تبیان، دستیار زندگی
کتاب «سرگذشت فرش در ایران» نوشته مریم رجبی روانه بازار کتاب شد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

«سرگذشت فرش در ایران» کتاب شد

کتاب «سرگذشت فرش در ایران» نوشته مریم رجبی روانه بازار کتاب شد.

بخش کتاب و کتابخوانی تبیان
«سرگذشت فرش در ایران» کتاب شد

انسان های اولیه برای درست کردن بستر خواب، نخست علف به غارهای سنگی شان می بردند. بعد روش گره زدن را آموختند و سپس با زیر و رو گذاشتن الیاف، حصیر بافتند. ایرانی ها نزدیک به پنج هزار سال پیش حصیربافی می کرده  اند. آنها وقتی به استحکام الیاف تنیده شده بیشتر پی بردند، پارچه و سپس فرش بافتند. باستان شناسان نشانه ها و ابزارها بافندگی ایرانیان در عصر مفرغ را یافته اند و همین نشان دهنده تاریخ دیرینه فرش بافی در ایران است. " سرگذشت فرش در ایران " کتابی از مجموعه " فرهنگ و تمدن ایرانی " است که می کوشد با نثری روان و تصویرگری های گویا با عموم خوانندگان ارتباط برقرار کند.

کتاب " سرگذشت فرش در ایران " نوشته مریم رجبی مشتمل بر 216 صفحه توسط انتشارات افق چاپ و روانه بازار کتاب شده است. این کتاب مشتمل بر 12 فصل با عناوین تولد فرش، پارس سرزمین فرش های زرین، اعراب و فرش ایرانی، از غرب تا شرق نقش و رنگ، از ویرانی تا شکوه، از سمرقند تا آناتولی، پادشاهان فرش، طرح و نقش در شکوه، فرش ایرانی، نقاشی مدرن، نقش آفرینان قاجار، فرش و فرهنگ و فرش و دنیای نو است. در آخر کتاب هم فهرست منابع درج شده است.

در قسمتی از کتاب " سرگذشت فرش در ایران " می خوانیم: خیلی ها در کاخ مدائن جمع شده بودند. در دل هایشان هراس بود و نمی دانستند چه اتفاقات ناخوشایندی در راه است. آن قدر همه چیز ناگهانی اتفاق افتاده بود و همه با عجله در کاخ حاضر شده بودند که هیچ کس برای پوشیدن لباس های رسمی و باشکوه درباری فرصت نداشت. همه با لباس های معمولی و عادی در کاخ جمع شده بودند. بهت زده منتظر بودند شاید کسی خبر خوبی بیاورد اما این طور نشد. سپاه اعراب هر طور بود سرانجام موفق شد خود را به مدائن برساند. وقتی به سمت مدائن یورش آوردند سرشار از خشم و جنگ طلبی بودند اما به هنگام ورود برای لحظاتی خشک شان زد. دلیلش دیدن شکوه و عظمت مدائن بود.

در بخش دیگری از این کتاب آمده است: پارتی ها که آمدند، هنر و فرهنگ ایرانی را دوباره زنده کردند. اشکانی ها دوباره کارگاه های فرش بافی و پارچه بافی هخامنشی را برپا کردند. بهترین و زیباترین فرش و پارچه ها دوباره در ایران تولید می شد. منسوجات ایران شهرت جهانی پیدا کرده بود. رومی ها حاضر بودند مبالغ خیلی زیادی به ایرانی ها بدهند تا فرش های ایرانی را بخرند. پارچه های ایرانی آنقدر فاخر و ارزشمند بودند که حتی پرچم امپراطوری روم از این پارچه ها درست می کرد یا مثلا جامه ای که برای مرگ پادشاه فرانسه در نظر گرفتند از پارچه های ایرانی بود. آن زمان، ایران هنوز با کشورهایی مثل چین داد و ستد نداشت. مهرداد دوم پادشاه پارتی این رابطه تجاری را آغاز کرد. مسیر جاده ابریشم که از محل استقرار پارتی ها می گذشت، این روابط را بیشتر کرد.

در قسمت دیگری از کتاب " سرگذشت فرش در ایران " می خوانیم: کوروش دوازده ساله بود که مادرش او را پیش پدربزرگش آستیاگ، پادشاه ماد برد. مادها لباس ها و رداهای ارغوانی و خوش رنگ و بلند پوشیده بودند و خود را با جواهرات و آذین ها را آراسته بودند. کوروش که در میان پارس های ساده زیست بزرگ شده بود تا به حال چنین شکوه و تجملی را به چشم ندیده بود. در میان پارس ها این فرهنگ مرسوم نبود. کوروش، پدربزرگش را تا آن زمان ندیده بود. وقتی او را دید از تعجب فریاد زد " مادر، پدربزرگ من چقدر زیباست". او تا به حال لباس ها و زیورآلاتی مثل آنچه پدربزرگش داشت، ندیده بود. روزها می گذشت و کم کم کوروش جوانی برومند و برازنده می شد. هرچه می گذشت بر قدرتش افزوده می شد.

گفتنی است، کتاب " سرگذشت فرش در ایران " نوشته مریم رجبی مشتمل بر 216 صفحه در شمارگان 1500 نسخه با قیمت 11000 تومان توسط انتشارات افق چاپ و روانه بازار کتاب شده است.


منبع: شبستان