تبیان، دستیار زندگی
مقصود از حیات واقعی که همان حیات مدنظر امام حسین (علیه السلام) بوده است، حیات طیبه یعنی بهره بردن از حیات مادی به منظور دستیابی به تعالی و کمال و رشد معنوی انسان است. حیاتی که بی هدف و بیهوده نبوده و انسان باید در هر لحظه آن توجه داشته باشد که زندگی در ای
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بررسی مفهوم حیات در واقعه عاشورا(2)

پیروان حیات مادی گمراه تر از حیوان!

واقعه ی عاشورا ، با همه ی بزرگی مصیبت و بی هماوردی فجایعی که بر بزرگترین انسانهای تاریخ داشت، درسهای فراوانی دارد. توجه به این مسئله که در کنار شور حسینی نباید شعور حسینی فراموش شود و از قطره قطره اشکهایی که بر اباعبدالله (علیه السلام) ریخته می شود باید درس گرفت و در زندگی به کار بست، خود از درسهای عاشوراست. در میان معاصرین یکی از بزرگترین اندیشمندانی که توجه ویژه ای به این مسئله داشته اند مرحوم علامه محمد تقی جعفری(ره) بودند که مجموع سخنرانی ها و مطالب ایشان در این خصوص در کتاب "حسین، شهید فرهنگ پیشرو انسانیت" منتشر شده است. به لطف خدا بعضی از مطالب ایشان در ایام محرم باز نشر خواهد شد که قسمت بیستم آن را در ادامه می خوانید...

فرآوری: محدثه السادات حسینی-بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
ر

حیات عطای خداوند

در مطالب قبل بیان شد که مقصود از حیات واقعی که همان حیات مدنظر امام حسین (علیه السلام) بوده است، حیات طیبه یعنی بهره بردن از حیات مادی به منظور دستیابی به تعالی و کمال و رشد معنوی انسان است. حیاتی که بی هدف و بیهوده نبوده و انسان باید در هر لحظه آن توجه داشته باشد که زندگی در این جهان خلاصه نمی شود و سرای آخرت منزلگاه حقیقی اوست.

حیاتی که در اسلام برای انسان بیان شده است، موهبتی از طرف خداوند است که موجب رشد او می شود. خداوند نفس کشیدن را به انسان هدیه نموده و به او حکم کرده که در طول بهره مندی از این امر، باید برای تعالی خود تلاش کند. چنین نیست که انسان بگوید این حیات من است و من آن را نمی خواهم. چرا که حیات از جانب خداوند است و انسان مالک آن نیست که انتخاب کند به زندگی ادامه بدهد یا نه. حکم خداوند به حیات موجب می شود انسان در مقابل هرگونه تعدی از جانش محافظت کند، خواه از جانب دشمن باشد خواه از جانب خودش. پس گرفتن جان دیگری بدون اقتضاء شرعی و همچنین خود کشی جایز نیست.

حیات در قرآن

در تعدادی از آیات قرآن کریم به اشتباه انسان ها در درک مفهوم حیات و اهمیت آن اشاره شده است. تمامی این آیات خطای انسان در پذیرش حیات را به روشنی بیان نموده اند.
«یعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ»   (سوره روم، آیه 7)
(از زندگی دنیا، ظاهر آن را می شناسند و حال آن که از آخرت غافلند.)
«إِنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَلَهْوٌ»   (سوره محمّد، آیه 36)
(زندگی دنیا فقط سرگرمی و بازی است.)
«فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا»   (سوره لقمان، آیه 33)
(زندگانی دنیا شما را مغرور نکند.)
«وَمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ»   (سوره حدید، آیه 20)
(و زندگی دنیا، جز متاع غرور چیزی نیست.)

مقصود از حیات واقعی که همان حیات مدنظر امام حسین (علیه السلام) بوده است، حیات طیبه یعنی بهره بردن از حیات مادی به منظور دستیابی به تعالی و کمال و رشد معنوی انسان است. حیاتی که بی هدف و بیهوده نبوده و انسان باید در هر لحظه آن توجه داشته باشد که زندگی در این جهان خلاصه نمی شود و سرای آخرت منزلگاه حقیقی اوست.

این آیات به کوتاهی و پوچی حیات دنیا و اهمیت و جاودانگی حیات آخرت اشاره دارد. آیا مطالعه این آیات از کتاب آسمانی و کامل خداوند برای ما حجت و نشانه ای بر خطا و گمراهی ما نیست؟ پس چرا نمی اندیشیم؟ «أَفَلَا تَعْقِلُونَ»  (سوره بقره، آیه 76)

پیروان حیات مادی گمراه تر از حیوان

بر اساس تعریفی که از حیات معقول یا اسلامی بیان شد، برای ما واضح است که پیروان حیات مادی از جایگاه شایسته ای برخوردار نیستند. خداوند در قرآن کریم مقام آن ها را پست تر از حیوان بیان نموده است.
«لَهُمْ قُلُوبٌ لَا یفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْینٌ لَا یبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا یسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ»    (سوره أعراف، آیه 179)
(برای آن تبهکاران دل هایی است که به وسیله آن ها نمی فهمند و برای آنان چشم هایی است که به وسیله آن ها نمی بینند و برای آن ها گوش هایی است که به وسیله آن ها نمی شنوند. آنان مانند چهارپایان بلکه گمراه تر از آن ها هستند زیرا آنانند که در غفلت غوطه ورند.)
چگونه می شود آدمی با داشتن آن همه وسایل تکامل و ترقی در حیات معقول در سقوط به پستی ها حتی از جانوران هم گمراه تر باشد؟
پاسخ این سؤال در آیه شریفه صراحتاً بیان شده و آن غفلت انسان است؛ اما اگر بخواهیم پاسخ این سؤال را کامل بیان کنیم باید بگوییم:
اولاً انسان در حالی سقوط می کند که تمام وسایل تکامل برای او آماده بوده و می تواند از آن بهره مند شود اما حیوان از این وسایل محروم است.
ثانیاً گمراهی یک حیوان هر اندازه هم که درنده باشد، محدود است؛ اما گمراهی یک انسان جنایتکار به حدی شقاوت به همراه دارد که با پستی حیوانات قابل قیاس نیست. آیا درندگی حیوانات را می توان با پستی چنگیز مغول قیاس نمود که از کشتار مردم لذت می برد؟
ثالثاً هیچ کجا رویت نشده است که حیوانی پس از کشتن موجودی دیگر خوشحال شده و مجلس جشن و شادی برپا کند.
رابعاً دفاع حیوانات مربوط به حیطه غذا و مسکن و فرزندان خود در حد ضرورت است. این دفاع کجا و طمع انسان و ضربه و لطمه او به همنوع خود به خاطر خودخواهی کجا؟
آیا واقعاً فردی همچون یزید با آن وقاحت عمل نسبت به محبوب ترین مردم و حتی کوچک ترین اعضای خانواده امام در حادثه کربلا، از حیوان گمراه تر نیست؟
اگر انسان از صحت روان برخوردار باشد و عظمت حیات را بداند و به او پیشنهاد شود که میان انتخاب دو چیز مخیّر است که: به حیات خود با برخورداری از عقل و وجدان با هدف کمال ادامه دهد یا مالکیت جهان در دست او باشد اما از نعمت حیات و امتیازات آن بهره ای نبرد، قطعاً مورد اول را انتخاب می کند و همین است تفاوت بین انسان هشیار و انسان گمراه. حسین از چنین حیاتی حمایت و دفاع نمود.
پروردگارا! تو را قسم می دهیم به حرکت عظیم حسین، ما را برای یک زندگی معقول و یک حیات قابل تفسیر، راهنمایی بفرما. آمین


منبع:
امام حسین شهید فرهنگ پیشرو انسانیت، علامه محمد تقی جعفری

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.