تبیان، دستیار زندگی
امیر مومنان علی علیه السلام در نهج البلاغه بارها به مفهوم عدل الهی اشاره کرده است و خداوند را عاری از ظلم و ستم معرفی می نماید : «ارنفع عن ظلم عباده، وقام بالقسط فی خلقه، و عدل علیهم فی حکمه؛ برتر از آن است که بر بندگانش ظلم کند، و در میان بندگانش قیام به
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیا خداوند ظلم می کند؟

امیر مومنان علی علیه السلام در نهج البلاغه بارها به مفهوم عدل الهی اشاره کرده است و خداوند را عاری از ظلم و ستم معرفی می نماید: «برتر از آن است که بر بندگانش ظلم کند، و در میان بندگانش قیام به قسط و عدل نموده، و در حکمش عدالت را نسبت به آنها مراعات کرده است».

فرآوری: حامد رفیعی - بخش نهج البلاغه تبیان
عدل

تبار شناسی مفهوم عدالت

عدل یعنی انصاف و این که به هر فرد آنچه اختصاص به او دارد بدهی و از او هر آنچه که باید گرفت بگیری . امام علی علیه السلام در معنای عدل می فرماید: «العدل وضع کل شیء موضعه؛ عدالت، آن است که هر چیزی در جای خودش قرار گیرد.» و یا «العدل اعطاء کل ذی حق حقه؛ عدالت، آن است که حق هر صاحب حقی، داده شود.»

مرحوم علامه طباطبائی معنای اصلی عدالت را اقامه مساوات میان امور می داند. به هر امری آنچه سزاوار ست بدهی، تا همه امور مساوی شود و هر یک در جای خود که مستحق آن است قرار گیرد. عدل الهى که از اصول دین اسلام است را مى توان به دو بخش عدل تكوینى و تشریعى تقسیم نمود:

عدل تكوینى

عدل تکوینی آنست كه نظام آفرینش بر اساس عدل و داد استوار است.

«و اشهدا انه عدل عدل و حکم فصل؛ گواهی می دهم که او عادل است. عادل و داوری  است پایان دهنده خصومتها».

جهان، موزون و متعادل است و هیچ نشانه اى از عدم تعادل و آشفتگى در ساختمان جهان هستى مشاهده نمى گردد.

عدل تشریعى

منظور از عدل تشریعى این است كه تمام قوانین آسمانى كه از طریق پیامبرانش بر مردم ابلاغ شد بر پایه ى عدل خداوندى است یعنى احكام و تكالیف صادره از جانب او متناسب با میزان استعداد و توان بندگان است، به گونه اى كه حكم تكلیفى در وقت اضطرار و ناتوانى با سایر اوقات كه از هر حیث گشایشى در انجام آن است كاملا متفاوت است، لذا ذات اقدس حق به مقتضاى قدرت و وسع انسان او را تكلیف مى كند چنانكه در قرآن كریم مى خوانیم: «لا نكلف نفسا الا وسعها ؛ هیچكس را جز به مقدار توانائیش تكلیف نمى كنیم.» همچنین یكى از مصادیق عدل تشریعى، عدل الهى در رستاخیز است و مقصود این است كه حقتعالى در روز قیامت، اعمال بندگان را از روى عدالت خویش مورد رسیدگى قرار مى دهد.

خداوند نیازی به ستم کردن ندارد!

در روایات اسلامی اهمیت زیادی به شناخت «عدل الهی» و مسائل بسیاری که از آن سرچشمه می گیرد داده شده است به طوری که از مجموع  آنها روشن می شود که مسأله عدل الهی مطلبی بوده که همه به آن اذعان داشته اند و از فطریات و ضروریات وجدان انسانها محسوب می شود. اصل عدل زیر بنای بسیاری از مسائل کلامی بشمار می رود و در ابواب مختلف به آن استناد می شود. قدمت این مسئله به زمان حضرت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله بر می گردد. شیخ صدوق از حضرت علی علیه السلام روایت کرده که فرمود:

«العدل وضع کل شیء موضعه؛ عدالت، آن است که هر چیزی در جای خودش قرار گیرد.» و یا «العدل اعطاء کل ذی حق حقه؛ عدالت، آن است که حق هر صاحب حقی، داده شود.»

روزی پیامبر صلی الله علیه و آله در مسجد نشسته بود، مردی یهودی وارد شد و پرسشهایی را در زمینه توحید و صفات خدا مطرح نمود، و از آن جمله پرسید: آیا پروردگار تو ستم می کند؟ پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: خیر، یهودی گفت: به چه دلیل؟ پیامبر پاسخ داد: «لعلمه بقبحه و استغنائه عنه»؛ چون به زشتی ظلم آگاه است، و نیازی به انجام آن ندارد. یهودی گفت: آیا در این باره از جانب خدا مطلبی بر تو نازل گردیده است؟ پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: آری، آنگاه آیاتی از قرآن را برای او تلاوت نمود.

کلام آخر

امیر مومنان علی علیه السلام در نهج البلاغه بارها به مفهوم عدل الهی اشاره کرده است و خداوند را عاری از ظلم و ستم معرفی می نماید: «ارتفع عن ظلم عباده، وقام بالقسط فی خلقه، و عدل علیهم فی حکمه؛ برتر از آن است که بر بندگانش ظلم کند، و در میان بندگانش قیام به قسط و عدل نموده، و در حکمش عدالت را نسبت به آنها مراعات کرده است».

مولای متقیان در جای دیگر می فرماید: «و اشهدا انه عدل عدل و حکم فصل؛ گواهی می دهم که او عادل است. عادل و داوری است پایان دهنده خصومتها».

در حدیث معروفی از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می خوانیم: "بالعدل قامت السموات والارض" «تمام آسمانها و زمین با عدالت بر پا است». روشن است که عدالت در اینجا به معنی وسیع کلمه یعنی قرار دادن هر چیزی در جای خود به کار رفته است که هم عدالت درباره بندگان را شامل می شود و هم عدالت و نظم را در مجموعه جهان هستی.


منابع:
- قرآن کریم؛ سوره هاى انعام، اعراف و مومنون، به ترتیب آیات 40 - 62 - 153.
- نهج البلاغه ،صبحی صالح ، خطبه ى185، 214 ،37 ؛ کلمات قصار 477.
- دانش نامه امام علی علیه السلام ، ج 7، ص 68. (زیر نظر علی اکبر صادقی رشاد).
- توحید صدوق، شیخ صدوق، ص 398-397
- تفسیر المیزان، علامه طباطبائی ، ج 12، ص 276

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.