تبیان، دستیار زندگی
شیطان هیچ گاه بیکار نمی نشیند تا جایی که انسان را نسبت به وجود خودش – که از آن بدیهی تر وجود ندارد - دچار تردید کرده و سوفسطایی گری را ترویج می دهد. یکی از مهم ترین جاهایی که شیطان به وسوسه گری می پردازد، هنگام نماز است تا بدین وسیله انسان را از عبادت خدا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حکم شک به توحید در نماز!

هنگام نماز دچار تردید می شوم که نکند خدایی وجود نداشته باشد و من مشغول عبادت بافته های ذهنی خودم هستم! چگونه می توانم با چنین وضعیتی مبارزه کنم؟

فرآوری: حجت الاسلام تیموری - بخش احکام اسلامی تبیان

نماز، اقامه نماز، سجده

حالت شک در موقع نماز سراغم می آید. حسّی می گوید که؛ نماز فایده ای ندارد یا چون به خودت تلقین کردی خدایی را برای خودت ساختی و فقط تو ذهنت وجود دارد نه تو واقعیت یا شاید اگر دعا می کنی جواب می گیری این یک قدرت درونی خودت هست و خدا وجود ندارد. برای از بین رفتن این حالت چه کارهایی مهم است که انجام دهیم؟

دو عامل مهم می تواند منشأ چنین تردیدهایی باشد که طبیعتاً مبارزه با آن دو به بهبود عملکرد عبادی انسان خواهد انجامید:


الف. وسوسه های شیطانی:

شیطان هیچ گاه بیکار نمی نشیند تا جایی که انسان را نسبت به وجود خودش ٓ که از آن بدیهی تر وجود ندارد - دچار تردید کرده و سوفسطایی گری را ترویج می دهد. یکی از مهم ترین جاهایی که شیطان به وسوسه گری می پردازد، هنگام نماز است تا بدین وسیله انسان را از عبادت خدا بازدارد؛ چنان که خود شیطان چنین قسم خورده است:
«به عزّتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم کرد، مگر بندگان خالص تو، از میان آنها».(سوره ص، 82  83)
«اکنون که مرا گمراه ساختى، من بر سر راه مستقیم تو، در برابر آنها کمین می کنم! سپس از پیش رو و از پشت سر، و از طرف راست و از طرف چپ آنها، به سراغشان می روم و بیشتر آنها را شکرگزار نخواهى یافت!» (اعراف، 16 ،17)
کمى دقت در این آیات، این مطلب را به انسان گوشزد می کند که شیطان از وسوسه گری در هیچ موقعیتی ٓ حتی هنگام عبادت و مناجات - دست بردار نیست و با استفاده از سربازانی چون نفس امّاره، انسان های گمراه و ... به دنبال هدف خویش است و باید همواره مراقب این دشمن قسم خورده بوده و او را دشمن خود قرار دهیم: «البتّه شیطان دشمن شماست، پس او را دشمن بدانید او فقط حِزبش را به این دعوت می کند که اهل آتش سوزان [جهنّم] باشند!» (فاطر، 6)

کمى دقت در این آیات، این مطلب را به انسان گوشزد می کند که شیطان از وسوسه گری در هیچ موقعیتی ٓ حتی هنگام عبادت و مناجات - دست بردار نیست و با استفاده از سربازانی چون نفس امّاره، انسان های گمراه و ... به دنبال هدف خویش است و باید همواره مراقب این دشمن قسم خورده بوده و او را دشمن خود قرار دهیم: «البتّه شیطان دشمن شماست، پس او را دشمن بدانید او فقط حِزبش را به این دعوت می کند که اهل آتش سوزان [جهنّم] باشند!». فاطر، 6.

البته وسوسه های شیطان، شدت و ضعف دارد. با این وجود، انسان ها با اعمال خود موجبات دور یا نزدیک شدن شیطان را فراهم می کنند. اگر انسان قدمى از حدود الهى(واجبات و محرمات) بیرون برود وارد حریم شیطان شده و در دام گسترده ای افتاده که شیطان آن را پهن کرده است در حالى که انجام واجبات و ترک محرمات مانند سپرى فولادین در مقابل تیرهاى ابلیس و سربازانش است.
اگر آدمی احساس کرد که می خواهد پا را از حدود الهى فراتر بگذارد، این آغاز وسوسه شیطان است که باید فوراً با یارى گرفتن از بارى تعالى، به سوى خداوند فرار کرد ذاریات، 50.
هر انسانى بر نفس خود آگاه است و می تواند این وسوسه ها را احساس کند. (قیامت، 14)

بنابراین، هر قدر ارتباط معنوی انسان با پروردگار بیشتر شود و به نماز و دعا و ذکر بپردازد، به مرور زمان، شیطان از او دور خواهد شد؛ زیرا خداوند متعال هرگز بندگان خود را در این مسیر تنها نمی گذارد.

ب. ضعف اعتقادات و ایمان

یکی از عوامل وسوسه ها و تفکرات اشتباه ٓ مانند آنچه در پرسش آمده - ضعف ایمان و باورهای دینی است. از این رو؛ باید به تقویت ایمان و عقاید اسلامی پرداخت.همچنین مؤمن در عمل به دستورات دینی می بایست با دین شناسان و عاملان به دین ارتباط داشته باشد تا با استفاده از علم و عمل آنان بیش از پیش در مسیر هدایت قرار گیرد و از آسیب ها و شبهات برکنار و مصون باشد.
ایمان؛ یعنى باورى یا نیرویى معنوى که باعث می شود انسان با شجاعت و قدرت و صدق و اخلاص براى رضاى خدا تلاش کند و در مسیر قرب الهى قرار بگیرد و با آرامش کامل به دور از هر گونه شک و شبهه اى به انجام وظایف فردى و اجتماعى خود همت گمارد.
بسیارى از انسان ها قبل از این که قلب را جایگاه دین و ایمان بسازند و در عمل نیز به آن پایبند باشند؛ قلبشان را به دنیا، لذّت هاى نفسانى و هواهاى شیطانى بسته اند. این دلبستگى و دلدادگى چیزى جداى از مقوله دین و ایمان است. لذا قرآن مجید می فرماید: «بی شک در این [سرگذشت ها] تذکرى است براى کسى که او را قلبى [بیدار] باشد».

بنابراین، اگر انسان مایل هست از علم و معرفت دینى استفاده کند می بایست اول قلب را از آلودگی ها و تعلّقات بیهوده پیراسته سازد. و تا زمانى که تمایلات حیوانى بر قلب او تسلط دارد، جایى براى انگیزه هاى متعالى باقى نمی ماند. اگر انسان بخواهد درک کند که به آنچه می داند و آنچه عمل می کند، حقّ است و فایده مادی و معنوی دارد، باید موانعی را که ممکن است او را از ایمان و پذیرش قلبى باز دارد، از خود دور سازد، در این صورت آماده پذیرش و التزام نسبت به حقایقى می شود که حقّانیّت آنها را از راه علم و معرفت کسب کرده است.

بنابراین، اگر انسان مایل هست از علم و معرفت دینى استفاده کند می بایست اول قلب را از آلودگی ها و تعلّقات بیهوده پیراسته سازد. و تا زمانى که تمایلات حیوانى بر قلب او تسلط دارد، جایى براى انگیزه هاى متعالى باقى نمی ماند. اگر انسان بخواهد درک کند که به آنچه می داند و آنچه عمل می کند، حقّ است و فایده مادی و معنوی دارد، باید موانعی را که ممکن است او را از ایمان و پذیرش قلبى باز دارد، از خود دور سازد، در این صورت آماده پذیرش و التزام نسبت به حقایقى می شود که حقّانیّت آنها را از راه علم و معرفت کسب کرده است

چه گناهانی از طریق ذهن روی می دهد:

پرسش شما تا حدودی مبهم است و روشن نیست. گناهان ذهنی می تواند به پهنای ظرفیت ورودی هر ذهن، گسترده و وسیع باشد. گناهانی كه در برگیرنده مسائل اعتقادی و اصول دین یا فروع دین و احكام عملی و دستوری دین باشد، نظیر گناهان زیر.
1. انكار وجود خدا، نبوت و معاد یا پیدایش شك و تردید ذهنی و توقف بر آن در مورد خدا یا یكی از صفاتش مثلا شک در مورد عدالت یا حكمت خدا.
2. انکار یا شك و تردید در مورد وحی، فرشتگان، پیامبران، امامان و یا شك و تردید در مورد عصمت عملی یا علمی و اعجاز آنان.
3. انكار یا شك و تردید در مورد وعده ها و وعید ها ، بهشت و جهنم و بشارت ها و انذارهایی كه خداوند به انسان داده است.
4. انکار یا شك و تردید در مورد عبادات و احكام قطعی و ضروری دین مثلا چرا باید نماز بخوانیم؛ چرا باید روزه بگیریم؛ چرا دعاها مستجاب نمی شود و ... .
دو تذكر:
1. شك و تردید گاهی بدون اختیار در ذهن ورود پیدا می كند؛ ولی انسان به حقیقت اصول اعتقادی یا حقانیت احكام و دستورات دینی یقین دارد. چنین خطورات ذهنی گناه نیست. این گونه خطورات و شك و تردیدهای ابتدایی - که از آن به حدیث نفس تعبیر می شود - برای افراد غیر معصوم به خصوص در ایام نوجوانی و جوانی كم و بیش پیش می آید. و گناهی بر آن بار نیست. منظور ما آن دسته از شك و تردیدهایی است كه در ذهن انسان نهادینه می شود. و شخص برای برطرف كردن آن اقدام نمی كند.
اما آن دسته از شك و تردید هایی كه مقدمه ای برای تحرك و تكاپو و عامل و انگیزه ای برای تحقیق و پژوهش می شود. و پلی برای رسیدن به یقین قرار می گیرد، نه تنها گناه نیست ، بلكه مقدس و مطلوب است.
2. اگر منظورتان از ذهن، قلب و دل انسان باشد - كه جایگاه ایمان و كفر و نفاق است - گناهان بسیاری را شامل می شود؛ مانند: كفر و نفاق، دورویی، حسد، بخل، كبر و غرور، دوست داشتن دشمنان خدا، یا دشمنان پیامبران، امامان ، اولیاء و فقها و علما و دشمنان مومنان یا دوست داشتن كارها و عملكرد های خلاف دین و دستورات دینی آنان.
دشمنی قلبی با انبیاء و امامان حتی دشمنی با یکی از آنان، یا كینه دین داران و متدینان و مومنان را در دل داشتن.
اگر احساس می کنید به پرسش تان پاسخ داده نشده ، پرسشتان را روشن و واضح بیان كنید و مشخص کنید که منظورتان از گناه ذهنی چیست؟ تا پاسخ روشن دریافت نمایید.


منبع:
اسلام کوئیست
مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.