تبیان، دستیار زندگی
شناخت مطلق آن است که بشر خدا را می تواند بشناسد. انسان می تواند از چهار راه این را شناخت داشته باشد. یک راه شناخت راه حواس بود که نتیجه اش علم بود مثل براهین حسی که یک مقدمه تجربی دارد .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خدا هم حرکت می کند؟!!

شناخت مطلق آن است که بشر خدا را می تواند بشناسد. انسان می تواند از چهار راه  این را شناخت داشته باشد. یک راه شناخت راه حواس بود که نتیجه اش علم بود مثل براهین حسی که یک مقدمه تجربی دارد .

فرآوری: دکتر جعفری - بخش اعتقادات شیعه تبیان
خدا

حداقل چهار برهان برای  اثبات صانع وجود دارد که عبارتند از: برهان نظم، هدایت و حدوث . در این مقاله می خواهیم براهین عقلی و علمی را بررسی کنیم.
عمده دلائل ، دلائل عقلی است که هم راهگشاست، هم بدون اشکال و هیچ مقدمه ای هم لازم ندارد مثل برهان های حسی که نیاز به تجربیات و تحقیق های میدانی دارد. گر چه در خلال براهین گذشته در مقالات قبلی اشاراتی داشتیم و گفتیم این برهان می تواند از منظر عقل هم مطرح باشد.
 نکته دوم اینکه گر چه ما اسم برهانها را برهان علمی و تجربی گذاشتیم ولی واقع این است که مجموعه برهان ها، برهان عقلی است.
 در برهان نظم گرچه صغرای برهان حسی و تجربی است اما چون کبری عقلی است و حکم هم حکم عقل است مجموعه برهان واقعاً عقلی است ولی برای اینکه تفکیک بشود بین برهان هایی که همه مقدماتش عقلی است و برهان هایی که یک مقدمه تجربی دارند دسته اول را برهان های تجربی نامیدیم و دسته دوم را برهانهای عقلی .

برهان حرکت که اولین بار از طرف ارسطو ظاهراً مطرح شده و به برهان ارسطو هم معروف هست حاصلش این است که عالم یعنی عالم مخلوقات و موجودات سراسر در حال حرکت است

نکته سوم اینکه بعضی از این برهانها بر حسب اینکه حد وسط آن را چه چیز بگیریم می توانند هم عقلی و هم حسی باشند مثل برهان حرکت ، شاید حرکت بیشتر به تجربی بودن شبیه است.
اما برهان حدوث چنانکه متکلمان هم به عنوان یک برهان عقلی محض مطرح کرده اند می تواند برهان عقلی محض باشد.

برهان ارسطو چیست؟

برهان حرکت که اولین بار از طرف ارسطو ظاهراً مطرح شده و به برهان ارسطو هم معروف هست حاصلش این است که عالم یعنی عالم مخلوقات و موجودات سراسر در حال حرکت است . البته اینکه مخلوقات همه در حال حرکت هستند می تواند مبنای برهان های فراوانی باشد.
هر حرکتی یک محرک می خواهد پس ما برای هر کدام از موجودات یک محرک می خواهیم سپس می رسیم به محرک اولی که دیگر خود متحرک نیست. همین برهان را بعضی از حکمای اسلامی به شیوه کاملتری مطرح کرده اند.

صدرالمتألهین چه چیز را ثابت کرد؟

صدرالمتألهین ثابت کرد نه تنها سراسر عالم در حرکت است که حتی عالم یک مجموعه واحد مثل انسان که مرکب از اعضا و جوارح و سلول هاست در حال حرکت است . طبیعی است که هر سلول انسان در حال حرکت باشد حتی اتمهای درون سلول، الکترون ها و نوترونهای درون سلول هم در حال حرکت هستند.

باید یک محرکی خارج از عالم باشد که این حرکت را ایجاد کرده باشد. آن محرک دیگر نمی تواند جزء عالم باشد و نمی تواند ویژگی های آن را داشته باشد. اگر عالم نیازمند باشد او نمی تواند نیازمند باشد. اگر عالم متحرک است او نمی تواند متحرک باشد. او باید ویژگی های دیگری داشته باشد و او همان صانع است که دیگر حرکت و چیزهایی از این قبیل ندارد

اما مجموعه انسان هم در حال حرکت است ، جوان می شود ، پیر می شود، راه می رود، حرکت کمی و کیفی و حرکت در هستی دارد الی آخر. عالم هم این طور است نه تنها اجزاء عالم در حال حرکت هستند  بلکه مجموعه عالم اولاً به عنوان یک مجموعه واحد و یک پیکر و اندام واحد است یعنی یک هستی واحد را تشکیل می دهد و ثانیاً این هستی در حال حرکت است که اگر این ثابت شود آن وقت برهان اینگونه می شود که دو مقدمه داریم:
1- عالم سراسر در حال حرکت است.
2- عالم یک پیکر واحد را تشکیل می دهد.
در نتیجه باید یک محرکی خارج از عالم باشد که این حرکت را ایجاد کرده باشد. آن محرک دیگر نمی تواند جزء عالم باشد و نمی تواند ویژگی های آن را داشته باشد. اگر عالم نیازمند باشد او نمی تواند نیازمند باشد. اگر عالم متحرک است او نمی تواند متحرک باشد. او باید ویژگی های دیگری داشته باشد و او همان صانع است که دیگر حرکت و چیزهایی از این قبیل ندارد.

حاصل سخن:

1- عالم و اجزاء عالم در حال حرکت هستند
2- عالم یک اندام واحد را تشکیل می دهد که این اندام واحد هم متحرک است.
 به این نتیجه می رسیم که باید محرکی از خارج این عالم و حرکتش را ایجاد کرده باشد. اینکه می گوییم عالم را ایجاد کرده ، برهان علیت است . اینکه حرکت را ایجاد کرده برهان حرکت است به این معنا که عالم باید محرکی داشته باشد.


منبع: پاسخ به سوالات اعتقادی استاد محمدی موجود در سایت رادیو معارف


مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.