تبیان، دستیار زندگی
همه ی گناهان به نفس امّاره بر می گردد، و مهار نکردن نفس امّاره و پیروی از هوس ها و خواهش های آن، باعث ارتکاب گناهان بزرگی همچون شرک به خداوند متعال می شود، چنان که در قرآن کریم می خوانیم: «و آن کسى که براى خدا، شریکى قرار دهد، گناه بزرگى مرتکب شده است»
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هوای شیطان را داشته باشید!!

همه ی گناهان  به نفس امّاره بر می گردد، و مهار نکردن نفس امّاره و پیروی از هوس ها و خواهش های آن، باعث ارتکاب گناهان بزرگی همچون شرک به خداوند متعال می شود، چنان که در قرآن کریم می خوانیم: «و آن کسى که براى خدا، شریکى قرار دهد، گناه بزرگى مرتکب شده است»

فرآوری: آمنه اسفندیاری - بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
شیطان

پیش از این که راه هاى نفوذ شیطان در آدمى را مورد کنکاش قرار دهیم، لازم است شناختى ولو اجمالى، از موجودى به نام شیطان داشته باشیم. در مبدأ اشتقاق لغت شیطان، میان صاحب نظران، اختلافاتى وجود دارد، ولى صحیح تر است بگوییم که این کلمه، از واژه ى "شَطَن" به معناى دور شده، آمده است. لذا مى تواند مصادیق متعددى داشته باشد، ولى بارزترین آنها و رئیس تمامى ایشان ابلیس است.
شیطان موجودى است از جنس جن و از این رو مى تواند با تمثل به اشکال گوناگون خویش را در قالب هر چیزی اعم از حیوان یا انسان، غیر از معصومین ( علیهم السلام) بنمایاند.
پس یکى از اساسى ترین راه هاى اغواگرى او همین طریق است. که در لحظات حساس سرنوشت انسان ها، خود را به شکل انسانى ظاهر الصلاح در آورده و موجبات فریب آدمى را مهیا مى کند.

شیطان موجودى است از جنس جن و از این رو مى تواند با تمثل به اشکال گوناگون خویش را در قالب هر چیزی اعم از حیوان یا انسان، غیر از معصومین ( علیهم السلام) بنمایاند

اما او همیشه از این روش استفاده نمى کند. او موجودى مثالى است؛ یعنى حالتى میان تجرد و تجسم دارد، از این جهت نمى تواند به طور مستقیم در روح مجرد آدمى، که قوام و انسانیت انسان است؛ راه یابد. لذا از مجرایى به نام نفس أماره خواسته هاى خویش را در جان ما مى نشاند. نفس اماره همان بعد حیوانى نفس انسانى است که در صورت ترقى وکمال تبدیل به نفس مطمئنه یا روح عالى مى شود.
با تداعى و جلوه نمایى، آنچه از انحرافات که مورد تمایل نفس اماره یا هواهاى نفسانى انسان است، موجبات گمراهى و فریب آدمى را فراهم مى کند. لذا باید گفت که شیطان یک جزء العلة یا علت معده در فریب آدمى است، نه علت تامه.

کارهایی که شیطان برای فریب استفاده می کند

اما این جلوه نمایى ها، نمودهاى متفاوتى دارند که همگى با تمایلات حیوانى ما، هم صدا هستند که عبارت اند از:
الف: تزیین اعمال زشت: شیطان با زیبا جلوه دادن زشتى ها، قبح ظلم و گناه را از بین مى برد و موانع اجتماعى در عمل به محرمات را مى کاهد، تا انسان راحت تر به دامان گناه بیافتد. این همان توجیه گرى هایى است که ما براى عمل به گناه، نزد خود اقامه مى کنیم.
ب: وعده هاى دروغ: شیطان با دادن وعده هاى دروغ و آرزوهاى بلند و دست نیافتنى، انسان را از یاد معاد، مرگ و خداوند متعال، باز مى دارد و چنین شخصى درگیر هواهاى نفسانى است و در پى رسیدن به آن آرزوى کذایى حاضر است تا به خاطر آن مرتکب گناهان بزرگ نیز بشود.
ج: بیم و هراس: شیطان با ایجاد رعب و ترس از آینده و رویدادهاى آن آدمى را به انباشت ثروت، فرار از جهاد، همراهى با طاغوت و... فرا مى خواند و او را به اعمال ناشایست و گناهانى که نشأت گرفته از ترس از آینده هستند، وامى دارد.

بزرگ ترین وسوسه شیطان چه کاری است؟

آنچه که از آیات و روایات بر می آید آن است که، بزرگ ترین وسوسه شیطان، دعوت و وسوسه کردن انسان به پیروی از «نفس امّاره» است. نفس امّاره، دشمن بزرگى است که آدمى را به کارهاى زشت و ناروا وامى دارد، مگر آن که خدا به لطف خاص خود آدمی را حفظ فرماید: «إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی».[1] شیطان، بالاترین وسوسه ها را در این نفس انجام خواهد داد. 
در این جا به نمونه ای از روایات -که از آنها فهمیده می شود بزرگ ترین دشمن انسان نفس امّاره است و به پیروی آن، بزرگ ترین چیزی را که شیطان به آن دعوت کرده و وسوسه می کند، پیروی از هواهای نفسانی است- اشاره می کنیم.[2]
 1. پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله)  فرمود: «آفت دین، هوای نفس است».[3] و «برترین جهاد این است که به خاطر خداوند متعال با نفْس و هواهای نفسانیت جهاد کنى».[4]
 2. امام علی (علیه السلام): «با نفس خویش مبارزه کن و توان و کوشش خود را برای آخرت به کار گیر».[5] و «جهاد کردن با نفْس، آن را در ارتکاب گناهان مهار می کند».[6]

شیطان با زیبا جلوه دادن زشتى ها، قبح ظلم و گناه را از بین مى برد و موانع اجتماعى در عمل به محرمات را مى کاهد، تا انسان راحت تر به دامان گناه بیافتد. این همان توجیه گرى هایى است که ما براى عمل به گناه، نزد خود اقامه مى کنیم

3. امام صادق (علیه السلام) :  «خوشا به حال بنده ای که برای خدا با نفْس و هوس خویش جهاد کند. هر که لشکر هوا و هوس خود را شکست دهد، به خشنودی خدا دست یابد و هرکه خِرَدش، با کوشش و شکستگی و فروتنی، بر بساط خدمت گزاری به خدا، بر نفْس امّاره اش چیره شود، به پیروزی بزرگی دست یافته باشد. میان بنده و خداوند حجابی ظلمانی تر و وحشتناک تر از نفْس و هوای نفْس نیست و برای کشتن این دو، سلاح و ابزاری چون احساس نیاز به خدا و خضوع و خشوع و گرسنگی و تشنگی کشیدن در روز و شب زنده داری نیست که اگر چنین کسی بمیرد، شهید است و اگر زنده بماند و همچنان به این راه ادامه دهد، خداوند فرجام او را به آن رضوان بزرگ ختم کند. خداوند عزّ وجلّ فرمود: «و آنها که در راه ما (با خلوص نیّت) جهاد کنند، قطعاً به راه هاى خود، هدایتشان خواهیم کرد و خداوند با نیکوکاران است».[7]، [8]
 4. امام کاظم (علیه السلام): «برای بازداشتن نفْس خود از خواهش هایش با آن مبارزه کن که مبارزه با نفْس، همچون مبارزه با دشمنت، بر تو واجب است».[9]
به هر حال، همه ی گناهان -به واسطه و یا بدون واسطه- به نفس امّاره بر می گردد، و مهار نکردن نفس امّاره و پیروی از هوس ها و خواهش های آن، باعث ارتکاب گناهان بزرگی همچون شرک به خداوند متعال می شود، چنان که در قرآن کریم می خوانیم: «و آن کسى که براى خدا، شریکى قرار دهد، گناه بزرگى مرتکب شده است».[10]

پی نوشتها:
[1]. یوسف، 53.
[2]. ر.ک: نمایه های «جلوگیری از وسوسه ی گناه»، سوال 3859؛ «مراحل آغازین خود سازی و تزکیه ی نفس»، سوال 387 در سایت اسلام کوئیست
[3]. مجلسى، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق و مصحح: رسولى محلاتى، هاشم، ج 10، ص 287،  دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ دوم، 1404ق.
[4]. المتقی الهندی، علاء الدین علی کنز العمال،  ج 4، ص 431، ح 11265، موسسة الرسالة، بیروت، 1409ق.
[5]. تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، محقق و مصحح: رجائى، سید مهدى، ص 142،  ح 182، دار الکتاب الإسلامی، قم، چاپ دوم، 1410ق.
[6]. همان، ص 227، ح 112.
[7]. عنکبوت، 69.
[8]. مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 67، ص 69، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
[9]. ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول عن آل الرسول صلى الله علیه و آله، محقق و مصحح: غفارى، على اکبر، ص 399، جامعه مدرسین، قم، چاپ دوم، 1404ق.
[10]. نساء، 48.



منابع:
سایت اسلام کوئیست
بحارالانوار ج 67
محمد باقر مجلسى ، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج 10                              

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.