تبیان، دستیار زندگی
دلیل اصلی برای حکومت شوروی در گسترش همکاریهای فنی و اقتصادی و برخورد دوستانه با شاه به این جهت بود که ابتدا به ساکن از وابستگی بیشتر ایران به بلوک غرب جلوگیری به عمل آورد و در ثانی مانع تبدیل ایران به یک تهدید امنیتی برای اتحاد جماهیر شوروی شود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چرا ایران برای ساخت کارخانه ذوب آهن به روسها روی آورد؟

دلیل اصلی برای حکومت شوروی در گسترش همکاریهای فنی و اقتصادی و برخورد دوستانه با شاه به این جهت بود که ابتدا به ساکن از وابستگی بیشتر ایران به بلوک غرب جلوگیری به عمل آورد و در ثانی مانع تبدیل ایران به یک تهدید امنیتی برای اتحاد جماهیر شوروی شود.

بخش تاریخ ایران و جهان تبیان
چرا ایران برای ساخت کارخانه ذوب آهن به روسها روی آورد؟

سیاست خارجی شوروی در قبال پهلوی دوم

سیاست قدرتهای بزرگ در ایران در طول تاریخ معاصر همواره با فراز و فرودهای گوناگونی روبه رو بوده است. این کشورها با توجه به ساختار نظام بین الملل که الگو و روندهای خاصی را بر مناسبات میان این قدرتها با دیگر کشورها حاکم کرده بود، رویکرد خود را در قبال مسائل ایران اتخاذ می کردند. گاهی در قبال ایران تبدیل به متحدی استراتژیک می شدند و گاهی در قامت یک دشمن قسم خورده قد علم می کردند. اینها همه تحت تاثیر تحولات جهانی و منطقه ای بود که روابط ایران با دنیای خارج را شکل می داد. یکی از قدرتهایی که در تاریخ معاصر ایران نقشش به وضوح مشاهده می شود روسیه یا در مقطعی اتحاد جماهیر شوروی می باشد. کشوری که از دیرباز سیاستهای سختش زبانزد عام و خاص بوده است. روسها در مقاطعی از ایران در قبال دیگر قدرتها حمایت می کردند و در جایی که منافعشان ایجاب می کرد تمامیت ارضی کشور ما را به خطر می انداختند. آنها گاهی دست دوستی به سمت ایران دراز می کردند و گاهی بخشهای گسترده ای از کشور را از طریق حمله نظامی به تصرف خود در می آوردند. یکی از مقاطعی که روسها تحولات ایران را با محافظه کاری خاصی می نگریستند دهه 1340 بود که این روند تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت. به تعبیری آنها سیاست صبر و انتظار را در قبال تحولات اجتماعی و سیاسی ایران در پیش گرفته بودند. در حقیقت در مسکو بر این دیدگاه پافشاری می شد که ایران با توجه به وخامت اوضاع سیاسی و اقتصادیش هر لحظه ممکن است با تغییراتی بنیادین و اساسی روبه رو گردد و این امر روسها رابر آن داشته بود تا با متانت خاصی مسائل ایران را بنگرند.

سیاست صبر و انتظار روسها

با پایان یافتن جنگ جهانی دوم و پیروزی متفقین در جبهه های جنگ، این کشورها موظف بودند طبق پیمان سه جانبه آمریکا، شوروی و انگلستان خاک ایران را ظرف شش ماه از پایان مخاصمه دول متفقین با دولت آلمان ترک کنند. در این میان دولت شوروی که به دنبال گرفتن امتیاز نفت از ایران بود از اجرای توافق سرباز زد. بدین ترتیب بحران در روابط دو کشور آغاز گردید. این بحران تا سال 1325 ادامه داشت و ایران با زیرکی نخست وزیر وقت یعنی قوام توانست از طریق قرارداد قوام - سادچیکف روسها را از ایران بیرون و حاکمیت حکومت مرکزی را بر تمامیت ارضی کشور تثبیت کند.

چندسال پس از این، با به قدرت رسیدن رزمآرا و امضای قرارداد بازرگانی میان دو کشور بحران نیز فروکش کرد و روابط دو کشور وارد مرحله ای جدید گشت. اما نقطه عطف دیگری که در روابط ایران و شوروی بعد از پایان جنگ جهانی دوم قابل ارزیابی می باشد، مقطعی است که به جنبش ملی شدن صنعت نفت منتهی می شود. مسکو در این برهه زمانی بسیار محتاطانه عمل می کرد. آنها از مواضع دولت مصدق که در راستای ملی شدن صنعت نفت و کوتاه کردن دست انگلیسیها از منابع ملی کشورمان صورت می گرفت، حمایت کردند. با این وجود، حمایت شوروی از نهضت در حد حرف باقی ماند و آنها پشتیبانی عملی خاصی از مصدق نکردند. به تعبیری آنها سیاست صبر و انتظار را در این مقطع زمانی دنبال می کردند. در حقیقت تحت تاثیر فضای جنگ سرد روابط این دو کشور فراز و نشیب داشت.

به میزان نزدیکی دولت ایران به آمریکاییها، مسکو روابطش را با ایران تنظیم می کرد. نزدیکی ایرانیان به آمریکا آنان را بر می آشفت و دوری حکومت پهلوی از ایالات متحده باعث می شد روابط گرمتری با ایران برقرار سازند. بهترین مثال در این مورد انقراض نظام پادشاهی در عراق است. با روی کار آمدن عبدالکریم قاسم در عراق و نزدیکیش به شوروی، محمدرضا برای عقد قرارداد نظامی با آمریکاییها وارد مذاکره شد تا موازنه قوا را در منطقه خلیج فارس که برهم خورده بود از نو برقرار سازد. روسها با توجه به رویکرد دولت ایران، هیئتی بلندپایه را به کشور گسیل کردند تا در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی و فنی وارد مذاکره شود. اما با فشار آمریکاییها این مذاکرات به نتیجه ای نرسید. روابط ایران و اتحاد جماهیر شوروی رو به تیرگی گرایید و تا روی کار آمدن اسدالله علم این روند تداوم یافت. در دوران علم بعد از حدود دو ماه مذاکره به اختلافات میان دو کشور پایان داده شد. این مقطع زمانی همزمان شده بود با سرکوب شدید رژیم شاهنشاهی در داخل.

مسکو روابطش را با ایران به میزان نزدیکی دولت ایران به آمریکاییها تنظیم می کرد. نزدیکی ایرانیان به آمریکا آنان را بر می آشفت و دوری حکومت پهلوی از ایالات متحده باعث می شد روابط گرمتری با ایران برقرار سازند.

در واقع در سالهایی که محمدرضا به تحکیم قدرتش در داخل می پرداخت روابط حسنه ای میان دو کشور وجود داشت و روسها دست دوستی به سوی ایران دراز کرده بودند. از سال 1342 به بعد روابط ایران و شوروی از بعد همکاریهای بازرگانی فراتر رفت و زمینه های اقتصادی، فنی و فرهنگی را دربر گرفت. مزرهای دو کشور «مرزهای صلح و دوستی» لقب گرفت و حجم تجارت خارجی از 32 میلیون دلار در سال 1342 به 85 میلیون دلار در سال 1348 رسید. اما بدون تردید مهمترین توافقنامه ای که میان دو کشور پیش از انقلاب به امضاء رسید موافقتنامه همکاری اقتصادی و فنی برای احداث کارخانه ذوب آهن بود که در خرداد 1344 در مسکو به امضاء رسید. بدین ترتیب روابط دو کشور وارد فاز جدیدی گشت که سیاستمداران در اتحاد جماهیر شوروی را بر آن داشت تا با احتیاط خاصی تحولات ایران را بنگرند. در حقیقت آنها سیاست صبر و انتظار خود را تا انقلاب اسلامی و وقوع تحولات ساختاری در کشور ادامه دادند و همواره در صدد برآمدند از هرگونه رویکرد شتابزده و عجولانه ای در قبال تحولات انقلابی در ایران پرهیز کنند.این رویکرد تا آنجا پیش رفت که سفیر وقت شوروی در ایران در ماههای منتهی به انقلاب به بهانه مرخصی تهران را ترک کرده بود. این روند تا سقوط کابینه شاهپور بختیار و تعیین دولت موقت از سوی امام راحل ادامه داشت تا اینکه انقلاب ایران از سوی لئونید برژنف به عنوان انقلابی ملی و ضدامپریالیستی شناخته شد.وی اظهار امیدواری کرد که روابط دو کشور بر اساس حسن همجواری و احترام متقابل، حسن تفاهم و همزیستی و عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر تداوم یابد.1

کارخانه ذوب آهن

محمدرضاشاه در خرداد سال 1344 برای دومین بار در راس هیاتی به مسکو مسافرت کرد. در طول این سفر وی با برژنف رئیس هیئت رئیسه حزب کمونیست، رئیس جمهور کاسیگین و وزیر امور خارجه دیدار داشت و درباره همکاریهای سیاسی، اقتصادی و صنعتی گفتگو و مذاکره کرد. در پی این دیدارها موافقتنامه های گوناگونی در ابعاد مختلف اقتصادی میان دو کشور منعقد گردید. با این حال مهمترین موافقتنامه ای که تحولی سترگ در روابط دو کشور به وجود آورد، موافقتنامه همکاری برای احداث کارخانه ذوب آهن اصفهان و تاسیس کارخانه ماشین سازی اراک بود. مذاکرات درباره احداث کارخانه ذوب آهن پیش تر در سال 1342 آغاز شده بود. به دنبال موافقتنامه مقدماتی که بین هیات نمایندگی ایران و دولت شوروی درباره اصول کلی منعقد شد، وزیر اقتصاد وقت در راس هیاتی وارد مسکو شد و پس از حدود دو هفته مذاکره سرانجام موافقتنامه نهایی انعقاد یافت.

ضرورت توسعه اقتصادی و اکراه کشورهای غربی در ایجاد صنایع اساسی و بزرگ در ایران و به موازات آن فشار افکار عمومی در جهت نوسازی کشور و تلاش و کوشش محمدرضاشاه در جهت نشان دادن استقلال در سیاست خارجی خود از جمله عوامل اصلی عقد این موافقتنامه بود. دلیل اصلی برای حکومت شوروی در گسترش همکاریهای فنی و اقتصادی و برخورد دوستانه با شاه به این جهت بود که ابتدا به ساکن از وابستگی بیشتر ایران به بلوک غرب جلوگیری به عمل آورد و در ثانی مانع تبدیل ایران به یک تهدید امنیتی برای اتحاد جماهیر شوروی شود. از آنجا که صنایع ذوب آهن کلید پیشرفت صنعتی بسیاری از کشورها است و بدون ایجاد صنایع سنگین پیشرفت مستقل صنایع غیر ممکن است، به رغم انتقادات زیادی که به ناکارآمدی و غیر اقتصادی بودن کارخانه ذوب آهن اصفهان مطرح شده است به دلایل متعددی احداث این کارخانه تا حدودی ناشی از واقعیتهای روز از جمله کمک به استقالال صنعتی ایران، صرفه جویی سالانه مقادیر قابل ملاحظه ای ارز و همچنین اشتغال زایی برای بخشی از نیروی کار علمی و یدی بوده است. بدیت ترتیب یکی از خواستهای تاریخی مردم ایران جامه عمل پوشیده شد.

در حقیقت از اولین روزهای پس از جنگ دوم جهانی، مساله ایجاد صنایع ذوب آهن در ایران به مثابه خواست تمامی اقشار و طبقات مردم مطرح شده بود. در این مورد دولت ایران مذاکرات طولانی و گسترده ای با شرکتهای آلمانی، آمریکایی و فرانسوی انجام داد که به صرف میلیاردها تومان جهت انجام امور عملیاتی منجر شد و در نهایت نتیجه ای نیز در پی نداشت و موضوع احداث کارخانه ذوب آهن به صورت یک آرزوی ملی در اذهان مردم ایران باقی مانده بود. با شروع فعالیت کارخانه ذوب آهن اصفهان آرزوی چهل ساله مردم ایران برآورده شد و در سال 1352 با دو سال تاخیر این کارخانه شروع به کار کرد.2این در حالی است که امروزه ایجاد صنایع سنگین برای کشورها مقرون به صرفه نیست تا جایی که آمریکا خود به وارد کننده این محصولات تبدیل شده است. در حقیقت به دلیل پیشرفتهای تکنولوژیک و سرمایه گذاریهای کلان در حوزه محصولات نرم افزاری و صنایع "های تک"، کشورهای پیشرفته صنعتی عطای صنایع سنگین را به لقایشان بخشیده و به وارد کننده این محصولات بدل گردیده اند.


منبع: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران