تبیان، دستیار زندگی
اما به زبان امروز، در خانه اگر كس است مسلم بدانید چند چراغ الكی روشن است، شیر آبی بی مورد شرشر می كند و اجاق گازی هم شعله ور است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گوش‌های صرفه‌جو

صرفه جویی

اما به زبان امروز، در خانه اگر كس است مسلم بدانید چند چراغ الكی روشن است، شیر آبی بی‌مورد شرشر می‌كند و اجاق‌گازی هم شعله‌ور است. تجربه به ما ثابت كرده كه یك حرف بس نیست، سهل است، یك خروار شعار و تبلیغ و خواهش و التماس هم افاقه نمی‌كند. مگر كم بوده در این سال‌ها نوشته و فیلم و آگهی و سخنرانی در این‌باره كه درست مصرف كنیم؟ حتی خیال خام صرفه‌جویی هم به ناچار كنار گذاشته شد. آخر كسی كه شیوه مصرف نمی‌داند و بیش از حد مصرف می‌كند، چطور صرفه‌جویی كند؟ اول كار باید چگونه و به اندازه مصرف‌كردن را یاد بگیرد و بعد اگر فرجی شد صرفه‌جویی را. خلاصه در این خانه‌ها كه بیست‌و‌چهار ساعته شیر آب باز و شعله گاز روشن و چراغ‌ها منور است، اگر كسی هم باشد، گوش‌اش بدهكار نیست.

این تازه بخش معمول داستان است. چیز جدیدی هم نیست. اما پدیده‌های نوظهور را چگونه می‌شود توجیه كرد؟ سر شب در خیابان‌ها و كوچه‌ها راه بروید و در طول یك كوچه، ساختمان‌هایی را كه 40‌چراغ مسئول نورافشانی سنگ‌نمای آنها هستند بشمارید؛ البته چند لامپ ریز و درشت هم با زیركی لای در و دیوار تعبیه شده‌اند، محض نورافكندن بر در و دیوار آهنی. فقط نگاه كنید كه سر صبح و ظهر در خیابان چند نفر می‌بینید كه شلنگ به‌دست، با قوت فشار آب آسفالت را جلا می‌دهند یا بی‌آنكه دغدغه منابع روبه زوال آب را داشته باشند مرمر پاركینگ و یا سر و صورت ماشین مباركشان رامی‌شویند. بگذریم كه مشعل‌های مثلا چشمگیر و جذابی كه صبح تا شب جلوی مغازه‌ها روشن هستند هم دارند باب روز می‌شوند. انگار هر چندوقت یك‌بار قرار است چیزی تازه برای اسراف و هدر دادن برای چشم‌و هم‌چشمی یا زیبایی یا دلایل ناگفته دیگر رایج شود. چطور راه صرفه‌‌جویی در چیزی را كه به نفع شخص شخیص خودمان باشد و سودش مستقیما توی جیبمان برود را مو‌به‌مو بلدیم و اجرا هم می‌كنیم؟ مگر می‌شود كسی كه در این روزگار زندگی می‌كند و ته پس‌انداز و صرفه‌جویی در ریزه جزئیات را می‌داند نفهمد كه دارد اسراف می‌كند؟

دست‌كم در این 2دهه كه داد همه درآمده است؛ چرا ككمان هم نمی‌گزد؟ لحظه‌ای به فكر ما خطور نمی‌كند كه داریم چه می‌كنیم؟ دود این كا‌رها به چشم چه كسانی می‌رود؟ اصلا فرض بگیریم بحرانی هم در كار نیست، دغدغه خاطر آیندگان و طبیعت و اینها هم به كنار، پند و نصیحت بزرگان را هم نشنیده بگیرید؛ سوای همه‌ اینها به این رفتار خود چه نمره‌ای می‌دهیم؟ این بی‌خیالی و خوش‌خیالی و كج‌‌خیالی نشانه چیست؟ اینكه برای این رفتارمان چه بهانه‌ای می‌تراشیم یا چه مقصری از توی آستین درمی‌آوریم محل تامل است، چون دست‌كم در این‌كار خبره‌ایم. داریم می‌شویم مصداق بارز مثل «سال به سال دریغ از پارسال»، یا رفتارمان سطح توقع را تا اندازه‌ای پایین آورده كه به زبان رك و راست، به مثل تازه‌ای نیاز داریم كه بگوید «نمی‌خواهد بهتر شویم، لااقل از این بدتر نشویم».



منبع: همشهری انلاین

این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.