رسیدگی به خانواده های شهدا از افضل قربات است!
با گنج هایی روبرو هستیم که به خدا وصل اند. خدمت به خانواده های شهدا و ایثارگران، متصل شدن به کسانی است که در مسیر قرب الی الله پیشتازند؛ پس به فرموده ی مرجع عالیقدر، آیت الله وحید خراسانی افضل قربات است.
با نگاه قرآنی می شود این مسئله را از سه زاویه نگاه کرد:
نگاه اول
نگاه اول، یک نگاه کلی و اصولی است. اصل "احسان" به دیگران، که همه مخلوقاتی هستند که عیال خدا حساب می شوند، سبب قرب به خدا می شود.
خدمت به خانواده های شهدا و ایثارگران، یک "احسان" بزرگ مداوم است: "وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ" (بقره ، 195) و نیكى كنید كه خداوند نیكوكاران را دوست دارد.
محسنین را خدا دوست دارد، پس به خدا نزدیک می شوند. علاوه بر این، قرآن به طور خاص، احسان به پدر و مادر را سفارش مکرر و مؤکّد می کند: "وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ إِحْسانا" (احقاف، 15) " ما انسان را توصیه كردیم كه درباره پدر و مادرش نیكى كند". نیکی و خدمت به پدران و مادران شهدا و ایثارگران، قبل از هر چیز، امتثال امرِ احسان به والدین است.
نگاه دوم
خانواده ی شهدا از معرکه ی این آزمایش سخت، خیلی سربلند بیرون آمده اند و به یمن صبر جمیلشان، کسانی هستند که بشارت خدا بر آن ها نازل شده است: "وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ" (بقره، 155) بشارت بده به استقامت كنندگان.
از زاویه ی دیگر که نگاه کنیم، با خدمت به این خانواده های نورانی، متصل می شویم به کسانی که به خدا رسیده اند اما هنوز زنده اند. درک زنده بودن شهدا، برای ما آسان نیست؛ این را انتهای آیه ی 154 سوره ی بقره می گوید: "وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فی سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لكِنْ لا تَشْعُرُونَ" و به آنها كه در راه خدا كشته مى شوند مرده مگویید، بلكه آنها زندگانند ولى شما نمى فهمید.
اتصال به کسانی که شربت وصل خدا را نوشیده اند و "عند ربهم یرزقون" اند، می تواند به مقرّب شدن ما کمک کند. پای صحبت خانواده ی شهدا که بنشینید، دستگیرتان می شود که شهدا حواسشان خیلی به خانواده بوده و هست؛ پس خدمت به این خانواده هایی که نگاه واصلان الی الله مدام به آنهاست، یک فرصت طلایی است برای تقرّب الی الله.
نگاه سوم
در سومین زاویه ی نگاه قرآنی به این مسئله، به سراغ ویژگی های خاص خود خانواده های معزز شهدا و ایثارگران می رویم.
رسیدگی به خانواده های عزیز شهیدان، یعنی توجه و احترام به کسانی که یک ملت، مدیون آن ها هستند. یعنی کسانی که آب و خاک و جان و مال و ناموس و آرامش مردم، مرهون آن هاست. نمی شود گفت عزیز دل یک مادر، جگرگوشه ی یک پدر، پشت و پناه یک همسر و فرزند، کمتر از جان خود آنهاست؛ وقتی یک خانواده، عزیزِ رعنای خود را به جهاد فی سبیل الله می فرستد، گویی جان خود را فرستاده است؛ نفس خود را، ثمره ی خود را به میدان برده است و این یعنی یک ابتلای خیلی بزرگ: "وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ..." (بقره، 155) قطعا همه شما را با چیزى از ترس، گرسنگى، زیان مالى و جانى، و كمبود میوه ها آزمایش مى كنیم.
خانواده ی شهدا از معرکه ی این آزمایش سخت، خیلی سربلند بیرون آمده اند و به یمن صبر جمیلشان، کسانی هستند که بشارت خدا بر آن ها نازل شده است: "وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ" (بقره، 155) بشارت بده به استقامت كنندگان.
این خانواده، مصیبت بزرگ خود را با خدا معامله کرده و به خدا وصل کرده است. "الَّذینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصیبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ" (بقره، 156) آنها كه هرگاه مصیبتى به آنها رسد مى گویند: ما از آن خدا هستیم و به سوى او باز مى گردیم.
و پس از این بشارت، صلوات و رحمت و هدایت خدا نصیبشان می شود: "أُولئِكَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ" (بقره، 157) اینها همانها هستند كه الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده و آنها هستند هدایت یافتگان.
آیات 155 تا 157 سوره مبارکه بقره را که می خوانی، استواری و عظمت روح پدران و مادران شهدا پیش چشمت مجسّم می شود. سوختن قلب یک مادر و یک پدر در فراغ جوان برومندی که قد کشیدنش را سال ها به تماشا نشسته، فهمیدنی نیست شاید به همان اندازه ای که زنده بودن شهید را قرآن می گوید شما نمی فهمید. حالا این را بگذارید در کنار انتظار بی -پایانی که بعضی از همین مادران می کشند برای بازگشتن یک بند انگشت باقی مانده از آن سرو رعنا.
میانبر دیگری که در خدمت و رسیدگی به خانواده های ایثارگران وجود دارد، این است که ارتباط نزدیک با جهادگران، روحیه و عزم جهاد را در ما نیز می پروراند؛ چه جهاد اصغر میدان جنگ و گذشتن از جان، و چه جهاد اکبر و گذشتن از هوای نفس.
غیر از معامله با خدا، غیر از اتصال و قرب خدا، چه چیزی می تواند داغ این قلب های تفتیده را جبران کند؟ غیر از اتصال و قرب خدا، چه چیزی می تواند بجای شکستن و فرو ریختن، به روح این مادران و پدران و همسران، ایستادگی و عظمت ببخشد؟ غیر از بهشت رضوان الهی، چه چیز می تواند آن سوی این معامله باشد؟
"إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّة" (توبه، 111) خدا از مؤمنان جانها و مالهایشان را خریدارى مىكند كه بهشت از آن آنها باشد.
با این اوصاف، با گنج هایی روبرو هستیم که به خدا وصل اند. خدمت به خانواده های شهدا و ایثارگران، متصل شدن به کسانی است که در مسیر قرب الی الله پیشتازند؛ پس به فرموده ی مرجع عالیقدر، آیت الله وحید خراسانی افضل قربات است.
میانبر دیگری که در خدمت و رسیدگی به خانواده های ایثارگران وجود دارد، این است که ارتباط نزدیک با جهادگران، روحیه و عزم جهاد را در ما نیز می پروراند؛ چه جهاد اصغر میدان جنگ و گذشتن از جان، و چه جهاد اکبر و گذشتن از هوای نفس.
نکته ی آخر:
این مقرب شدن، فقط در دسترس مسئولین و اهالی بنیاد شهید و امور ایثارگران نیست. خانواده های شهدا و جانبازان و آزادگان، در میان ما و در همین کوچه و محله ما زندگی می -کنند. شاید از اقوام ما باشند. پیدا کردن و سر زدن و خدمت کردن به آن ها کار سختی نیست اما مقرّب شدن را شتاب می بخشد.