تبیان، دستیار زندگی
شاید برای خیلی از ما پیش آمده باشد که به هر دلیلی یک رابطه عاطفی برایمان تمام شده باشد و در نهایت خواسته یا ناخواسته به پایان خط آن رابطه رسیده باشیم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شکست عشقی

شاید برای خیلی از ما پیش آمده باشد که به هر دلیلی یک رابطه عاطفی برایمان تمام شده باشد و در نهایت خواسته یا ناخواسته به پایان خط آن رابطه رسیده باشیم.

فرآوری: هانیه مهانیان-بخش کلوب ازدواج تبیان
شکست عشقی

واقعیتش را بخواهید اولین روزهای پس از شکست عاطفی روزهای سختی است؛ احساس افسردگی، پوچی، غمگینی زیادی را تجربه می‌کنیم. روزهایی که ساعت‌هایش با صحبت کردن به سرعت برق و باد می‌گذشت، حال کند و خسته‌کننده شده و بسیار دیر می‌گذرد. حس خوبی در مورد خودمان نداریم. احساس خشم و نفرت زیادی را تجربه می‌کنیم و بارها و بارها خاطرات این مدت را مرور می‌کنیم تا ببینیم کجای کارمان اشتباه بوده است. فشار زیادی که یک شکست عاطفی به فرد وارد می‌کند، گاه به قدری زیاد است که زمان زیادی لازم است تا آن را پذیرفته و با آن کنار بیاید. عکس‌العمل‌های افراد نسبت به شکست عاطفی متفاوت است، اما تقریبأ همه ما به یک روش نسبتأ یکسان با شکست برخورد می‌کنیم.

شناسایی سهم ما در این شکست کمک بزرگی برای پیشگیری از اشتباهاتی است که در آینده پیش خواهد آمد. گاه عصبانیت بیش از حد، منفعل بودن، حساس و زودرنج بودن، بی‌عاطفه و سردبودن خصوصیاتی است که اگر درمان نشود، شکست در رابطه بعدی هم دور از انتظار نخواهد بود.
بی‌انصافی‌ست اگر هنگام ارزیابی عوامل شکست، تک‌بعدی به آن نگاه کنیم و تنها مقصر این داستان ما یا طرف مقابلمان باشیم. فکر کردن به مشکلات و سعی در رفع آن‌ها کمک بزرگی به ما خواهد بود تا از شکست‌های آتی پیشگیری کنیم.

برخی کاملاً به جنس مخالف بدبین شده و به قصد انتقام، عکس‌ها و نامه‌های او را به قصد سوءاستفاده منتشر می‌کنیم و پیام‌های تهدیدآمیز می‌فرستیم و خود را برای تمام این کارها محق می‌دانیم و فکر می‌کنیم با این کار کمی به آرامش می‌رسیم، اما آیا واقعأ با این کار آرام می‌شویم؟!
احساس شایع دیگری که این مواقع تجربه می‌کنیم، خشم است. ما از دست خود و طرف مقابل عصبانی هستیم. جملاتی مانند “به هیچ دردی نمی‌خوری”،” بی‌ارزشی”، “هیچ‌کس تو رو دوست نداره”، “بی‌معرفت بود”، “ازم سوءاستفاده کرد” و… جملاتی است که با خود زیاد تکرار می‌کنیم. گاه این خشم به حدی می‌رسد که ما قصد آسیب رساندن به خود یا او را داریم.
شناسایی سهم ما در این شکست کمک بزرگی برای پیشگیری از اشتباهاتی است که در آینده پیش خواهد آمد. گاه عصبانیت بیش از حد، منفعل بودن، حساس و زودرنج بودن، بی‌عاطفه و سردبودن خصوصیاتی است که اگر درمان نشود، شکست در رابطه بعدی هم دور از انتظار نخواهد بود.
بی‌انصافی‌ست اگر هنگام ارزیابی عوامل شکست، تک‌بعدی به آن نگاه کنیم و تنها مقصر این داستان ما یا طرف مقابلمان باشیم. فکر کردن به مشکلات و سعی در رفع آن‌ها کمک بزرگی به ما خواهد بود تا از شکست‌های آتی پیشگیری کنیم.

درماندگی و ناامیدی هم در روزهای بعد از اتمام رابطه زیاد حس می‌شود. عشق رنگ و بوی تازه‌ای به زندگی ما می‌دهد، اما بعد از اتمام رابطه، انگیزه ما برای ادامه زندگی کمرنگ می‌شود.
با تمام این توصیفات، این نکته را نباید فراموش کرد که زندگی همچنان در جریان است و ما باید بتوانیم با این اتفاق تلخ کنار آمده و آن را بپذیریم که این رابطه به اتمام رسیده است و تلافی‌کردن و تهدیدکردن نه تنها به بازگشت طرف مقابل کمکی نمی‌کند، بلکه رابطه را خراب‌تر کرده و آسیب بیشتری از نظر روحی و روانی به شما وارد می‌کند.
ما به شما حق می‌دهیم تا مدتی در سوگ رابطه از دست‌رفته باشید، اما باور کنید نمی‌شود برای همیشه با لباس مشکی زندگی کرد.
حال دیگر نوبت آن رسیده تا یک نگاه مجدد به رابطه بیندازیم؛ کمی با خودتان خلوت کرده و به این سؤالات پاسخ دهید:
علت انتخاب این فرد چه بود؟ چه اشتباهاتی در رابطه انجام دادید؟ در رابطه‌ای که به بن‌بست رسیده هر دو نفر مقصر هستند و شناسایی سهم ما در این شکست کمک بزرگی برای پیشگیری از اشتباهاتی است که در آینده پیش خواهد آمد. گاه عصبانیت بیش از حد، منفعل بودن، حساس و زودرنج بودن، بی‌عاطفه و سردبودن خصوصیاتی است که اگر درمان نشود، شکست در رابطه بعدی هم دور از انتظار نخواهد بود.
بی‌انصافی‌ست اگر هنگام ارزیابی عوامل شکست، تک‌بعدی به آن نگاه کنیم و تنها مقصر این داستان ما یا طرف مقابلمان باشیم. فکر کردن به مشکلات و سعی در رفع آن‌ها کمک بزرگی به ما خواهد بود تا از شکست‌های آتی پیشگیری کنیم.
در شکست عشقی همه چیز را نمی‌توان فراموش كرد

واقعیتش را بخواهید اولین روزهای پس از شکست عاطفی روزهای سختی است؛ احساس افسردگی، پوچی، غمگینی زیادی را تجربه می‌کنیم. روزهایی که ساعت‌هایش با صحبت کردن به سرعت برق و باد می‌گذشت، حال کند و خسته‌کننده شده و بسیار دیر می‌گذرد. حس خوبی در مورد خودمان نداریم. احساس خشم و نفرت زیادی را تجربه می‌کنیم و بارها و بارها خاطرات این مدت را مرور می‌کنیم تا ببینیم کجای کارمان اشتباه بوده است.

نباید انتظار داشت كه بتوان همه چیز را فراموش كرد. بسیار پیش می‌آید كه نمی‌توانیم خیلی از چیزها را فراموش كنیم به‌ خصوص اگر خاطرات خوبی با آن فرد داشته باشید. به هر صورت بخشی از آن خاطرات همیشه همراه ما خواهد بود.برای رها شدن از گذشته باید یاد بگیرید كه ذهن را مدیریت كنید و هرلحظه نسبت به‌خودتان آگاه باشید و نگذارید ذهن هرگاه كه خواست به گذشته سفر كند. اگر دقت كرده‌باشید بیشتر اوقات ذهن یا در گذشته سیر می‌كند یا در آینده و كمتر پیش می‌آید كه ذهن به همان زمان حال فكر كند.

اما چگونه می‌توان ذهن را به زمان حال آورد؟ باید اول یاد بگیرید ذهن‌تان را ببینید و حواس‌تان باشد الان ذهن‌تان در كجاست؟ ذهن مثل كودكی بازیگوش مرتب بین گذشته و آینده گردش می‌كند، با آموختن روش‌های بدست گرفتن افسار ذهن می‌توانید مانع سفر آن به گذشته‌های نامطلوب شوید.

چطور ذهن‌تان را خالی كنید

گاهی هم پیش می‌آید كه ذهن ما آنقدر از وقایع گذشته‌ و اتفاقات پیش آمده پر است كه انگار ظرف ذهن پرشده و در حال لبریز شدن است و مرتب وقایع در ذهن مرور می‌شود و نمی‌توان به موضوع دیگری فكر كرد. ذهن تا حد معینی گنجایش دارد و باید به نوعی از افكار نامطلوب و دوست نداشتنی خالی شود. بهترین كار در این زمان نوشتن است، كافی است هرچه در ذهن دارید بدون هیچ‌گونه انتخابی روی كاغذ بیاورید و هیچ‌چیزی را جا نیندازید، باید كاملا بدون سانسور و صادقانه بنویسید تا ذهن كاملا تخلیه شود. بعد وقتی ذهن كاملا خالی شد، آن كاغذها را دور بیندازید یا حتی بسوزانید.
واقعیتش را بخواهید اولین روزهای پس از شکست عاطفی روزهای سختی است؛ احساس افسردگی، پوچی، غمگینی زیادی را تجربه می‌کنیم. روزهایی که ساعت‌هایش با صحبت کردن به سرعت برق و باد می‌گذشت، حال کند و خسته‌کننده شده و بسیار دیر می‌گذرد. حس خوبی در مورد خودمان نداریم. احساس خشم و نفرت زیادی را تجربه می‌کنیم و بارها و بارها خاطرات این مدت را مرور می‌کنیم تا ببینیم کجای کارمان اشتباه بوده است.

بعد از شکست عشقی چگونه به آرامش برسیم؟

گاه عده‌ای به غلط باور دارند سختی فراموشی یک رابطه با شروع یک رابطه دیگر آسان‌تر خواهد شد؛ به همین دلیل به محض اتمام یک رابطه وارد یک رابطه جدید می‌شوند و متأسفانه این بار شکست بیشتری را متحمل خواهند شد.
یک رابطه بعد از اتمام نیاز به موشکافی دقیق و زمان لازم برای التیام دردها و آسیب‌های خود دارد؛ همان‌گونه که یک مریض بعد از عمل سخت نیاز به گذراندن یک دوره نقاهت دارد وگرنه علایم بیماری مجددأ عود می‌کند.
حال چگونه ممکن است زمانی‌که هنوز قلب ما التیام نیافته، پذیرای حضور شخص دیگری باشد؟؛ بهترین زمان برای شروع یک رابطه جدید ۳-۶ ماه بعد است؛ زمانی‌که من این شکست را کاملأ پذیرفته‌ام، نقطه‌ضعف‌های خود را شناخته و سعی در رفع آن کرده‌ام و نکته آخر این‌که توانسته‌ام او را ببخشم. حال زمان شروع یک رابطه بسیار خوب و رضایت‌بخش است.

برای اطلاع از طرح همسان گزینی تبیان اینجا کلیک کنید


منابع: مهرخانه، سلامت نیوز

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.