تبیان، دستیار زندگی
دلایل فراوانی می توان بر اختیار ارائه کرد. عمده دلایل مختار بودن انسان به سه دسته تقسیم می شود دلایل عقلی، دلایل فطری و وجدانی و دلایل نقلی. از جمله موارد مهم دلایل عقلی ، وجود نهادهایی برای مجازات و کیفر در همه جای دنیا است. وجود نظام تعلیم و تربیت در جو
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیا واقعا اختیار داریم؟!!

دلایل فراوانی می توان بر اختیار ارائه کرد. عمده دلایل مختار بودن انسان به سه دسته تقسیم می شود دلایل عقلی، دلایل فطری و وجدانی و دلایل نقلی. از جمله موارد مهم دلایل عقلی، وجود نهادهایی برای مجازات و کیفر در همه جای دنیا است. وجود نظام تعلیم و تربیت در جوامع مختلف و... .

فرآوری: دکتر جعفری – بخش اعتقادات شیعه تبیان
جبر، اختیار، مجبور

به دلیل اینکه بحث وجدانی، بدیهی است اما در ذهن خیلی از افراد حتی کسانی که به لحاظ اعتقادی مثلاً شیعیانی که واقعاً به لحاظ اعتقادی اختیار را قبول دارند ولی در زوایای فکریشان نوعی جبرگرایی مشاهده می شود یا به دلیل اعتقاد به قضا و قدر و مفهوم نارسایش یا به خاطر طرح مباحثی مانند علم خدا یا به هر دلیل دیگری نوعی جبرگرایی در زوایای اذهان و افکار بعضی از افراد مشاهده می شود. 
بعضی از فرق مسلمان علناً جبرگرا هستند و حتی به استناد قرآن و دلایل عقلی و نقلی که خود دارند جبرگرایی را جزء معتقدات مسلم خود می دانند. 
بر این اساس بهترین راه برای روشن شدن بحث بررسی آیات قرآن است. کسانی که جبر را مطرح می کنند بعضی از آیات را که ظهور در جبر دارد را مطرح کرده  و می گویند ظاهر آیه ثابت می کند که انسان کاره ای نیست. آیاتی از قبیل:

نگاه آیات به جبر و اختیار

" الله خالق کل شیء ، خالق هر چیز خداست "  سپس استدلال می کنند که فعل ما شیئ است پس فعل ما هم خالقش خداست. پس ما کاره ای نیستیم و مجبور هستیم.

شیطان به انسان ها می گوید ما کان لی علیکم من سلطان إلا أن دعوتکم فاستبحبتم لی ، من بر شما مسلط نبودم فقط شما را دعوت کردم و شما من را اجابت کردید. به اختیار خودتان دنبال من راه  افتادید  و گمراه شدید سلطه و جبری در کار نبود.

" والله خلقکم و ما تعملون ، خدا هم شما را خلق کرده هم کار شما را خلق کرده ".  پس کار ما کار خداست و ما کاره ای نیستیم  بلکه مجبوریم. 
" ختم الله علی قلوبهم ، خداوند بر دل های کفار مُهر زده " پس کافر کاره ای نیست و نمی تواند غیر از کافر چیز دیگری باشد پس مجبور است کافر باشد. 
" یهدی من یشاء و یضل من یشاء ، خدا هر کس را بخواهد هدایت می کند و هر کس را بخواهد گمراه می کند پس دیگر هدایت و گمراهی دست ما نیست. 
اما گروههایی از آیات قرآن که شاید بتوان به هفت یا هشت دسته تقسیم کرد برخی نص در اختیار است و بعضی هم ظهور در اختیار دارد و نظر قبلی را رد می کند ضمن اینکه عقل هم موید همین نظر هست . تعداد این آیات خیلی بیشتر از چند آیه ای  است که خواندیم. 
 دسته اول آیاتی است که افعال را به انسان ها نسبت می دهد و می گوید این فعل، فعل شماست. پس انسان خود فاعل افعال خودش هست و جبری در کار نیست. " فویل للذین یکتبون الکتاب بأیدیهم ، وای بر اهل کتابی که با دست خود کتاب را می نویسند و به خدا نسبت می دهند. پس انسان می تواند کتاب آسمانی را هم تحریف بکند. بر این اساس ما فاعل افعال خود هستیم.

بعضی از فرق مسلمان علناً جبرگرا هستند و حتی به استناد قرآن و دلایل عقلی و نقلی که خود دارند جبرگرایی را جزء معتقدات مسلم خود می دانند.

در آیه دیگری می فرماید: " إن یتبعون إلا الظن ، اینها فقط پیرو ظن و گمان هستند" . معنای آیه این است که شما می توانید به جای اینکه از ظن پیروی کنید از علم پیروی بکنید. پس به جای اینکه از گمان پیروی بکنید از علم پیروی کنید تا گمراه نشوید. بنابراین انسان می تواند و اختیار دارد از گمان پیروی کند و گمراه بشود و می تواند از یقین پیروی کرده و گمراه نشود. 
در آیه دیگری می فرماید: " إنّ الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بأنفسهم- حتی یغیروا ما بأنفسهم یعنی کار دست خودشان است اختیار دارند خود را تغییر بدهند و سرنوشتشان را عوض کنند. اگر خودشان تغییر ندهند سرنوشتشان همین است که الان دارند. به عبارت دیگر انسان ها مجبور نیستند. سرنوشتی از قبل برایشان رقم نخورده که مجبور به همان سرنوشت باشند بلکه دست خودشان است. 

پس خدا سرنوشت هیچ گروهی را تغییر نمی دهد مگر اینکه آنها خود به دست خود و با اختیار خود تغییر بدهند. 
 در آیه 19 سوره یوسف حضرت یعقوب به فرزندانش می گوید: نفس شما این گناه را برای شما آراست. به دست خود این کار را کردید. این کار، کار خود و نفس خودتان هست به شیطان و دیگران نسبت ندهید. به جبر هم نسبت ندهید. به اختیار خود گناه کردید.
 شبیه این آیه در سوره مائده نیز آمده: " فطوعت له نفسه ، نفسش کشتن برادرش هابیل را برایش آراست " . او را آماده کرد و به او گفت می توانی این کار را بکنی و او هم با سوء اختیار خود برادرش را کشت.

در آیه 19 سوره یوسف حضرت یعقوب به فرزندانش می گوید : نفس شما این گناه را برای شما آراست. به دست خود این کار را کردید. این کار، کار خود و نفس خودتان هست به شیطان و دیگران نسبت ندهید. به جبر هم نسبت ندهید. به اختیار خود گناه کردید.

در آیه دیگر می فرماید: "من یعمل سوءا یجز به ، هر کس کار بدی کند جزایش را خواهد دید " یعنی کار دست انسان است می تواند کار بد بکند، می تواند کار خوب بکند. 
در آیه دیگر می فرماید: " کل نفس بما کسبت رهینة ، هر نفسی در گرو آن چیزی است که به دست خودش کسب کرده " . خودش می توانست خوبی کسب بکند و می توانست بدی کسب بکند. پس انسان با اختیار خودش کارها را انجام می دهد.

" کل امرء بما کسب رهین ، هر انسانی در گرو چیزی است که به دست آورده. 
در آیه دیگر می فرماید:  شیطان به انسان ها می گوید ما کان لی علیکم من سلطان إلا أن دعوتکم فاستبحبتم لی ، من بر شما مسلط نبودم فقط شما را دعوت کردم و شما من را اجابت کردید. به اختیار خودتان دنبال من راه  افتادید  و گمراه شدید سلطه و جبری در کار نبود. 
در قرآن از این قسم آیات فراوان هست .


حاصل سخن
بر اساس دلایل عقلی و نقلی متعدد و نص صریح آیات قرآن انسان در افعال خود اختیار دارد و مسئول و پاسخگوی رفتار خویش فقط خود او می باشد.از طرفی انسان محکوم ومجبور به انجام یکسری اعمال از پیش طراحی شده از سوی خداوند نیست.


منبع: پاسخ به سوالات اعتقادی استاد محمدی موجود در سایت رادیو معارف

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.