات یادشده، هر دو با استفاده از اعداد و نسبت های کمی از مواد اولیه خود، صوت و مصالح، فضایی را خلق کرده اند که ماهیت کیفی دارد.

در نتیجه، با شناخت فواصل و کشش به عنوان عناصر بنیادین موسیقی، با بهره گیری از این عناصر فرمی براساس فرود، دستگاه شور طراحی شد.


منابع: ایسنا/بانک اطلاعات هنرمندان