تبیان، دستیار زندگی
آیه مباهله یه عنوان سند گفت و گوی علمی و اخلاقی بین ادیان و هم زیستی مسالمت آمیز بین اسلام و مسیحیت است.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

همه میراث پیامبر صلی الله علیه و اله در مباهله

آیه مباهله سند گفت و گوی علمی و اخلاقی بین ادیان و هم زیستی مسالمت آمیز بین اسلام و مسیحیت است.

هدی پاینده آشتیانی/ کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث - بخش قرآن تبیان
مباهله

«به نام خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب.[این نامه ای است] از محمد، پیامبر خدا، به اسقف نجران. خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب را ستایش می کنم و شما را از پرستش بندگان به پرستش خدا فرا می خوانم. شما را دعوت می کنم که از ولایت بندگان خدا خارج شوید و در ولایت خداوند در آیید و اگر دعوت مرا نپذیرفتید باید به حکومت اسلامی مالیات (جزیه) بپردازید تا در برابر این مبلغ، از جان و مال شما دفاع کند و در غیر این صورت به شما اعلام خبر می شود.»
نور اسلام هر روز گسترده تر می شد و جغرافیای بیشتری را روشن می کرد. هر روز نامه ای و هر روز پیکی به منطقه ای گسیل می شد. نجران و هفتاد دهکده اش نیز از این دعوت ها بی بهره نبودند. نامه پیامبر صلی الله علیه و آله به سران نجران رسید. مجلس شوری تشکیل شد. شرحبیل -دانای جمع- جذبه ی سخن پیامبر را از لابه لای خطوط نامه حس کرد. فرزندی از نسل اسماعیل! شاید همان پیامبر موعود باشد.
با این سخن مسیحیان راهی مدینه شدند. با هدایا و لباس های فاخر. پیامبر از پذیرش آنها امتناع کرد چرا که  ارزش انسان ها به لباس نیست. وقتی ساده آمدند مورد استقبال پیامبر قرار گرفتند.

دین اسلام در برخورد با قدرت های مخالف ابتدا تلاش می کند با منطق گفت و گو و دلیل و برهان آنها را به حق دعوت نماید و در گام دوم اگر معتقد به خدا بودند آنها را به مباهله و داوری خدا فرا می خواند. بنابراین استفاده اسلام از قدرت در میدان جنگ تنها برای شکستن سدهای آگاهی و آزادی اندیشه بود

حضرت آنان را به توحید دعوت کرد. برای دعوت به اسلام ابتدا با استدلال و منطق و دلیل پیش رفت، برایشان آیاتی از قرآن تلاوت فرمود. اما لجاجت و تعصب بر عقل هایشان پرده افکنده بود و مانع اسلامشان شد. سرانجام پیشنهاد مباهله مطرح شد. پیک وحی نازل شد"فَمَنْ حَاجَّكَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا ..." (آل عمران : 61 ) (هر گاه بعد از علم و دانشى كه (در باره مسیح) به تو رسیده، (باز) كسانى با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: «بیایید...) خورشید بالا آمد همه منتظر بودند، نگرانی و تردید در چشمان مسیحیان هویدا بود، پیامبر آمد؛ دستان امام حسن را در دست گرفته بود و امام حسین در آغوشش بود "نَدعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُم " پشت سرش فاطمه "وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ "و همراه ایشان حضرت علی "وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ"

پیامبر با همه چیزش آمده بود، با میراثش!

مسیحیان عقب کشیدند، در واقع ترسیدند. او با عزیزترین هایش به میدان آمده بود...
ایمان نیاوردند اما پیشنهاد پیامبر در پرداخت جزیه را پذیرفتند. حقانیت پیامبر صلی الله علیه و آله و فرزندانش به اثبات رسید.

احتجاج امام کاظم (علیه السلام):

هارون به امام کاظم (علیه السلام) گفت: شما چگونه می گویید ما نسل پیامبریم، در حالی که پیامبر (صلی الله علیه و اله) نسلی ندارد، زیرا نسل صرفاً از طریق فرزند پسر است نه دختر، و شما فرزندان دختر پیامبرید.
امام کاظم (علیه السلام) فرمود: مرا از پاسخ به این سوال، معاف دار. هارون گفت:  تو را معاف نمی کنم تا اینکه دلیلی از قرآن بیاوری. شما فرزندان علی (علیه السلام) ادعا می کنید که هیچ حرفی از قرآن نیست مگر اینکه تأویلش نزد شماست، و استدلال می کنید به این آیه که: ...مَّا فَرَّطْنَا فِی الْكِتَابِ مِن شَیءٍ?...?38? (ترجمه: ...ما هیچ چیزی را در كتاب [لوح محفوظ] فروگذار نكرده ایم؛...) [انعام ?38]، و [بدین طریق] خود را از رأی علماء و قیاس، بی نیاز می دانید.

برخلاف رسوم جاهلیت که تنها فرزند پسر را فرزند خود می دانستند، اسلام بر این تفکر غلط خط بطلان کشید و فرزند دختری، همچون فرزند پسری، فرزند خود انسان است

امام کاظم (علیه السلام) فرمودند: اجازه جواب را به من می دهی؟ هارون گفت: بگو. امام (علیه السلام) فرمود: وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیعْقُوبَ کلًّا هَدَینَا وَنُوحًا هَدَینَا مِن قَبْلُ  وَمِن ذُرِّیتِهِ دَاوُودَ وَسُلَیمَانَ وَأَیوبَ وَیوسُفَ وَمُوسَی وَهَارُونَ وَکذَلِک نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ 84 وَزَکرِیا وَیحْیی وَعِیسَی وَإِلْیاسَ کلٌّ مِّنَ الصَّالِحِینَ(85) (ترجمه: و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم، و همه را به راه راست درآوردیم، و نوح را از پیش راه نمودیم، و از نسل او داوود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را [هدایت کردیم] و این گونه، نیکوکاران را پاداش می دهیم. (84) و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را که همه از شایستگان بودند، (85) (سوره انعام/ آیات85-84)
فرمود: پدر عیسی کیست؟ هارون گفت: پدر ندارد. امام (علیه السلام) فرمود: پس خداوند صرفاً از طریق مریم او را ملحق به نسل پیامبران کرده است، و ما را نیز اینچنین از طریق مادرمان فاطمه (سلام الله علیها)، به نسل پیامبر (صلی الله علیه و آله)، ملحق کرده است. باز هم بگویم؟ هارون گفت: بگو. در این هنگام، امام بعد از قرائت آیه مباهله فرمود: هیچ کس نگفته است که پیامبر (صلی الله علیه و آله) هنگام مباهله با نصاری، به جز علی بن ابی طالب و فاطمه و حسن و حسین، شخص دیگری را تحت کساء آورده است، پس مراد از «فرزندانمان» حسن و حسین، و مراد از «زنانمان» فاطمه، و مراد از «جان هایمان» علی بن ابی طالب است. (طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ذیل آیه مربوطه ص230-229) بنابراین، خداوند در آیه مباهله ، امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) را فرزند پیامبر (صلی الله علیه واله) خطاب کرده است، و این صریح ترین دلیل است بر اینکه اهل بیت، نسل و ذریه پیامبر (صلی الله علیه و آله) هستند.

پیامهای اخلاقی مباهله:

1   دین اسلام در برخورد با قدرت های مخالف ابتدا تلاش می کند با منطق گفت و گو و دلیل و برهان آنها را به حق دعوت نماید و در گام دوم اگر معتقد به خدا بودند آنها را به مباهله و داوری خدا فرا می خواند. بنابراین استفاده اسلام از قدرت در میدان جنگ تنها برای شکستن سدهای آگاهی و آزادی اندیشه بود.

2   برخلاف رسوم جاهلیت که تنها فرزند پسر را فرزند خود می دانستند، اسلام بر این تفکر غلط خط بطلان کشید و فرزند دختری، همچون فرزند پسری، فرزند خود انسان است.

3   آیه مباهله یه عنوان سند گفت و گوی علمی و اخلاقی بین ادیان و هم زیستی مسالمت آمیز بین اسلام و مسیحیت است.


مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.