تبیان، دستیار زندگی
سلمان در کودکی آیین زرتشتی داشت و نام او تا پیش از اسلام، روزبه بود. در نوجوانی مسیحی شد و پس از آنکه از مسیحیان ظهور پیامبر آخرالزمان را شنید به مکه آمد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : محمد باعزم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دهقان زاده ایرانی

سلمان در کودکی آیین زرتشتی داشت و نام او تا پیش از اسلام، روزبه بود. در نوجوانی مسیحی شد و پس از آنکه از مسیحیان ظهور پیامبر آخرالزمان را شنید به مکه آمد.

محمد باعزم-بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
م

سلمان فارسی که بنا به نقل تاریخ نام اصلی وی روزبه است، بعد از آنکه به شام سفر کرد تا در خدمت معبد مسیحیان درآید، اخبار ظهور پیامبر آخرالزمان را از ایشان دریافت کرد و از شام به حجاز آمد. توسط قبیله بنی کلب که از قبائل شناخته شده حجاز بود، اسیر شد و به بردگی ایشان درآمد و به مردی از بنی قریظه فروخته شد و به مدینه یا همان یثرب برده شد. وی در مدینه پیامبر را دید و مسلمان شد و پیامبر او را خریداری و آزاد کرد و نام او را سلمان گذاشت. نام پدرش را خشفودان و بنا بر نقلی بوذخشان(1) مکان تولدش روستای جی در اصفهان و بنابر روایاتی رامهرمز(2) بوده است. وی در دوران ساسانیان می زیسته است. اطلاعاتی که از وی در دسترس می باشد غالبا با داستان هایی همراه است که به صورت قطعی نمی توان بدان اعتماد کرد اما آنچه مشخص است، آن است که وی در جستجوی دینی بهتر از زرتشت به مسیحیت و سپس به اسلام گرویده است.

سیاست امویان بر پایه تمییز و تفکیک بین عرب و غیر عرب که گاهی به لحاظ اختلاف رنگ و پوستشان آنها را (سرخ پوست ) و گاهی (موالی ) می نامیدند استوار بود .

او در سال اول هجرت و در ماه جمادی الأول اسلام آورد. بنابر روایات سلمان شنیده بود که پیامبری ظهور خواهد کرد که صدقه نمی خورد اما هدیه را می پذیرد و بین دو کتفش مُهر نبوّت حک شده، از این رو هنگامی که در قباء با پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) برخورد کرد، مقداری آذوقه به رسم صدقه به آن حضرت داد. پیامبر(صلی الله علیه و آله) از آن آذوقه به یاران داد اما خودش از آن نخورد. سلمان این جریان را یکی از آن نشانه های سه گانه به حساب آورد. بار دیگر در مدینه، پیامبر(صلی الله علیه و آله) را دید. مقداری آذوقه به عنوان هدیه به آن حضرت داد و ملاحظه کرد که این بار خود حضرت از آن آذوقه خورد. برای بار سوم، حضرت را در تشییع جنازه یکی از یاران اش دید. به او سلام کرد و پشت سر او به راه افتاد تا نشانه سوم را نیز مشاهده کند. پیامبر(صلی الله علیه و آله) که دریافت سلمان درصدد چیست،لباسش را طوری کنار زد که سلمان مُهر نبوت را در بین دو کتف ایشان ببیند. در این وقت سلمان خود را به دامان پیامبر انداخت و بدنش را بوسه باران کرد و اسلام آورد.

مهم ترین اتفاقاتی که وی حضور داشت؟!

از جمله مهم ترین اتفاقات حیات سلمان فارسی، مشاوره نظامی پیامبر در غزوه های مهم ایشان که معروف ترین آن خندق است می توان اشاره کرد. همچنین مخالفت وی با جریان سقیفه و غصب خلافت از وصی و جانشینی رسول مکرم اسلام، بسیار مهم است. سلمان، از مخالفان جریان سقیفه بود. مقداد و سلمان و ابوذر و عبادة بن صامت و ابوهیثم التیهان و حذیفه و عمار پس از این که از واقعه سقیفه خبردار شدند، در شب دور هم جمع شدند تا مجددا امر خلافت را در شورایی متشکل از مهاجرین بررسی کنند سلمان و اُبَی بن کَعب احتجاجات فراوانی در مخالفت با این واقعه دارند(3)

سلمان در کودکی آیین زرتشتی داشت و نام او تا پیش از اسلام، روزبه بود. در نوجوانی مسیحی شد و پس از آنکه از مسیحیان ظهور پیامبر آخرالزمان را شنید به مکه آمد.

و بعد از آن می توان به مهم ترین منصب وی یعنی استانداری مدائن اشاره کرد. وی در دوره خلیفه دوم، به استانداری مدائن منصوب شد. معروف است که وی برای پذیرش این منصب از امیرالمومنین اجازه گرفت و تا زمانی که در قید حیات بود، در همین منصب باقی ماند.
سلمان فارسی ، اضافه بر معارف و معیارهایی را که از پیامبرآموخته بود ، اصول جامعه شناسانه امام علی(علیه السلام) را نیز برای الگو دهی و حکومتداری و اداره جامعه اسلامی ، به طور دقیق مد نظر قرار می دهد . سلمان حکیم ، فراموش نمی کند که مسؤولیت استانداری ، این جهات حیاتی رامی طلبد که استاندار باید نگهبان اساس اسلام ، معارف شرع مقدس ، میراث پیامبر(علیه السلام)و حافظ جان و مال و عرض مسلمانان باشد ، و امام علی(علیه السلام)هم چنین منصبهایی را «امانت الهی دانسته ، نه «طعمه شکاری که وسیله خورد و خوراک ، وعیش و نوش و رفاه و خوشگذرانی و بی دردی باشد.

اهتمام به فرهنگ

سرزمینی که در آتش ظلم مجوسیت وحاکمان خودکامه آن می سوخته ، احتیاج زیاد به تحول فکری و فرهنگی دارد ، بدین جهت سلمان حکیم و دانشمند ، درمسجد مداین ، درس تفسیر قرآن ترتیب می دهد .
ابو نعیم اصفهانی ، می نویسد ، مردم «تیسفون یعنی جمعیت شهرهای هفتگانه مداین باخبر شدند ، سلمان در مسجد حضور دارد ، حدود هزار نفر گرد آمدند . سلمان به آنان گفت : بنشینید ، وقتی آنان نشستند ، سلمان برای آنان به قرائت وتفسیر «سوره یوسف پرداخت(4)
توجه داریم ، سوره یوسف ، از دو پیامبر داستان به میان می آورد ، امانتداری در خزانه داری و اموال بیت المال را مطرح می کند ، سرنوشت پاکدامنی «یوسف صدیق را پیروزی و سربلندی و رسیدن به عزت مادی و معنوی ، و سزای زلیخای هوسبازو فریبکار را ، رسوایی و شکست و زبونی او را بیان می دارد ، و درپایان هم اعلام می کند : در سرگذشت آنان ، عبرت و آموزشی برای خردمندان وجود دارد.

مبارزه با تبعیض نژاد

سیاست امویان بر پایه تمییز و تفکیک بین عرب و غیر عرب که گاهی به لحاظ اختلاف رنگ و پوستشان آنها را (سرخ پوست ) و گاهی (موالی ) می نامیدند استوار بود . و حتی سیاست آنها تا جایی پیش رفت که بین خود عرب نیز احساسات قبیله ای را برانگیختند چنانکه در مورد دو قبیله قیسی (مضری ) و (یمانی ) این سیاست را بکار می بردند و به اقتضای منافع ویژه ای که داشتند و بر حسب شرایطی که سلطه یابی و گسترش نفوذشان در سرزمینها و مردم بیشتر ایجاب می کرد گاهی این و گاهی آن قبیله را تایید و حمایت می کردند . تا زمان هشام بن عبدالملک به حمایت از قبیله یمانی ادامه دادند آنگاه قبیله (مضریه ) را به خود نزدیک کرد و تا زمان سقوط دولت اموی به دست ابومسلم خراسانی و عباسیان وضع بدین منوال استمرار داشت . اما سلمان از همان ابتدا با این موضوع مخالفت می ورزید و در بسیاری از موارد، مخالفت خویش را بروز می داد اما این سیاست در تاریخ اسلام ریشه دواند.


پی نوشت ها
(1).تاریخ طبری، ج۳، ص۱۷۱
(2).تاریخ الطبری، ج۳، ص۱۷۱؛ الطبقات الکبری، ج۴، ص۵۶
(3).ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۱۹-۲۲۰
(4).تاریخ طبری ، ج 1 ص 807

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.