تبیان، دستیار زندگی
ادبیات پایداری دفاع مقدس چه روندی را طی کرده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پای تیز خاطره نگاری کمیت کُند داستان نویسی

ادبیات پایداری دفاع مقدس چه روندی را طی کرده است.

بخش ادبیات تبیان
پای تیز خاطره نگاری کمیت کُند داستان نویسی


جنگ یکی از منفورترین واژه هاست. حجم کشتارها و ویرانی هایی که جنگ به دنبال خویش دارد و اثرات زیست محیطی و انسانی اش تا سال ها می ماند؛ اما اگر همین جنگ تغییر ماهیت داده و به دفاع از میهن بدل شود، مقدس است و ارزشمند. در جنگ ما که بهتر است دفاع مقدس خوانده شود، احساسات و عواطف، نمود بیرونی بالایی داشتند. چه از سنخ قهر و کینه و چه از سنخ مهر و محبت. این میزان از احساسات، دفاع مقدس را به پدیده ای نادر بدل می کند تا اندیشه و تفکر را به حرکت واداشته و ادبیات دفاع مقدس شکل بگیرد. این نوع ادبیات که گاه هوادار و گاه ضد آن است، در تاریخ پیشه ای دیرینه دارد. از «ایلیاد و هومر» یا «شاهنامه» که سراسر رزم است و جنگ تا «وداع با اسلحه» که رمانی مدرن از روابط انسانی در پدیده ای به نام جنگ است.

پس از آغاز جنگ عراق علیه ایران، نخستین رمان مطرح با محوریت دفاع مقدس را می توان «زمین سوخته» اثر آقای احمد محمود دانست. او پیش تر با رمان «همسایه ها» سراغ خلق فضاهای رئال رفته بود. زمین سوخته، حاصل تجربه مستقیم احمد محمود از حضور در مناطق جنگ زده است. خودش دراین باره گفته است: «وقتی خبر کشته شدن برادرم را در جنگ شنیدم، از تهران راه افتادم رفتم جنوب. رفتم سوسنگرد. رفتم هویزه. تمام این مناطق را رفتم. تقریباً نزدیک جبهه بودم. وقتی برگشتم، واقعاً دلم تلنبار شده بود. دیدم چه مصیبتی را تحمل می کنم؛ اما مردم چه آرام اند؛ چون تا تهران موشک نخورد، جنگ را حس نکرد. دلم می خواست لااقل مردم مناطق دیگر هم بفهمند که چه اتفاقی افتاده است. همین فکر وادارم کرد که زمین سوخته را بنویسم.»
هرچند «زمین سوخته» با انتقاداتی هم مواجه شد که این اثر را ضدجنگ و ضدحماسه می دانستند. منتقدان عقیده داشتند حجم تلخی و سیاهی در این رمان غلبه داشته و حماسه را مورد غفلت قرار داده است. «نخل های بی سر» نوشته آقای قاسمعلی فراست نیز از آثار شاخصی است که درون مایه ای همدلانه و حماسی با مدافعان خونین شهری دارد و از سوی نویسنده به بچه های سپاه خرمشهر و سایر مردم صمیمی این خطه، تقدیم شده است.

روایت روشن فکری از جنگ
در کنار این نگاه حماسی، نگاه به اصطلاح روشنفکرانه و ضد جنگ نیز کم کم پای خود را به ادبیات باز کرد. جریان روشنفکری که از همان ابتدا، راه خود را از انقلابی که بر مبنای آرمان های دینی بنا شده بود، جدا می کرد در ادامه، پدیده دفاع را با جنگ طلبی مترادف دانسته تا جایی که به دلیل نگارش زمین سوخته، بر احمد محمود تاختند و وی را به جنگ طلبی متهم کردند. وی در پاسخ گفت: «من تا لحظه ای که حس کنم دشمن در خاک من است، معتقدم باید جنگید.»
در کنار نویسندگان حرفه ای، جریان به وجود آمده توسط حوزه هنری، شاید پررنگ ترین و چشم گیرترین جریان ادبی دفاع مقدس است. فعالان حوزه هنری، جمعی از جوانان پرشور و انقلابی بودند که با خالی دیدن میدان از نویسندگان حرفه ای و پشت کردن جریانات روشنفکری، خود آستین همت بالا زدند و رسالت روایت فتح را کمتر از خود فتح ندیدند. بااین حال، بسیاری از آثار حوزه هنری در اوایل کار، باوجود برخاستن از روح و احساسات پاک، کمتر از نکات فنی و استانداردهای لازم ادبی، برخوردار بودند.

به بار نشستن ادبیات مقاومت بعد از جنگ
بسیاری از آثار مطرح ادبی جنگ، پس از پذیرش قطعنامه و پایان جنگ، به بار نشسته اند. نویسندگان حوزه هنری، برخوردار از تجربه مستقیم حضور در جنگ و تنفس با رزمندگان و زیست در فضای جبهه ها و با تلاش برای آموختن فنون نویسندگی، قلم به دست گرفتند و پس از مدت ها چالش با قلم و کاغذ و آزمون و خطاهای بسیار، آثار فاخری در ادبیات دفاع مقدس آفریدند.
آقایان احمد دهقان، حبیب احمدزاده، محمدرضا بایرامی، داوود غفار زادگان، مرتضی سرهنگی، و مجتبی رحماندوست نام های آشنایی در این حوزه اند. احمد دهقان با خلق یکی از شاخص ترین آثار این حوزه به نام «سفر به گرای 270 درجه» مخاطب را با رمانی تلخ و شیرین و واقع گرایانه درگیر می کند. دهقان بعدها با رمان های «من قاتل پسرتان هستم» و «دشتبان» نام خود را در این عرصه به اثبات رسانده است.

فرم های ساده داستان های جنگ
در ابتدا داستان ها، فرمی ساده و تک خطی داشتند و اغلب در فضایی واقع نمایانه به پیش می رفتند؛ اما با بالا رفتن سن نویسندگان و پیشرفت در فنون نویسندگی و رسوب تجربیات جنگ در نفس نویسندگان و درونی شدن وقایع سابقاً بیرونی، کم کم آثاری سر برآوردند که دیریاب تر و درونی تر از گذشته بودند. این اتفاق، سبب شد که ادبیات جنگ به سبد کتاب آن دسته از کتاب خوانان حرفه ای افزوده شود که دست نوشته های ساده و خاطره گونه، ایشان را اقناع نمی کرد. فراموش نکنیم که ژانر خاطرات، هنوز هم مهم ترین شاخه ادبی دفاع مقدس است و خاطرات مکتوبی نظیر «دا» ،«نورالدین پسر ایران» و «پایی که جا ماند» از پرفروش ترین کتاب های تاریخ نثر فارسی محسوب می شوند.
«شطرنج با ماشین قیامت» نوشته حبیب احمدزاده، از دیگر آثار موفق دوره متأخر است؛ داستانی که با دو امریه نظامی ارتش عراق آغاز و پایان می یابد و علاوه بر برخورداری از وجوهی فلسفی، سبک روایی درخشانی را در فصول انتهایی به تصویر می کشد که بی اغراق در میان بسیاری از داستان های ایرانی، بی نظیر است؛ تا جایی که آقای عبدالعلی دستغیب این اثر را برترین اثر دفاع مقدس در 25 سال اخیر دانسته است. این اثر به دست «پالاسپراکمن» استاد آمریکایی زبان و ادبیات فارسی، به انگلیسی برگردانده شده است. «عقرب روی پله های راه آهن اندیمشک» نوشته آقای حسین آبکنار نیز از آثار ساختارشکن این حوزه محسوب می شود.رمان پرطرفدار «بی وتن» آقای امیرخانی را نیز نمی توان جدا از جریان جنگ قلمداد کرد. قهرمان داستان، هنوز در حال و هوای جنگ و خسته از مناسبات جامعه با رزمندگان دیروز، به ناگاه خود را اسیر دست سرنوشت و در قلب ایالات متحده می یابد و در دل مدرنیته بی رحم، صفای دوستان هم سنگر سابقش را می جوید و نوعی سلوک معنوی را می پیماید؛ تا بداند که جا ماندنش از قافله شهدا، چه علتی داشته است.
بااین همه، هنوز انتظارها برای خلق یک اثر ادبی «جهانی» در حوزه ادبیات دفاع مقدس، ادامه دارد.


منبع: صبح نو