تبیان، دستیار زندگی
امروز دهم شهریورماه 1365، روزی که روح این سردار شجاع اسلام و سرباز وارسته حضرت بقیه الله الاعظم (عج) در عملیات کربلای 2 بر بلندای قله 2519 حاج عمران به پرواز درآمد، دل صخره و کوه، یاد و خاطره شجاعت او را در خود ثبت کرد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کربلایی برای کاوه

امروز دهم شهریورماه 1365، روزی که روح این سردار شجاع اسلام و سرباز وارسته حضرت بقیه الله الاعظم (عج) در عملیات کربلای 2 بر بلندای قله 2519 حاج عمران به پرواز درآمد، دل صخره و کوه، یاد و خاطره شجاعت او را در خود ثبت کرد.

فرآوری: صادق جعفری- بخش فرهنگ پایداری تبیان
شهید کاوه

مزد جهادش شهادت شد

آن روز، کاوه مزد جهاد را که شهادت بود، دریافت کرد و به بارگاه الهی فراخوانده شد. خصال و ویژگی های درخشنده او در تمام مدت خدمتش و در تصدی مسئولیت های مختلف درسی است بس بزرگ برای همه سربازان اسلام و پاسداران انقلاب اسلامی تا با به کارگیری آن ها و آراسته شدن به آن سجایای اخلاقی، نمونه هایی از لشکریان مخلص حضرت بقیة الله العظم (عج) باشند و خود را برای دفاع از حریم اسلام و ارزش های متعالی آن، همواره مهیا و آماده سازند.
در وضعیت فوق طاقت و شدت دشواری که نیروهای عمل کننده خواه ناخواه با آن مواجه بودند و سبب شده بود پیروزی را نیز دور از دسترس ببینند، تیپ ویژه 155 شهدا، به خصوص فرمانده آن، مومنانه و شجاعانه در عرصه درگیری وارد شدند. شهید امیری مقدم، راوی مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ در این تیپ، در گزارش خودش از عملیات کربلای 2، درباره حرکت نیروها برای ادامه عملیات و سرانجام آن، چنین روایت کرده است: تغییرات انجام شده در طرح مانور و عدم موفقیت کامل تیپ ویژه 155 شهدا در عملیات شب گذشته، موجب تردید در مسئولان، خصوصاً فرماندهان این تیپ شده بود. این تردید اگرچه در خود فرمانده تیپ (برادر محمود کاوه) نیز وجود داشت ولی وی با توجه به حساسیت زمان و مصلحت کُل عملیات، این تردید را بروز نمی داد و به همین دلیل تصمیم گرفت برای زدودن تردیدها و تقویت روحیه عملیاتی در افراد تیپ، به همراه نیروهای عمل کننده در منطقه درگیری حاضر شود. وقتی که مسئولان تیپ از این تصمیم آگاه شدند درصدد برآمدند که وی را از این عمل بازدارند. فرمانده یکی از گردان ها (برادر صلاحی) برای منصرف کردن وی، می گوید: شما این کار را نکنید، آتش دشمن زیاد است، مسیر، بدمسیری است، خدای نکرده طوری می شود. فرماندهی در جواب می گوید: «خب، اگر این طور است، ما هم شهید می شویم. اگر کار مثل شب گذشته بشود، ما هم حاضریم امشب شهید شویم.» به همان اندازه که خود وی دررفتن به خط درگیری مصمم بود، سایر مسئولان تیپ مخالف بودند. مکالمه زیر که در آخرین دقایق قبل از عزیمت برادر کاوه به منطقه و در هنگام پوشیدن پوتین، بین وی و قائم مقام تیپ (برادر منصوری) انجام گرفت، بیانگر این واقعیت است که ایشان چه قدر به رفتن و دیگران چه اندازه در بازداری وی مصمم بوده اند.زمانی که به آمبولانس رسیدم، تیرهای مستقیم دشمن به سمت من شلیک می شد.

هر طور بود آمبولانس را به راه انداختم، تیرهای مستقیم دشمن به سمت من شلیک می شد و خبر از این داشت که آن ها می دانند کاوه در داخل ماشین من است. با سرعت بالایی مسیر خط مقدم تا محل استقرار بهداری را طی کردم، زمانی که به داخل مقر لشکر ویژه شهدا رسیدم همه به دنبال نجات کاوه بودند اما دریغ؛ چرا که او در همان لحظات اول براثر ترکشی کوچک به پشت سرش به شهادت رسیده بود. بعد از حضور برادر دشتی و اعلام شهادت

شهید کاوه، او را به ارومیه انتقال دادند و برای تشییع جنازه به مشهد فرستادند
به هنگام اعزام گردان ها برای انجام مأموریت، ابتدا گردان امام حسین (ع)، سپس گردان امام سجاد (ع) درحالی که فرماندهی تیپ (محمود کاوه) پیشاپیش آن ها قرار داشت، حرکت خود را برای تصرف ارتفاع 2519 آغاز کردند. طبق طرح مانور قرار بود گردان امام حسین (ع) پایگاه های 1 و 2 و گردان امام سجاد (ع) پایگاه های 3 و 4 را تصرف کنند. حساسیت دشمن نیز نسبت به شب اول کمتر شده بود. و احتمال جدی نمی داد در این محور مجدداً عملیات شود، ازاین رو اجرای آتش و پرتاب منور آن ها نیز اندکی کاهش یافته بود. به هر ترتیب حدود ساعت یک بامداد که نیروهای پیاده پس از پیمودن مسافت فاصله خط خودی تا دشمن به زیر اهداف موردنظر رسیدند تا با هماهنگی آتش خودی درگیری را شروع کنند در همین حین گلوله خمپاره کنار برادر کاوه به زمین اصابت کرد واو در جا شهید شد. به دنبال شهادت فرمانده تیپ ویژه 155 شهدا (شهید محمود کاوه) در منطقه عملیاتی کربلای 2، از مراسم تشییع وی در مشهد، روزنامه کیهان (16/6/1365) چنین گزارش داده است: در این مراسم که با حضور مسئولان استان خراسان و نیروهای نظامی   و انتظامی شهر مشهد برگزار شد، پیکر پاک این   سردار اسلام بر دوش انبوهی از اقشار مختلف امت حزب الله مشهد تا بارگاه ملکوتی امام رضا (ع) تشییع و پس از طواف ضریح مطهر، طی مراسمی   به خاک سپرده شد.

به روایت فرمانده لشکر 5 نصر، باقر قالیباف در مراسم تشییع جنازه شهید محمود کاوه، پدر وی درخواست حجت الاسلام طبسی تولیت آستان قدس رضوی را مبنی بر این که پیکر شهید محمود کاوه در حرم مطهر حضرت رضا (ع) و یا دریکی از حجره های   مخصوص حرم دفن شود نپذیرفت و گفت: «پسرم   از ابتدا با بسیجی ها بوده و بهتر است در کنار آن ها دفن شود.»

مأموریت نجات فرمانده

عبدالله یاسگر از رزمندگان لشکر ویژه شهدا است که در طول دوران خدمت سربازی اش در سال های 63 تا 65 در این لشگر حضور داشته است. وی که به عنوان راننده آمبولانس در این لشکر خدمت کرده است، از نجات پیکر شهید می گوید.
زمانی که برای انتقال پیکر شهید کاوه به بالای ارتفاعات حاج عمران رفتم، آتش سنگین دشمن به طور مستقیم و غیرمستقیم بر سر نیروهای ما می ریخت، چرا که دشمن متوجه شهادت شهید کاوه شده بود و به هر طریق درصدد بود تا جنازه شهید کاوه را تصاحب کند. برادران عسگری و تاتار، شهید کاوه را به عقب آوردند. به گونه ای که پشتش زخم برداشته بود چرا که آتش دشمن سنگین بود.

عملیات «کربلای 2» از جمله عملیات هایی است که درقالب عملیات متوسط رزمندگان اسلام دسته بندی شده و در اواخر سال چهارم جنگ انجام شد

زمانی که به آمبولانس رسیدم، تیرهای مستقیم دشمن به سمت من شلیک می شد. هر طور بود آمبولانس را به راه انداختم، تیرهای مستقیم دشمن به سمت من شلیک می شد و خبر از این داشت که آن ها می دانند کاوه در داخل ماشین من است. با سرعت بالایی مسیر خط مقدم تا محل استقرار بهداری را طی کردم، زمانی که به داخل مقر لشکر ویژه شهدا رسیدم همه به دنبال نجات کاوه بودند اما دریغ؛ چرا که او در همان لحظات اول براثر ترکشی کوچک به پشت سرش به شهادت رسیده بود. بعد از حضور برادر دشتی و اعلام شهادت شهید کاوه، او را به ارومیه انتقال دادند و برای تشییع جنازه به مشهد فرستادند.

شهید کاوه

اسرای عراقی در کربلای 2

لشکر 10 سیدالشهدا (ع) در عملیات «کربلای 2» با پنج گردان و با رمز «یا اباعبدالله الحسین ادرکنی» در منطقه عملیاتی «حاج عمران» عراق در محور شمالی جبهه جنگ وارد عمل شد و تا تاریخ 25 /7/ 65 در منطقه باقی ماند. پس از اجرای موفقیت آمیز عملیات «کربلای 1»، موسوم به «طریق القدس»، طرح ریزی و اجرای عملیات «کربلای 2» در دستور کار قرار گرفت.

نیروهای ایرانی علاوه بر ایمان، تعهد و روحیه شهادت طلبی بالا از تجربه کافی در زمینه طرح ریزی، شناسایی و اجرای عملیات نیز برخوردار بودند. آزادسازی خرمشهر که هدف غایی سلسله عملیات های کربلا بود ایجاب می کرد که پیش از آن، شکست سنگین دیگری بر دشمن وارد آورده و نیروی قابل توجهی از قوای اصلی آن منهدم شود.

شناسایی های زمینی و هوایی حاکی از تمرکز بیش از حد نیروهای زرهی، مکانیزه و پیاده عراق در منطقه غرب کرخه و شوش بود. منطقه ای از دهلران در شمال تا «تنگ رقابیه» در جنوب به عمق 70 الی 80 کیلومتر در اشغال عراقی ها بود. هرچند عوارض حساس و نقاط مهمی در این منطقه وجود نداشت اما تهدید محور اندیمشک به اهواز و قرار داشتن شهرهای شوش، اندیمشک و دزفول در برد توپخانه های دشمن قابل تحمل نبود.

پیش از این و در آغاز یورش ارتش بعث عراق در مهرماه 1359، نیروهای خودی با بهره گیری از مانع طبیعی رودخانه کرخه به همراه تلاش دلاورانه توپخانه، هوانیروز و نیروی هوایی قهرمان ارتش نه تنها موفق به زمین گیر ساختن دشمن در غرب رودخانه شدند، بلکه با حفظ سرپل منطقه پل نادری، کرخه و شوش و گسترش آن با انجام عملیات های «کانال هندلی»، «تپه چشمه» و «انگوش» نیروهای قابل توجهی را در غرب کرخه مستقر ساختند.

عملیات «کربلای 2» از جمله عملیات هایی است که درقالب عملیات متوسط رزمندگان اسلام دسته بندی شده و در اواخر سال چهارم جنگ انجام شد.

از جمله ویژگی های مهم این عملیات حضور یک گردان از اسیران داوطلب عراقی درزیر مجموعه «تیپ 9 بدر» در این عملیات است که به نوبه خود برای اولین بار در طول جنگ این اتفاق افتاد. دومین ویژگی هم شهادت شهید «محمود کاوه» فرمانده «لشکر ویژه شهدا» که آوازه شجاعت و دلاور مردی اش زبانزد همگان بود؛ به شمار می رود.


منابع: فارس/ایسنا، دفاع نیوز