تبیان، دستیار زندگی
از آنجا كه نعمت اختیار و آزادی اراده و انتخاب، یكی از مهمترین عوامل تكامل انسان می باشد، خداوند متعال، انسان را موجودی انتخاب گر آفرید، و او را هدایت اجباری نكرد، چرا كه هدایت اجباری، نه افتخار است، و نه تكامل. بلكه به انسان آزادی داد، تا این راه را با پا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیا هر ایمانى ارزش دارد؟

از آنجا كه نعمت اختیار و آزادی اراده و انتخاب، یكی از مهمترین عوامل تكامل انسان می باشد، خداوند متعال، انسان را موجودی انتخاب گر آفرید، و او را هدایت اجباری نكرد، چرا كه هدایت اجباری، نه افتخار است، و نه تكامل. بلكه به انسان آزادی داد، تا این راه را با پای خود بپیماید و به اوج تكامل برسد.

فرآوری: زهرا اجلال- بخش قرآن تبیان

ایمان به خدا

وقتی نجات پیدا می کنند، بی ایمان می شوند

قرآن از كسانى كه به هنگام خطر یاد خدا مى  كنند ولى همین كه نجات یافتند او را فراموش مى كنند، به شدّت انتقاد كرده و مى فرماید: «اذا رَكِبوا فى الفُلك دَعَوا اللّه» [سوره عنكبوت، آیه 65] گروهى به هنگام غرق شدن خدا را مى خوانند، امّا چون نجات مى یابند، خدا را فراموش مى كنند.
و یا در جایی دیگر می فرماید: «وَإِذَا مَسَّكُمُ الْضُّرُّ فِی الْبَحْرِ ضَلَّ مَن تَدْعُونَ إِلاَّ إِیَّاهُ فَلَمَّا نَجَّاكُمْ إِلَى الْبَرِّ أَعْرَضْتُمْ وَكَانَ الإِنْسَانُ كَفُوراً: هنگامی كه ناراحتی ها در دریاها به شما می رسد (و گرفتار طوفان ها و امواج سهمگین می شوید و كشتی خویش را همچون پر كاهی در پهنه آبها می بینید، وحشت می  كنید و) جز خدا همه كسانی از نظرتان ناپدید می گردند كه ایشان را به فریاد می خوانید. امّا زمانی كه خدا شما را (از غرق شدن) نجات داد و به خشكی رسانید، (از یكتاپرستی) روی می گردانید، و اصولاً انسان بسیار ناسپاس است.» [سوره إسراء آیه 67]

قرآن كریم، فرعون را به عنوان مصداق بارز این حالت «ایمان آوردن از روی ترس» بیان می كند.
خداوند متعال می فرماید: «... تا هنگامی كه غرقاب، دامن او را گرفت، گفت: ایمان آوردم كه هیچ معبودی، جز كسی كه بنی اسرائیل، به او ایمان آورده اند، وجود ندارد، و من از مسلمین هستم.» [یونس/ 90]

ایمان از روی ترس و اضطرار، ارزشی ندارد

در آیات متعددی، به این معنی اشاره شده كه اگر خداوند می خواست، همه مردم را به اجبار، هدایت می كرد، مثل آیه: «أَفَلَمْ یَیْأَسِ الَّذِینَ آمَنُوا أَنْ لَوْ یَشاءُ اللَّهُ لَهَدَى النَّاسَ جَمِیعاً» [رعد/ 31]، «وَ لَوْ شاءَ لَهَداكُمْ أَجْمَعِینَ» [نحل/ 9]، «وَ لَوْ شاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَنْ فِی الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِیعاً» [یونس/ 99] به واسطه این اجبار (درونی یا بیرونی) خداوند می توانست حتی منكران لجوج را وادار به پذیرش ایمان، كند، چرا كه او بر همه چیز، تواناست، و هیچ كاری در برابر قدرتش، مشكل نیست.
ولی هرگز او چنین نخواهد كرد، چرا كه این گونه ایمان اجباری، بی ارزش و فاقد معنویت، و تكاملی است كه انسان به آن نیاز دارد. [تفسیر نمونه، همان، ج 10، ص 222] از آنجا كه نعمت اختیار و آزادی اراده و انتخاب، یكی از مهمترین عوامل تكامل انسان می باشد، خداوند متعال، انسان را موجودی انتخاب گر آفرید، و او را هدایت اجباری نكرد، چرا كه هدایت اجباری، نه افتخار است، و نه تكامل. بلكه به انسان آزادی داد، تا این راه را با پای خود بپیماید و به اوج تكامل برسد. [تفسیر نمونه، همان، ج 11، ص 168 با اندكی تلخیص]
خداوند متعال در قرآن می فرماید: كسانی كه از روی ترس و اضطرار، ایمان می آورند، ایمان آنها ارزشی ندارد مثلاً در سوره یونس آیه 96، می فرماید: «محقّقاً كسانی كه خدا بر گمراهیشان، حكم كرده، ایمان نخواهند آورد»، اینها همان كسانی هستند كه آیات الهی را تكذیب می كنند و سرانجامی جز دوزخ ندارند. چون سرمایه سعادت خود را كه همان ایمان است، از دست داده اند. پس ایمان نمی آورند، «حَتَّى یَرَوُا الْعَذابَ الْأَلِیمَ» [یونس/ 97] تا آنكه عذاب الیم را ببینند.
وقتی عذاب را ببینند، البته ایمان می آورند، ولی ایمان اضطراری (و از روی ترس) فایده ای ندارد. پس هر انسانی خواه ناخواه، دارای ایمان هست (با توجه به آیات 94 تا 97 از سوره یونس) چه ایمان اختیاری و چه اضطراری، با این تفاوت كه ایمان اختیاری، مقبول درگاه الهی است و آدمی را به سوی سعادت زندگی دنیا و آخرت سوق می دهد، امّا ایمان اضطراری كه در هنگام دیدن عذاب است، نه در درگاه خدای تعالی، قبول است، و نه دردی را از او درمان می كند. [طباطبایی، سید محمد حسین،  ترجمه تفسیر المیزان، مترجم: موسوی همدانی، ج 10، ص 185]

ایمان لحظه اى ارزشى ندارد

همچنین آیة 52 از سوره سبأ نیز این معنی را می رساند كه ایمان آوردن از روی اضطرار و ترس و در موقع مرگ، كه عذاب الهی را می بینند، ارزشی ندارد، و لذا در آیات دیگر قرآن می خوانیم «اینها دروغ می گویند، اگر بازگردند «به دنیا»، همان برنامه ها را تكرار می كنند» (انعام، 28) [تفسیر نمونه، همان، ج 18، ص 155]

از آنجا كه نعمت اختیار و آزادی اراده و انتخاب، یكی از مهمترین عوامل تكامل انسان می باشد، خداوند متعال، انسان را موجودی انتخاب گر آفرید، و او را هدایت اجباری نكرد، چرا كه هدایت اجباری، نه افتخار است، و نه تكامل. بلكه به انسان آزادی داد، تا این راه را با پای خود بپیماید و به اوج تكامل برسد.

قرآن كریم، فرعون را به عنوان مصداق بارز این حالت «ایمان آوردن از روی ترس» بیان می كند.
خداوند متعال می فرماید: «... تا هنگامی كه غرقاب، دامن او را گرفت، گفت: ایمان آوردم كه هیچ معبودی، جز كسی كه بنی اسرائیل، به او ایمان آورده اند، وجود ندارد، و من از مسلمین هستم.» [یونس/ 90]
وقتی كه فرعون در امواج رود نیل قرار می گیرد و لحظه به لحظه مرگ او نزدیكتر می شود، می گوید: ایمان آوردم. ولی بدیهی است، این نوع ایمان آوردن، ایمانی است كه هر جانی و مجرم و گنهكاری، دم از آن می زند، بی آنكه ارزشی داشته باشد، و یا دلیل بر تكامل و حسن نیّت و صدق گفتار او گردد. به همین جهت خداوند او را مخاطب ساخت و فرمود: «اكنون ایمان می آوری در حالی كه قبل از این طغیان و گردنكشی و عصیان نمودی، و در صف مفسدان فی الارض و تبهكاران قرار داشتی.» [یونس/ 91]


منابع :
اندیشه قم
کتاب پرسش و پاسخ؛ حجت الاسلام قرائتی