تبیان، دستیار زندگی
برجستگی وجود ابا عبدالله (علیه السلام) دارای ابعادی است که هر کدام از این ابعاد هم بحث و توضیح و تبیین فراوانی به دنبال دارد؛ ولی اگر دو صفت برجسته را در میان همه این برجستگی ها اسم بیاوریم، یکی از آنها اخلاص است و
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دو ویژگی برجسته اباعبدالله(علیه السلام)

برجستگی وجود ابا عبدالله(علیه السلام) دارای ابعادی است که هر کدام از این ابعاد هم بحث و توضیح و تبیین فراوانی به دنبال دارد؛ ولی اگر دو صفت برجسته را در میان همه این برجستگی ها اسم بیاوریم، یکی از آنها "اخلاص" است و دیگری توکل و اعتماد به خدا ...

فرآوری: زهرا اجلال - بخش قرآن
برجستگی امام حسین

دو بعد برجسته وجود امام حسین علیه السلام

برای ملت ها، الگو خیلی مهم است. ملت های مختلف اگر در شخصیتی رشحه ای از عظمت وجود داشته است، او را مطلق می کنند، بزرگ می کنند، نام او را جاودانه  می کنند؛ برای اینکه حرکت عمومی نسل هایشان را به سمتی که می خواهند جهت بدهند. گاهی شخصیت واقعی هم ندارد؛ اما در داستان ها و شعرها و افسانه های گوناگون ملی و اساطیر آنها را مطرح می کنند. اینها همه از این سرچشمه گرفته  است که ملت ها از میان خود به دیدن نمونه های بزرگ احتیاج دارند. این در اسلام به صورت فراوان و بی نظیری است، که از جمله بزرگترین آنها حضرت اباعبدالله (علیه السلام) پیشوای مسلمین و فرزند پیامبر و شهید بزرگ تاریخ بشر است.

برجستگی وجود ابا عبدالله (علیه السلام) دارای ابعادی است که هر کدام از این ابعاد هم بحث و توضیح و تبیین فراوانی به دنبال دارد؛ ولی اگر دو صفت برجسته را در میان همه این برجستگی ها اسم بیاوریم، یکی از آنها "اخلاص" است؛  یعنی رعایت کردن وظیفه خدایی و دخالت ندادن منافع شخصی و گروهی و انگیزه های مادی در کار.

در حقیقت اخلاص یکی از کارهایی است که به خدا مربوط است و هیچ عملی بدون داشتن اخلاص کامل نمی گردد و جالب اینکه ابلیس بر همه ی انسان ها نفوذ دارد به جز بندگان مخلص.

چنانچه در معنای اخلاص نیز آمده است : هر چیز که آن یگانه باشد و چیزی دیگر با او نیامیزد آن را خالص گویند. و خلوص در کلام عرب خروج باشد، و هر که از میان قومی جدا شود گویند: خلص من بینهم، از بهر آن که با ایشان نیامیزد، و چون پسران یعقوب عیلهم السلام خلوت ساختند از بهر راز گرفتن را، خَلَصُوا نَجِیّا (یوسف، 80) ای اعتزلوا من الناس یتناجون بینهم. پس معنی اخلاص در جمله انفراد است که هر چه یگانه بود و با دیگری نیامیزد خالص باشد.
در حقیقت اخلاص یکی از کارهایی است که به خدا مربوط است و هیچ عملی بدون داشتن اخلاص کامل نمی گردد و جالب اینکه ابلیس بر همه ی انسان ها نفوذ دارد به جز بندگان مخلص.

توکل و اعتماد به خدا

مفهوم توکل به خداوند این نیست که انسان همه کارها را به امید خدا رها کند و خود حتی دنبال اسباب هم نرود بلکه همواره انسان باید به تکلیف خود عمل کرده و از زیر بار وظیفه و انجام امور از راه اسباب آن به بهانه توکل بر خدا شانه خالی نکند که «ای الله أن یجری الاشیاء الا بالاسباب» (بحارالانوار، ج2، ص90،ح14و15، علامه مجلسی)
در قران کریم در آیاتی در باب مووضع توکل می فرماید:
وَ لِلَّهِ غَیْبُ السَّموَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِلَیْهِ یُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَ تَوَكَّلْ عَلَیْهِ وَ مَا رَبُّكَ بِغفِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ» (هود (11): 123)
نهان آسمان ها و زمین فقط در سیطره دانش خداست، همه كارها به او باز گردانده مى شود؛ پس او را بندگى كن و بر او توكّل داشته باش، و پروردگارت از آنچه انجام مى دهید، بى خبر نیست.
وَ قَالَ یبَنِىَّ لَاتَدْخُلُواْ مِن بَابٍ وَ حِدٍ وَادْخُلُواْ مِنْ أَبْوَابٍ مُّتَفَرّقَةٍ وَ مَآ أُغْنِى عَنكُم مّنَ اللَّهِ مِن شَىْ ءٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ عَلَیْهِ تَوَكَّلْتُ وَ عَلَیْهِ فَلْیَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكّلُونَ» (یوسف (12): 67)
و گفت: اى پسرانم! [در این سفر] از یك در وارد نشوید بلكه از درهاى متعدد وارد شوید، و البته من [با این تدبیر] نمى توانم هیچ حادثه اى را كه از سوى خدا براى شما رقم خورده از شما برطرف كنم، حكم فقط ویژه خداست، [تنها] بر او توكل كرده ام، و [همه ] توكّل كنندگان باید به خدا توكل كنند.
فَبَما رَحْمَةٍ مّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِى الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَكّلِینَ» (آل عمران (3): 159)
[اى پیامبر!] پس به مهر و رحمتى از سوى خدا با آنان نرم خوى شدى، و اگر درشت خوى و سخت دل بودى از پیرامونت پراكنده مى شدند؛ بنابراین از آنان گذشت كن، و براى آنان آمرزش بخواه، و در كارها با آنان مشورت كن، و چون تصمیم گرفتى بر خدا توكّل كن؛ زیرا خدا توكّل كنندگان را دوست دارد.
إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطنٌ عَلَى الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَلَى  رَبّهِمْ یَتَوَكَّلُونَ» (نحل (16): 99)

از فایده هاى توكّل و امید به خدا این است كه: انسان در برابر كوه مشكلات و گرفتارى ها، احساس سستى و ضعف نكند، بلكه با اتّكاى بر قدرت بى پایان خداوند، خویش را در خدمت دیگران موفّق و پیروز بداند.

یقیناً او بر كسانى كه ایمان آورده اند وهمواره بر پروردگارشان توكّل مى كنند، تسلّطى ندارد.
از مجموع آیاتى كه در این باب نازل شده است، چنین برداشت مى شود كه از فایده هاى توكّل و امید به خدا این است كه: انسان در برابر كوه مشكلات و گرفتارى ها، احساس سستى و ضعف نكند، بلكه با اتّكاى بر قدرت بى پایان خداوند، خویش را در خدمت دیگران موفّق و پیروز بداند.
ظواهر حکم می کرد که این شعله در صحرای کربلا خاموش خواهد شد. چطور این را "فرزدق" شاعر می دید، اما امام حسین (علیه السلام) نمی دید؟! نصیحت کنندگانی که از کوفه می آمدند می دیدند، اما حسین بن علی (علیه السلام) که عین  الله بود، نمی دید و نمی فهمید؟! ظواهر همین بود؛ ولی اعتماد به خدا حکم می کرد که علی رغم این ظواهر یقین کند که حرف حق و سخن درست  او غالب خواهد شد. اصل قضیه هم این است که نیت و هدف انسان تحقق پیدا کند. اگر هدف تحقق پیدا کرد، برای انسان با اخلاص، شخص خود او که مهم نیست...


منابع:
برگزیده کتاب «آفتاب در مصاف»؛ صفحه 516-518
سایت عرفان
پایگاه اسلام شیعه
سایت حوزه