تبیان، دستیار زندگی
جلسه نقد و بررسی کتاب «واقعه حَرّه؛ رویارویی ارزش های دینی و سنت های جاهلی» با حضور نویسنده کتاب سید علیرضا واسعی، مدیرکل پژوهش دفتر تبلیغات اسلامی و رئیس پژوهشکده اسلام تمدنی، برگزار شد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نشست نقد کتاب «واقعه حَرّه؛ رویارویی ارزش های دینی و سنت های جاهلی»

جلسه نقد و بررسی کتاب «واقعه حَرّه؛ رویارویی ارزش های دینی و سنت های جاهلی»  با حضور نویسنده کتاب سید علیرضا واسعی، مدیرکل پژوهش دفتر تبلیغات اسلامی و رئیس پژوهشکده اسلام تمدنی، برگزار شد.

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
ن


در آغاز، نویسنده به معرفی اثر و بیان ویژگی های آن پرداخت، سپس دکتر محمد باغستانی و دکتر سید حسین سیدی، اعضای هیئت علمی پژوهشکده اسلام تمدنی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بخش هایی از این کتاب را نقد و سؤالاتی را مطرح کردند که مؤلف به آن ها پاسخ داد.


دکتر واسعی در نگاهی اجمالی به کتاب، به تبیین و تعلیل واقعه حره پرداخت و آن را ستیزی میان مردم شام با مدنیان در سال 63 هجری در محلی به نام حره واقم معرفی کرد که خسارت مالی، جانی، اخلاقی و ...بسیاری به بار آورد. وی علت این رخداد را، برابر آنچه دیگران آورده اند، انتقام از شامیان، درهم شکستن نفوذ و تسلط امویان، اعتراض به پرداخت باج و خراج به شامیان یا تجری مالی و انتقام از خون سیدالشهداء ذکر کرد، اما ادعای کتاب را جز این هاست. وی گفت: هرچند یکایک موارد پیش گفته به عنوان علل زمینه ساز می توانند به شمار آیند، ولی علت اصلی را در امر دیگری باید جستجو کرد؛ علتی که از یک سو بروز واقعه را به خوبی تبیین کند و از دیگر سو عدم همراهی افرادی چون امام سجاد (ع) را موجه نماید. علت اصلی شورش مدنیان به زعم نویسنده به عنوان تئوری کتاب است، فاصله انتظار و دست یافت مدنیان در این دوره بود.


دکتر واسعی در ادامه به تبیین واقعه حره بر پایه نظریه خودپرداخت با ذکر این که این تئوری برگرفته از نظریه جیم دیویس است، گفت: تئوری انتظار و اصطیاد یا خواسته و یافته را از دانشمندی غربی بهره گرفتم و با بومی سازی آن، به تبیین واقعه پرداختم. وی ادامه داد که به گمان من جنبش های اسلامی عموماً با چنین رویکردی قابل تحلیل اند، چون انتظار مردم با آنچه به آن رسیده بودند فاصله داشت درنتیجه به اعتراض روی می کردند.


دکتر محمد باغستانی به عنوان ناقد اول کتاب، ابتدا به بیان جنبه های مثبت کتاب پرداخت و گفت: موضوعاتی که در قالب علمی ارائه می شود فرصتی را فراهم می کند تا با یک نقد عالمانه با آن مواجه شویم. وی ارائه یک پژوهش روشمند، همراه با تحلیل های خوب و علمی و تلاش در جهت عرضه نظریه مستقل درباره موضوع را از جنبه های مثبت این کتاب دانست و اظهار داشت: کوشش برای  استفاده از متن دست اول و ارائه جدول های  مناسب در پایان کار، از جنبه های مثبت دیگر این کتاب است، هرچند جای نقشه جغرافیایی در آن خالی است.


وی در ادامه به نقد کتاب پرداخت و با اشاره به متن کتاب که آورده «انتخاب یزید، تابع سازگاری جاهلی بود» مراد چیست؟ آیا همه ابعاد سبک آمدن یزید بر تخت خلافت، بر پایه سنت های جاهلی است؟ یا بعضی از آن ها؟ که این عبارت در متن کتاب دارای ابهام است و منظور از سنت های جاهلی چیست؟


وی تصریح کرد: آیا منظور از سنت های جاهلی ذکرشده دوره جاهلیت عربستان است یا سنن جاهلی که قبل از اسلام وجود داشته است که این روشن نشده است.


دکتر باغستانی ادامه داد: انتخاب شخص جوان به خلافت که موافق سنت های جاهلی نبود، چنانکه در توجیه اقدامات سقیفه گفته می شود، اگر گفته شود از میان خوش نام ترین و شجاع ترین و بخشنده ترین افراد قبیله برمی گزیدند که البته بعضی از این صفات هم در یزید وجود داشته است، لذا این عبارت بسیار مبهم است، مگر اینکه سنت جاهلی اعم از شبه جزیره باشد و شامل سنن سیاسی ایران باستان هم شود که نویسنده باید با استناد به دلایلی که مفهوم جاهلیت در روزگار موردبحث اعم از جاهلیت عربی یا ایرانی بوده است ذکر می کرد.


وی در ادامه به عبارت «او که پس از سالیان نسبتاً دراز دوری بنی امیه از اریکه قدرت» در این کتاب اشاره کرد و افزود: این عبارت مفهومش چیست؟ زیرا یزید هنگامی که به خلافت رسید 20 سال از خلافت امویان می گذشت و اریکه قدرت اگر همان منصب خلافت است 30 سال به درازا کشیده وگرنه خاندان سفیانی از سال 12 الی 35 قمری جزء کارگزاران اصلی خلافت سه گانه در عرصه جنگ و اداره بودند.


دکتر باغستانی گفت: تصریح نویسنده در صفحه 18 سطر 7 به احتمال دلیل تعارض میان مدنیان و حکومت یزید، به کوتاهی عدم همراهی با فرزند رسول خدا (ص) اشاره شده که می تواند نشانه ای از وضعیت مردم مدینه و نگرش دینی آنان داشته باشد و یا دست کم، عموم مردم و معترضان هم شمارکمی از نخبگان باشند نه همه مردم و بنابراین، این تصویر با تصویر پیشین در صفحه 17 پاراگراف آخر ناسازگار است.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ریشه یابی دقیق واقعه حره و تحلیل و بررسی آن را در این کتاب در هاله ای از ابهام دانست و اظهار داشت: چه علل و عواملی در پیدایی این واقعه نقش داشته و انگیزه های غالب؛ اعم از آگاهانه یا ناآگاهانه طرفین نزاع چیست؟


وی به علت یابی واقعه و تحلیل و بررسی علل واقعه در این کتاب پرداخت و افزود: اگر پرسش اصلی علت یابی است و با توجه به این که در همان منابع دست اول علت یا عللی برای این رخداد ذکرشده است با چه توجیهی این پژوهش انجام می شود؟ و ضرورت آن چیست؟


دکتر باغستانی ادامه داد: اگر تحلیل و بررسی واقعه حره با توجه به علل گوناگون ذکرشده منظور نویسنده است که گویا چنین است، باید محور پرسش اصلی تحلیل و بررسی باشد نه علت یابی.


باغستانی هم چنین گفت: در صفحه 19 فرضیه اول تحقیق آمده است. عبارت فرضیه اول مبهم است و در روش تحقیق فرضیه اصلی داریم که در برابر فرضیه رقیب قرار می گیرد و این در حالی است که فرضیه اول در برابر فرضیه دوم قرار دارد مگر آن که گفته شود فرضیه اصلی مترادف با فرضیه اول است و فرضیه رقیب مترادف با فرضیه دوم در اینجا خروج از اصطلاح است.


وی ادامه داد: نویسنده با صراحت می خواهد تحلیل زمینه های بروز رخداد بزرگ حرّه را هدف خود قرار داده و با پرداختن به ریشه یابی علت های اصلی حادثه به نقد دیدگاه ها با تکرار مکررات یا پیش داوری ها، انتظارات و تعلقات خود بدان رسیده اند بپردازد و نشان دهد که چرا و چگونه چنین واقعه ای در اسلام رخ داده است؟ پس باید محور نویسنده تحلیل و بررسی علل رخداد باشد نه تعلیل و علت یابی صرف که پیش از ایشان انجام شده و به گفته خود ایشان به تکرار مکررات، پیش داوری ها، انتظارات و تعلقات انجامیده است.
دکتر باغستانی در ادامه گفت: به نظر می رسد نویسنده با این عبارت پذیرفته که پیش از نگارش این کتاب هم تعلیل وهم تحلیل صورت گرفته است، اما پیش از آن که به تعلیل گران و تحلیل گران رخداد حره بپردازد، پیشاپیش به دادگاه رفته و قضاوت کرده و همه علت یابی ها و تحلیل گری های پیش از خویش را به سه آفت تکرار مکررات، پیش داوری، انتظارات و تعلقات موصوف و سپس محکوم کرده است.


وی با بیان اینکه در فصل سوم کتاب کاستی هایی در نقل وقایع دیده می شود، افزود: منابع دست اول به خوبی مورداستفاده قرارگرفته و پیشینه بحث خوب بیان شده، اما طبقه بندی خوبی از آن ها نیامده است؛ مثلاً آثار غربی ها دراین باره با چه رویکردی هستند؟


وی هم چنین به مقوله پیامدهای واقعه حره اشاره کرد و گفت چرا نویسنده به آن ها اشاره نکردند، درحالی که در طراحی اولیه به آوردن آن نظر داشتند اما بعد منصرف شدند؟ ازنظر من چند پیامد مهم برای واقعه می توان برشمرد مثل مهاجرت مدنیان به اندلس، عمق شکاف میان مدینه و شام و نزاع میان امویان و مدنیان در اندلس.


عضو هیئت علمی گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشکده اسلام تمنی در پایان گفت: ارزش های جاهلی در این کتاب چیست؟ تحلیل نویسنده از رخدادها کجاست؟ اگر هست روشن نیست، چراکه نظریه نژادی و نسبی موجه شمرده شده است، چیزی که دکتر شهیدی به آن عنایت کرده بود.


در ادامه دکتر سید حسین سیدی مدیر گروه پژوهشی هنر و تمدن اسلامی، به عنوان ناقد دوم به ارائه نظر پرداخت. وی با بیان اینکه نویسندگی شجاعت است و عرضه چنین کار بزرگی ستودنی است، اظهار داشت: کتاب واقعه حره از حیث ساختار کتابی ارزشمند و منطقی است که دو روش غلبه تحلیل بر نقل و حاکمیت نظریه را نشان می دهد که نویسنده در این کتاب سعی و تلاش کرده به حاشیه سازی نپردازد.


وی نثر خوب، استخوان بندی مطلوب جملات را از ویژگی های این کتاب دانست، اما در حوزه سنت های جاهلی در این واژه اشتباه شده و به کار بردن این واژه در تیتر کتاب نشان دهنده این است که منظور دوره جاهلیت بوده است درحالی که تبیینی از آن ارائه نشده است.


دکتر سیدی با اشاره به اینکه بازخوانی این واقعه چه فایده ای دارد و چرا امروز این را داستانی می کنیم و اینکه علل و عواقب این رخداد کدام اند که عوامل آن مشهود هستند، ادامه داد: آیا نویسنده علتی غیرازاین پیداکرده است یا خیر؟ و اساساً ضرورت طرح چنین مباحثی در کجاست؟


عضو پاره وقت پژوهشکده اسلام تمدنی سپس به نقد بعضی از صفحات کتاب پرداخت و ابراز داشت: انتظار آن بود که نویسنده به وضوح نشان می داد که مدینه در دوره اسلام و در دوره قبل ازآنچه ویژگی بارزی داشته است؟


عضو پژوهشگاه با اشاره به عبارت منافع مشترک مدنیان به عنوان اعضای وطن اسلامی و ذکر اصل مناسبات عرب در کتاب، گفت: این عبارت با تئوری پژوهش ناسازگار است. وی در پایان با بیان اینکه فرضیه اشاره شده در این کتاب و فرضیه رقیب چیست؟ ادامه داد: پاسخ پژوهش نباید در فرضیه باشد.


دکتر واسعی، سپس به نقدهای اساتید پرداخت و گفت: مجموعه مطالب بیان شده در سه بخش قابل جای گیری است؛ ابهامات، اشکالات و کاستی ها. وی ادامه داد که برخی از کاستی ها و اشکالات ذکرشده قابل پذیرش است، هرچند در مواردی نویسنده با توجه و آگاهانه از آوردن مطالبی چشم پوشیده است؛ اما در خصوص ابهام ها، یکی مقوله جاهلیت و دیگری مسئله تئوری اصلی کتاب باید توضیح داده شود. مراد از جاهلیت در اینجا امر غیر مبتنی بر دیانت اسلامی است؛ یعنی یزید بر اساس الگوی اسلامی بر سرکار نیامد و اساساً با آنچه تا این زمان در جهان اهل سنت رخ داده بود ناهمسو بود تا چه رسد به آنچه شیعه به آن اعتقاد داشت. تا زمان یزید اصلاً چیزی به نام ولایت عهدی وجود نداشت و این با فکر اسلامی ناسازگار بود. هم چنین دوری ایشان از سیاست هم کاملاً هوشیارانه نوشته شد. می دانیم که وی بدوی زاده بود و پس از تولد هم در بادیه بزرگ شد و عملاً وارد دربار پدرش نشد. تاریخ نشان نمی دهد که وی درجایی نقش آفریده باشد، حتی در جنگ با رومیان هم که از سوی پدرش، فرماندهی را به دست گرفته بود با سرگرم شدن به عیش و نوش، عملاً از جنگ بازماند، بنابراین وی هیچ تجربه حکومت و سیاست نداشت.


اما تئوری محوری که در این کتاب به آن پرداخته شده، بحث خواسته و یافته است و به تعبیر دیگر انتظار و اصطیاد است که از یک تئوری غربی بهره گرفته شده که البته آن نظریه با محوریت اقتصاد بود. در آن تئوری، فاصله ای که بین داشته های اقتصادی و عصر رکود اقتصادی پدید می آید، موجب انقلاب یا شورش می شود، به این معنا که فاصله انتظار برآمده در دوره شکوفایی اقتصادی موجب اعتراض مردم در عهد رکود می شود؛ اما تئوری کتاب حاضر با بومی سازی و نگاه متفاوت، بر آن است که فاصله ایجادشده میان جایگاه دینی سیاسی سابق و وضعیت حاشیه ای کنونی، مایه اعتراض شده است، پس ظاهراً مقوله ارزشی و فرهنگی است.


رئیس پژوهشکده اسلام تمدنی ادامه داد: کلیه جنبش های اولیه اسلامی با این تئوری قابل تبیین است، چون عموماً، با دغدغه های ارزشی و فرهنگی بود، یعنی عملاً مقوله اقتصاد در دوره های آغازین تحت الشعاع امری دیگری قرارگرفته که یک امر ارزشی بود. بدین گونه تئوری جدیدی ارائه شد.


دکتر واسعی در ادامه فرضیه اولیه ٓ نه اول، چون در کتاب فرضیه اول نیامده است- کتاب را همین نکته دانست که علت اصلی وقوع چالش میان مدنیان و شامیان، انتظار مردم مدینه بود که می خواستند مثل زمان پیامبر و دوره خلفای راشدین، به عنوان مرجع حاکمیت اسلامی و شریعت دینی به شمار آیند، اما آنچه الآن در آن قرارگرفته بودند صرفاً باج ده و تابع شامیان بودند و این وضعیتی ناخوشایند برای آنان بود، پس نمی توانستند آن را تحمل کنند.


وجه جاهلی بودن شورش در همین نکته است؛ مردم مدینه برای دین یا خدا یا ظلم ستیزی یا انتقام خون حسین (ع) و حتی برای برتری بخشی به یمنیان یا عرب های جنوب شورش و اعتراض نکردند، بلکه برای به دست آوردن سروری پیشین اسلامی ٓ برای وطنی که با آمدن اسلام شکل گرفت و هویت پیدا کرد- معترض شدند. با این نگاه، عدم همراهی امام سجاد (ع) کاملاً موجه می شود. امام از سر ترس یا آسوده خواهی یا چیز دیگر کناره گیری نکرد، بلکه برای این همراه نشد که قیام را امری در رویارویی با ارزش های دینی می دانست. اساساً عنوان کتاب به همین دلیل انتخاب شده است.


مدیر پژوهشکده اسلام تمدنی در ادامه بخشی از نقدهای اساتید را پذیرفت و اظهار داشت: خود سنت تعابیر و معانی مختلفی پیداکرده است و مراد از سنت در این کتاب، به فهم مخاطب ارجاع شده است؛ بنابراین دسته ای از نقدها، با فرض این که روشن است فروگذار شده است، اما تأکید می شود که مراد از سنت های جاهلی، برشمردن سنت های جاهلی زمان واقعه نبوده است، بلکه خود شورش خاستگاه جاهلی داشت.


عضو هیئت علمی گروه هنر و تمدن اسلامی با بیان اینکه برای دریافت درست تر بحث، باید سه ضلع مدنیان، شامیان و مخالفین نزاع را برای این واقعه در نظر گرفت، گفت در این کتاب دیالکتیک پدید آمده میان شامیان و مدنیان با ضلع سوم نظاره می شود که مخالفین نزاع هستند، خوب چرا امام سجاد (ع) در این واقعه شرکت نکردند؟ کتاب برای پاسخ یافتن برای این عمل به تبیین واقعه نشست.


دکتر واسعی تأکید کرد که مراد از جاهلیت و سنت های جاهلی در این رویکرد، خود شکل گیری واقعه حره است، یعنی تعارضی است که بین ارزش های دینی و سنت های جاهلی رخ داد؛ جاهلیت طرف شامی که روشن است، در طرف مدنی نیز دغدغه سروری جویی و برتری خواهی مدنیان بود که انگیزه اعتراض گردید؛ بنابراین روی آورد، قیام و نزاع پیش آمده یک واقعه غیر ارزشی است و امام سجاد (ع) در یک برآورد کاملاً آشکار به این نتیجه تن داد که آنچه رخ می دهد یک رخداد ارزشی و اسلامی نیست، بلکه دغدغه جمعی از مردم است برای پر کردن خلائی که ایجادشده است. به همین جهت امام حتی به مروان بن حکم که یکی از سران اموی بود، محبتی ابراز می کند که به روشنی ناهم سویی اش با شورش مدنیان را نشان می دهد.


دکتر واسعی با بیان اینکه بعد از اسلام یک هویت جدیدی در جامعه اسلامی به عنوان وطن اسلامی شکل گرفت، گفت: این وطن شکل گرفته و هویت یافته، مردم مدینه را به خود متعصب کرده است و این امری فراتر از تعصب قومی و نژادی است و تفاوت این ادعا با آنچه دکتر شهیدی بر پایه داده های ابن خلدون بیان کرده اند در همین نکته نهفته است.


وی در پایان عدم ذکر پیامدهای واقعه را، نبود آثار چشمگیر دانست و گفت: به رغم بزرگی واقعه و آنچه درباره اش گزارش شده، نه این واقعه در آثار بعدی مورد اهتمام و ریشه کاوی جدی قرار گرفت، نه پیامدهای اثرگذار فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اخلاقی داشته است.


در پایان نشست، برخی از حاضران نیز به ذکر پرسش یا نقد روی کردند که نویسنده به پاسخ گویی پرداخت.


منبع:
سخن تاریخ

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.